سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۷:۱۲ - ۱۱ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۲۳۴۰
رادیو و تلویزیون

حرف‌های مهران احمدی در دورهمی

اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون,مهران احمدی
برنامه دورهمی ۱۰ تیرماه با حضور مهران احمدی بازیگر سینما و تلویزیون به روی آنتن شبکه نسیم رفت و او درباره حرفه بازیگری و نقش‌هایی که تاکنون بازی کرده است، سخن گفت.

به گزارش ایسنا، این بازیگر درباره حرفه بازیگری گفت: من بعد از ناموس و وطن این حرفه برایم جدی‌ترین کار دنیاست و ۲۵ سال از عمرم را صرف این کار کرده‌ام و شبی را بدون بازیگری سپری نکرده‌ام. به همین دلیل وظیفه خود می‌دانم که از این حرفه مراقبت کنم و برایم جدی است.

او با اشاره به بازیگران نسل‌های گذشته گفت: من فکر می‌کنم نسل گذشته در حرفه بازیگری دغدغه‌مندتر بوده‌اند. هر چه زمان می‌گذرد این حرفه سهل‌تر می‌شود. ما آخرین نسلی هستیم که بقای جدیت در ما نمایان است. مردم به بازیگری نگاه سرگرمی دارند اما ما که داخل این حرفه هستیم برایمان جدی است. من خاله‌ای دارم که زمانی که من از دانشگاه برگشتم گفت مگر ما لیسانس بازیگری هم داریم؟

مهران احمدی افزود: یکی از سخت‌ترین کارهای دنیا بازیگری است. اگر بازیگری را با ابراز احساس شخصی یکی بدانیم آسان است اما اینگونه نیست. برخی مردم جلوی من را در خیابان می‌گیرند و می‌گویند من بلدم خوب گریه کنم اما من می‌گویم گریه آسان‌ترین کار در بازیگری است. تعداد دیگری می‌گویند ما بلد هستیم جوک تعریف کنیم اما من به آنها می‌گویم که یک کمدین باید خیلی از مسائل را بلد باشد.

او با انتقاد از برخی کارگردان‌ها اظهار کرد: کارگردان‌هایی هستند که هنگام ایفای نقش به بازیگران می‌گویند خودت باش اما من نمی‌دانم زمانی که نقش یک دزد را بازی می‌کنم چگونه خودم باشم. گاهی مردم فکر می‌کنند اگر من نقش یک فرد خشن را بازی می‌کنم این ویژگی در من وجود دارد اما اینطور نیست.

بازیگر سریال پایتخت با اشاره به رشته تحصیلی خود گفت: من سال ۷۳ وارد دانشکده هنر شدم و در بازیگری مدرک کارشناسی خود را گرفتم. من قبل از دانشگاه نیز در تهران و نیشابور تئاتر بازی می‌کردم. مادر من نیشابوری است و یک بازه زمانی را در آن شهر زندگی کردم. من در سینما از روی ناچاری برخی کارها را انجام دادم. من سال ۷۳ دستیار تدارکات بودم و سال ۸۱ هم عاشق شدم و با همسرم ازدواج کرد.

او با بیان اینکه چه کارهایی جزء بازیگری بلد است، ادامه داد: من اگر زمانی به هر دلیلی بازیگری را کنار بگذارم آشپز و دلال خوبی هستم و می‌توانم معاملات را به راحتی جوش بزنم.

او در ادامه خاطره‌ای تعریف کرد و گفت: یک بار در یک فروشگاه مدرن بودیم و آقایی به من گفت شما با بهبود فریبا چه نسبتی دارید و من هم گفتم خودم هستم و او با تعجب بسیار گفت چرا پس این شکلی هستید. با این اتفاقات احساس می‌کنم هنرت را به پای خودت نمی‌نویسند. من دوست ندارم من را با نقش بهبود یا شکیب بشناسند زیرا هنرم را به پای خود نخواهند نوشت اما قبول کردم که این مساله جزوی از عرصه هنر است و مردم با عشق این حرف را می‌زنند و قصدی ندارند.

مهران احمدی با اشاره به بازی نکردن خود در سریال پایتخت چهار اظهار کرد: این سوال را همه از من می‌پرسند که چرا در پایتخت بازی نمی‌کنی. باید بگویم که هیچ اختلاف و مشکلی با عوامل این سریال ندارم و زمانی که پایتخت بازی می‌کردم بهترین ایامم در تلویزیون بود زیرا تمام عوامل، حرفه‌ای و درجه یک هستند. باید بپذیریم که هر کس در زندگی برنامه‌ای دارد. من هم برنامه خاص خود را دارم و باید بگویم که کمدین نیستم. کمدین‌ها نقش ثابتی بازی می‌کنند مثل چارلی چاپلین، جری لوئیز اما من می‌توانم نقش جدی هم بازی کنم و اگر نقش بهبود تکرار می‌شد محبوبیت آن پایین می‌آید. مگر یک مجموعه چقدر می‌تواند بار کمدی داشته باشد بخصوص نقش من که محبوب شده بود و مردم دوستش داشتند اما نخواستم به این نقش ادامه دهم. ما برای مردم خاطره‌سازی می‌کنیم و دوست ندارم این خاطره شیرین در ذهن مردم خراب شود.

او افزود: من خودم را کارگر یک نقش می‌دانم و باید برای بازی در یک نقش عرق ریخت. من ساعت‌ها راه می‌روم و به نقشم فکر می‌کنم. زمانی که نقش بهبود فریبا را بازی می‌کردم یک هفته زودتر از شروع نقشم به شیرگاه مازندران رفتم و میان مردم رفت و آمد داشتم تا لهجه و فرهنگ آنها را یاد بگیرم.

بازیگر سریال پایتخت درباره کارنامه هنری خود بیان کرد: من کارنامه بدی ندارم اما نقش‌های متوسط و زیر متوسط بازی کردم که از برخی از آنها پیشمانم. من همیشه حواسم جمع بوده و فرصت کم‌کاری نداشتم. گاهی به خودم سخت گرفتم و فیلی را بازی کردم و پول آن را نیز دریافت کردم اما بعد از ایفای نقش افسرده شدم و گفتم که چرا این فیلم را بازی کردم و دو هزار صفحه کتاب خواندم تا حالم بهتر شود اما نتیجه‌اش یک ماشین شاسی‌بلند و یک خانه شد.

او با اشاره به مافیای سینما، تلویزیون اظهار کرد: سینما و تلویزیون مافیا دارد و من ۱۵ سال است که در سینما هستم و مشاهده می‌کنم که این مافیا هر دوره شکل‌های متفاوتی دارد. معلوم است که شما به عنوان عامل یک فیلم یا سریال به نزدیکان خود بیشتر اهمیت می‌دهید. در دوره‌ای ما یک فرد را داشتیم که می‌گفتند تمام بازیگران را او انتخاب می‌کند. اما در حال حاضر شکل آن تغییر کرده است. من به دلیل اینکه حرفه‌های دیگری هم بلد هستم دغدغه این مساله را ندارم.

او ادامه داد: برخی افراد هستند که اگر من زمانی بیکار هم باشم با آنها کار نمی‌کنم. آن افراد شاید با ارزش‌ترین رفیق من باشند اما کار مقوله‌اش جدا است.

مهران احمدی درباره بهترین بازیگرانی که با آنها همکاری داشته است، گفت: من زمانی که فیلم نفس را بازی کردم به این نتیجه رسیدم که بچه‌ها بازیگران خوبی هستند و همچنین مهدی هاشمی بهترین کسی بود که با او همبازی شدم و پرویز پرستویی فرد دیگری است که زمانی که به چشمان بانفوذش نگاه می‌کنی در آنها ذوب می‌شوی. در تئاتر با سیامک سفری، بهرام افشاری و هوتن شکیبا همبازی بودم. در میان خانم‌های بازیگر نیز پانته‌آ بهرام و مریلا زارعی از بهترین‌ها هستند.

در پایان برنامه نیز مهران احمدی یک قاب که از انجمن بچه‌های کار هدیه گرفته بود، به برنامه دورهمی تقدیم کرد.

  • 14
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش