شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۵:۴۳ - ۰۶ آبان ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۸۰۱۵۰۲
رادیو و تلویزیون

علیرضا آرا، بازیگر سریال «عقیق»

علیرضا آرا: درمیدان کشتی اشک ریختم

علیرضا آرا,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

به گزارش جام جم آنلاین، احد شیرو، شخصیت یکه‌تاز قصه سریال «عقیق» است. او تلاش می‌کند از چاه سیاهی بیرون بیاید و خودش را به آفتاب سرزمینش نزدیک کند، اما در این راه باید سختی‌های زیادی را پشت سر بگذارد و همین موضوع باعث اتفاقات زیادی برای او می‌شود.

 

این نقش را علیرضا آرا بازی می‌کند و او با بهره بردن از تجربیات تئاتری‌اش تلاش کرده است این نقش را بدرستی اجرا کند. آرا، تجربه بازی در چند سریال و تله‌فیلم همچون پشت‌بام تهران، زیر پای مادر و... را در کارنامه دارد. به بهانه بازی در سریال عقیق به کارگردانی بهرنگ‌ توفیقی که این شب‌ها از شبکه سه پخش می‌شود، با او به گفت‌وگو نشستیم.

 

شما در سریال‌های پشت‌بام تهران، زیر پای مادر و حالا عقیق، سه نقش متفاوت را داشتید. همین نشان می‌دهد علاقه‌مند هستید هر بار مخاطب در لباس یک شخصیت تازه مشاهده‌تان کند. آیا فضای متفاوت سریال عقیق باعث شد شما در این مجموعه بازی کنید؟

طبیعی است هر بازیگری چه در تئاتر، سینما و تلویزیون علاقه‌مند است نقش‌های متفاوت را بازی کند و از تنوع کاراکترها استقبال خواهد کرد. ضمن این‌که نقش‌های تکراری هم جذابیت ندارد. به همین دلیل ترجیحم این است که نقش‌های متفاوت را انتخاب و بازی کنم. دلم می‌خواهد توانمندی‌هایم را در اجرای نقش نشان بدهم. من ۲۰ سال است که در صحنه تئاتر بازی می‌کنم و در پرونده کاری‌ام ایفای نقش بالغ بر ۴۰ تا ۵۰ کاراکتر متفاوت را دارم.

 

خوشبختانه در کارهای اخیر تلویزیونی‌ام هم این اتفاق افتاده و احد شیروی عقیق با صدرای زیر‌پای‌مادر و عبد پشت‌بام تهران، نقش‌های متفاوتی هستند. گرچه صدرا و عبد در ظاهر شباهت‌هایی داشتند، اما از درون متفاوتند.

 

یکی از دلایلی که باعث شد نقش احد شیرو را بپذیرم همین متفاوت بودن است. این نقش به حدی جذاب است که خیلی کم پیش می‌آید در دوره کاری یک بازیگر به او پیشنهاد شود. دلیل دیگرم هم حضور سعید نعمت‌الله است که قلمش را خیلی دوست دارم و چه قبل از همکاری و چه بعد از آن همیشه کارهایش را دنبال می‌کردم و این‌که این نقش‌های متفاوت را بازی می‌کنم، حاصل لطف و اطمینان او به من است.

 

شما که سابقه تئاتری ۲۰ ساله دارید، فکر می‌کردید در تلویزیون بستری برای شما فراهم شود تا سه نقش متفاوت را پشت سر هم بازی کنید؟

سابقه تئاتری من به سال ۷۴ برمی‌گردد که به صورت حرفه‌ای تئاتر بازی می‌کردم و هر سال چهار تا شش نمایش روی صحنه دارم. این به معنای گریز از سینما و تلویزیون نیست. البته در این سال‌ها در چند سریال و تله‌فیلم بازی کرده بودم، اما خیلی نگرفت یا برای من جذاب نبود و همین باعث شد بیشتر به تئاتر متمایل شوم، ولی در سه تا چهار سال اخیر نقش‌های خوب و متفاوتی در کارهای نعمت‌الله و توفیقی بازی کردم و تلویزیون برایم جدی‌تر شده است. نقش احد شیرو را هم خیلی دوست دارم و همه توانم را برای اجرای آن گذاشتم.

 

شخصیت احد شیرو فراز‌و‌نشیب‌های زیادی دارد و مخاطب به مرور شاهد تحولات بسیاری در اوست. متحول شدن این شخصیت که در ابتدا قاچاقچی تریاک بود و مدتی عهد برادری با شخصیت منفور قصه، جواد سرپرست بست و حالا در جبهه شخصیت مثبت داستان، یعنی حسام قرار گرفته است. این تحولات برایتان چه جذابیتی داشت؟

شما پاسخ سوالتان را دادید. شخصیت احد شیرو همه ویژگی‌ها را دارد و به همین دلیل هیچ چیز برای بازیگر کم ندارد. ضمن این‌که قصه این شخصیت از سال ۱۳۰۸ شروع می‌شود. یعنی ۸۰ تا ۹۰ سال قبل و همین حس نوستالژی دارد. همه این موارد دست بازیگر را برای اجرای نقش باز می‌گذارد. درواقع احد شیرو تک‌بعدی نیست و چندبعدی است، یعنی یک شخصیت واقعی.

 

زندگی احد شیرو بالا و پایین دارد و مخاطب در ده قسمت سریال شاهد رفتارهای مختلف از اوست. در قسمت‌های ابتدایی سریال، احد شیرو را دیدید که چه غوغایی در بازار و خرابه‌ها راه می‌اندازد. من همه این صحنه‌ها را خودم بازی کردم و از بدل هم استفاده نکردم. ضمن این‌که دیالوگ‌های جذاب و باورپذیر احد را خیلی دوست دارم. تحول او را از سیاهی به سپیدی و از منفی به مثبت شدن را دوست دارم و این ویژگی‌ها دستم را برای خلق نقش باز گذاشته است.

 

شما در این سریال با لهجه آذری صحبت می‌کنید، آیا خودتان آذری هستید؟

نه. من آذری نیستم، اما تعدادی از هنروران آذری‌زبان سریال بعد از این‌که با زبان آذری در این سریال صحبت کردم، فکر کردند واقعا آذری هستم و با من به زبان آذری حرف می‌زدند و زمانی که به آنها می‌گفتم آذری نیستم، فکر می‌کردند شوخی می‌کنم. ضمن این‌که یک نفر از گروه کارگردانی که اهل میانه است هم به من کمک زیادی کرد. در مجموع تلاشم را کردم تا دیالوگ‌ها را درست ادا کنم. شخصا خودم آهنگ کلام آذری را دوست دارم.

 

احد شیرو در این سریال در موقعیت‌های دراماتیک قرار می‌گیرد. آیا صحنه‌ای بود که عواطف شما را خیلی درگیر کرده باشد؟

بله. سکانسی هست که وقتی به آن فکر می‌کنم، اشک در چشمانم جمع می‌شود. وقتی احد شیرو قرار کشتی می‌گذارد و وارد میدان خالی می‌شود، در یک لحظه فلاش‌بک می‌خورد و او به یاد کودکی‌اش می‌افتد که همراه مادرش پای پرده‌خوانی می‌نشسته است.

 

همین صحنه ناخودآگاه اشکم را درمی‌آورد. ضمن این‌که بچه‌های صحنه هم عکس‌های کودکی‌ام را دیده بودند و به دنبال بچه‌ای می‌گشتند که شبیه باشد. در مجموع این سکانس را خیلی دوست دارم و برای همیشه هم برای خودم نگه می‌دارم و هر وقت دلم تنگ شود، آن را نگاه می‌کنم.

 

نقش مرجان قصه، دختری را که همیشه عاشقش بودید، همسرتان شبنم مقدمی بازی می‌کند. وقتی نقش مقابل را همسر واقعی‌تان به‌عهده داشته باشد، کار راحت‌تر می‌شود یا سخت‌تر؟

قانون مشخصی در این‌باره وجود ندارد که حالا بگویم سخت‌تر می‌شود یا راحت‌تر‌. وقتی من قرار است نقش احد شیرو را بازی کنم دیگر علیرضا آرا نیستم و احد شیرو هستم، به همین دلیل همه توانم را می‌گذارم. ضمن این‌که من این نقش را با حس بازی کردم، نه تکنیک.

 

برخی مواقع بازیگر برای ایفای نقشش از تکنیک کمک می‌گیرد و گاهی دیگر از حس و من از حس کمک گرفتم. البته باید تاکید کنم وقتی قرار است نقش مقابلم را همسرم بازی کند، طبیعی است که شب‌ها با او صحنه‌هایی را که با یکدیگر بازی داریم، تمرین کنیم و این کار را راحت‌تر می‌کند.

 

خوشبختانه بازخورد خوبی هم از مردم گرفتیم و از این اتفاق خوشحالم. من ریشه‌ای به بازیگری نگاه کردم و وقت گذاشتم و با جان و ‌دل نقش‌هایم را بازی می‌کنم. درمجموع سریال‌هایی که ساخته می‌شود برای سرگرمی مردم است. امیدوارم مردم هم آنها‌ را دوست داشته باشند.

 

فاطمه عودباشی

 

 

  • 10
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی عسکری بیوگرافی علی عسکری سیاستمدار ایرانی

تاریخ تولد: ۱۳۳۷

محل تولد: دهق، اصفهان

حرفه: سیاستمدار، نظامی، مدیر ارشد اجرایی، مدیر عامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس

آغاز فعالیت: ۱۳۶۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی مهندسی برق - الکترونیک، کارشناسی ارشد مدیریت، دکتری مهندسی صنایع - سیستم و بهره‌وری

ادامه
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش