شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۵:۱۰ - ۱۹ خرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۳۰۴۸۳۴
رادیو و تلویزیون

ساناز سعیدی: بازی در «بچه‌ مهندس» سفر به دنیای ناشناخته بچه‌ها بود

سریال بچه‌ مهندس,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
بازیگر سریال «بچه مهندس» گفت: دنیای فراموش شده کودکان پرورشگاه موضوع بدیع و خاصی بود و فضای پرورشگاه و این نقش برایم سفر به دنیای ناشناخته‌ای بود که به من فرصت کشف می‌داد. فیلم‌نامه بچه مهندس را به جهت اینکه موضوع بکری دارد دوست دارم.

به گزارش فارس، تجربه مادری آنهم در سریال‌های تلویزیونی که منتسب به ماه رمضان هم هست، تجربه شیرینی است. در بین سریال‌های رمضانی امسال بچه مهندس، فضایی متفاوت را به تصویر می‌کشد و در آن پرورشگاه نقش اساسی و اصلی را بازی می‌کند و هر کدام از بچه‌هایی که در این مکان حضور دارند قصه زندگی خود را دارند.

 

ساناز سعیدی که سال گذشته در سریال «نفس» جلیل سامان نقش یکی از اعضای گروهک‌های منافقین را بازی می‌کرد امسال با حضور متفاوتی در سریال «بچه مهندس» نقشی دیگر را تجربه کرده است. او علاوه بر مادر شخصیت جواد، یکی از مربی‌های پرورشگاه است که طی فراز و فرودهایی که جواد در زندگی‌اش دارد او هم درگیر این اتفاق‌ها می‌شود. با سعیدی درباره حضورش در این سریال صحبت کردیم. 

 

** بعد از تجربه همکاری با جلیل سامان در سریال «نفس» که گروهک‌های منافقین را به تصویر می‌کشید، ‌در ۲ سریال «سارق روح» و «بچه مهندس» حاضر شدید. این دو سریال و بالاخص «بچه مهندس» چه ویژگی‌هایی داشت؟

- دنیای فراموش شده کودکان پرورشگاه موضوع بدیع و خاصی بود و فضای پرورشگاه و این نقش برایم سفر به دنیای ناشناخته‌ای بود که به من فرصت کشف می‌داد. فیلم‌نامه بچه مهندس را به جهت اینکه موضوع بکری دارد دوست دارم. از طرفی موضوع بسیار مهمی در این سریال پرداخته شده است. درباره سریال دیگری که قبل از ماه رمضان از من پخش می‌شد هم باید بگویم، «سارق روح» فیلم نامه‌ای داشت که مرا وادار به تحقیق و کسب اطلاعات می‌کرد تا موقعیت‌های داستان و لایه‌های درونی شخصیت رویا را کشف کنم و از این جهت برایم جذاب بود.

 

کاراکتر رویا موقعیت خاص و ویژه‌ای داشت و من احساس می‌کردم شناخت روان این شخصیت روانشناسی  من را هم تقویت می‌کند. رویا کاراکتری خاکستری است که بنا به اتفاق و شرایط سر از جایی در می‌آورد که شاید با سرشت او در تضاد باشد و همه اینها برایم جذابیت داشت‌.

 

سریال بچه‌ مهندس,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

** شما کاراکتر مربی یک پرورشگاه را ایفا کردید که اتفاقا ارتباط مادر و فرزندی هم با یکی از بچه‌های آنجا دارد؟

- صدیقه مربی پرورشگاه است و بیشتر وقتش را با بچه‌ها می‌گذراند، اما خودش بچه‌دار نمی‌شود. در این بین شوهرش هم به جبهه می‌رود و شهید می‌شود. استنباطی که من از موقعیت او داشتم این بود که خداوند نعمتی را از او می‌گیرد و نعمتی دیگر را جایگزین عشق از دست رفته این زن می‌کند. همزمان شدن آمدن بچه و رفتن شوهرش باعث می‌شود که قلب این زن با بچه و یادگار شوهرش پیوند خورده و او با بچه انس بگیرد. رفته رفته ارتباط مادر و فرزندی بین زن و بچه شکل می‌گیرد و کم کم این دو روی سرنوشت یکدیگر اثر می‌گذارند.

 

درست است که صدیقه مادرانه به این بچه خدمت می‌کند، اما جواد هم باعث رشد شخصیت صدیقه می‌شود. قبل از شروع تصویربرداری سریال به بهزیستی رفته بودم و با یکی از مربی‌های آنجا صحبت می‌کردم و ایشان حرف خیلی قشنگی به من زدند،گفتند وقتی که به خلق خدا خدمت می‌کنیم بیشتر از اینکه ما به آنها کمک کنیم، آنها به ما کمک می‌کنند و باعث رشدمان می‌شوند. دقیقا مصداق گفته ایشان را در روند رشد شخصیت صدیقه در موقعیت‌های مختلف آن دیدم و مهم اینکه طی مسیر بازی در چنین نقش‌هایی خود بازیگر هم از لحاظ روانی رشد می‌کند و من هم قطعا از این قاعده مستثنی نبودم. 

 

** اولین حضورتان در سریال تلویزیونی برای مخاطب خیلی ویژه بود و به دنبال آن دومین تجربه که بسیار دیده شده «بچه مهندس» است. این سریال هم در فضای بعد از سال ۶۰ روایت می‌شود. برای شما که فکر می‌کنم متولد دهه ۶۰ هستید حضور در چنین فضاهایی که خودتان در آن سالها نبودید، چطور تعریف می‌شود؟

- اتفاقا چون در آن دوره نبودم بیشتر کنجکاوم که بدانم در آن دوره به هموطنانم چه گذشته است. بنا به ضرورت نقش برخورد عملی و تحقیقات میدانی داشتم. دیدن عکس‌ها و مرور اطلاعات مربوط به آن زمان و از همه مهمتر اطلاعاتی که خود فیلم‌نامه می‌دهد مرا در این راه کمک کرد، همچنین هم صحبتی با افرادی که در آن دوره تاریخی زندگی کردند بخصوص اینکه جنگ عوارضی داشته و این عوارض دامن خیلی از خانواده‌ها و بستگان ما را هم گرفته است، ‌عوارضی که شاید تا به امروز هم  ادامه داشته است. حالا اینکه از لحاظ روحی و روانی چه بر سر این خانواده‌ها می‌آید وآشنایی با احساسات و عواطف این عزیزان هم به من خیلی کمک کردتا بتوانم این نقش را ایفاکنم.

 

** اصولا بازی در این ژانر از سریال‌سازی را دوست دارید؟

- در درجه اول فیلمنامه و داستان باید جذاب و پرکشش باشد و خب معمولا نقش هایی را دوست دارم که من را به چالش بکشد و باعث شود بیش‌تر تجربه کنم و بیش‌تر یاد بگیرم. ژانر مربوطه برایم اهمیت زیادی ندارد.  

 

سریال بچه‌ مهندس,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

** در «بچه مهندس» به عبارتی راوی داستان هستید و دانای کل. اما در کنارش اتفاق‌های زیادی می‌افتد که صدیقه در آنها راوی نیست! به نظرتان می‌توان گفت صدیقه راوی کل سریال است؟ یا نه فقط درباره بخش مربوط به زندگی خودش راوی است؟

- باتوجه به نوع طراحی میزانسن‌ها، کارگردانی و شیوه اجرایی کار صلاحدید کارگردان اینطوربوده که صدیقه دانای کل باشد امابه نظرمن صدیقه تا حدودی دانای کل است. 

 

** قصه این سریال شبیه به رمان‌های معروفی مثل بابا لنگ دراز و کوزت است.  به نظر شما در قصه «بچه مهندس» پرداخت خوبی از این رمان‌ها صورت گرفته است؟

- راستش را بخواهید با حرف شما موافق نیستم و به نظرم این نتیجه‌گیری با توجه به اینکه هنوز این کار تمام نشده زود است و باید تا پایان کار را تماشا کنیم و بعد جمع بندی  درستی داشته باشیم .فاز دو و سه این سریال هنوز پخش نشده و هنوز سرنوشت این بچه‌ها را ندیدیم. به نظرم الان برای هر تحلیل و قضاوتی زود است و اصلا به نظرم اقتباس معنی دیگری می‌دهد. 

 

** یکی از جذابیت‌ها و البته سختی‌های بازی در این سریال، هم بازی شدن با کودکان خردسال است. رابطه‌تان با یونا تدین بازیگر نقش جواد جوادی و دیگر بچه‌ها چطور بود؟

- من عاشق بچه‌ها هستم چون صداقتشان مختص به خودشان و ستودنی است. به اعتقاد من بچه ها سرمایه های ما هستند و واقعا آینده ساز هستند.شخصا در این سریال فقط و فقط در کنار بچه‌ها لذت بردم و از آنها آرامش گرفتم. رابطه بسیار خوبی با هم داشتیم و برایم تجربه بسیار جذابی بود. برای یونای عزیز و همه بچه‌های دوست داشتنی هنرمند این سریال آرزوهای بهترین‌ها را دارم. 

 

** از پیشرفتی که تا به حال در بازیگری داشتید راضی هستید؟

- تازه اول راه و در حال رشد هستم و در حال تجربه و یادگیری ام .آنقدر باید آزمون و خطا کنم تا بیش‌تر یاد بگیرم و تلاش می‌کنم که درست در مسیرم قرار بگیرم و این برایم خیلی اهمیت دارد. 

 

** در این سریال نقش مادری را بازی می‌کنید که تا به حال و با توجه به سن و سالتان تجربه حضور در چنین نقشی نداشتید. چطور تجربه‌ای بود؟

- مادر بودن اتفاق بسیار بزرگی است. قطعا کسی که مادر هست تجربه عظیمی را پشت سر گذاشته و به خودشناسی عمیقی از خودش می‌رسد. من و صدیقه پا به پای هم احساسات مادرانه را کشف کردیم. صدیقه بچه‌دار نمی‌شود و بنا به شرایطی که برایش ایجاد می‌شود می‌خواهد به طور اختصاصی برای بچه‌ای مادری کند و اینکه اصلا چه اتفاقی می‌افتد که این بچه نسبت به بقیه بچه‌ها برایش خاص می‌شود؟

 

صدیقه احساساتش نسبت به بچه مهمان که یادگاری و امانت از شوهرش میداند را رفته رفته کشف می‌کند و من هم پا به پای او احساسات مادرانه را کشف کردم و  باید بگویم همراه هم از لحاظ روانی رشد کردیم.ما به عنوان بازیگر تحقیق کرده و نشانه‌هایی را پیدا کرده و سعی می‌کنیم شبیه به مادرها رفتار کنیم. من هم تلاش کردم تا نشانه‌های مادر را در نقش صدیقه پیاده کنم. 

 

سریال بچه‌ مهندس,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

** شما دو ماه رمضان پیاپی سریال‌هایی را روی آنتن داشتید و آن هم جزو نقش‌های اصلی بودید. فکر می‌کنید این از خوش شانسی شما است یا نه؟

- اینکه تلویزیون در ماه رمضان بیشترین تعدادبازدیدکنندگان را دارد خوشحال کننده است و ما هم بیشترین بازخوردها را می گیریم از مردم عزیزی که به ما و کار ما معنا می‌دهند چون ما کار را برای مردممون میسازیم و دوست داریم همه این عزیزان از کار ما لذت ببرند.

 

از همه بازیگرانی که در سریال «بچه مهندس» افتخار همکاری با آنها را داشتم واقعا ممنونم و از تک تک شان تشکر می‌کنم. تشکر از آقای علی غفاری کارگردان عزیز  و انسان شریف و مهربان و صبور. یک تشکر ویژه دارم از آقای سعید سعدی تهیه کننده محترم این سریال که به معنای واقعی نگذاشتند ما تحت فشار سختی‌های کار قرار بگیریم. صمیمانه از آقای سعدی بزرگوار تشکر می‌کنم. تشکر از همه عوامل آقای شیخی و گروه زحمت کش فیلمبرداری، آقای شهیری نازنین و گروه خستگی ناپذیر صحنه، آقای بابایی وگروه مهربان گریم، آقای تهرانی و گروه صبور صدابرداری، خانم عیوضی دوست داشتنی وگروه عزیز لباس، ناصرفخری که برای تدوین کار خیلی زحمت کشید،

 

نویسنده محترم آقای سجاد ابوالحسنی ،آقای سعید نقدزاده برنامه ریز محترم و آقای جواد کاسه ساز و گروه خستگی ناپذیر کارگردانی که خیلی همراه بودند ، آیلار تقوی منشی صحنه نازنین ، عکاس امین مرادی، تشکر از صداگذار آقای مهرشاد ملکوتی ، آقای بحری پر تلاش و گروه زحمت کش  تدارکات ، آقای سلیمانی همراه و گروه کوشای تولید و همه کسانی که در ساخت این سریال تلویزیونی همراهی کردند. 

 

همچنین لازم می‌دانم از آقای احمد معظمی کارگردان سریال «سارق روح» تشکر کنم و تشکر از همه عوامل، بازیگران همراه، آقای سیامک راشدی نازنین که صادقانه زحمت کشیدند، آقای سیامک مهماندوست ، آقایان محترم ابوالفضل صفری و مرتضی متولی ، آقای دکترمرتضی اصفهانی عزیز که خیلی در تحقیقات تئوری به من کمک کردند، فهیمه کمالی عزیزم، گروه محترم کارگردانی ، آقای رضا تقوی مهربان وگروه زحمت کش فیلمبرداری، آقای آهنگرانی صبور وگروه خستگی ناپذیر صحنه،خانم مهدیه اعرابی نازنین و گروه عزیز گریم، آقای یارند پور عزیز و گروه صبور صدابرداری، خانم آناهیتا اقبال نژاد مهربان وگروه عزیز لباس، نویسنده محترم آقای هومان فاضل، سحر ضیایی عزیز منشی صحنه، عکاسان عزیز پردیس و یوسف عبدالرضایی، تشکر از صداگذار ، گروه زحمت کش  تدارکات گروه محترم تولید و همه کسانی که در ساخت این سریال تلویزیونی همراهی کردند.

 

  • 18
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی عسکری بیوگرافی علی عسکری سیاستمدار ایرانی

تاریخ تولد: ۱۳۳۷

محل تولد: دهق، اصفهان

حرفه: سیاستمدار، نظامی، مدیر ارشد اجرایی، مدیر عامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس

آغاز فعالیت: ۱۳۶۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی مهندسی برق - الکترونیک، کارشناسی ارشد مدیریت، دکتری مهندسی صنایع - سیستم و بهره‌وری

ادامه
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش