شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۷:۴۵ - ۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۱۳۸۵
رادیو و تلویزیون

محمدرضا علیمردانی:

نقشه‌مان در «خندوانه» سوخت/ انتقاد گوینده «دیرین دیرین» به شعرهای بی‌محتوای کودکی

محمدرضا علیمردانی در برنامه فرمول یک,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
محمدرضا علیمردانی گفت: وقتی ساخت «پایتخت۵» قطعی شد برای کار دیگری تعهد داشتم و بهرام افشاری وارد خانواده معمولی شد؛ هیچ‌وقت با «محسن تنابنده» دعوایی نداشتم.

به گزارش تسنیم، شب‌گذشته محمدرضا علیمردانی بازیگر، خواننده و دوبلور مهمان برنامه «فرمول یک» بود که به عدم حضور در «پایتخت۵»، همکاری با مهران مدیری، مافیا در دوبله و شعرهای بی‌محتوای کودکی صحبت کرد. او درباره آغاز کارش با دوبله زیرزمینی، گفت: داخل سازمان صداوسیما پیشکسوتان کارهایشان را انجام می‌دادند، ما هم برای ویدئو رسانه‌ها کار می‌کردیم، نمی‌دانستیم به مجوز نیاز داریم و خودمان ممیزی‌ها را رعایت می‌کردیم. تا اینکه اعتراضاتی پیش آمد و گفتند اینها زیرزمینی هستند و ما هم مراتب قانونی را پیگیری کردیم. فکر می‌کردیم به ما تشر بزنند اما از ما استقبال کردند و گفتند شما خیلی خوبید و خانواده‌های ما کار شما را دنبال می‌کنند، راه دارد و بیایید قانونی شوید؛ این مسیر وزارت کار و وزارت ارشاد است. ما تا سال‌ها بعد که قانونی بودیم به ما زیرزمینی می‌گفتند ولی ما چیزی نمی‌گفتیم.

 

مدیر دوبلاژ مولف دوم یک اثر است

وی درباره استفاده از لهجه‌ها در دوبله آثار سینمایی تأکید کرد: ما هر جایی از لهجه استفاده نمی‌کردیم. مدیر دوبلاژ مولف دوم و موظف است امانتدار کارگردان باشد. کارگردان زبان بیگانه که کار را برای مخاطب ایرانی نمی‌سازد، اگر بنا است در کشور دیگری دوبله شود مدیر دوبلاژ باید آن اثر را با فرهنگ و زبان خودش تطبیق دهد. ما موظفیم جایی که کارگردان از لهجه به خصوصی از زبان خود استفاده کرده، ما هم از لهجه‌های بانمکی استفاده کنیم که منظور منتقل شود.

 

هرکس می‌خواست دوبله اش را بامزه کند سراغ لهجه می‌رفت

این بازیگر سینما و تلویزیون خاطرنشان کرد: به مرور این موضوع به یک سبک تبدیل شد و هرکس می‌خواست کار را بانمک کند سراغ لهجه می‌رفت. این تقصیر ما نبود و ما بنیان غلطی نگذاشته بودیم، نگاه‌مان هم درست بود و بی‌تحصیلات و تجربه سراغ این کار نیامده بودیم.

 

دوبله مافیا ندارد و ما خدا را داریم

این دوبلور در پاسخ به این سوال که آیا همچنان ما بهترین دوبله دنیا را داریم، گفت: بعد از موج نویی که اتفاق افتاد و کار رقابتی شد، همچنین واحد دوبلاژ هم به جوان‌ها عرصه داد، دوباره بهترین شدیم. من نمی‌پذیرم که در دوبله مافیا وجود دارد، بعضی‌ها می‌توانند کارها را انحصاری انجام بدهند ولی ما خدایی داریم که سمیع و بصیر است و اگر شما زحمت بکشید راه را برایتان باز می‌کند.

 

با محسن تنابنده دعوایم نشده!

وی در پاسخ به این سوال که آیا با محسن تنابنده دعوایی داشته که دیگر در پایتخت نبوده، تاکید کرد: هرگز. محسن تنابنده از اوایل دهه ۷۰ رفیق من است از دانشگاه با هم بودیم. واقعاً کسی چنین شایعه‌ای را درست کرده؟ همین حالا به محسن زنگ بزنید. ما رفیق قدیمی هم هستیم و من سختی کشیدن‌های او را دیده‌ام. دو سال بین ساخت فصل چهارم و پنجم وقفه افتاد تا اینکه محسن به من گفت مثل اینکه ما توافق نمی‌کنیم، تو برو و به تعهدهایت برس. من هم سر کاری رفتم و به آنها گفتم نگران نباشید که من ناگهان بگویم سه ماه می‌خواهم سر پایتخت بروم و نیستم. تا اینکه کمی بعد محسن به من زنگ زد و گفت مشکل حل شده و کار ساخته می‌شود. اما من دیگر برای کار دیگری توافق کرده بودم و محسن هم گفت دیگر تقصیر خودمان شد و کار آنقدر بالا و پایین شد که تو و هدایت هاشمی را از دست دادیم. کلی هم برایت متن نوشته‌ایم و می‌خواهیم به ترکیه برویم و حیف است. تو در فصل چهارم وارد خانواده شدی و با خانواده معمولی فامیل شده‌ای اما دیگر باید یک کاری‌اش بکنیم. بنابراین بهرام افشاری را آوردند که خیلی هم خوب و حرفه‌ای، ایفای نقش کردند.

 

انتقاد گوینده «دیرین دیرین» به شعرهای بی‌محتوای کودکی

علیمردانی با انتقاد از شعرهای بی‌محتوای کودکی، تأکید کرد: توضیح داد: مرحوم آقای علی معلم برای جشن حافظ به من گفت محمدرضا جان کاری این شکلی می‌خواهم، من هم یک خط برایش گفتم. گفت همین خوب است و بگذار من هم آن روز سوپرایز شوم. من هم اجرا کردم. این از زاویه‌ای بود که کسی به آن نپرداخته بود. اتفاقاً مدتها بود فکرم مشغول شده بود که این چرت و پرت ها چیست به بچه‌هایمان یاد می‌دهیم. یکی از این اشعار بی معنی کودکانه این است که دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده! شما منتظرید که از شما بپرسند شما دستمال مرا ندیده‌ای؟ اما بعد می پرسد: سواد داری!؟ آخر به سواد من چکار داری؟ در ادامه می‌گوید نچ نچ! دوباره می‌پرسد: بی‌سوادی؟! ادامه‌اش که عالی و شاهکار است! می‌گوید پس تو خر من هستی! آخر یعنی چه!؟ امیدوارم توجه کنیم کارهای قشنگ‌تر و معنادارتر به بچه هایمان یاد بدهیم.

 

سه بار قرار بود با مهران مدیری همکاری کنم اما نشد

این بازیگر در پاسخ به این سوال ضیا که آیا مایل است بیشتر نقش جدی بازی کند و اگر مهران مدیری به او پیشنهاد بدهد می‌پذیرد یا خیر، گفت: در این مقطع دلم می‌خواهد کارهای جدی بازی کنم. طنز هم اگر پیشنهاد شود دوست دارم طنز موقعیت باشد. کارهای عطاران به شدت شیرین است. آقای مدیری محبت داشتند و دو دفعه شرمنده‌شان شدم و زمان‌مان به هم نخورده است. یک بار سر فصل دوم «قهوه تلخ» رفتم و بار دیگر برای فیلم سینمایی او و آخرین بار هم برای سریال «هیولا» که باز هم شرمنده شدم. مسئولیت روی سرم ریخته و نظارتی بر دوبله ها دارم. دیرین دیرین و پندانه هم هست.

 

ورود عروسک‌های جدید به «خندوانه» در فقدان جناب‌خان عجله‌ای شد

علیمردانی در بخش دیگری از برنامه در پاسخ به اینکه چرا عروسک‌های جدید «خندوانه» که او صداپیشگی را برعهده داشت، به ثمر نرسیدند، گفت: این عروسک‌ها تئاتری بودند و نقشه دیگری برای آنها داشتیم. قرار بود ورودشان یکی یکی باشد، اما کار عجله‌ای شد. چون در عید قرار بود دیده شوند چهار تا را با هم آوردند و نقشه‌ای که برایشان کشیده بودیم سوخت و دیگر ادامه ندادیم.

 

۵۰ درصد بازخوردها نسبت به عروسکهای جدید خوب بود

این بازیگر در پاسخ به اینکه آیا بازخوردهای منفی باعث این اتفاق شد، ادامه داد: اتفاقاً بازخورد مثبت داشتیم. وقتی عروسک‌هایی برای بار اول دیده می شوند و ۵۰ درصد بازخورد مثبت‌داری یعنی کار خوب است. اما به عید خوردیم و گفتند حیف است بگذارید در فقدان جناب‌خان همه عروسک‌ها با هم بیایند و کار سوخت. اما در همان قسمت‌ها پیمان معادی که سر «خندوانه» آمد گفت حتما عروسک‌ها باشند و دوست داشت با عروسک‌ها ارتباط بگیرد. عروسک‌ها هم در قسمت حضور او بودند و نتیجه کار هم خیلی بامزه شد.

 

جناب‌خان محبوب دل همه است

وی یادآور شد: جناب خان محبوب دل همه و موفق و دوست داشتنی است. امیدوارم همیشه باشد اینقدر که حال همه را خوب می‌کند. محمد بحرانی و مهدی برقعی عالی هستند.

 

ترجیح دادم نه به فرش قرمز «غلامرضا تختی» بروم نه مصاحبه‌ای کنم

وی افزود: من به تهیه کننده «غلامرضا تختی» ترجیح می‌دهم در مراسم فرش قرمز حاضر نشوم، مصاحبه‌ای نکنم و در پیچم هم اگر پستی درباره فیلم می‌گذارم نگویم که من صداپیشه تختی هستم. او به هر حال قهرمان ملی مردم است و دوست نداشتم مخاطب با این ذهنیت برود که صدایی که از آقا تختی می‌شنود برای کسی دیگر است و او را بپذیرد.

 

چون بازیگران تختی فن بیان نمی‌دانستند به جایشان حرف زدم

این گوینده در پایان خاطرنشان کرد: بازیگران این فیلم در دو دوره سنی که من صحبت کردم، ورزشکار بودند و بازیگر نبودند. آنقدر هم فرصت نبوده که کلاس بیان بگذرانند، اهل شهرهای دیگر هم بودند و لهجه داشتند، با این نیت کار را ساختند که مجدد روی آن صداگذاری فارسی داشته باشیم. من اتود کوچکی روی چند سکانس زدم و فرستادم که با واکنش مثبت روبرو شدم و آنها گفتند تختی ما مشخص شد من هم با کمال میل، افتخار و وسواس کار را انجام دادم و خدا را شکر راضی بودند. حرف زدن به جای تختی افتخاری برای من بود و من هم کوچکم و آقا تختی هم همیشه می‌گفت من کوچک همه هستم.

 

 

  • 14
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش