جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۰۱ - ۰۳ تير ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۴۰۰۷۴۸
رادیو و تلویزیون

گاندو قرار است به چه کسی حمله کند؟

عوامل سریال گاندو,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

به گزارش اعتماد، بعد از ماه رمضان مخاطبان تلویزیون در اولین قسمت از سریال «گاندو» اتفاقاتی را دیدند که از نمایش آن‌ها در قالب یک سریال تلویزیونی تعجب کردند. سریال «گاندو» به کارگردانی جواد افشار در اولین قسمت توانست جذاب و پرکشش برای مخاطب آغاز شود و از سوژه‌هایی حرف بزند که مخاطب بیشتر در قالب اخبار و بحث‌های ایدئولوژیک و تیکه‌های سیاسی بخش‌های خبری مثل بیست و سی می‌توانست شاهدش باشد.

عوامل سریال گاندو,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

یک افتتاحیه سیاسی

اولین قسمت از گاندو با تلاش ماموران امنیتی برای دستگیری یک آقازاده آغاز می‌شود. دو نفر مامور جوان که یکی وحید رهبانی بازیگر تئاتر و دیگری کامبیز دیرباز است، از دو نهاد امنیتی مختلف در موقعیت دستگیری کیس مورد نظر خود با نام علیرضا به یکدیگر برمی‌خورند و هر دو از دیگری می‌پرسند که چرا در صحنه حضور دارد.

یکی معتقد است که کیس مورد نظر اقتصادی است و دیگری می‌گوید جاسوسی است و بالاخره با هم به توافق می‌رسند. علیرضا پسر فردی دولتی است که در وزارت اقتصاد کار می‌کند. او در تدارک خارج شدن از کشور است. ماموران دیر به فرودگاه می‌رسند، زمانی که آقازاده مورد نظر که پرونده او بر اساس یکی از پرونده‌های واقعی به تصویر درآمده با یک پرواز خارجی از فرودگاه تهران خارج شده و حالا نیم ساعت است که هواپیما به پرواز درآمده است.

ماموران، اما دستور فرود هواپیما را در فرودگاه تبریز می‌دهند و خودشان با دو به اصطلاح عقاب به استقبال آقازاده می‌روند و او را با چمدان سکه‌ها و دلار‌هایی که می‌خواسته از ایران خارج کند، دستگیر می‌کنند. اولین قسمت از سریال توانست مخاطب را برای ادامه قسمت‌های بعدی جذب کند و اگرچه قسمت‌های بعد به اندازه قسمت اول از چالش‌ها و اتفاقات پرکشش برخوردار نبود، اما دست گذاشتن روی سوژه آقازاده‌ها و نحوه به تصویر کشیدن ماموران امنیتی و روند قصه باعث شد این سریال از همان ابتدای پخش مورد توجه قرار بگیرد.

دلیل انتخاب نام گاندو

گاندو گونه‌ای از تمساح است که در ایران بیشتر در منطقه سیستان و بلوچستان و چابهار دیده می‌شود. خود کلمه گاندو هم به نوعی از زبان بلوچ گرفته شده است. این کروکودیل که پوزه کوتاهی دارد مدت‌ها برای شکار خود کمین می‌کند. چند روز پیش جواد افشار کارگردان سریال در یک برنامه صبحگاهی حضور یافت و درباره دلیل انتخاب این نام بیان کرد که ویژگی مهم این حیوان این است که مدت‌ها کمین می‌کند و این ویژگی در فیلم هم برای جاسوس‌ها و هم برای ضد جاسوس‌ها به کار می‌رود.

محوری‌ترین سوژه سریال

یکی از سوژه‌های اصلی سریال پرونده جیسون رضاییان است که «گاندو» با طراحی کاراکتری با نام مایکل هاشمیان سراغ او رفته است. البته در ابتدای سریال توضیح داده می‌شود که «این مجموعه بر اساس یک پرونده واقعی ساخته شده و هرگونه تشابه اسامی شخصیت‌ها و مکان‌ها تصادفی است» و برای در نظر گرفتن برخی ملاحظات افراد با نام واقعی مطرح نمی‌شوند.

با این حال پرونده اصلی سریال به جیسون رضاییان روزنامه‌نگار ایرانی- امریکایی واشنگتن‌پست در ایران است که چند سال قبل به دلیل جاسوسی بازداشت شد. جیسون رضاییان که تابعیت دوگانه دارد به جرم جاسوسی در مراکز هسته‌ای و پیش بردن پروژه «نفوذ» در کشور مدتی را هم در زندان سپری کرد.

حمایت ایالات متحده امریکا و شخص باراک اوباما از رضاییان اگرچه ابعاد مختلفی از این پرونده جاسوسی را باز می‌کند با این حال اولین سوالی که برای مخاطب به وجود می‌آورد، این است که آیا متوسل شدن به این پرونده قرار است صرفا برای دراماتیک کردن یک سوژه سیاسی باشد یا بسط و توسعه دادن به یک نگاه سیاسی در مخالفت با دولت؟ درواقع به تصویر کشیدن پرونده‌های سیاسی با ماهیتی که دارند برای همه جذاب و هیجان‌انگیز است، اما به شرطی که سریال دستمایه‌ای برای تخریب یک جناح یا گسترش یک دیدگاه نباشد.

شروع اولین حاشیه‌های سیاسی

پخش اولین قسمت اگرچه علاوه بر مخاطبان بخشی از سیاستمداران را نیز به خود جلب کرد، اما هر چه سریال جلوتر رفت، حساسیت‌ها نسبت به آن بیشتر شد؛ اینکه سریال چه خط‌مشی‌ای دارد و با چه نگاهی جلو می‌رود و قرار است روی چه جریانی تمرکز کند.

این حساسیت‌ها باعث شد در آخرین قسمت بازپخش شده از سریال واژه دولت از یکی از دیالوگ‌ها حذف شود. دیالوگی که طی آن دو مامور امنیتی با هم حرف می‌زنند و یکی در حال گزارش دادن به مافوق خود است و طی آن توضیح می‌دهد که طبق پروسه تحقیقاتی دارند به سرنخ‌هایی در مقامات بلندپایه کشور می‌رسند و می‌گوید: «از دو، سه کانال داریم می‌رسیم به مقامات ارشد کشوری.» داریوش فرهنگ مافوق او می‌پرسد: «مثلا» که جواب می‌شنود «دولت» که این کلمه دولت در بازپخش حذف می‌شود.

عوامل سریال گاندو,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

با این حال روز گذشته کوروش کمره‌ای مدیر روابط عمومی شبکه سه سیما در توییتی عنوان کرد: «موضوع اصلی در قسمت ۱۳ سریال گاندو دستگیری خواهرزاده یکی از مسوولان است نه کلمه دولت!»

بعد از آن قسمت سیزدهم سریال که باید پنجشنبه شب ۳۰ خردادماه روی آنتن برود باز هم به صورت بازپخش و تکراری پخش می‌شود. گفته می‌شود قسمت ۱۳ سریال که قرار بوده پای جیسون رضاییان به دولت را باز کند در صحنه‌هایی مخاطب را با این نفوذ در ساختار دولت روبه‌رو می‌کرده است.

هر چند جواد افشار در تلاش برای پخش صحنه‌های مورد نظر است، اما چالش بین تلویزیون و نهاد ریاست‌جمهوری در بازتاب این صحنه‌ها ادامه دارد. افشار در جمله‌ای کوتاه به خبرنگار «اعتماد» می‌گوید: «اقتدار امنیت ملی ما از هر چیزی مهم‌تر است، حتی از منافع و مصالح شخص و اشخاص مهم کشور». او توضیح دیگری در این باره نداد و فقط خواستار شد که اجازه دهیم سریال در آرامش پخش شود.

درام سیاسی با پرهیز از سیاست‌زدگی

مسلما وقتی گفته می‌شود سریالی بر اساس پرونده‌های واقعی به تصویر کشیده می‌شود، می‌تواند حساسیت‌های زیادی را به همراه داشته باشد تا مبادا به جایگاهی برای یک تسویه حساب‌های جناحی و حزبی تبدیل شود. یکی از چالش‌های همیشگی در پرداخت بصری و دراماتیزه سوژه‌ها و شخصیت‌های سیاسی نگاه ایدئولوژیک است که می‌تواند یک قصه جذاب سیاسی را تا مرز نابودی پیش ببرد.

این تقریبا اولین درام سیاسی تلویزیون است که با نگاهی به یک پرونده ضدجاسوسی ساخته می‌شود و به همین دلیل پیش از این تجربه‌هایی درباره چنین رویدادی را شاهد نبوده‌ایم. سریال‌های پلیسی و امنیتی بیشتر با خود پلیس و نهاد‌های اطلاعاتی و امنیتی مواجه بوده‌اند و دست‌کم در نحوه نمایش از ماموران حاشیه‌هایی وجود داشته است.

ضمن اینکه مثل روز روشن است که وقتی تلویزیون می‌خواهد حتی پای یک سرباز نیروی انتظامی را وسط بکشد، سازندگان با احتیاط کامل و با هماهنگی نیروی انتظامی پیش می‌روند، ولی مشخص نیست چه اتفاقی افتاده است که به راحتی دولت مستقر در یک سریال متهم می‌شود بی‌اینکه لازم باشد با دولت در این قضیه مشورت شود. اینجاست که مشخص می‌شود تنها چیزی که در رسانه ملی هزینه ندارد، حمله به دولت است.

غلبه نگاه ایدئولوژیک در درام‌های سیاسی

سال گذشته جشنواره فیلم فجر دو اثر سیاسی را اکران کرد. فیلم «شبی که ماه کامل شد» از نرگس آبیار و فیلم «ماجرای نیمروز- رد خون» از محمدحسین مهدویان که یکی به ماجرای عبدالمالک ریگی پرداخته بود و دیگری به ماجرای منافقان بعد از جنگ ایران و عراق و عملیات مرصاد. هر دو این آثار اگرچه نگاهی انسانی و دراماتیزه به سوژه‌های سیاسی داشتند و از طرف مخاطبان مورد اقبال قرار گرفتند، اما از طرف برخی هم مورد انتقاد بودند، چراکه نتوانسته بودند انتظار طیفی را که بیشتر به دنبال یک نگاه ایدئولوژیک بودند، برآورده کنند.

همین نگاه که می‌طلبد اثر در راستای یک پیام ایدئولوژیک و سیاسی باید حرکت کند گاهی در تلویزیون دست به تولیدات تند و تیزی زده است. هنوز قضاوت‌ها درباره سریال «گاندو» زود است و قرار هم نیست چنین نتیجه‌ای گرفته شود، ولی با نگاه تند و تیزی که در برخی طیف‌ها دیده می‌شود، چندان دور از انتظار نیست که دولت نگران تصویر ارایه شده از خود در رسانه فراگیری، چون تلویزیون باشد، آن هم وقتی که طبق قوانین کشور رسانه دیگری مانند رسانه ملی وجود ندارد که او بخواهد از خود دفاع کند.

آسیب‌شناسی «گاندو» در قیاس با تریلر‌های سیاسی غربی

رضا درستکار، منتقد سینما و تلویزیون است که همان ابتدا سریال «گاندو» را یک شوخی می‌داند و درباره تفاوت ساخت سریال‌های جاسوسی و سیاسی در غرب و ایران می‌گوید: آن طرف متخصصان و تحصیلکرده‌ها کار می‌کنند، اما این طرف کسانی روی این سوژه‌ها کار می‌کنند که همه چیز را سهل و آسان در نظر می‌گیرند.

او چند نکته را باعث شکست سریال‌های جاسوسی می‌داند و معتقد است: یکی از عوامل دخیل در شکست این سریال‌ها این است که مولف وقتی واقعیت را تعریف می‌کند آن را تحریف می‌کند یا می‌گوید الان که این قصه را تعریف می‌کنیم ضربه‌ای هم به دولت بزنیم. البته تلویزیون‌های غربی هم به واقعیت وفادار نمی‌مانند و آن‌ها هم می‌گویند رضاییان یک شهروند عادی است. این منتقد اضافه می‌کند: نویسندگان ما تسلط تکنیکی به ژانر فیلم‌های جاسوسی ندارند درحالی که با تسلط کامل به این پرونده‌ها باید آن‌ها را دراماتیزه کرد.

نگاهی به شخصیت‌پردازی جاسوس‌های «گاندو»

«گاندو» در برخی نقاط قصه دست به کلیشه‌زدایی و ساختارشکنی می‌زند، اما کاش این ساختارشکنی را در شخصیت‌های منفی سریال هم به کار می‌برد. شخصیت‌های منفی قصه از همان نگاه اول برای مخاطب رو و کلیشه‌ای هستند.

درستکار می‌گوید: مثل زمان جنگ باید به این نتیجه برسیم که نمایش تصویر حماقت‌آمیز از دشمن، یک اثر کاریکاتوری به ما می‌دهد. آنتاگونیست و پروتاگونیست وقتی کاریکاتوری باشند درام به وجود نمی‌آید.

او به صحنه مهمانی این شخصیت‌های منفی اشاره می‌کند و می‌گوید: در این صحنه هر چه آدم پلشت وجود داشت جزو مهمانان بودند و با این تصویری که از این افراد ارایه می‌شود، انگار ما جاسوس‌ها را موجوداتی احمق و سطحی در نظر گرفته‌ایم، در حالی که آن‌ها کارشان را به خوبی بلدند و اگر این قدر احمق باشند، نمی‌توانند دست به جاسوسی بزنند.

این منتقد توصیه‌ای هم به دولت دارد و می‌گوید: دولت هم نباید نگران باشد، چون این سریال‌ها اثری روی مردم نمی‌گذارد. نگران ارز و معاش مردم باشد. نگران نباشد که تصویر او را وارونه نشان دهند. دولت بزرگ است و می‌تواند نشتی زیاد داشته باشد و به نظرم طبیعی است، اما این نباید مستمسکی برای این اتفاقات قرار بگیرد.

او در پایان سخنانش اشاره به سریال این روز‌های فریدون جیرانی می‌کند که در شبکه نمایش خانگی ساخته می‌شود و می‌گوید: «نهنگ آبی» اثری است که تا حدی توانسته است در ژانر معمایی خود موفق باشد و فیلمنامه آن به خوبی نوشته شده است. جیرانی زمانی هم سریال «مرگ تدریجی یک رویا» را نوشت که من در زمان ساخت آن به او نقد تندی را وارد کردم، اما الان و با توجه به سریال‌های کنونی فکر می‌کنم جیرانی آن اثر را خیلی انسانی نوشته بود.

نگاه بی‌طرفانه و دراماتیک در سوژه نه‌تن‌ها می‌تواند مخاطبان بیشتری را به اثر جذب کند بلکه راه را بر سوژه‌های بعدی نیز باز می‌گذارد تا کارگردانان بعدی نگران نباشند که به خاطر سوژه‌های ایدئولوژیک و سیاسی مورد انتقاد و هجمه قرار بگیرند.

پخش اولین قسمت اگرچه علاوه بر مخاطبان بخشی از سیاستمداران را نیز به خود جلب کرد، اما هر چه سریال جلوتر رفت، حساسیت‌ها نسبت به آن بیشتر شد؛ اینکه سریال چه خط‌مشی‌ای دارد و با چه نگاهی جلو می‌رود و قرار است روی چه جریانی تمرکز کند.

سال گذشته جشنواره فیلم فجر دو اثر سیاسی را اکران کرد. فیلم «شبی که ماه کامل شد» از نرگس آبیار و فیلم «ماجرای نیمروز- رد خون» از محمدحسین مهدویان که یکی به ماجرای عبدالمالک ریگی پرداخته بود و دیگری به ماجرای منافقان بعد از جنگ ایران و عراق و عملیات مرصاد.

هر دو این آثار اگرچه نگاهی انسانی و دراماتیزه به سوژه‌های سیاسی داشتند و از طرف مخاطبان مورد اقبال قرار گرفتند، اما از طرف برخی هم مورد انتقاد بودند، چراکه نتوانسته بودند انتظار طیفی را که بیشتر به دنبال یک نگاه ایدئولوژیک بودند، برآورده کنند.

  • 18
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش