جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۵۵ - ۰۱ مرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۵۰۰۰۷۷
رادیو و تلویزیون

شوخی‌های مردم با مزدک میرزایی در فضای مجازی

مزدک، ترسوی استانداردی که نگرانش هستیم

مزدک میرزایی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
باور خبرش سخت بود اما واقعا مزدک میرزایی رفته. خبر عجیبی است، تقریبا آرام‌ترین، محتاط‌ترین و سربه‌زیرترین گزارشگر ورزشی ایران با پیشنهاد شبکه فارسی زبان به لندن رفته است.

رفته چون پیشنهاد چند هزار پوندی داشته. رفته چون هر طوری می‌شمردند و برنامه تقسیم می‌کردند، او را نمی‌شمردند. نه خیلی سوتی می‌داد، نه این قدر هیجان‌انگیز بود که ستاره باشد.

حتی برای سپردن برنامه لیگ یک هم به او اکراه داشتند. سنش داشت به حوالی ۵۰ می‌رسید و خب احتمالا به جایی رسیده بوده که خواسته تغییری ایجاد کند.

او هم رفت مثل خیلی از سرمایه‌های سوخته تلویزیون. 

مزدک رفت اما مگر برای رسانه ملی مهم است؟ او را اینجا این قدر ندیدند که ول کرد و رفت. این‌قدر دنبال پول ساخت برنامه‌هایش رفت که خسته شد و رفت به مسیر بی‌بازگشت. او که قطعا بزرگتر از عادل فردوسی‌پور نبود، عادل که هیچ، مگر بزرگتر از امثال عطا بهمنش بود که چنان خانه‌نشینش کردند؟

نه او هیچ‌یک از اینها نبود و خسته شده بود از این یک‌نواختی و حس گس نادیده گرفته شدن و در سایه ماندن. این قدر مرام داشت که بعد از آن همه فشار ماندن زیر سایه عادل، جایش را نگیرد و این‌قدر به جایی رسیده بود که ول کند و برود.

اما این رفتن از او چه می‌سازد؟ یک سوپراستار؟ تجربه راستش چنین چیزی را نشان نداده.

اسم‌ها را بیایید مرور کنیم. آنها که رفتند از روشن‌زاده و مانوک خدابخشی تا فریبرز قریب و صالح‌نیا تا مجید وارث، کدام یک در یادها ماندند؟

مهدی رستم‌پور اگر می‌ماند ستاره‌تر بود یا حالا که رفته؟ اینها که هیچ، فرشید منافی کجاست حالا؟ آن ستاره بی‌نظیر رادیو جوان آیا درخششی دارد؟ سینا ولی‌الله هم اگر گل کرده، برای جنس متفاوت کاری‌است که کرده، وگرنه شاید او هم این شهرت را نداشت.

حالا احتمالا مزدک در رویای ساخت ۹۰ خودش است، هزاران مایل آن‌طرف‌تر و اینجا دوستانش باید نگرانش باشند که سیدمحمد حسینی جدیدی از پسری که دوستش داریم، ساخته نشود. پسری معمولی که همیشه استاندارد است اما نه ستاره است و نه روحیه این مدل ماجراجویی‌ها را دارد. 

یکی از دوستان گزارشگرش که بسیار سرشناس است و کسی است که خوب حقش را همیشه گرفته، وقتی خبر را شنید گفت: نه بابا، امکان ندارد، بین ما از همه ترسوتر مزدک است، امکان ندارد چنین کاری بکند! 

اما انگار یا دوستش را نشناخته یا نمی‌دانسته که او به جایی رسانده شده که چاره‌ای غیر از رفتن برای رسیدن به حقش برای خود متصور نشده است.

واکنش یک مجری تلویزیون به مهاجرت مزدک میرزایی: بعید نبود این اتفاق!

زهره‌سادات هاشمی مجری تلویزیون در واکنش به مهاجرت مزدک میرزایی از بی‌انگیزگی که در او مشخص بود نوشته است.

زهره‌سادات هاشمی با انتشار یک استوری در پیج اینستاگرامش به مهاجرت مزدک میرزایی واکنش نشان داد.

او نوشت: چند ماه قبل از دوستم شنیدم مزدک میرزایی کلاس زبان میره، میگفتن کاراش انجام شده برای کانادا. پارسال که با هم همسفر بودیم جاکارتا من انگیزه و اشتیاقی برای کار در چهره‌اش ندیدم.

این مجری تلویزیون در ادامه در انتقاد به سازمان صداوسیما نوشته: خوش به حال سازمان ما که اینقدر نیروهاش باانگیزه زیست حرفه‌ای دارن و مدیرانش قدر سرمایه‌های انسانیش رو میدونن. و تمایز قائلن بین دوغ و دوشاب!

مزدک میرزایی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

شوخی‌های مردم با مزدک میرزایی در فضای مجازی

دیروز خبری منتشر شد که از مهاجرت مزدک میرزایی به انگلستان و شروع کارش در شبکه ایران اینترنشنال خبر می‌داد.

به گزارش خبرآنلاین؛ شایعه مهاجرت مزدک میرزایی، گزارشگر و مجری تلویزیون، باعث شد تا مردم در شبکه‌های مجازی، شوخی‌هایی درمورد این موضوع مطرح کنند.

یکی از کاربران در فضای مجازی، مهاجرت میرزایی دستمایه شوخی با علی فروغی کرد و نوشت: «فروغی چند وقت دیگه بمونه شبکه ۳ دیگه مجری نداره، یوسفی رفت شبکه یک، مزدک رفت اینترنشنال، خیابانی رفت ورزش، عادل و گلزار رو هم که بیکار کردن»

همچنین کاربر دیگری در رابطه با این موضوع مطلبی منتشر کرد و نوشت: «بعد از حذف فردوسی‌پور، مزدک میرزایی هم رسما از صدا و سیما رفت و به شبکه ایران اینترنشنال پیوست. اینجاست که باید به فروغی، مدیر شبکه سه گفت:

‏تو بمان و دگران، وای به حال دگران!»

یکی از کاربران هم  موضوع مهاجرت مزدک را با مصاحبه‌های جواد خیابانی به زبان‌های خارجی، تلفیق کرد و نوشت: «جواد خیابانی خودشو کشت به زبان ژاپنی و انگلیسی، آلمانی و... اجرا کرد ولی مزدک بجاش لژیونر شد. نتیجه اینکه اونور آب رفتن شانسیه، بیخود پول کلاس زبان ندید.»

کاربری با اشاره به سانسورهای صدا و سیما نوشت: «یعنی حالا از این به بعد اگه صدا سیما بخواد بازیهای تاریخی که گزارشگرش مزدک بوده بازپخش کنه بجای صداش آباژور میذارن؟»

  • 9
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۷
غیر قابل انتشار: ۱۲
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش