جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۵۸ - ۰۲ مرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۵۰۰۳۴۰
رادیو و تلویزیون

به جا مانده از کوچ باورنکردنی مزدک میرزایی

مزدک میرزایی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

امسال همزمان با فصل نقل‌وانتقالات، بمب خبری فوتبال ایران جایی بیرون از فضای باشگاه‌ها و در حوزه رسانه‌ای ترکید؛‌ آنجا که خبر رسید مزدک میرزایی از صداوسیما جدا شده و ضمن مهاجرت به انگلستان، همکاری با شبکه ماهواره‌ای «ایران اینترنشنال» را بر عهده گرفته است. خبر بی‌نهایت غافلگیرکننده بود؛ به‌ویژه از این جهت که مزدک در تمام این سال‌ها چهره‌ای آرام و بی‌حاشیه داشت و هرگز وارد هیچ جنجالی نمی‌شد. فکرش را بکنید؛ محمدحسین میثاقی بعد از مدت کوتاهی تهیه گزارش برای برنامه نود، خودش را در چنان جایگاهی دید که جای شخص عادل فردوسی‌پور را گرفت.

طبع مزدک اما آنقدر ملایم و آرام بود که سال‌های طولانی فقط متن سوال پیامکی هر هفته نود و نیز نریشن بخش «نود تا نود» را قرائت می‌کرد و هیچ سهم بیشتری از امپراتوری دوست صمیمی‌اش نمی‌خواست. باور اینکه چنین چهره‌ای از تلویزیون ایران کنده شود و مهم‌تر از آن دست به یک انتخاب جنجالی بزند بسیار دشوار بود؛ آن‌قدر که حتی اولین رسانه‌های مطلع شده از خبر هم ساعت‌ها از انتشار آن پرهیز کردند. نهایتا اما موضوع مهاجرت میرزایی درست از آب درآمد تا یک سوال بسیار مهم پابرجا باقی بماند؛ اینکه اصولا چرا چنین اتفاقی رخ می‌دهد؟

مساله ساده است. در مجموعه‌های رقابتی و موفق، همیشه دو رکن مهم وجود دارد؛ یکی حفظ جذابیت‌های درونی و دومی جلب نظر مخاطب. به‌عنوان مثال اگر یک رستوران صاحب آشپزی حاذق باشد، به سختی حاضر خواهد بود او را از دست بدهد؛ چون در آن صورت باید در قبال مشتری‌ها پاسخگوی افت کیفیتش باشد. همین رستوران اما اگر تنها غذاخوری شهر با مشتریان ناچار و تضمین‌شده باشد، دیگر برایش تفاوت چندانی نخواهد داشت که آشپزش کیست و غذا با چه استانداردی طبخ می‌شود. جنس کار صداوسیما در همه سال‌های گذشته از همین نوع دوم بوده؛ آنها عادت کرده‌اند که بالاخره یک چیزی بپزند و به خورد مردم بدهند. بیننده‌ها هم که گزینه دیگری نداشتند، ناچار بودندخوراک سازمان را روی چشم‌شان بگذارند و به‌به و چه‌چه کنند. چیزی که دوستان از آن غافل شدند؛ اما مرور زمان و تغییر قواعدبازی بود. به تدریج سر و کله رسانه‌های موازی و مشابه پیدا شد و مخاطبان تلویزیون دولتی ایران ریزش کرد.

ماهواره آمد، اینترنت گسترش پیدا کرد و فضای سرمایه‌گذاری‌های فرهنگی بیرونی هم تغییر کرد. به این ترتیب صداوسیما در این سال‌ها به تناوب از یکی از رقیبان نوظهورش ضربه خورده؛ گاهی از شبکه‌های سریالی جم، گاهی از بی‌بی‌سی فارسی و گاهی هم از من‌وتو. رویکردهای کلی این شبکه‌ها فرق داشت؛ اما وجه مشترک تمام آنها تلاش برای جذب نیروهای متخصص داخلی و تخلیه جام‌جم بود.

این‌گونه بود که تعداد قابل توجهی از رونامه‌نگاران، هنرمندان و بازیگران راهی این شبکه‌ها شدند؛ کسانی که اگرچه اغلب موفق نبودند، اما نفس مهاجرتشان یک ضربه به صداوسیما محسوب می‌شد. حالا ایران اینترنشنال تازه‌ترین رقیب تلویزیون ایران در این مسیر است؛ شبکه‌ای که با سرمایه‌گذاری‌های گسترده و مجهول، اهداف مشکوکی را پی می‌گیرد. هفته گذشته شایعه شد این شبکه ماهواره‌ای با توجه به شکاف به وجود آمده بین عادل فردوسی‌پور و سازمان صداوسیما سعی کرده با پیشنهادی هنگفت مجری برنامه نود را به اردوگاه خود بکشاند که البته عادل با پیشنهاد آنها مخالفت کرده است. حالا اما اولویت دوم ایران اینترنشنال محقق شده و مزدک میرزایی، همین لحظه در خاک انگلستان به سر می‌برد.

در این ماجرا دو نکته تلخ وجود دارد. نکته اول؛ گویا صداوسیما هنوز باورش نشده با وجود تداوم بهره‌مندی‌اش از انحصار قانونی در داخل کشور، درحال‌حاضر رقبای جدی ماهواره‌ای و اینترنتی دارد و مثل گذشته نمی‌تواند نسبت به خواست و سلیقه مخاطبانش بی‌اعتنا باشد.

نکته دوم؛ حوزه ورزش با جذابیت‌های سرشار درونی‌اش از معدود عرصه‌هایی بود که برنامه‌سازان، مجریان و گزارشگران بعضا توانمند و مستعد توانستند به آن راه بیابند و همیشه حداقل پرچم این بخش را در صداوسیما بالا نگه دارند. با این وجود تغییرات مدیریتی اخیر در سازمان، نقاط قوت همین حوزه را هم شخم زده و از بین برده است. تنها به همین یک نکته توجه کنید که طی کمتر از یک سال گذشته، سه چهره محبوب و توانای ورزش تلویزیون شدیدا به حاشیه رانده شده‌اند؛ عادل فردوسی‌پور به‌دلایل نامشخص خانه‌نشین شده، مزدک میرزایی بعد از محدود شدن فضای کارش مهاجرت کرده و محمدحسین میثاقی هم به وجه‌المناقشه جنگ مدیران شبکه سه با برنامه نود تبدیل شده است. او جوان بااستعدادی بود که لابه‌لای دعواهای اخیر سوخت و تحت فشار شدید افکار عمومی قرار گرفت. این همه دستاورد طی فقط یک سال، تحفه‌ای است که تنها «انحصار» می‌تواند پیشکش کند.

رسول بهروش

donya-e-eqtesad.com
  • 12
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش