جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۲۰:۳۵ - ۱۴ شهریور ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۶۰۳۹۲۶
رادیو و تلویزیون

نقش‌های ماندگار بازیگر ایرانی در «معصومیت از دست‌رفته» و «مختارنامه»

فریبا کوثری: بعضی‌نقش‌ها فراموش نمی‌شوند

فریبا کوثری,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

کارنامه هر بازیگری پر از نقش‌هایی است که هر کدام بخشی از تصویر حرفه‌ای او را در ذهن مخاطبانش می‌سازد، اما فقط بعضی از نقش‌ها هستند که تا همیشه نام و خاطره‌شان ماندگار می‌شود. فریبا کوثری یکی از بازیگرانی است که کارنامه تقریبا پرکاری داشته اما در میان همه نقش‌هایش، ۲نقش بیشتر از بقیه در یادها ماندگار شده‌اند.

ماریای نصرانی سریال «معصومیت از دست رفته» و عمره سریال «مختارنامه»، از ماندگارترین نقش‌های کوثری و البته به‌یادماندنی‌ترین شخصیت‌های سریال‌های ویژه‌ ماه‌محرم هستند. کوثری از اینکه دیگر سریال‌های تاریخی ماندگار در این سطح ساخته نشده‌اند متأسف است و می‌گوید امیدوار است در آینده دوباره فیلم و سریال‌های تاریخی تأثیرگذار ساخته شوند. با کوثری که دوست دارد بعد از سال‌ها با بازی در نقش‌های منفی هم توانایی‌های خود را محک بزند گفت‌وگو کرده‌ایم.

ماریا و عمره کجای کارنامه بازیگری شما هستند؟

خیلی سال از بازی در این نقش‌ها گذشته است. معصومیت از دست رفته اوایل دهه۸۰ ساخته شد و مختارنامه هم کم‌کم به دهمین سال ساخت نزدیک می‌شود. من بعد از این نقش‌ها، در فیلم‌ها و سریال‌های مختلفی بازی کرده‌ام اما فکر می‌کنم این دو نقش به‌دلیل خاص بودن، در ذهن مخاطبان ماندگار شده‌اند. هرچند این نقش‌ها با گذشت سال‌ها دیگر برای من تمام‌شده اما خوشحالم که هنوز موردتوجه قرار می‌گیرند. این یعنی انتخابم درست و البته این سریال‌ها قوی و تأثیرگذار بوده است.

چه چیزی باعث می‌شود نقش یا سریالی تا این اندازه در یادها بماند؟

بعضی سریال‌ها فراموش نمی‌شوند؛ مثلا خودم هیچ‌وقت نمی‌توانم سریال‌های شب دهم و میوه ممنوعه را فراموش کنم هرچند که در آنها بازی نکرده‌ام. وقتی سریال فکر شده و قوی باشد، نقش‌های آن هم ماندگار می‌شوند. معصومیت از دست رفته و مختارنامه گواه این حرف هستند. خوب است مسئولان تلویزیون به این موضوع توجه کنند که سریال‌های تاریخی به‌شدت موردتوجه قرار می‌گیرند و از خودشان بپرسند چرا بعد از این همه سال تجربه خوب چنین کارهایی دیگر تکرار نشده است؟

به‌نظر شما چرا دیگر کمتر سریال‌های تاریخی ماندگار ساخته می‌شود؟

متأسفانه تلویزیون ما به جای اینکه مسیر پیشرفت را طی کند، روزبه‌روز در حال پسرفت است. زمانی بود که سریالی مانند امام‌علی(ع) یا حتی سریالی خارجی مثل «سال‌های دور از خانه» می‌توانست توجه بیشتر مردم را جلب کند و آنها را پای تلویزیون بنشاند اما حالا با این هجمه رسانه‌ای و فضای مجازی که رقیب تلویزیون هستند، جای خالی سریال‌های باکیفیت واقعا خالی است.

از اینکه در سریال‌های تاریخی بازی کرده‌اید راضی هستید؟

فکر می‌کنم انتخاب درستی کرده‌ام. به‌خاطر دارم که همان زمان دوست داشتم نقش‌های منفی سریال را بازی کنم اما کارگردان با این کار مخالفت کرد. حالا که می‌بینم مردم چقدر با این نقش‌ها ارتباط برقرار کردند و دوستشان داشتند، متوجه می‌شوم که انتخابم درست بوده است.

به‌نظر شما چرا آثار تاریخی تا این حد موردتوجه قرار‌می‌گیرند؟

هنوز بعد از این همه سال و بازی در فیلم‌ها و سریال‌های متنوع، مردم بیشتر از همان ۲نقشی در سریال‌های تاریخی مختارنامه و معصومیت‌از‌دست‌رفته یاد می‌کنند. هر دوی این سریال‌ها هم برای ‌ماه‌محرم ساخته شده‌اند. معتقدم وقتی نقشی را در سریال تاریخی بازی می‌کنیم، به نوعی به آن شخصیت ادای دین می‌کنیم. به همین دلیل نقش و سریال ویژه می‌شوند؛ مثلا در آثار امروزی بیشتر نقش زنانی را بازی می‌کنیم که زندگی روزمره دارند، هر روز در دنیای واقعی شبیه به آنها را می‌بینیم و از کنارشان عبور می‌کنیم. شاید این شخصیت‌ها برایمان آنقدر عادی شده‌اند که موقع بازی کردن در نقش آنها، دنبال ادای دین نیستیم. کاراکترها در نقش‌های تاریخی حضور پررنگ و تأثیرگذاری دارند و برای ماندن پای اعتقاداتشان ایستادگی می‌کنند. به همین دلیل هم بیشتر موردتوجه قرارمی‌گیرند.

بعد از عمره و ماریا دیگر نقش تاریخی به شما پیشنهاد نشده؟

نه. به‌طور کلی در این سال‌ها کمتر آثار تاریخی ساخته شده است. دیگر کمتر کارگردان تاریخی‌ساز داریم و افرادی مانند مهدی فخیم‌زاده که چنین آثاری می‌ساختند، دیگر سراغ ژانر تاریخی نمی‌روند. هزینه ساخت آثار تاریخی زیاد است و از طرف دیگر، مدیران سازمان صدا‌و‌سیما هم سلیقه خاص خود را دارند که از فضای چنین سریال‌هایی دور است. داوود میرباقری مشغول ساخت سریال سلمان است و امیدوارم با این سریال تحولی در فضای ایجاد شده برای سریال‌های تاریخی اتفاق بیفتد.

گفتید که بازی در نقش‌های تاریخی خاص است و دیدن نقش زنان امروزی عادی شده است. زنان در نقش‌های امروزی چه ویژگی‌هایی دارند؟

شاید زنان امروزی را هر روز اطرافمان ببینیم، اما لازم است در آثار تلویزیونی و سینمایی بیشتر به آنها پرداخته شود. زنان، قصه‌های پیچیده، دردناک و جذابی دارند که می‌توان سراغ آنها رفت. ما عادت کرده‌ایم زنان را در سریال‌ها منفعل و در نقش مادر، همسر و خواهری ببینیم که در سایه قرار دارند. فیلمنامه‌نویسان ما هم نقش متفاوتی برای زنان نمی‌نویسند؛ مثلا درباره و برای زنان ۴۰تا ۷۰سال چه سریال‌هایی ساخته می‌شود؟ زنان در بیشتر کارها نقش مکمل دارند و در قصه‌های تکراری دیده می‌شوند. کمتر می‌بینیم نقش یک زن محوری باشد و به نیازها و خواسته‌های او در قصه پرداخته شود.

 با این توضیحات نقش یک زن امروزی باید چه ویژگی‌ای داشته باشد که آن را بپذیرید؟

دوست ندارم نقش‌های تکراری بازی کنم. اگر قرار است در نقش یک زن امروزی در سریالی دیده شوم، ترجیح می‌دهم همان نقش تکراری مادر مهربان نباشد. دوست دارم نقش زنانی را بازی کنم که در روند قصه تأثیرگذار هستند. بازی در نقش‌های متفاوت می‌تواند مرا به چالش بکشد و باعث شود خلاقیت داشته باشم.

تا به حال نقش منفی بازی کرده‌اید؟

خیلی به این کار علاقه دارم اما تا به حال اتفاق نیفتاده است. اتفاقا به تازگی با یک پیشنهاد کاری مواجه شده‌ام و از کارگردان خواسته‌ام به جای نقش مثبت تکراری، بازی در نقش کاراکتر منفی سریال را به من بسپارد. فکر می‌کنم چنین انتخابی نه‌تنها برای کارگردان چالش است، بلکه برای خودم هم تجربه جدید و خوبی خواهد بود. بعد از اینکه همیشه در نقش‌های مثبت دیده شده‌ام، یک نقش منفی باعث می‌شود بازی، حرکات، نگاه کردن و حرف زدنم تغییر کند تا بتوانم نقش منفی را باورپذیر از آب دربیاورم. با این کار توانایی‌های من هم به‌عنوان بازیگر محک می‌خورد. فکر می‌کنم در همه جای دنیا هم اینطور است که قرار نیست یک بازیگر همیشه برای نوع ثابتی از نقش‌ها انتخاب شود. باید به بازیگر فرصت تجربه‌های تازه داده شود.

 «معصومیت از دست رفته» نخستین کار محرمی شما بود؟

بله. در این سریال ایفاگر نقش ماریا نصرانی بودم؛ زنی که به‌شدت به اولاد امام علی(ع) عشق می‌ورزید و علاقه خاصی به امام حسین(ع) داشت. به‌نظرم این نقش جزو آن‌دسته از نقش‌ها درکارنامه هنری من به شمار می‌رود که شاید فرصت آن برایم پیش نیاید که دیگر نظیر آن را بازی کنم. وجود این زن پر از عشق به امام حسین(ع) بود و همین موضوع به او معنویت خاصی می‌بخشید. ایفا کردن این نقش با توجه به ارادتی که به این خاندان دارم برایم جذابیت خاصی داشت.

 آیا تا به حال از اینکه بازیگری را انتخاب کرده‌اید، پشیمان شده‌اید؟

بعضی وقت‌ها پشیمان می‌شوم. دلیل این پشیمانی هم بی‌مهری‌هایی است که به پیشکسوت‌ها می‌شود. با این حال سعی می‌کنم از این‌طور اتفاقات درس بگیرم. خیلی وقت‌ها هم خلاف این اتفاق می‌افتد و وقتی می‌بینم مردم چقدر به بازیگر مورد علاقه‌شان احترام می‌گذارند و محبت دارند، حس می‌کنم از انتخابم پشیمان نیستم.

 اگر بازیگر نمی‌شدید سراغ چه کاری می‌رفتید؟

تا به حال به این موضوع فکر نکرده‌ام. فکر می‌کنم این مسیری بوده که خداوند برای من درنظر گرفته و اگر قرار بود کار دیگری انجام دهم، حتما مرا در مسیر دیگری قرار می‌داد. برایم مهم نیست که شغلم بازیگری است چون تلاش می‌کنم قبل از آن، انسان خوبی باشم. فکر می‌کنم هرقدر هم بازیگر خوبی باشم، نباید فقط به شهرت و درآمد این کار توجه کنم، وگرنه جایگاهی نخواهم نداشت. انسان خوبی بودن سخت‌تر از بازیگر خوب بودن است.

 مردم هنوز هم درباره ماریا و عمره با شما حرف می‌زنند؟

بعد از این همه سال، هنوز هم وقتی مردم مرا می‌بینند از اینکه این دو نقش را دوست داشته‌اند می‌گویند. جایی که من امروز ایستاده‌ام از لطف و توجه مردم و طرفداران است و بدون آنها کار من بی‌معناست. از اینکه چنین مردم خوبی داریم به‌خودم می‌بالم. حرفه بازیگری بی‌رحم است و اگر بی‌مهری وجود دارد، از جانب اهالی همین حرفه است نه از جانب مردم. همانطور که می‌بینیم وقتی هنرمند پیشکسوتی از دنیا می‌رود، شاید سلبریتی‌ها به‌خودشان زحمت حضور در مراسم تدفین و عزاداری را ندهند، اما مردم این‌طور مواقع هم حضور دارند.

مردم هنوز تلویزیون را دوست دارند؟

تلویزیون به‌شدت دچار سختگیری‌های بی‌مورد شده و یکی از اصلی‌ترین دلایل دوری هنرمندان قدیمی از تلویزیون همین است. ما واقعیت جامعه‌ را در تلویزیون نمی‌بینیم و این طبیعی است که مردم با آن احساس بیگانگی داشته باشند. سیاست‌های تلویزیون و سختگیری‌هایش به قدری زیاد است که گاه مردم وقتی ما را در خیابان می‌بینند به دورویی محکوم‌مان می‌کنند. تلویزیون به قدری کم‌کار شده که ما هر سال در ایام محرم فقط شاهد پخش «مختارنامه» هستیم و هنوز پس از سال‌ها سازمان صدا و سیما نتوانسته اثر مناسب دیگری برای این ایام تولید کند. مردم دیگر تلویزیون را دوست ندارند و این اتفاق نشأت گرفته از سیاست‌ها و انتخاب‌های غلط رسانه ملی ماست.

 محرم که شروع می‌شود خودتان به یاد نقش‌هایی که در مختارنامه و معصومیت ‌از‌ دست‌رفته بازی کرده‌اید، می‌افتید؟

من به‌عنوان بازیگر با نقش‌هایم زندگی می‌کنم، بنابراین فرقی ندارد که چه زمانی باشد. اما در‌ ماه محرم وقتی دوباره به این نقش‌ها توجه نشان می‌دهند از اعتمادی که کارگردانان برای سپردن این نقش‌ها به من کرده‌اند متشکر می‌شوم. ماندگاری این نقش‌ها را مدیون اعتماد آنها و لطف مردم هستم.

 بازی مقابل فریبرز عرب‌نیا که نقش مختار را بازی می‌کرد، چطور بود؟

عرب‌نیا به‌عنوان بازیگر نقش مقابلم بسیار همراه خوبی بود. بده‌بستان‌های بسیار خوبی در زمان بازی داشتیم و همین باعث شد نقش‌ها به دل بنشیند. من به سهم خودم از او تشکر می‌کنم که در بیشتر صحنه‌ها حتی زمانی که لازم نبود مقابل دوربین باشد، روبه‌روی من می‌ایستاد و بازی می‌کرد تا من بتوانم نقشم را بهتر ایفا کنم. به‌عنوان بازیگر نقش مقابل خیلی به ایشان احترام می‌گذارم. انرژی خیلی خوبی به من می‌دادند.

 احساستان از اینکه برای بازی در سریال‌های محرمی انتخاب شده‌اید، چیست؟

وقتی از میان این همه بازیگر برای ایفای نقش‌های مذهبی انتخاب می‌شوی، حس وحال عجیبی به تو دست می‌دهد. متأسفانه بحث و بررسی ما پیرامون زندگی و منش امام حسین(ع) محدود به یک‌ماه محرم می‌شود، اگر هدف ما نزدیکی به آرمان‌های امام حسین(ع) است باید در تمام سال به تبادل نظر درباره زندگی ایشان و پخش و ساخت سریال به این مناسبت بپردازیم. به‌نظر من بازی در سریال‌های معصومیت از دست رفته و مختارنامه، توفیق و سعادتی بود که خداوند نصیب من کرد. بازی در سریال‌ها و فیلم‌هایی که پیرامون زندگی ائمه(ع) است قسمت هرکسی نمی‌شود و لیاقت می‌خواهد چون در آنها رسالتی داری که باید به خوبی به دیگران منتقل کنی. برای من بازی در آثاری از این‌دست همواره بسیار جذاب است؛ چرا که شهادت امام حسین(ع) از بار تراژیک زیادی برخوردار است، به‌گونه‌ای که بعد از گذشت قرن‌ها هنوز صحبت در این مورد برای شیعیان تأثربرانگیز است و آنها هر سال با شور خاصی دست به عزاداری می‌زنند.

شما تجربه اجرا هم داشته‌اید؟

برنامه «زنان قصه ما» را اجرا کرده‌ام. دغدغه من آسیب‌های اجتماعی در حوزه زنان است و برای همین در این حوزه شغل اجرا را هم تجربه کرده‌ام. می‌دانم مجری باید حجمی از اطلاعات داشته باشد اما چون این قصه درباره زنان بود، احساس کردم من راحت‌تر می‌توانم با مهمانان ارتباط برقرار کنم. برای اجرا پول زیادی نگرفتم و دوست داشتم برای زنان برنامه اجرا کنم. بیشتر زنانی که ما با آنها در ارتباط بودیم، کسانی بودند که یا همسرشان فوت کرده بود یا از او جدا شده بودند. معضلات زنان امروز خیلی زیاد است. البته خوبی‌ای که تمام این زنان داشتند این بود که همگی برای اداره زندگی به خودباوری رسیده بودند.

قرار بود در سریال «مرضیه» به کارگردانی فلورا سام که یک اثر محرمی است بازی کنید؟

صحبت‌هایی در این مورد انجام شد اما در نهایت من در این سریال بازی نکردم. اما هنوز در خبرها می‌بینم که درباره این موضوع حرف زده می‌شود.

 نظرتان درباره حضور هنرمندان در فضای مجازی چیست؟

شاید از هر ۱۰ فعالیت اجتماعی، عکس یکی از آنها را در فضای مجازی بگذاریم، فقط برای اینکه بگوییم ما هم حواسمان هست و در کنار مردم هستیم. گاهی فکر می‌کنم صفحه اجتماعی‌ام را ببندم، شاید ما استفاده از این فضا را یاد نگرفته‌ایم. اما بعد می‌گویم چرا به‌خاطر یک عده حداقلی این کار را انجام بدهم.

مختارنامه؛ مهم‌ترین سریال محرمی تلویزیون

فریبا کوثری در یکی از مهم‌ترین سریال‌های تاریخ تلویزیون یعنی مختارنامه به کارگردانی داوود میرباقری، نقشی کلیدی برعهده داشت. داستان این مجموعه تلویزیونی از زخمی‌شدن حسن بن علی(ع) و رفتن امام به مدائن که حاکم آن عموی مختار است شروع می‌شود. مختاراز طرف عمو فراخوانده می‌شود تا از امام(ع) محافظت کند. بعد از شهادت امام حسن(ع) توسط همسرش جعده در ادامه، داستان به وقایع سال ۶۰ هجری، مرگ معاویه، حکومت یزید و جریان بیعت گرفتن از حسین بن علی(ع) می‌پردازد و در نهایت ۵سال بعد از حادثه عاشورا، مختار به‌عنوان رهبر چهارمین قیام پس از عاشورا با متحد کردن شیعیان با شعار «یالثارات الحسین» به خونخواهی سالار شهیدان و شهدای کربلا قیام می‌کند. عمره همسر دوم مختار است که رابطه عاطفی و عاشقانه نزدیکی با مختار داشته و با آنکه پدرش فرماندار کوفه و از شیوخ انصاری است و در افکار سیاسی با دامادش در یک حزب و جناح نیست، همواره از مختار حمایت و پشتیبانی می‌کند و در پیروزی‌های مختار نقش بسیار مؤثری ایفا می‌کند. جالب اینکه یکی از قطعات موسیقی مختارنامه به قطعه عمره مشهور است که هر وقت او در صحنه حضور دارد و با مختار در مراوده و گفت‌وگوست شنیده می‌شود؛ قطعه‌ای که وجوه عاشقانه و دراماتیک آن بیش از دیگر قطعات موسیقی این سریال است.

معصومیت از دست رفته یک خزانه‌دار

داوود میرباقری قبل از مختارنامه، یک‌بار دیگر ساخت سریال‌های محرمی را با معصومیت از دست رفته تجربه کرده بود. داستان این سریال، به سده نخست هجری برمی‌گردد و با محوریت شخصیتی به نام شوذب شکل می‌گیرد که از یاران امام علی(ع) بود و در زمان امویان خزانه‌دار کوفه شد. میرباقری شوذب را در میانه عشق بین دو زن ترسیم می‌کند. نخستین زن ماریاست که زمانی مسیحی بوده و خاطرات شیرینی از دوران خلافت امام علی(ع) دارد که به منزل آنان سر می‌زده و دستگیر فقر و تنگدستی‌شان بوده است. دیدن شوذب، ماریا را به یاد امام علی(ع) می‌اندازد و همین به‌تدریج علاقه او را به شوذب شکل می‌دهد. ماریا که پس از مرگ مادر به دیر سپرده شده و به قالب راهبه مسیحی درآمده است، همچنان دل در گرو عشق شوذب دارد و برایش پیام‌هایی عاطفی می‌فرستد و در مواجهه بین این دو، شوذب نیز گرفتار عشق ماریا می‌شود. اما زن دوم یک یهودی است به نام حمیرا که با شمایل کولی‌وار خویش، دل شوذب را می‌فریبد و او را به‌تدریج با وسوسه به راهیابی بیشتر به دستگاه خلافت امویان، از ایمان دور می‌سازد. شوذب نهایتاً با ماریا ازدواج می‌کند اما به‌دلیل رفت وآمدهای مکرر حمیرا نسبت به او بی‌محبت شده و ماریا او را ترک می‌کند.

فریبا کوثری,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

  • 15
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش