چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۸:۳۹ - ۱۳ مهر ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۷۰۳۲۵۱
رادیو و تلویزیون

مجری «ویدئو چک»: رکورددار فحش‌خوردنیم/ دغدغه ما اجتماعی است

عبدالله روا,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
عبدالله روا در خصوص حواشی پیرامون برنامه‌اش گفت: سردار یک بار تصور کرده بود من به او گفته‌ام مواد مخدر مصرف می‌کند. او در صفحه شخصی‌اش استوری گذاشت که در آن به من و خانواده‌ام توهین کرد.

عبدالله روا مجری و مجتبی آذری تهیه‌کننده و کارگردان «ویدئوچک» که به یکی از برنامه‌های  موردقبول مخاطبان سیما بدل شده مهمانمان بودند تا از روزهای رفاقت و برنامه‌سازی‌شان برای‌مان بگویند.

آقای روا، در محیط‌های دوستانه چقدر اهل طنازی و شوخی هستی؟

به نظر خودم و اطرافیانم شخص شوخ و طنازی هستم. این را شاید باید از دیگرانی بپرسید که من در کنار آن‌ها کار می‌کنم.

مخاطب ورزشی شما را با شب‌های فوتبالی شناخت، اما قبل از شب‌های فوتبالی چه کار می‌کردی؟

من مجری برنامه‌های اجتماعی هستم، اجرا را به صورت آکادمیک دنبال کردم و در این راه بسیار سختی کشیدم. یعنی مصداق بارز عبارت پله به پله برای موفق شدن هستم. از شهرستان شروع کردم و سال ۸۹ به تهران آمدم که با تحصیلاتم برای فوق لیسانس در دانشگاه شهید بهشتی مصادف شد. من به برنامه صبحگاهی شبکه دو مرتبط شدم و گزارش می‌گرفتم. ارتباط من با تهیه‌کننده یعنی آقای جوادزاده شکل گرفت و پیشنهاد کاری با نام «شش‌تایی‌ها» به من شد که نامش شیطنت‌آمیز بود ولی اجتماعی بود و ربطی به ورزش نداشت. بعد از آن هم چندین برنامه داشتم تا به ویدئوچک رسیدیم، که یکی از آن‌ها شب‌های فوتبالی بود. البته من الان هم خودم را مجری ورزشی نمی‌دانم.

در آن برنامه احساس می‌شد که شاید خیلی فوتبالی نباشی ولی در ویدئوچک این‌طور نیست و انگار بسیار فوتبالی هستی.

من شاید یک فوتبالی تیر نباشم ولی حتماً فوتبالی درجه دو هستم. نکته دیگر این است که من خودم را پرورش دادم. ما یک بحث به نام اطلاعات فوتبالی داریم و یک بحث دیگر به نام درک فوتبالی. چه بسا مربیان و کارشناسان زیادی داریم که همه بازیکنان را از اینتر تا لگانس می‌شناسند، اما درک درستی از فوتبال ندارند. البته مردم ما همگی متخصص فوتبال هستند و شاید در باور عامه این ورزش را خیلی بیشتر از الباقی ورزش‌ها بلد هستند. یعنی مثلاً در یک بازی ملی همان بازیکنی گل می‌زند که تعداد زیادی از مردم کوچه و خیابان هم حدس می‌زنند.

گفتی خیلی از مردم در خیابان شما را به نام آقای ویدئوچک می‌شناسند؟ ایده برنامه از کجا آمد؟ برنامه‌ای که مشابه داخلی هم ندارد.

آذری: ما چند سال درباره این برنامه صحبت کرده بودیم ولی نه با تم ورزشی. از فضای ورزشی استفاده کردیم تا حرف‌های‌مان را بزنیم، چون ورزش کشور، ماکتی کوچک از تمام کشور است. در همین رابطه هم کار تیمی می‌کنیم. الان شاید حدود چهار برنامه از روی کار ما کپی کرده‌اند و در شبکه‌های مطرح دنیا هم شاید مشابه خارجی هم نداشته باشیم.

روا: من و مجتبی آذری سال‌ها رفاقت داریم و بارها در خصوص برنامه‌ای شبیه به ویدئوچک صحبت کرده بودیم، من حتی طرح فوتبالی دیگری هم داشتم و آن را به شبکه ارائه دادم. یعنی این دغدغه شخصی خودم هم بوده، اما حالا با حضور مجتبی و گروه منسجمی که داریم، جنس‌مان جور است و از فضای ورزش، برای بیان حرف‌های مهم‌تر استفاده می‌کنیم.. ما هرگز به این فکر نکردیم که مشابه این برنامه در ایران و جهان هست یا نه، گروه خوبی داشتیم و همیشه به برنامه مثل ویدئوچک فکر کردیم. تنها یک حلقه گمشده به نام شبکه برای این برنامه وجود داشت که خدا را شکر پیدا شد.

چقدر در کار بداهه‌پردازی هست؟

روا: خیلی از متن‌های ویدیوچک مشخصاً برای لحن من نوشته می‌شود، یعنی متن از کاراکتر من عبور می‌کند تا برای اجرا آماده شود. البته ما در برابر دوربین خلاق می‌شویم و در لحظه هم بداهه‌های زیادی به ذهنم می‌رسد. اصل کار در جلسه اتاق فکر و نوشتن متن روی کاغذ می‌آید و شاید حدود ۲۰ درصد کار هم بداهه باشد.

تا چه زمانی با این فرم در ویدئوچک جلو می‌روید؟

آذری: این فرم حتماً به روز می‌شود. یعنی من فرم‌های جدید ویدئوچک را می‌دانم و در ذهنم آن را درست می‌کنم. چیزی که من به عنوان سازنده می‌خواهم، این است که من، عبدا... روا و بچه‌های نویسنده و تولید کاملاً پا به پا جلو می‌رویم و معمولاً تصمیم تکی نمی‌گیریم.

فکر می‌کردید ویدئوچک آنقدر بگیرد؟

آذری: فکر می‌کردم برنامه خوبی شود، چون حقیقتاً ما در کارنامه‌مان برنامه بد نداریم. می‌دانستم برنامه خوبی خواهد بود، اما هرچه برنامه‌مان جلوتر رفت، تصویر ویدئوچک کامل‌تر شد و در ذهن‌مان بیشتر جا افتاد. اوایل برنامه ما بازی بیشتری به معنای بازیگری داشتیم و الان برنامه به تعادل رسیده است. راستش ما آدم‌های ورزشی نیستیم، دغدغه ما بیشتر اجتماعی است. یعنی عقبه ما هم اجتماعی‌سازهای شبکه سه است. البته ما به این نیت نیامدیم ولی شرایط این‌طور جلو رفت.

یکی از اتفاق‌های خوب ویدئوچک ادبیات جوان پسند آن است و این یعنی شما مخاطب نسل جدید را هم جذب کرده‌اید.

آذری: گروه اصلی نویسنده ما جوان و با فضای مینی‌مال بسیار خوب آشنا هستند. تعدادی از آن‌ها حتی شوخی‌های جدیدی را در فضای مجازی می‌سازند. قرار ما از همان ابتدا این بود که اتفاقات روز را بخوانیم، مطالعه کنیم و همه اخبار را رصد کنیم. نکته دیگر اینکه روا همان شخصی است که ویدئوچک می‌خواهد و شاید کمتر کسی مانند روا بتواند این‌گونه اجرا کند. ما برای کیفیت بالای یک برنامه نیم ساعته، ساعت‌ها و حتی روزها وقت می‌گذاریم و حتی یک ریال هم برای دیده شدن بیشتر برنامه خرج نکردیم. در صورتی که دیگر برنامه‌ها بودجه‌های خاص برای بیشتر دیده شدن دارند.

روا: تیم نویسندگان هم جزو سطح اول‌های فضای مجازی هستند که خودشان خالق اثرند. ما در جلسه می‌نشینیم، تخیل می‌کنیم، یک روز قبل از ضبط متن نهایی را می‌نویسیم تا ویدئوچک ساخته شود. نکته دیگر تجربه‌های بیش از ۹۰ قسمت است که حالا با گروه ماست. قطعاً شاید برنامه‌های اول ما، حالا از نظر خودمان قابل قبول نباشد، اما حالا برایمان اتفاق‌های خوب افتاده است. شاید نقطه ضعف ما این است که اهل شوآف نیستیم! چون هر سال جزو کاندیداهای دریافت جایزه بودیم. مثل جشنواره جام جم، جشن حافظ و... ما در جشنواره جام جم به جمع شش تای نهایی رسیدیم و رقبای ما خندوانه و نود و دورهمی و... بودند.

کسی از شما گله کرده که چرا از من در برنامه‌تان بد گفتید؟

روا: البته کار از گله رد شده، اما داود مهابادی از من گله کرد که من آمار خوبی هم در مربیگری داشتم، اما شما آن را ندیدید. یا آقای هدایتی از طریق یکی از بازیکنان پرسپولیس از ما گله کرد.

مثلاً شما بارها با سردار آزمون شوخی کرده اید. گویا، چون بار هم مسئله شکایت از شما را مطرح کرده است.

روا: سردار یکبار تصور کرده بودند که من به او گفته‌ام مواد مخدر مصرف می‌کند. او در صفحه شخصی‌اش استوری گذاشت که در آن به من و خانواده‌ام توهین کرد. وظیفه من این است که در تلویزیون اجرا کنم و برنامه باید از چندین و چند فیلتر بگذرد، اما من مسئول مستقیم برنامه نیستم، اما وقتی یک نفر در اینستاگرام به دیگری توهین می‌کند، مسئول مستقیم کارش است. بحثم این است که خداوند خواسته فوتبالیست‌ها عزتمندتر باشند، زمانی پدران ما لباس خاکی می‌پوشیدند و زیر پرچم کشور ما می‌جنگیدیند و حالا شما با لباس تیم ملی می‌جنگید.

شما سفیر مردم ایرانی، اگر رفتار خوبی داشته باشی، وقتی من هم به فرودگاه روسیه بروم، با من نوعی به عنوان یک ایرانی خوب برخورد می‌کنند. چطور وقتی به صفحه مجازی یک نفر حمله می‌شود، همه می‌گویند ایرانی‌ها حمله کردند. البته که ما نسبت به توهین رویین تن شده‌ایم و از رکوردداران فحش خوردن در فضای ورزش کشوریم!

اگر شغل الان‌تان را نداشتید، چه‌کاره می‌شدید؟

آذری: حقیقتاً نمی‌دانم! مدرک مهندسی دارم و احتمالاً در آن فضا می‌رفتم.

روا: سراغ کارمندی نمی‌رفتم، چون به مدل زندگی‌ام نمی‌خورد. من ۸ ماه کارمند شدم و به نظرم جزو ۳ کارمند بد دنیا بودم! البته شعر هم می‌گویم و ورود من به دنیای هنر براساس شعر بود.

درباره برنامه «از شنبه» هم صحبت کنیم. که با همین تیم ویدئوچک ساخته شد.

ما قرار بود یک برنامه تابستانه با موضوع ورزش همگانی داشته باشیم و باید در مدت دو هفته برنامه‌ای تخصصی می‌ساختیم، به صورت شبانه‌روزی جلسه گذاشتیم و ماحصل آن همان چیزی بود که مردم دیدند. ابوطالب حسینی و امیرحسین قیاسی هم قبل از اینکه کمدین باشند، رفیق ما و جزو گروه ما بودند و به عنوان مجری انتخاب شدند. البته من اعتقاد دارم اجرای دو نفره اشتباه است، ولی ابوطالب و امیرحسین استثنا هستند، چون در اصل، یک نفر هستند! خدا را شکر ماحصل کار خوب بود.

khabarvarzeshi.com
  • 10
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش