
در محافل هنری هنوز بر سر این که ویکتور هوگو شاعر بوده یا نویسنده دعواست؛ خود فرانسوی ها معتقدند او بزرگ ترین شاعرفرانسه است اما برای ما به لطف «بینوایان»، «مردی که می خندد»، «گوژپشت نوتردام» و «کارگران دریا» بیشتر نویسنده است. فرقی هم نمی کند شاعر است یا نویسنده، به هر حال هوگو برای بسیاری از مردم دنیا معروف ترین چهره ادبی فرانسه است؛
آن قدر که خود فرانسوی ها هم او را به عنوان نماد مراکز فرهنگی فرانسه در دنیا انتخاب کرده اند. شاید اصلا لازم نباشد این همه دلیل و برهان بیاوریم برای اثبات بزرگ بودن ویکتور هوگو؛ کافی است بینوایان یادتان مانده باشد؛ حتی نه همه اش، کوزت و مادر مریضش و خانواده آقای تناردیه بدجنس و ژان وال ژان را که یادتان می آید؟
امروز به مناسبت سالروز تولد این شاعر و نویسنده بزرگ فرانسوی، سعی داریم برخی نکات ناگفته زندگی او را مرور کنیم.
۱۷ سال زحمت برای خلق یک شاهکار
ویکتور هوگو در ابتدا قصد داشت با نوشتن رمان بینوایان، بدبختی و فلاکت جامعه فرانسه را در سال ۱۸۳۰ به تصویر بکشد. هرچند ایده اولیه نوشتن این رمان در همان سال و تنها یک سال پس از چاپ و انتشار اولین رمان هوگو یعنی «گوژپشت نوتردام» به ذهن نویسنده خطور کرده بود اما هوگو درنهایت کار نوشتن این رمان را در سال ۱۸۶۲ به پایان رساند. آن طور که گفته می شود، نوشتن این رمان ۱۷ سال به طول انجامید!
روشی منحصر به فرد برای خروج از بحران ننوشتن
برای تمامی نویسنده ها لحظاتی پیش می آید که هیچ ایده ای برای نوشتن به ذهن شان نمی رسد. ویکتور هوگو اما راه چاره ای منحصر به فرد برای این لحظات ابداع کرده بود. آن طور که گفته می شود، هرزمان ذهن هوگو او را یاری نمی کرد تا چیزی بنویسد، لباس های خود را از تن جدا می کرد و آن ها را به خدمتکار خود می داد؛ سپس در حالی که تنها در ملافه ای پیچیده بود، با یک خودکار و کاغذ وارد اتاق می شد و خود را در آن شرایط زندانی می کرد.
طولانی نویس دوست داشتنی
بینوایان هوگو، یکی از طولانی ترین و بلندترین رمان هایی است که تاکنون نوشته شده است. این رمان که شامل ۴۷۸، ۶۵۵ کلمه می شود، توانسته رتبه بیستم را در فهرست بلندترین رمان های تاریخ از آن خود کند.
نویسنده، آهنگ ساز و نقاش
هوگو عاشق موسیقی کلاسیک بود. نوازندگی پیانو را از فرانز لیزت، دوست صمیمی اش یاد گرفت. بعدها نوازندگی را جدی تر گرفت، آهنگ نوشت و تنظیم کرد، اپرا نوشت و با آهنگ هایش، سبک رمانتیسم را وارد موسیقی کلاسیک کرد. علاوه بر این ها ویکتور هوگو جور دیگری هم دست به قلم بوده است. بیش از چهارهزار نقاشی از وی به جا مانده که بیشترشان در زمان تبعید کشیده شده اند.
بزر گ ترین جشن تولد در ۷۹ سالگی
مراسم تولد هشتاد سالگی هوگو که درواقع در سن هفتاد و نه سالگی او برگزار شد، به یکی از بزرگ ترین و پرجمعیت ترین گردهمایی ها در تاریخ فرانسه بدل شد. در آن روز چیزی حدود ۵۰۰ هزار نفر از مقابل خانه هوگو رد شدند، در حالی که این نویسنده بزرگ تمام مدت در سرما جلوی خانه خود و درکنار نوه هایش نشسته بود. گفته می شود گروهی پنج هزار نفری از موزیسین ها در آن روز، سرود ملی فرانسه را برای ویکتور هوگو اجرا کرده اند.
تبعید خود خواسته
طی انقلاب فرانسه و پیروزی ناپلئون بناپارت، ویکتور هوگو خود را دشمن فرانسه اعلام کرد و عازم تبعیدی خود خواسته شد و تا سال ۱۸۷۰ به خاک فرانسه بازنگشت. از آن جایی که هوگو تمامی این سال ها را در تبعید می گذراند، حتی نتوانست در سال ۱۸۶۸ برای مراسم تدفین همسرش نیز در فرانسه حضور یابد. وقتی که بنیان امپراتوری ناپلئون سوم متزلزل شد، هوگو آزاد شد و با شکوه تمام به پاریس بازگشت. از آن زمان بود که به دلیل رنج ها و مشقات دوران تبعید، از سیاست کناره گرفت و کارهای ادبی خود را ادامه داد.
تشییع جنازه دو میلیونی
پس از استقبال بی نظیر مردم از مراسم تولد هشتاد سالگی ویکتور هوگو، این بار برای مراسم تشییع این نویسنده بزرگ که در سن ۸۳ سالگی از دنیا رفت، جمعیت بیشتری حضور یافتند. در این مراسم که شش ساعت به طول انجامید، چیزی حدود دو میلیون نفر برای ادای احترام به پیکر ویکتور هوگو شرکت کرده بودند. هرچند هوگو پیش از مرگ خود اعلام کرده بود دوست دارد بدنش در مکانی عادی و معمولی به خاک سپرده شود، درنهایت با تصمیم دولت بدن وی در کنار بزرگانی مانند امیل زولا و الکساندر دوما به خاک سپرده شد.
ناصر رعیت نواز
- 11
- 4










































