
به گزارش شرق، عبدالحسين صنعتيزاده فرزند حاج علياكبر صنعتي، يكي از فعالين مشهور جنبش مشروطیت در كرمان است كه در سال ۱۲۷۴ متولد شد و در ۱۳۵۲ از دنيا رفت. صنعتيزاده به اعتبار رمانهايي كه نوشته است، يكي از پيشگامان و توسعهدهندگان ژانرهاي ادبي در ادبيات معاصر ايران بهشمار ميرود و جزو اولين كساني است كه به نوشتن رمان علمي- تخيلي و رمان آرمان- شهري پرداخت.
رمان «عالم ابدي» پيش از اين تنها يكبار در سال ۱۳۱۷ توسط كتابخانه و چاپخانه مركزي در ۱۲۸ صفحه منتشر شد و بعد از آن ديگر بازچاپ نشده بود. در چاپ اخير اين كتاب در نشر مانياهنر، مبناي ويرايش نسخهاي از همان چاپ قديم بوده است. در اين ويرايش، در مواردي كه تغييري در ضبط لغت به وجود آمده، ضبط نسخه مبنا در زيرنويس آورده شده است. ايرادات املايي و حروفچيني نيز تصحيح شدهاند.
همچنين متن نسخه مبنا در مواردي فاقد علايم نگارشي بوده كه در اين ويرايش به متن اضافه شده است و جز در مواردي معدود پاراگرافبندي نويسنده نيز حفظ شده است. در ابتداي اين رمان ميخوانيم: «اتومبيلهاي بسيار مجللي كه نمونه آخرين سيستم مدلهاي سال هزارونهصدوپنجاه بود هر يك به فاصله كمي از خيابان مدسن داخل كوچه ۸۵ شده و با جلال و كبكبه تمامي به هتل ودورد كه يكي از مهمانخانههاي شهر نيويورك بود ورود نموده و در جلو عمارت هتل ايست مينمودند.
بيشتر واردين از ميليونرها و معروفين شهر نيويورك بودند كه با صورتهاي چينخورده و چشمان متورم و همچون كساني كه چندين شب پياپي بيدارخوابي كشيده باشند با سنگيني و وقاري تمام از اتومبيلهاي خود پياده شده و متفكرانه به جانب سالن هتل رهسپار ميشدند. آخرتر از همه مستر تومسن و بعد از او مستر بورا داخل ودورد هتل شدند. در اين روز بهواسطه نزول باران مختصري، هوا چنان با طراوت طربانگيز بود كه انسان را مسرور مـيسـاخت. درخـتــان كهنسال سرو و كاج كه سر به اوج فلك كشيده بودند به زمين و آسمان ناز و عشوه داشتند...».
«مجمع ديوانگان» از آثار مشهور صنعتيزادهكرماني است كه بسياري آن را اولين رمان آرمانشهري تاريخ ادبيات فارسي دانستهاند. اين رمان اولينبار در دو جلد منتشر شد و بهنوعي ادامه ادبيات مشروطه و محصول مفهوم آينده در جنبش مشروطيت است. مهدي گنجوي در بخشي از مقدمهاش درباره اين ويژگي رمان نوشته: «در اين اثر نيروي محركه نقد و تغيير وضع موجود زمان آينده است، به نحوي كه آيندهشناسي شخصيتها را در زمان حال تصحيح و سالم ميكند». جلد اول «مجمع ديوانگان» در فروردين ۱۳۰۳ توسط كتابخانه مظفريه منتشر شد و جلد دوم آن نيز در فروردين ۱۳۰۴ به چاپ رسيد.
در ابتداي جلد اول اين رمان ميخوانيم: «در يكي از روزهاي اواخر حوت روزنامهفروشي گذرش به خيابان دارالمجانين افتاده، فرياد ميزد: روزنامه! تقويم سال نو! فرياد روزنامهفروش به محوطه دارالمجانين رسيده، ديوانهاي را به صرافت خريداري تقويم سال نو انداخت. سپس چند نفر از ديوانگان را با خود همراه و مساعد نموده، نزديك ديوار آمده يكي قلاب زده ديگري به بالاي ديوار رفت. به آرامي روزنامهفروش را صدا زد و گفت: يك عدد تقويم سال نو با روزنامههاي امروز به ازاي دو كاسه مس ميخرم.
روزنامهفروش چون اين معامله را مقرون به صرفه بديد روزنامهها و تقويم را به ريسماني كه از بالا به پايين انداخته بودند بسته و برفت و ديوانگان آن (...) در گوشهاي پنهان نمودند. اين كار به طريقي انجام گرفت كه بر احدي از مستحفظين آشكار نگشت و چون شب درآمد مستحفظين ديوانگان را به اتاقهاي خودشان جاي دادند. روزنامهها و تقويم به دست ديوانهاي كه قدي رسا و شانهيي گشاده و بازواني قوي داشت و آثار ذكاوت و هوشياري از ناصيهاش ظاهر و ميان ديوانگان معروف به پهلوان شده و به واسطه لجاجت و اصراري كه در هر امري داشت بر سايرين مقدم بود افتاد».
صنعتيزاده از جمله نويسندگاني است كه در زمان حياتش شرقشناسان زيادي به آثارش توجه داشتند. مهدي گنجوي در بخشي از مقدمه كتاب «مجمع ديوانگان» آثار صنعتيزاده را در سه بخش كاملا مجزا دستهبندي كرده است: رمان تاريخي، فانتزينويسي و اتوبيوگرافي. «روزگاري كه گذشت»، اثري از صنعتيزاده است كه يك اتوبيوگرافي به سياق اتوبيوگرافيهاي عصر مشروطه است.
- 11
- 6