خواندن داستان همواره ابزاری بوده برای آموزش مقابله با مشکلات و یک راه مکمل درمانی برای برخورداری از سلامت روانی. از آنجا که خواندن کتاب و تماشای فیلم و تئاتراز فعالیتهای روزمره زندگی مردم است، پس فعالیتهایی از این دست اصولاً تجربهای از روایت داستانی از یک زندگی هستند و میتوانند فرد را از نیازهای روزمره دور کنند و آغازگر الهام فکری باشند. یافتههای بخشی از پژوهشها که در مورد اثرات خواندن داستان بر همدلی خواننده انجام شده، نشان میدهد، افرادی که بیشتر داستان میخوانند رفتار همدلانهتری دارند. «همدلی» را توانایی درک دقیق چگونگی احساس شخص دیگری میدانند.
داستان مجموعهای از همانندسازیهای دنیای اجتماعی است که میتوانیم آن را با دنیای واقعی روزمره خود مقایسه کنیم تا بینشی را به ما دهد که ممکن است با نگاه همیشگی به آن دست نیابیم. بنابراین کسانی که داستان میخوانند، میتوانند مهارتهای اجتماعی خود را ارتقا دهند؛ مثل افرادی که مهارت پرواز خود را در شبیهساز پرواز افزایش میدهند. در جریان خواندن داستان، فرد واکنشهای قهرمانان داستان را در مواجهه با وقایع داستان میبیند و حتی میتواند راه برخورد با مشکلات خود را بیاموزد. از آنجا که در خواندن داستان همان بخشهایی از مغز فعال میشوند که در زندگی روزمره فعال میشوند، خواندن داستان میتواند در افزایش مهارتهای زندگی، مهارتهای حل مسأله و نیز مقابله با تعارضهای فردی و اجتماعی نیز نقش داشته باشد.
خواندن داستان نه تنها میتواند تواناییهای ذهنی ما را افزایش دهد، بلکه با تقویت برخی جنبههای انسانی نظیر حس همدلی و درک اجتماعی، زمینه زندگی بهتر انسانها در کنار یکدیگر را فراهم میکند. از آن جهت است که خواندن داستان در فعالیتهای مربوط به کتابدرمانی جایگاه ویژهای یافته است، زیرا موجب افزایش خودآگاهی فرد و بالارفتن درک و همدلی با دیگران میشود. همچنین یکی از کاربردهای کتابدرمانی، کاربرد رشدی است که استفاده از کتاب برای افراد عادی برای تأمین بهداشت روانی و کمک به خودشکوفایی آنها را دربرمیگیرد. این نوع کتابدرمانی بیشتر به سلامت طبیعی کمک میکند.
از سوی دیگر معمولاً هر فرد در جامعهای زندگی میکند که به وسیله جبرهای محیطی و فرهنگی در قالب خاصی قرار میگیرد، اما از آنجا که خواندن داستان با افزایش همدلی رابطه مستقیمی دارد، بسیاری از مردم با مطالعه سرگذشت تلخکامیها و رنجهای ملل دیگر در قالب داستان، با آنان همدردی میکنند و با مطالعه اعتقادات و شیوههای زندگی آنان علاقهمند به مراوده با آنان میشوند و همدلی ایجاد شده در سازگاریهای اجتماعی نقش مهمی را ایفا میکنند. اگرچه داستانها ممکن است واقعیت نداشته باشند، اما واقعیتهای موجود در جامعه، نویسنده را به خلق آنها کشانده است.
بنابراین این رمانها میتوانند خواننده را آن چنان در جریان حوادث داستان در جریان غمها و شکستهای انسانها قرار دهند که خواننده قادر شود، افراد واقعی جامعه خود را با قهرمانان داستان همسان ببیند و همان احساس پیوستگی را که در زمان خواندن رمان، نسبت به قهرمانهای داستان داشته به افراد واقعی انتقال دهد.
بهطور کلی، برخورداری از مهارتهایی مانند همدلی، به افراد فرصت میدهد تا در عرصههای گوناگون مانند تعامل با دیگران، انجام فعالیتهای گروهی و کمک و همدردی با دیگران، فعال و سازنده عمل کنند. بنابراین استفاده از داستان میتواند باعث رشد اجتماعی افراد شده و موجبات بهداشت روانی جامعه را فراهم سازد.
فهیمه صبوری
- 19
- 6