
سال گذشته ساره بیات از سوی زهرا احمدیپور رییس وقت سازمان میراث فرهنگی به عنوان سفیر صنایعدستی ایران انتخاب شد. از آن روز بیش از یک سال میگذرد و هنرمندان صنایعدستی معتقدند هنوز هیچ فعالیت درخوری از سوی این بازیگر برای معرفی صنایعدستی و ترویج آن انجام نشده است. آنها میگویند ساره بیات تنها به عکس گرفتن در مراسمات اکتفا میکند و حتی در ارتباط برقرار کردن اولیه با آنها دچار مشکل است. برخی دیگر هم گلایه میکنند که خانم سفیر حتی لباسهایش هم برند خارجی است و کوچکترین توجهی به این هنر ندارد و همان چند بازدید از کارگاههایشان هم به خاطر اعتراضشان به عدم فعالیت این بازیگر بوده است.
هیاس حسینی هنرمند صنایعدستی میگوید: «حدود یک سال از انتخاب ساره بیات به عنوان سفیر صنایعدستی میگذرد، ما به عنوان هنرمند این حوزه از سفیر صنایعدستی مطالبه داریم که در طول یک سال گذشته چه کاری برای صنایعدستی انجام داده است؟» حسینی که با ایسنا گفتوگو میکرد توضیح داد: «بهتر است خانم بیات به عنوان سفیر صنایعدستی یک بیلان کاری دهد تا ما متوجه شویم در این یک سال چه کاری برای صنایعدستی انجام داده است؟ ما نمیتوانیم از یک مسوول دولتی نقد کنیم و مسوولان دوست دارند از آنها همیشه تعریف و تمجید کنیم. سفیر صنایعدستی باید نیازهای ما را از مسوولان دولتی مطالبه کند و رابطهای بین ما و مخاطبانی که با او در ارتباط هستند، باشد.»
او درباره حضور یک بازیگر به عنوان سفیر صنایعدستی بیان کرد: «واقعیت امر این است که حضور سفیری با عنوان صنایعدستی برای این حوزه ضرورت دارد. دغدغه هنرمند معاصر صنایعدستی تنها فروش محصولاتش نیست و آنچه بیش از فروش برایش مهم است، دستاوردهای فنی، هنری و نقشی است که اثر آن در زندگی، رشد، توسعه و فرهنگ کشورش نمایان باشد.»
این هنرمند فعال در حوزه شیشهگری بیان کرد: «ما با یک کالای فرهنگی در ارتباط هستیم که بخش اعظم آن را خلاقیت و نوآوری به همراه دارد و هنرمندی که صنایعدستی را خلق میکند بیشتر وقتش را برای خلاقیت و نوآوری میگذارد به همین دلیل برایش مهم است اثری که تولید میکند به عنوان یک کالای فرهنگی دیده شود و جایگاه خاص خودش را داشته باشد و فقط به عنوان کالای صرف تولیدی دیده نشود.»
حسینی با بیان اینکه بسیاری از هنرمندان در دنیای معاصر نمیتوانند به صورت تئوری و نظری از کارشان دفاع کنند، ادامه داد: «هنرمندان یکسری دریافتها دارند که روی آثارشان ارائه میکنند اما نمیتوانند آن را به راحتی عرضه کنند، درباره اینکه چرا آن را خلق کردهاند توضیح دهند یا ارتباطی با جاهای خاصی ندارند که بتوانند آثارشان را عرضه کنند به همین دلیل ما به افرادی نیاز داریم که این کار را انجام دهند. حالا میتوان اسم این فرد را سفیر گذاشت.»
خانم بیات در روابط عمومی ساده با ما دچار مشکل است
او گفت: «انتخاب سفیر صنایعدستی و موضوع دیگری با عنوان انتخاب شهرهای جهانی که در دوران مدیریت بهمن نامور مطلق در معاونت صنایعدستی اتفاق افتاد، ایده هنرمندان نبود.»
این هنرمند با اشاره به اینکه برای بسیاری از کارها سفیر انتخاب میکنند، اضافه کرد: «اما باید کسی را که به عنوان سفیر انتخاب میکنند، شاخصههایی داشته باشد. آیا خانم بیات سابقه اجرایی در این حوزه دارد؟ سفیر صنایعدستی باید روابط عمومی بالا و ارتباطات وسیعی در حوزه هنرهای سنتی داشته باشد.»
حسینی با بیان اینکه متاسفانه خانم بیات به عنوان سفیر صنایعدستی در روابط عمومی ساده با هنرمندان این حوزه دچار مشکل است، اعلام کرد: «حضور او در مراسمهای صنایعدستی فقط به ثبت چند عکس خلاصه میشود.متاسفانه همه از صنایعدستی برای شهرت استفاده کردهاند و این موضوع نشان میدهد، کالای فرهنگی آنقدر قابلیت دارد که هر فردی میتواند با استفاده از آن به شهرت برسد. چرا ما نباید به این کالاها به طور جدی نگاه کنیم و برای آن کار اساسی انجام دهیم؟ کسی که سفیر است باید تحقیقات میدانی انجام دهد، موقعیتسنجی کند و با سفیران مختلف وارد مذاکره شود.»
این هنرمند گفت: «در مدت زمانی که خارج از ایران زندگی میکردم، متوجه شدم تمام سفیران، سالانه بودجهای برای برگزاری نمایشگاههای هنری در سفارت دارند و از هنرمندان برای یک یا دو شب دعوت میکردند تا نمایشگاه برگزار کنند؛ تا هم تبادل فرهنگی صورت گیرد و هم آثار آنها خرید و فروش شود.»
حسینی ادامه داد: «آیا این اتفاق در کشور ما نیز رخ میدهد؟ اگر اتفاق میافتد، چه کسی باید آن را انجام دهد؟ به عقیده من این کار برعهده سفیر صنایعدستی است، شاید هم خانم بیات این کار را انجام میدهد و هنرمندان از آن بیخبرند!»
او اعلام کرد: «مدیران ما یکبار با کسانی که دغدغه اصلی صنایعدستی دارند، نه آنها که دغدغه غرفه رایگان و بیمه دارند، جلسه نگذاشتهاند تا گفتوگویی بین آنها برقرار شود. ما بارها این موضوعها را مطرح کردیم، برای سازمان طرح بردیم که بعد از آن هنرمند فراموش و طرح کپی شد و در نهایت آن را به صورت کاریکاتور اجرا کردند.»
این هنرمند بیان کرد: «سفیر صنایعدستی حتی یک بار هم جلسهای با هنرمندان برگزار نکرده است که ببیند آنها چه دغدغهای دارند؟ اصلا میتواند به هنرمندان صنایعدستی کمک کند یا نه؟ یا حداقل دانشاش در این حوزه را با گفتوگو با هنرمندان افزایش دهد. بسیاری از هنرمندان یا اصلا سفیر صنایعدستی را نمیشناسند یا میگویند ما هیچ حرکتی از او ندیدهایم. در کل ما احساس میکنیم صنایعدستی به حال خودش رها شده است.»
سفیر صنایعدستی هیچ نشانی از این هنر در ظاهرش ندارد
سهیلا جوادی دیگر هنرمند صنایعدستی که در رشته جاجیمبافی فعالیت دارد هم میگوید: «چند وقت پیش شنیدیم که سازمان میراث فرهنگی اقدام به انتخاب سفیر صنایعدستی کرده است و از میان افراد شناختهشده یکی از بازیگران سینما را برگزیده است. پس از آن بود که ما جستوجو کردیم ببینیم فعالیتشان در حوزه صنایعدستی چه بوده است و حتی در برنامههای سازمان میراث فرهنگی هر زمان که حضور پیدا میکردند میدیدیم که آیا یکی از هنرهای صنایعدستی را در پوشش ایشان ملاحظه میکنیم یا نه، که البته چیزی پیدا نکردیم. من نمیدانم ملاک انتخاب سازمان میراث فرهنگی از انتخاب سفیر صنایعدستی چه بوده است.»
او ادامه میدهد: «سفیر صنایعدستی باید حداقل در ظاهر و پوشش سفیر صنایعدستی برای معرفی یکی از رشتههای آن تلاش کند ولی ما میبینیم که سفیر صنایعدستی برندهای خارجی بر تن دارد. تنها با اعتراض برخی از هنرمندان، سازمان میراث فرهنگی از چند کارگاه دیدن کرده است.»
این هنرمند صنایعدستی که با مهر گفتوگو کرده، در ادامه به فعالیتهای این بازیگر اعتراض کرده و گفته است: «آیا واقعا این همه تلاش یک سفیر است؟ ما در رشتههای دیگر هم سفیر داریم، ببینید آنها چقدر فعال هستند. اصلا خیلی از هنرمندان دیگر هم هستند که بهتر از او میتوانستند سفیر صنایعدستی باشند چرا ایشان را انتخاب کردند که هیچ اطلاعی از هیچیک از رشتههای صنایعدستی ندارد. سازمان میراث فرهنگی برای یک نفر هر چند وقت یکبار بازار شهرت به پا میکند که نفعی به حال کسی ندارد. با این وجود اگر فکر میکنند که باید اطلاعات بیشتری درباره صنایعدستی به سفیر برسانند این کار را انجام دهند و ما هم حاضریم که رشتههای مختلف این هنرها را به او یاد بدهیم و انتظاراتمان را اعلام کنیم.»
این هنرمند جاجیمباف گفت: «حداقل این است که شاهد بودیم سفیر صنایعدستی از هنرمندان دیگر نیز دعوت میکرد که از کارگاههای صنایعدستی دیدن کنند یا اینکه در پوشش خود از این هنرها نیز استفاده میکرد، مگر بازیگران در دورهمیها و جشنهای خود هزینههای زیادی برای لباس خود نمیکنند و برخی از آنها از رشتههای صنایعدستی برای تزئین لباسشان استفاده نمیکنند؟ آیا نمی شود که سفیر صنایعدستی نیز چنین هنری را در این برنامهها به نمایش بگذارد؟»
او درباره توقعات هنرمندان از سفیر صنایعدستی میگوید: «توقع ما این بود که لااقل سفیر صنایعدستی در یک برنامه سخنرانی میکرد که ما هم میدانستیم ایشان اطلاعات اولیهای در اینباره دارند یا رسانهها سخنانش را منعکس میکردند که مردم هم میدیدند هنرمندان ما به استفاده از هنرهای دستی اهمیت میدهند ولی ما هیچ خروجی از سفیر تا به حال ندیدهایم.»
- 15
- 4










































