دوربین آگفای محمود ضیابخش خاطرات اولین محله رشت را آنچنان در خود ثبت کرده که حالا در آستانه شصتسالگی، یک سر حرفهایش درباره «ساغریسازان» به عکسها میرسد؛ عکسهای کوچههای باریک و سقفهای سفال و تالارهای از بین رفته محله. دوربین آگفای محمود ضیابخش شاهد از بین رفتن خانهها و کوچههای قدیمی فراوانی بوده؛ خانههایی که دیگر نیست و او که حالا مربی کاراته است و همه عمرش را اینجا گذرانده، برای فراموشنشدن خاطرات نخستین محله رشت خانه به خانه و کوچه به کوچه گشته، با قدیمیهای محل حرف زده و از ویرانیها عکس برداشته است. «یک زمان عکسها را بردم ارشاد و میراث فرهنگی اما طرفدار نداشت.»
ضیابخش در همین محله به دنیا آمد و بزرگ شد و همه این سالها را با دوربینش از آن عکاسی کرد. او میگوید بافت تاریخی در این سالها چنان ویران شده که کمتر خانه و کوچهای را میتوان پیدا کرد که شکلی از فضای قدیم در آن باشد و ساغریسازان که نمونه بارز بافت تاریخی رشت بوده، حالا خیابانی است مثل خیابانهای دیگر شهر، با ساخت و سازهایی بیقواره و بدشکل: «اینجا قبلا راسته ساغری بوده و در منابع مکتوب قاجاریه هم از این بازار اطلاعاتی آمده است. البته در کتاب گیلاننامه هم دربارهاش میخوانیم. اینجا کفشهایی درست میکردند از ساغر. ساغر به معنی چرمی بوده که از پوست الاغ به دست میآید و از همدان به گیلان میآمد.» ضیابخش به تاریخ قدیمیتر محل میرسد.
زمانی که هنوز هیچ محل دیگری در رشت نبود و تاریخ ۷۰۰ سال قبل را میگوید: «آن زمان بیماریای که میگویند وبا بوده در مناطقی چون امامزاده هاشم(ع)، تالش و … زیاد میشود. افراد از آن مناطق به اینجا میآیند و شروع میکنند به ساختن خانه. این خانهها نخستین خانههای محل است. با قدمت ۷۰۰ سال.»
بعدها محل پر میشود از خانههای زیبا و قدیمی مانند خانه تالشخان، نصرت اعظم و خانههای طایفه معروف سمیعی: «خانه فرهنگ رشت همان خانه سمیعی است. اغلب بسته است و ارتباطی با مردم نمیگیرد و این جای شگفتی و ناراحتی دارد که چرا باید چنین وضعیتی حاکم باشد. روبهروی این خانه هم از قدیم مرکز دپوی برنج بود و اتاقهایی داشت که زارعان در آن رفتوآمد میکردند، میماندند و حتی اتاقی بود که اربابان وقتی از زارعی ناراضی بودند، او را در آن به فلک میبستند. این انبار بخشی از تاریخ محله و رشت است، اما شنیدهایم که قرار است آپارتمان در آن ساخته شود.»
ضیابخش هنوز هم کوچه به کوچه ساغریسازان را میگردد و احوال مردم و محل را ثبت میکند. اینبار نه با دوربین که با قلمش: «درباره محل از ابتدای شکلگیری تا حالا مطالب زیادی نوشتهام، اما برای مردم باقیمانده در محل هم گویا خیلی توفیری ندارد.» او میگوید به دلیل قدمت ساغریسازان، بارها و بارها محلیها شاهد حفاریهای گسترده بودهاند و عدهای تلاش میکردند از زیر خاک چیزهای عتیقه و با قدمت را دربیاورند: «نظارتی نیست. حمام حاجی سالهاست مانند ویرانه است. ساختمان دانشسرا هم همینطور، اما فقط مجوز ساخت و ساز داده میشود.»
او میگوید در همه این سالها از زندگی در این محل با همه کاستیهایش راضی بوده، اما ناراضیان زیادند؛ کسانی که میخواهند کوچهها و خیابانها تغییر کند و مدرن شود. چنانکه علی باقرینیا و نادر زالی در مقالهای با عنوان «ساماندهی بافت قدیمی محله ساغریسازان کلانشهر رشت و ارایه راهکارهای آن با رویکرد نوشهرگرایی» که در فصلنامه علمی- پژوهشی و در زمستان ٩٣ منتشر شده، از دو هزار و ١١٠ خانواده ساکن در محله درباره نحوه نوسازی محله پرسش کردهاند و بر اساس آمار به دست آمده از این پژوهش بیش از نیمی از پاسخدهندگان (۵٧ درصد) دریافت تسهیلات بانکی و اقدامات شخصی را به عنوان اولویت خود برای مشارکت در نوسازی برگزیدهاند.
٢٣ درصد معاوضه زمین و خانه در دیگر نقاط شهر و ٨ درصد از آنها سیاست تجمیع قطعات را انتخاب کردند: «مطالعات میدانی در وضع موجود گویای آن است که محله ساغریسازان با فرسایش کالبدی مواجه بوده و ۴۴ درصد از پاسخدهندگان فقدان پارک و فضای سبز را مشکل اصلی این محله میدانند و ۵۵ درصد میزان رضایت از زندگی در محله را در سطح کم و خیلیکم ابراز کردهاند. اما از جمله ویژگیهای محله، نزدیکی آن به مرکز شهر است که میتواند بهعنوان فرصتی برای توسعه محله و جذب سرمایهگذار مورد استفاده قرار گیرد و از مزیتهای دیگر محله، محور تاریخی و تجاری ساغریسازان است که از زمانهای گذشته نقش تجاری خود را حفظ کرده است.»
اوایل دهه ۶٠؛ شروع ویرانی
پیرمرد تکیه داده به کاشیهای چندرنگ حمام حاجی؛ سالهاست سیگار میفروشد. حمام در محله ساغریسازان رشت از ساختمانهایی است که مثل باقی خانهها رنگ کاشی و سنگ جدید به خود ندیده، اما داخلش ویران است و پرویز فکرآزاد، فعال فرهنگی رشت که همیشه به کوچههای محل سر میزند و تصویر خانههای در آستانه ویرانی را منتشر میکند تا شاید فکری به حالشان شود، میگوید مانند این ساختمان زیاد است: «محله ساغریسازان جزو محلات قدیمی رشت است. محلات دیگر مانند پل بوسار و چمارسرا هم هستند که مبادی ورودی شهر بودند. ساغریسازان هم جزو محلاتی بود که بازارچه، حمام و قهوهخانه آنجا بود و خرید و فروش کالاهای کشاورزی آنجا انجام میگرفت و روستاییان و ساکنان جاده سنگر همواره به این محله برای کارهایشان میآمدند و محصولاتشان را عرضه میکردند.»
به گفته او، تغییرات در این محله به بعد از جنگ برمیگردد که تفکر نوسازی یا دوبارهسازی شکل گرفت و این نگاه از اصفهان شروع شد و به تهران و سایر شهرها رسید: «اما آنچه مغفول ماند اشتباه گرفتن بافت فرسوده با بافت قدیمی بود. محله ساغریسازان آن سالها به عنوان بافت فرسوده معرفی و میل به نوگرایی در مردم باعث شد ساختمانها را خراب کنند و این ساختمانهای بدقواره جای ساختمانهای قبلی را بگیرد. شروع ماجرا به اواخر دهه ۶٠ برمیگردد.» او با دوربین سوپر هشتش فیلمهایی از سال ۵۸ و ۵۹ محل دارد که هنوز ساختمانهای سفالسر و قدیمی در آن وجود داشت و خبری از شیروانیهای جدید نبود، اما بعد از آن به ویژه در داخل کوچههای متصل به بازار مانند کوچه بلورچیان و کوچه سمابجار یا گذری که به محله دانشسرا ختم میشود نوسازی افزایش یافت. «ساختمانهای قدیمی یکی پس از دیگری خراب شد.
در کوچه بلورچیان خانه ابراهیمزاده بود که ١٢٠ سال قدمت داشت با معماری زیبا که همین سالهای اخیر تخریب شد و هرچه تلاش کردیم برای آن موفق نشدیم و فیلم تخریبش هم موجود است. مصاحبه کردم با خانم ابراهیمزاده صاحب خانه که میگفت میراث فرهنگی نمیخرد و اجازه ساخت هم نمیدهد؛ بچهها نیاز مالی دارند و این خانه با نیازهای امروز ما هماهنگ نیست.»
به گفته او صومعهبیجار هم دیگر محله متصل به ساغریسازان است که فقط یکی دو خانه و دیوار قدیمی در آن باقی مانده و این ساختوسازها ادامه دارد. اخیرا بازارچه اصلی را به عنوان بافت تاریخی و فرهنگی تعریف کردند اما همچنان در گذرها نوسازیها سر جایشان هستند: «من زاده همین محل بودم. قهوهخانه پدرم در همین محله بود. قهوهخانه شکل مسافرخانه داشت و کشاورزانی که محصولاتشان را میآوردند شب را هم میماندند و روز بعد به محل زندگیشان برمیگشتند. اسم قهوهخانه ما کبله کرده بود.» شبها محل بازی دبرنا و شاهنامهخوانی و نقالی بود. غیر از قهوهخانه فکرآزاد که دیگر نیست؛ آلبالو اخته فروشی مختار و آش فروشی طوطی هم از جاذبههای محل بود که هنوز مشغول کارند: «جامعه محلی حس نوگرایی افراطی داشت و می خواست شرایط زندگی و مناسبات را عوض کند و به روز باشد و همه اینها دست به دست هم داد تا تخریب شود.
در حالی که این نگاه در خیلی از کشورهای اطرافمان به گونه درستی ساماندهی شد و بافتهای قدیمی حفظ شد، اما مسئولان شهری توجه چندانی به بافت تاریخی نداشتند و ندارند و در این تبدیل شدن به محلهای بدقواره که نه قدیمی است و نه مدرن موثر بودهاند.» فکرآزاد از حمام پاک میگوید که یک ماه پیش تخریب شد. حمام زیبایی که میراث فرهنگی معتقد بود بافت تاریخی نیست و شهرداری به عنوان مخروبه اجازه تخریب داد یا حمام برلیانت که تا همین ٣٠سال پیش طاقهای ضربی زیبایی داشت. مکانی که مخروبه شد و دیگر اثری از آن نیست.
مردم کاری کنند؛ ما نمیتوانیم
امیرحسین علوی، عضو کمیسیون اجتماعی، فرهنگی و گردشگری رشت به «شهروند» میگوید در شورای اخیر تلاشهایی هرچند اندک انجام شده تا آنچه را از میراث تاریخی شهر باقی مانده حفظ کنند، اما خیلی موفق نبودند: «یکی از مشکلات بزرگی که داریم نوع مالکیت این خانههاست که غالبا در زمان حفظ آنها با مسأله موروثی بودن هم مواجه میشویم و این مورد هم کار را سختتر میکند.
هیچ قانونی وجود ندارد که با استفاده از قوه قهریه بتوان این املاک را حفظ کرد و همین هم کار را عملا برای سرمایهگذار و سازمان میراث فرهنگی و شهرداری سخت میکند.» او میگوید در این سالها هیچ ملک ارزشمند و تاریخی ثبت شده ندارند که پروانه ساخت صادر گرفته باشد و تلاششان بر این است که در بافت قدیمی با نظر کارشناس میراث فرهنگی کار جلو برود: «در دو دهه اخیر ویرانیهای گستردهای در بافت تاریخی داشتهایم و املاک بسیاری نابود شدهاند، اما در چند سال گذشته شهرداری تلاش کرده با سنگفرش کردن کوچههای محلههای قدیمی مانند محل ساغریسازان کمی در حفظ این منطقه بکوشد. چرا که مالکان در این مناطق فشار بسیاری وارد میکنند برای تغییر کاربری و شاید ابتدا باید فرهنگسازی کرد و مردم آگاه شوند نسبت به آنچه دارند تا نخواهند تغییرش دهند.
این فشار مالکان درنهایت عاملی میشود که فشار اجتماعی به سازمانهایی چون شهرداری و میراث فرهنگی افزایش یابد درحالیکه ممکن است کار چندانی هم از دستمان برنیاید.» به گفته او تنها راهی که درحال حاضر مقابل شهرداری قرار دارد این است که از کمک بخش خصوصی برای حفاظت از این بناها استفاده کنند و از این به بعد از صدور مجوزهای غیراصولی جلوگیری کنند.
ولی جهانی، معاون میراث اداره کل میراث فرهنگی گیلان هم مانند علوی توپ را در زمین مالکان این خانهها و بافت تاریخی میاندازد و کمتر مسئولیتی را بر گردن میراث فرهنگی میداند و به «شهروند» میگوید این ساختوسازها از دهه ٨٠ شروع شده و حالا برای خیلی از این خانهها کاری نمیتوان کرد: «در سال ۹۳ ضوابطی به تصویب رسید که ساختوساز در بافت تاریخی با مجوز میراث فرهنگی باشد. یعنی هنگام بازسازی یا ساخت مجدد از سمت میراث ناظر داشته باشد و در مصالح به کار برده هم نظارت انجام شود. به این ترتیب از آن زمان تاکنون کمتر خانهای تخریب شده است.» جهانی درحالی از تخریب نشدن خانهها و بافت تاریخی از سال ۹۳ تاکنون میگوید که فروردین ماه امسال خانه کودکی هوشنگ ابتهاج در محله استادسرای رشت که از محلات قدیمی شهر است ویران شد. خانهای که سال گذشته میراث ابتدا درخواست ثبت ملی و بعد خبر خریداری آن توسط شهرداری را داده بود؛ خانه اما یکشبه ویران شد و حالا پاسخی برای چرایی آن هم وجود ندارد و اگر هم هست باز صحبت از مالکان به میان میآید.
با این حال بر اساس گفتههای معاون میراث استان نزدیک به ٣هزار اثر تاریخی در گیلان وجود دارد که حدود هزار بنای تاریخی آن ثبت شده است اما امکان رسیدگی و بررسی موقعیت همه آنها وجود ندارد چرا که نیروهای سازمان در حدود ۶۰ نفر است: «مشکل دیگر ما بحث اعتبار است. ما در سال ۹۷ برای این حجم از آثار فقط یک میلیارد تومان اعتبار داشتیم. اواخر سال ۹۷ و در سفر رئیسجمهوری به گیلان مشکل را به ایشان گفتیم و ایشان برای سال ۹۸ و ۹۹ قول ٣٠میلیارد اعتبار را دادند که در قالب اوراق به ما برسد. هنوز حجم بزرگی از این اعتبار نرسیده است.» او میگوید با این اعتبار ناچیز نمیتوان کار چندانی انجام داد به ویژه با توجه به این نکته که بیشتر اعتبار برای موزهها هزینه میشود و در زمینه خرید املاک نمیتوانند کاری از پیش ببرند: «مشکل دیگر در گیلان این است که ۴۲درصد بناهای تاریخی ثبت شده در استان در اختیار دستگاههای دولتی است و در نتیجه این دستگاهها باید مرمت کنند اما همواره کمکاری داشتهاند. نمونهاش ساختمانهای میدان اصلی رودسر؛ ساختمان آوانسیان رشت که در اختیار وزارت ارشاد است و ۲۲ اثر تاریخی که اختیار شیلات کیاشهر است و بسیاری دیگر از ساختمانها در شهرهای مختلف.»
تعداد بالای ساختمانهای در دست دستگاههای دولتی و همکاری نداشتن برای مرمت در طول سالیان گذشته دلیلی بوده که میراث فرهنگی پنج ماه قبل از طریق دادگستری گیلان و سازمان بازرسی شود و آنها را ملزم به مرمت کند: «به آنها نامه زدیم و گفتیم اگراین اتفاق نیفتد شکایت میکنیم. ما در گیلان ۲۵ شرکت داریم که گواهی میراث دارند و میتوانند کار مرمت را شروع کنند و از سازمان هم ناظر عالی میفرستیم. همین نامهها دلیلی بود که در کیاشهر اتفاقاتی افتاد و چند ساختمان در حال مرمت است و حتی قرار شد موزه ملی خاویار که طرحی پنجساله است هم در این منطقه عملیاتی شود.» جهانی میگوید در کنار این مشکلات باید روی آموزش و فرهنگسازی مردم کار کرد تا آنها به راحتی خانههایشان را واگذار کنند و بافتهای قدیمی که هم میتواند برای خودشان و هم رشت سودآور باشد را تغییر دهند. «مالکان با ما کمترین همکاری ممکن را دارند.
درحال حاضر درحال رایزنی برای خرید ساختمان دانشسرای رشت هستیم تا به اداره میراث فرهنگی بدل شود اما هنوز صحبتها نتیجه نداده. این اتفاق درباره حمام حاجی هم افتاده. سرمایهگذار داریم اما مالک میخواهد بفروشد و درباره قیمت توافقی وجود ندارد. حمام گلشن لاهیجان هم همین وضعیت را دارد. سرمایهگذار آوردیم اما ۵۰ وارث وجود دارد و عملا کاری از پیش نرفته. این درحالی است که در خود ساغریسازان کارهای خوب هم انجام شده. نمونهاش مسجد صفی است که الحاقات انجام شده در آن از دهه٨٠ را برداشتیم و سنگهای جدید را کندیم و درحال مرمت و برگردان به اصلش هستیم.»
او میگوید برای منطقه ساغریسازان رشت مکاتباتی انجام داده که شهردار این منطقه به عنوان شهردار بافت تاریخی انتخاب شود و در شهرستانهای دیگر که مناطق تاریخی دارند این اتفاق عملی شود اما هنوز نتیجه مکاتبات نیامده.
- 16
- 4