تاریخ روزنامهنگاری در ایران، همچون دیگر شئون زندگی ایرنیان فراز و فرودهای فراوانی را تجربه کرده است. تجربه تاریخی روزنامهنگاری در ایران نشان داده بسیاری از رسانههای مکتوب داخلی نتوانستند یا نخواستند با تحولات سیاسی سازگار شوند و به ناچار از دست رفته و در بایگانیهای تاریخی فراموش شدند. در این میان اما به نظر میرسد دو روزنامه قدیمی ایران؛ «اطلاعات» و «کیهان» از این قاعده مستثنی بوده و در ادوار مختلف تاریخ سیاسی معاصر، به حیات خود ادامه دادند.
آرتور میلر زمانی گفته بود: «من تصور میکنم یک روزنامه خوب آن است که انگار ملتی با خود زمزمه میکند.» از این منظر میتوان روزنامه کیهان را ـ به ویژه در رژیم پهلوی ـ نمونهای اثرگذار از رسانههای مکتوب ایران دانست. این روزنامه که در ۶ خرداد ماه ۱۳۲۱ تاسیس شد، در اغلب وقایع مهم مانند غائله قحطی نان، عتاب و عقاب دولت قوام، واقعه پیشهوری در آذربایجان، فرار فرقهایها به همسایه شمالی، نخستوزیری دکتر مصدق و روز ملی شدن صنعت نفت، فرار شاه از ایران، کودتای ۲۸ مرداد و بازداشت رهبران ملی، محاکمه و تبعید دکتر مصدق، اعدام دکتر فاطمی، ترور رزمآرا، ترور حسنعلی منصور، محاکمه نواب صفوی، اصلاحات ارضی، مخالفت خوانین و مهاجرت بیرویه مردم به شهرهای بزرگ، قیام ۱۳۴۲ مردم تهران، تبعید امام خمینی، افزایش قیمت نفت و رونق اقتصاد ایران، اعتراضات گسترده مردمی و در نهایت انقلاب بهمن ۵۷ بخشی از صدای جامعه آن روز بود.
علاوه بر اینها به دلیل انتشار طولانی روزنامه کیهان طی سالهای متمادی، مطالب این روزنامه به تنهایی بخش قابل توجهی از تاریخ معاصر ایران را شامل میشود. آنچه در کیهان آمده است، پژواکی از رویدادها، رخدادها و صداهای حاکم بر آن سالهاست. روزنامه اطلاعات و کمی بعد روزنامه کیهان، در واقع آبرو و اعتبار رسانههای نوشتاری در ایران معاصر بودند. کیهان ۱۶ سال پس از انتشار روزنامه اطلاعات منتشر شد.
آغاز و انجام مصباحزاده
اطلاعات و کیهان در سالهای حکمرانی پهلویها مهمترین رسانههای نوشتاری بودند که صدای جامعه را در آن سالها بازتاب میدادند. هر دو اگر برآمده از دولت و دستگاه حکومتی نبودند اما وابستگیهایی به دستگاه حکومتی داشتند که اجتنابناپذیر بود. عباس مسعودی در سال ۱۳۱۴ به مجلس شورای ملی راه یافت و پنج دوره نماینده مردم تهران شد و بعدها سناتوری انتصابی مجلس سنا نصیب او شد و تا سال ۱۳۵۱ هم در این سمت ماند. مصطفی مصباحزاده نیز بعد از شهریور ۱۳۲۰ به توصیه محمدعلی فروغی، مدتی ریاست انتشارات و تبلیغات دولت را برعهده داشت، اگرچه دورهای کوتاه بود اما در همین دوره کوتاه به بزرگانی معرفی شد که تا آن زمان راهی به آن نداشت و بر اساس همین نوع ارتباطات بود که موفق به حضور در مجلس شورای ملی و سپس مجلس سنای کشور شد.
اما اگرچه هر دو اینان، به درجات بالای سیاسی تمایل جدی نشان دادند اما روزنامهنگاری عشق و اشتیاق نخست آنان بود. مصطفی مصباحزاده مدت کوتاهی به انتشارات و تبلیغات دولت رفت اما زمانی نگذشت که به کار خود پایان داد و سپس به حرفه روزنامهنگاری روی آورد. او بعد از انجام تحصیلات مقدماتی، دوره مدرسه عالی حقوق را به اتمام رساند و سپس از سوی دولت برای ادامه تحصیل عازم اروپا شد و در سال ۱۳۱۵ شمسی درجه دکترای رشته حقوق را دریافت کرد. بعد از مراجعت به ایران به دانشیاری و استادی دانشکده حقوق برگزیده شد در این دوره کمتر تحصیل حقوق، تدریس دانشگاه و وکالت امور قضا را جدی گرفت، اما هیچگاه روزنامهنگاری را رها نکرد. به همین جهت وقتی به دعوت عبدالرحمان فرامرزی به کیهان رفت به طور حرفهای به کار روزنامهنگاری مشغول شد.
انتشار کیهان در نخستین روزها
در سالهای جنگ جهانی دوم و روزهای پس از سقوط رضاشاه، عبدالرحمن فرامرزی از دولتِ وقت امتیاز روزنامهای به نام کیهان را گرفت و سردبیری این نشریه را به دکتر مصباحزاده سپرد. گرچه مجوز و درخواست روزنامه کیهان انتشار نشریه به صورت روزانه بود اما در نخستین روزهای انتشار به صورت هفتگی یا دست کم هر سه روز یک بار انتشار مییافت.
اساس انتشار کیهان را «حفظ وحدت ملی» و مقابله با مخاطراتی تشکیل میداد که در آن زمان کشور را مورد هجمه قرار داده بود. این مساله دور از واقعیت نبود که ایران در برابر خطر تجزیه دچار تلاشی و پارگی در نقشه جغرافیا شود، زیرا از هر سو، خوانین و برخی طغیانگران با استفاده از قدرت نیروهای اشغالگر و احزاب سیاسی طرفدار شرق و غرب، چنین هوسهایی در سر میپرورانیدند. بر همین اساس بود که روزنامه کیهان با سرمقالههای کوبنده خود توانست جایگاه نافذی در میان قاطبه ملت که مخالف حضور نیروهای بیگانه و تجزیهطلبی بودند پیدا کند.
مندرجات روزنامه کیهان از سایر مطبوعات روز آن زمان، دقیقتر و صحیحتر بود. اما این صراحت باعث نمیشد که محرمعلیخان ـ سانسورچی عصر پهلوی دوم ـ از آن برنجد. مخصوصا سرمقالههای نافذ، برنده و تیز عبدالرحمان فرامرزی در نقد هیات حاکمه بسیار زودتر از تصور، این روزنامه را به جامعه آن روز ایران شناساند.
در آذرماه ۱۳۲۱ احمد قوام ـ نخستوزیر ـ وقتی با تنگناهای اقتصادی مواجه شد دست به احکامی زد که در آن زمان خوشایند روشنفکران نبود. در همان دوره، در تهران و شهرستانها به علت کمبود و قحطی نان و مواد غذایی و فقر عمومی و بیماریهای گوناگون بلوای بزرگی به راه افتاد. سازمانهای دولتی و مجلس شورای ملی و مغازهها مورد غارت قرار گرفت حتی مردم خانه قوامالسلطنه را به آتش کشیدند و دولت هم برای رفع بحران دست به اقداماتی زد، از جمله به دستور سپهبد امیراحمدی، سر چهارراهها، مسلسلهای سنگین قرار داد و شهر را به حالت نظامی درآورد. امتیاز تمام روزنامهها را لغو کرد، مدیران و سردبیران را به زندان انداخت و تنها روزنامه دولت به نام «اخبار روز» به مدیریت حسینقلیخان مستعان مجاز به انتشار شد.
بعد از سقوط قوام، مدیران جراید دست به کار شدند و دولت مجددا امتیاز روزنامهها را به صاحبان آن برگرداند و این بار روزنامه دولت لغو امتیاز شد. در انتشار کیهان، یک اتفاق جدید افتاد. این بار امتیاز و مسئولیت انتشار روزنامه کیهان به مصباحزاده واگذار شد و مدیریت و سردبیری را عبدالرحمن فرامرزی برعهده گرفت. مصباحزاده با فعالیت زیاد، سازمان وسیعی برای کیهان پیریزی کرد و آن را به صورت یومیه انتشار میداد و مقالات فرامرزی هم هر روز بر رونق و نفوذ او میافزود.
کیهان در مقابل صدها روزنامه ابنالوقت باقی ماند و به سرعت خود را به پایه روزنامه اطلاعات رساند و بعدها از آن هم پیشی گرفت و روزنامه نخست ایران شد. به لحاظ فنی، چاپ و دستگاههای مورد نیاز، آخرین پدیدههای جهان در چاپخانه کیهان دیده میشد. در حاشیه روزنامه کیهان چند نشریه دیگر به زبانهای انگلیسی، فرانسه و فارسی انتشار مییافت که آنها نیز از کیفیت متمایزی برخوردار بودند. مصباحزاده در انتشار روزنامه نقش تامین سرمایه داشت و مطالب آن را عده زیادی از نویسندگان تنظیم میکردند و حتی گاهی اتفاق میافتاد که مدیر و موسس کیهان مانند سایرین کیهان را دریافت میکرد.
شکلگیری و تبارشناسی کیهان
اولین شماره کیهان روز ۶ خرداد ۱۳۲۱ در ۴ صفحه با قطع کوچک شش ستونی در دو هزار نسخه منتشر شد. پیدایش کیهان بیسابقه نبود. قبلا در سال ۱۳۲۰ روزنامه آینده ایران که موسس و صاحب امتیاز آن هادی خلعتبری بود به مدیریت عبدالرحمان فرامرزی منتشر میشد که انتشار آن از ۲۲ آبان ۱۳۲۰ تا فروردین ۱۳۲۱ ادامه داشت و آنگاه توقیف شد. دو ماه بعد بود که روزنامه کیهان به مدیریت و سردبیری مصطفی مصباحزاده منتشر شد.
اولین محل تحریریه روزنامه کیهان در خیابان خواجو (باغ سپهسالار) قرار داشت، که تنها دو اتاق تو در تو بود و کادر اداری ـ فنی آن از دو نفر تشکیل میشد. کیهان با یک ماشین کوچک چاپ میشد و نخستین شمارههای آن ۵/۱ ریال قیمت داشت. در سال ۱۳۲۲ قیمت آن به دو ریال رسید. در سال ۱۳۲۸ کیهان به ۶ و ۸ صفحه رسید و یک سال بعد روزنامه به محل بعدی واقع در کوچه اتابک، خیابان فردوسی منتقل شد.
چاپخانه کیهان در سرچشمه، جنب مسجد میرزا محمود وزیر قرار داشت و تمام امکانات فنی از یک اتاق، پنج یا شش گارسه و حدود ده نفر حروفچین تشکیل میشد که ابتدا به صورت پیمانی و بعد به صورت رسمی با کیهان همکاری میکردند. در سال ۱۳۲۹، با افزایش تیراژ، ماشین اولیه چاپ جای خود را به ماشین نیمه رتاتیو ـ مسطح داد. برای گسترش امکانات حروفچینی در سال ۱۳۳۵ دو دستگاه ماشین اینترتایپ خریداری شد که تا پایان سالهای ۵۰ به ۱۶ دستگاه رسید. در سال ۱۳۵۵ دستگاه حروفچینی جدیدی با نام مونوتایپ وارد کیهان شد که به دلیل مناسب نبودن برای حروفچینی روزنامه، با موفقیت همراه نبود و پس از مدتی کنار گذاشته شد. از اینجا تلاش برای وارد کردن سیستم الکترونی لاینوترون برای حروفچینی آغاز شد.
در اوایل خرداد ۱۳۵۳ محل تحریریه جدید و بسیار وسیع روزنامه مورد بهرهبرداری قرار گرفت و تحریریه کیهان، کیهان ورزشی، کیهان بچهها، کیهان هوایی، کیهان انگلیسی، زن روز و کتاب سال که در ساختمانهایی در محل سازمان چاپ (جنب دبیرستان ادیب واقع در کوچه اتابک)، به صورت جدا از هم فعالیت میکردند، در محل جدید گردهم آمدند. محل جدید کیهان روی مخروبههای یک کلیسا و یک مدرسه ارامنه، روبروی محل قدیمتر این روزنامه ساخته شد.
در دی ماه سال ۱۳۵۳، در موسسه کیهان ۱۲۰۰ نفر کار میکردند که از این تعداد ۷۰۰ نفر کارگر، ۴۰۰ کارمند و حدود ۱۰۰ نفر نویسنده، خبرنگار و مترجم بودند. تلفنخانه کیهان دارای ۶۰۰ شماره داخلی بود. تیراژ کیهان در این زمان به حدود ۲۰۰ هزار نسخه رسید که یک سوم آن در تهران فروخته میشد. در همین سال کیهان ورزشی با ۱۵ نویسنده، ۴۰ هزار نسخه و کیهان (هفتگی) با ۱۰ نویسنده، ۱۰ هزار تیراژ داشت.
تیراژ کیهان در سال ۱۳۵۵ به ۳۰۰ هزار نسخه رسید، یعنی در سراسر ایران حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر آن را میخواندند که دو سوم آنان مرد و بقیه زن و اغلب آنان جوان بودند. در این هنگام تعداد کارکنان کیهان در تهران به ۱۵۰۰ نفر و رقم کارکنان کیهان در شهرستانها تا ۱۲۰۰ نفر افزایش پیدا کرده بود. در سال ۱۳۴۰ جمع عملیات مالی موسسه کیهان در حدود چهل میلیون ریال بوده است. پس از هجده سال، این رقم به پنج میلیارد و هشتاد و چهار میلیون ریال رسید که رشدی بیش از ۱۰۷ برابر را نشان میداد (برگرفته از تراز عملیات مالی موسسه در پایان اسفند ۵۷). کیهان عمدتا به صورت خانوادگی اداره میشد، هر قسمت از این موسسه زیر نظر خویشاوندان با آشنایان مورد اعتماد صاحب امتیاز روزنامه قرار داشت.
موسسه کیهان از روز پیدایش تاکنون نشریههای بسیاری را چاپ و منتشر کرده که تعدادی از مهمترین آنها به این شرح است: کیهان (۱۳۲۱ ـ روزانه)، کیهان هوایی (۱۳۲۹ ـ هفتگی)، کیهان ورزشی (۱۳۳۴ ـ هفتگی)، قانون (۱۳۲۴)، کیهان بچهها (۱۳۳۵ـ هفتگی)، کیهان انگلیسی هفتگی (۱۳۴۸).
موسسه کیهان همچنین در تولید، چاپ و توزیع بسیاری از نشریات فارسی و انگلیسی و کتابها همکاری داشته که برخی از آن تا سالهای پیش از انقلاب چنین است: دنیا (روزنامه)، کتاب سال دنیا، تقویم دنیا، روزنامه رستاخیز، نبرد ملت، کتابهای درسی، کتابهای غیردرسی، ماموریت برای وطنم، تمدن بزرگ و انقلاب سفید. بعدها روزنامههای جمهوری اسلامی و جاما نیز در چاپخانه کیهان منتشر میشد.
کیهان و مدرسه عالی روزنامهنگاری
صرفنظر از انتشار هفتهنامه و ماهنامههای متعددی که کیهان طی سالها آن را به ثمر رساند و بعدها از کنار همین نوع فعالیتها به تیراژ یک میلیونی دست یافت، یکی از تحولات موثر در روزنامه کیهان، بنیاد اولین مدرسه عالی روزنامهنگاری بود که بعدها به دانشکده علوم ارتباطات ایران تغییر نام داد. مصباحزاده در ۱۳۳۵ پیشنهاد تاسیس دانشگاه روزنامهنگاری را به شورای مرکزی دانشگاه تهران داد که در همان زمان پذیرفته شد. پیش از آن، تا سال ۱۳۴۴ به جز چند دوره کوتاه مدت روزنامهنگاری و روابط عمومی از سوی اداره تبلیغات و انتشارات، کار خاصی صورت نگرفته بود.
نخستین اداره روابط عمومی در ایران به طور رسمی در مردادماه سال ۱۳۳۲ در شرکت سابق نفت ایران آغاز به کار کرد و اولین گردانندگان آن دکتر نطقی استاد علوم ارتباطات و مرحوم ابوالقاسم حالت، شاعر و نویسنده معاصر بودند که بعدا استاد ابوالفضل مرعشی نیز به این جمع پیوست. در بسیاری از سازمانها و ادارات تا سال ۱۳۴۵ اداراتی به نام تبلیغات و انتشارات فعالیت میکردند که از این تاریخ به بعد نام این ادارات به روابط عمومی تغییر یافت. در سـال ۱۳۴۵ مسئولان شرکت ملی نفـت ایران، موسسه مطبـوعاتی کیـهان (مصطفی مصباحزاده)، دانشگاه تهران و وزارت اطلاعات و جهانگردی وقت (هوشنگ انصاری) به فکر تاسیـس یک مرکز آموزش عالی برای رشته روابط عمومی افتادند.
این مرکز یک سال بعد افتتاح شد و بیش از صد نفر دانشجو از میان فارغالتحصیلان دوره دبیـرستان را جهت تحصیل در دوره لیسانس روابط عمومی پذیرفت. این مرکز در آغاز نام موسسه عالی مطبوعات و روابط عمومی را برای خود برگزید.
در سال ۴۶-۱۳۴۵دوره لیسانس روزنامهنگاری در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران آغاز شد. پس از یک دوره، این دانشکده به دلیل کمبود استاد و تاسیس «موسسه عالی مطبوعات و روابط عمومی» در سال ۱۳۴۶ تعطیل شد. در همین زمان بود که مصطفی مصباحزاده، حمید مولانا و کاظم معتمدنژاد را برای تحصیل به اروپا و آمریکا اعزام کرد. پروفسور معتمدنژاد سال ۴۳ با بازگشت به ایران دوره کوتاه مدت روزنامهنگاری در موسسه عالی روزنامهنگاری را از سوی کیهان بنا نهاد و به تدریج آن را توسعه و گسترش داد. بعدها در اواخر سال ۱۳۴۶ گروه تحقیق موسسه عالی مطبوعات و روابط عمومی نیز با همکاری وی و دکتر محسنیانراد ضمیمه آن شد.
روزنامه کیهان اما بعد از پیروزی انقلاب شکل دیگری پیدا کرد. در جریان انقلاب، کیهان به دفاع از اعتراضات مردم پرداخت و در مبارزه برای آزادی نشر و بیان نقش برجستهای ایفا کرد. از میانه اردیبهشت ۵۸ انجمن اسلامی روزنامه شروع به دخالت در کار هیئت تحریریه کرد تا به تعبیری از چپ بودن فضای حاکم بر تحریریه روزنامه بکاهد و به مذهبی بودن آن بیفزاید تا جایی که لیست ۲۰ نفر را به محافظین داد تا از ورود آنها به روزنامه جلوگیری کنند. بعد از آن با فشار انجمن اسلامی و تسلیم نشدن رحمان هاتفی روزنامه دو سه ماه تعطیل شد.
رحمان هاتفی تا نیمه سال ۱۳۵۸ سردبیر کیهان باقیماند. در طول این دوران مدتی ابراهیم یزدی و مدتی سید محمد اصغری مسئولیت اداره کیهان را بر عهده داشت. محمد خاتمی نیز مدتی نماینده ولی فقیه در کیهان بود. از اواسط دهه هفتاد پس از دوران مهدی نصیری، حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه و موسسه کیهان شد که نماینده ولی فقیه در این موسسه نیز هست. رهبری انقلاب طی حکمی در اول دی ماه سال ۷۲، حسین شریعتمداری را به عنوان نماینده خود و سرپرست موسسه کیهان منصوب کرد.
از آن زمان کیهان روند جدیدی را پیش گرفت. حسین شریعتمداری که طی سالهای گذشته همواره به عنوان یک چهره اصولگرای رادیکال در عرصه مطبوعات کشور مطرح بوده است، کفه روزنامه را به سمت اصولگرایان تندرو سنگین کرده و علی رغم اینکه روزنامهاش از بودجههای عمومی کشور اداره میشود و حق ورود به منازعات سیاسی را ندارد، از دولت اصلاحات به این سو، به نقد دولتهایی که با جریان اصولگرایی اختلاف داشتهاند، پرداخته است. او دولتهای هفتم و هشتم را که در سازمان اصلاحطلبی قرار میگرفتند زیر بار سختترین و شدیدترین انتقادها و اتهامها قرار داد و در انتخابات ریاست جمهوری سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ به دفاع تمامقد از دولت محمود احمدینژاد پرداخت.
شریعتمداری در روزنامهاش و در جریان انتخابات سال ۱۳۹۲ هم بدون هیچ ملاحظهای از سعید جلیلی حمایت کرد. حمایتهایی که تا سطح اغراقشدهای حکایت از مسیری خاص داشت. این روزنامه در انتخابات اخیر هم از رقبای دولت تدبیر و امید دفاع میکرد. با این وصف و به ویژه پس از نفوذ گسترده شریعتمداری در موسسه کیهان، این روزنامه توان عمومی خود را در بدنه اجتماعی از دست داده است.
علیرضا صدقی
- 19
- 5