دوشنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
کد مقاله: ۹۷۰۴۰۰۱۱۹

«اسداله شهریاری» که بود و چه کرد؟

اسداله شهریاری,شاعران ایرانی,آثار اسداله شهریاری

«اسداله شهریاری»، مدرس، مترجم، شاعر، طنزپرداز و صاحب‌امتیاز مطبوعاتی، در سال ١٢٩٩ در کرمانشاه متولد شد. پدرش رحمت‌اله، کارمند اداره ثبت‌احوال بود و کم‌وبیش دستی بر آتش شعر و ادب داشت. در كودكي به اتفاق خانواده‌اش راهي مشهد و ساکن همان‌جا شد. تحصیلات ابتدایي و متوسطه را در مشهد به پایان رساند. آن‌گاه به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و به شغل آموزگاري مشغول شد.

 

اشعارش در این زمان در روزنامه‏هاي مشهد و تهران به چاپ مي‏رسید. سپس در تهران، در دانشكده حقوق به تحصیل پرداخت، اما پس از یك‌سال انصراف داد و به دانشكده ادبیات راه یافت. تحصیلاتش را در آن دانشكده به پایان رساند و در دبیرستان‏ها به‌عنوان دبیر ادبیات به تدریس پرداخت. او به زبان‌های فرانسه و عربی آشنا بود و به گویش‌های ترکی، خراسانی (مشهدی) و کُردی نیز سخن می‌گفت.

 

شهریاری، شاعري غزل‏سرا، معلمی پرجذبه و مترجمی باذوق بود، اما شهرتش بیشتر به‌خاطر فكاهي‏سرایي و لطیفه‌سازی اوست. از پانزده‌سالگی با مطبوعات و جراید همکاری داشت؛ «... از وقتی که محصل سال اول دبیرستان بودم، عکس و آثارم در مطبوعات به چاپ می‌رسید.» در آن هنگام که با مطبوعات و ازجمله با «توفیق» همكاري داشت، بیشتر آثارش را با امضاهاي مستعاری همچون «شبكور»، «شایان»، «ش- ترسو»، «مشارالیه»، «حسنعلي جعفر»، «فسقلي»، «موشكاف»، «جلت»، «خنده‏رو»، «شهریار اسداللهي»، «ایشان»، «یره (خراساني)»، «شوان (كرمانشاهي)»، «یارو»، «آقا معلم»، «معلم‌الاطفال»، «اسد»، «سرخلوتیان»، «قناس‌الشعرا» و غیره انتشار مي‏داد.

 

در دوران صدارت دكتر محمد مصدق، امتیاز مطبوعه فكاهي «ماه» را گرفت و مدتي نیز به انتشار این روزنامه مشغول شد. وقتي به‌واسطه چاپ یك كاریكاتور روزنامه‏اش توقیف شد، بلافاصله روزنامه دیگري به نام «شیطان» را منتشر كرد. با وقوع كودتاي ١٣٣٢ نشریه‌اش بار دیگر تعطیل شد. چندي بعد براي تجدید پروانه انتشار پیگیري كرد، ولي دستگیر و به مدت شش‌ماه در محبس لشكر زرهي زنداني شد. در زندان به كار نگارش احوال و افكار عرفي‌شیرازي مشغول شد كه در سال ١٣٣٤ کتاب با مقدمه سید عبدالكریم امیري ‌فیروزكوهي انتشار یافت.

 

پس از خلاصي از زندان، به جمع‏آوري تمبر پرداخت و در خیابان امیریه نزدیك خیابان فرهنگ در مغازه كوچكي اوقات فراغت را به كار خرید و فروش تمبر مي‏گذراند. در سال ١٣٤٦ كتاب جیبي تمبرشناسي را منتشر کرد. گفتنی است که شهریاری در سال ١٣٣٧ بر روی کتاب «بخوان و بخند» محمدعلی طاهریا که شامل مجموعه اشعار فکاهی او بود، مقدمه‌ای مبسوط نوشت و از رویکرد هزل در اشعار فکاهی دفاع کرد. در سال ١٣٥٥، مجموعه اشعار پدرش «دیوان رحمت» را نیز منتشر کرد.

 

شهریاری بیش از بیست‌سال با رادیو ایران همكاري داشت و از نویسندگان اصلی مطالب و برنامه فكاهي «صبح جمعه با رادیو» بود. دو کتاب «سرگرمي‏ها» (١٣٥٦) و «كاروان خنده» (١٣٦٢) که مجموعه‌های متنوعی از لطیفه‌های کوتاه فارسی و یا برگردان‌شده به فارسی است، یادگار این همکاری مستدام است. در مقدمه یکی از مجموعه لطیفه‌هایش می‌نویسد: «دیدم لطیفه (جوک و آنکدت) خیلی طرفدار دارد و بعضی را که از زبان‌های عربی و فرانسه ترجمه کرده‌ام و زبان به زبان و مطبوعات به مطبوعات گشته، اگر کسی نشنیده و نخوانده، نامحروم! نماند... اگر بعضی از آن‌ها را شنیده‌ یا خوانده‌اید، مطمئن باشید که یا من به مطبوعات کشور داده‌ام و یا دیگری از منابع مورد استفاده‌ام ترجمه کرده و به‌هرحال منابع را برای این‌که تصور نرود از دیگران «کش رفته‌ام» محفوظ داشته‌ام!».

 

انتشار نخستین سالنامه (مستقل) فكاهي در ایران به نام «ح‍اج‍ی‌ ف‍ی‍روز: ک‍ت‍اب‌ ف‍ک‍اه‍ی‌ن‍وی‍س‍ان‌، ش‍ی‍ری‍ن‌ت‍ری‍ن‌ آث‍ار ف‍ک‍اه‍ی‌ن‍وی‍س‍ان‌ ای‍ران‌ و ج‍ه‍ان» در یك مجلد، ایده شهریاری بود که انجام شد. بعد از او در دهه چهل، توفیق دست به انتشار سالنامه فکاهی زد. از خاطر نبریم که او در همین دهه، علاوه بر همكاري با روزنامه فكاهي «توفیق»، در جراید دیگر تهران سلسله‌مقالات تحقیقي و ادبي مي‏نوشت و در اعیاد مذهبي و روزهاي سوگواري هم شعرهایي در این زمینه‏ها مي‏سرود كه از رادیو پخش مي‌شد.

 

وي همچنین، نویسنده نمایش‌نامه‏ هاي مشهور پلیسي «كارآگاه جاني دالر» و «كنت مونت كریستو» در رادیو بود.وي پس از بازنشستگي از خدمت دولت، كتاب‌فروشي كوچكي در چهارراه كیوان، خیابان آذربایجان تهران به‌عنوان سرگرمي تأسیس كرد و دائما مشغول به ترجمه مطالب مطبوعات قدیمي كشورهاي عربي بود.

 

مجموعه اشعار فکاهی‌اش «دري‌وري» (١٣٦٢) و دیگر مجموعه‌های اهتمامی او در حوزه شوخ‌طبعی، نظیر «دنیا مي‏خندد» (١٣٦٢) و «همه بخندیم» (١٣٦٩)، مهم‌ترین آثار تألیفی او پیش و پس از انقلاب هستند. همین‌طور ترجمه و تحقیق‌های مستقل او در حوزه رمان، آیین نگارش و تاریخ ادبیات، منجر به انتشار کتاب‌های متعددی در دهه شصت شد. با آغاز انتشار گل‌آقا، شهریاری نیز گه‌گاه در جمع اصحاب و تحریریه موسسه دیده می‌شد.

 

در تاریخ دوازدهم اردیبهشت‌ماه ١٣٧٢، تجلیل شایسته‌ای از او در سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات صورت گرفت. وی سرانجام در بیست‌وهشتم اردیبهشت‌ماه همین سال، دار فانی را وداع گفت. نمونه‌ای از اشعار طنز او چنین است:

الهی، خانه‌ای ده بد پک و پوز/ که مثل شب بُوَد تاریک، در روز/ در و دیوار و سقفش کنده باشد/ ولی مال خودِ این بنده باشد/ هرآن‌کس را که منزل نیست، دل نیست/ چه شادی، آن‌که او را آب و گِل نیست/ به مثل جانور در لانه بودن/ به از انسان، ولی بی‌خانه بودن!/ ز صاحب‌خانه‌ها منت کشیدن/ بُوَد چون روی عزرائیل دیدن/ اجاره گر که روزی ده شود دیر/ خورد بر قلب آن‌ها واقعا تیر/ بگیرند از منِ مسکین بهانه/ که ره‌رفتی، شکستی خشت ‌خانه/ و یا شستی چرا صورت که تا آب/ شود چون منجلابی زشت و ناباب!/ وزآن بدتر، گران باشد اجاره/ که باید هرچه گیرم از اداره/ دهم تا در عوض قبضی دهندم/ از آن بگذشته، منت هم نهندم!/ ز لطفت، یک‌وجب ما را زمین ده/ که از شش‌دانگ فردوس برین به!/ مرا آسوده کن از جور مالک/ هم از اندوه و رنج و غیرذلک!

 

گر که یک مشتری اینک به برم بازآید/ «عمر بگذشته به پیرانه‌سرم بازآید»/ هرچه کالاست، نثار قدم او بکنم/ من ز اخلاص، اگر یک‌نفرم بازآید/ بس پراندیم مگس، هرچه مگس بود پرید/ کاش از آدمی اینک خبرم بازآید/ چشم، همواره مرا بر در دکّان باشد/ تا کسِ پول‌به‌دستی ز درم بازآید/ مشتری هیچ نگیرد ز من اینک خبری/ چه خوش است آن‌که از او یک خبرم بازآید/ بود در دکه من هر نفری سیم و زری/ چه شود باز اگر سیم و زرم بازآید/ هر خریدار ز من روی نهان کرده چرا؟/ جان ز نو باز بیابم اگرم بازآید/ یک پر کاه، به من گر نظر افتد، ز کسی/ همچو مرغم که کنون بال و پرم بازآید!

 

قصاب سر کوچه ما بس‌که کند ظلم/ ما را همه از مرحمتش آه و فغان است/ زو گوشت مخواهید که اخمش به جبین است/ زو دنبه نخواهید که فحشش به دهان است/ هر پول که از ما بستاند همه سود است/ هر چیز که ما را بدهد جمله زیان است/ ده سیر ز کالاش کسی را نکند سیر/ از وزن کمش، ور بکند سیر ز جان است/ قدری بنهد پوست به ‌این اسم که سینه‌است/ یک‌ذره دهد روده به ‌این نام که ران است/ ساطور به دستش چو تبر در کف دژخیم/ چاقو به ‌کَفَش چون قمه در دست یلان است/ آزار به نزدش چو فریضه‌است ولیکن/ انصاف به پیشش چو کثافاتِ دکان است/ همواره طلبکار ز عَمرو است و ز زید است/ گوشش نه بدهکار به بهمان و فلان است/ مردم همگی در نظرش چون بز و گاوند/ زآن‌رو به حقارت همگی را نگران است/ با این‌همه جنسش که پر از خون کثیف است/ چون خون پدر، تا که بخواهید گران است/ گر شمر و یزید است، همین است که بینید/ «آن‌ را که عیان است، چه حاجت به بیان است!».

 

عمادالدین قرشی

 

etemadnewspaper​.‎​ir
  • 16
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

حکایت های اسرار التوحید اسرار التوحید یکی از آثار برجسته ادبیات فارسی است که سرشار از پند و موعضه و داستان های زیبا است. این کتاب به نیمه ی دوم قرن ششم هجری  مربوط می باشد و از لحاظ نثر فارسی و عرفانی بسیار حائز اهمیت است. در این مطلب از سرپوش تعدادی از حکایت های اسرار التوحید آورده شده است.

...[ادامه]
ویژه سرپوش