تیم ملی شمشیربازی سابر ایران برای حضور در المپیک توکیو تلاش میکند و رویدادهای مختلفی را پشت سر میگذارد. سابریستهای ایران در آخرین رویداد، برای شرکت در مسابقات قهرمانی آسیا راهی ژاپن شدند و با نایب قهرمانی در آسیا امتیازهای خوبی کسب کردند.
تیم اسلحه سار ایران در این رقابتها بخشی از امتیازات لازم را برای کسب مجوز حضور در المپیک توکیو بهدست آورد و حدود یک ماه بعد باید در پیکارهای قهرمانی جهان ۲۰۱۹ در مجارستان پوئنهای دیگری را در این راه بیاندوزد. براساس شرایط و نحوه جدید امتیار دهی به تیمها، ۸ کشور برتر جهان و جمعکنندگان بیشترین امتیازها راهی «توکیو ۲۰۲۰» خواهند شد و ایران هم اینک در مسیر قرار گرفتن در بین این هشت تیم جای دارد و این به سبب سابقه و قدرت سابریستهای کشورمان است که در دهه رو به پایان دائماً قدرت بیشتری گرفته و مدالهای ارزشمند و متعدد آسیایی و جهانی را صید کردهاند.
برای اینکه از تدارکات و راه سپری شده توسط تیم ملی سابر ایران طی سالهای اخیر مطلع شویم، پای صحبت محمد رهبری مینشینیم که ۲۷ ساله و متولد و بزرگ شده شهر رشت است و در سالهای اخیر شانه به شانه مجتبی عابدینی ساییده و همچون علی پاکدامن تعداد سابریستهای کلاسی جهان ایران را افزایش داده است
محمد آقا، چه خبر از سابریستها. میدانیم که در تورنمنت اخیر مادرید نیز خوش درخشیدید.
وضع خوبی داریم. راهی طولانی در این زمینه باقی مانده اما ما مسیر مناسبی را طی میکنیم و بهسوی هدف میرویم. ما فقط میتوانیم جزو ۸ تیمی باشیم که سهمیه شرکت در المپیک را میگیریم.
تمریناتتان بر کدام اساس و شکل تنظیم و پیاده شده است؟
ما دو جور تمرین داریم که یک نوع آن تخصصی ودیگری مشتمل بر بدنسازی است. قسمت بدنسازی احتیاجی به توضیح خاصی ندارد و قابل فهم و مبرهن است و معمولاً حدود ۲۰ روز مانده به شروع تورنمنت بعدی توسط ما آغاز میشود و پس از اتمام این قسمت از تمرینات و آمادهشدن بدنها به سراغ تمرینات فنی و تخصصی میرویم که طبعاً براساس سلایق سرمربیمان (پیمان فخری) طراحی و اجرا میشود. تمرینات هر روز در دو نوبت صبح و عصر برگزار میشود که ساعات ۱۰ صبح تا یک ظهر و سپس ۱۶ تا ۱۹ را در بر میگیرد.
با این اوصاف شرایط و امکان داشتن شغل و کار اداری را ندارید.
همینطور است ولی من خوشبختانه در استخدام اداره تربیت بدنی شهرستان رودبار در استان زادگاهم (گیلان) هستم و بهعنوان کارشناس تربیتبدنی در آنجا انجام وظیفه میکنم.
کاملاً مشخص است که وابستگی و ارادت آشکاری به پیمان فخری دارید و نه فقط شما بلکه سایر سابریستهای ایران نیز این احساس را دارند.
این ارادت بیهوده نیست و فخری واقعاً یک تنه و با یک کار پیگیر و ۱۰ ساله ما را به این سطح چشمگیر رسانده و اگر او نبود، هرگز فتوحات اخیر ما بهدست نمیامد. چنان که پیش از او نیز چنین توفیقهایی نصیب ما نشده بود.
در میان مربیان قبلی رشته سابر تا جایی که بهیاد میآورم، مربیان خارجی هم کم نبودند.
بله، ولی هر کدام بهدلایلی به نتیجه نرسیدند و رفتند. گاهی شرایط فراهم نبود و زمانی هم آن مربی با وضعیت و امکانات ما بهخوبی هماهنگ نشد. هرچه بود، آنها مربیان کوچکی نبودند اما پس از جواب ندادن تلاشهایشان فدراسیون مجبور بهقطع همکاری با آنها شد.
ظاهراً فخری پیشنهادها خارجی خوبی هم داشته است.
بله، ولی او بهسبب عشقی که به کشورش و سابریستها دارد. هیچیک را نپذیرفت و در شرایطی ما را همچنان اداره میکند که مطمئنم هر فرد دیگری بود با در نظرگرفتن منافع شخصی زیادی که برایش امکان پذیر میشد، با ما خداحافظی میکرد و میرفت. البته ما اعضای تیم ملی نیز کار او را پاس داشته و هر کاری از دستمان بر میآمد برای بهروزی او و نتیجهگرفتن تیم انجام دادهایم.
مدال آوریهای تیم سابر ظاهراً باعث حیرت سران ورزش و ناظران داخلی هم شده است.
تا همین ۱۰ سال پیش هیچکس فکر نمیکرد که ما بتوانیم به بزرگان رشتهمان قدری نزدیک شویم اما کار مستمر و کسب مهارتهای تازه و روحیههای کسب شده بابت پیروزیهای متعددمان، اینک ما را به جایگاهی رسانده که کمتر کارشناس جهانی ما را از جمع پنج شش تیم برتر دنیا خارج میداند.
سقف این پیشرفت کجا است؟
ببینید براساس رویدادهای چند سال اخیر و به شهادت نتایج حاصله ما اینک اگر از فرانسه، ایتالیا و آلمان که هر یک برای خود غولی در این ورزش هستند پیش نیفتاده باشیم، عقب هم نیستیم و فقط امثال مجارستان، کره جنوبی و روسیه هستند که قدری ازما شرایط بهتری دارند. با این اوصاف راهیابی ما به المپیک بعدی نه رویای حرف بلکه هدفی دست یافتنی است.
هدف شخصیات چیست؟
شاید باورش برایتان سخت باشد اما به طور جدی به کسب طلای سایر انفرادی در المپیک ۲۰۲۰ فکر میکنم و به خودم نیز نهیب زدهام که چرا این کار تاریخی امکانپذیر نباشد. وقتی توان و تکنیک و روحیه لازم را داشته باشید، چیز دیگری نباید شما را متوقف کند.
مجتبی عابدینی در المپیک قبلی (۲۰۱۶) تا مرز رسیدن به فینال و به تبع آن قهرمانی پیش رفت ولی سرانجام چهارم شد.
متأسفانه من به دلایلی نتوانستم با تیم اعزامی به آن المپیک راه یابم اما آن واقعه کاملاً در ذهنم هست و واقعاً حق عابدینی بود که به فینال برود و قهرمان هم شود. راه نیافتن به آن المپیک از افسوسهای همیشگی من است.
بزرگترین افسوسات چیست؟
سال پیش در مسابقات شمشیربازی قهرمانی جهان در چین با اینکه امید زیادی برای صعود به نیمه نهایی و حتی فراتر از آن و کسب مدال داشتیم، در «۸ تای آخر» به گرجستان باختیم و حذف شدیم و تلخی آن شکست غیرمنتظره مدتها در کاممان بود و هرگز آن را باور نداشتیم. ما زحمات زیادی برای آن مسابقات کشیده بودیم که متأسفانه با آن باخت بر باد رفت.
در میان این همه پیروزی که طی سالهای اخیر داشتهای، کدامیک برایت شیرینتر و خاطره انگیزتر بوده است؟
مدتی کوتاه بعد از المپیک ریودوژانیرو در تورنمنت جام جهانی سنگال به میدان آمدیم و چون انگیزه زیادی برای کسب نتایجی بهتر و پیشروی بیشتر نسبت به المپیک داشتیم، درخشش فراوانی از جانی ما مشاهده شد و تیمهایی در سطح ایتالیا، کره جنوبی و آمریکا را بردیم و درنهایت به طلای سایر تیمی رسیدیم.
این نخستین طلای ما در کل سالهای شرکتمان در این رشته بود و در پی آن بود که مدالهای رنگارنگ دیگری نیز برای ما بهدست آمد. این مسابقه بهعنوان محلی که جای پای ما را در میان سابریستهای دنیا محکم کرد، اهمیت فراوانی برای ما داشت و خاطرات آن نیز طبعاً ماندگارتر است.
آیا سران ورزش نظر لطف لازم را به شما داشتهاند؟
من فقط این را میدانم که مدیران ورزش نتوانستهاند توقعاتی را که رشتههای غیرفوتبالی داشتهاند و بحق هم بودهاند، برآورده کنند. آنها وعده داده بودند که پاداش قهرمانان را با سکه طلا میدهند ولی وقتی به مرحله اجرا رسیدیم، پاداش ریالی و با مبلغی کمتر از سکهها به ما و سایرین اهدا شد.
این نشان میدهد که اهمیت لازم را برای سایر رشتهها قایل نیستند و ما به واقع فقط برای دلمان و براساس تعهدی که به این رشته و کشور و ملتمان داریم، به تلاش خود ادامه میدهیم. من نمیگویم که به فوتبال توجه نکنند. هرچه حق این رشته هست را بدهند اما انتظار ما این است که حق سایر رشتهها را نادیده نگیرند. من فقط از مردم میخواهم که مثل همیشه برای ما دعا کنند و پشتیبان ما باشند زیرا با این دلگرمی باز هم میتوانیم به روند پیروزیهای خود استمرار بخشیم. انشاءا... خبرهای خوبی در آوردگاه توکیو از ما خواهید شنید.
قطعاً نقاط ضعفی هم در کارتان وجود دارد.
مگر میشود تیمی بینقص باشد. ما نیز نقایص فنی در کارمان داریم و درحال کار روی آنها هستیم. مهم این است که به سطحی رسیدهایم که هرگونه نتیجهای در مصافهای ما با بزرگان جهان امکانپذیر است و درنتیجه میتوان به پیروزیهای بعدی امید بست. کاری که روی تیم ما صورت پذیرفته اصلاً کوچک و عادی نبوده است و باعث شده نقاط مثبت تیم ما بر ضعفهایمان به شدت میچربد و بر آن سایهای بلند میاندازد.
و حرف آخری هم اگرداری بگو.
فقط آرزوی موفقیتهای هرچه بیشتر برای تمام ورزشها و بخصوص شمشیربازی و البته سلامتی برای تمامی مردم ایران دارم.
وصال روحانی
- 17
- 6