دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۷:۱۶ - ۲۲ مرداد ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۰۵۲۱۷۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

بازیگران هالیوودی و سختی هایی که به خاطر گریم و لباس نقش خود متحمل شدند

بازیگرها گاهی در فیلم ها گریم و پوششی دارند که آن ها را غیر قابل تشخیص می کند. این موضوع شاید به نظر ما چیزی جز یک جور تردستی نباشد، اما برای بازیگرها بسیار دشوارتر از چیزی است که به نظر می رسد. خیلی اوقات آن ها مجبور شده اند خود را راضی به رفتن زیر آن گریم یا پوشیدن آن لباس کنند و به خاطرش متحمل رنج و مشکلات زیادی شده و گاهی حتی تا یک قدمی کناره گیری از پروژه پیش رفته اند.

در ادامه از مشکلاتی خواهیم گفت که بازیگران هالیوودی به خاطر گریم و لباس نقش خود متحمل شدند.

کیت هرینگتون

کیت هرینگتون می گوید لباس «جان اسنو» کمک زیادی به او در فرو رفتن در این نقش کرد. این لباس اما بسیار سنگین بود و بوی ناخوشایندی می داد. و به نظر هرینگتون، انگار هر سال هم به وزنش اضافه می کردند. او به شوخی گفته احتمالاً طراح این لباس از بازیگرها تنفر دارد.

جیم کری

گریم جیم کری در نقش «گرینچ» بیشتر از ۸ ساعت زمان می برد و به همین خاطر برایش یک شکنجه ی تمام عیار بود. او ۱۰۰ بار زیر این گریم رفت. کری حتی می خواست به خاطر این موضوع از پروژه کنار بکشد تا اینکه تهیه کننده ی فیلم یک کارشناس پیدا کرد که به مأموران سی‌آی‌اِی یاد می داد چطور زیر شکنجه دوام آورند. به گفته ی کری، این کارشناس توصیه های “مفید” زیادی برای او داشت اما به نظر او، به درد بچه ها می خوردند. در نهایت، کری با گوش دادن به آهنگ های گروه موسیقی «بی جیز» توانسته بود از پسش بربیاید.

رابرت داونی جونیور

در زمان فیلمبرداری اولین فیلم «مرد آهنی» (Iron Man) ابتدا هیچ مشکلی وجود نداشت. اما وقتی ضبط سکانس هایی را شروع کردند که داونی جونیور در آن ها باید با لباسی حاضر می شد که سر تا پایش را می پوشاند، وضع تغییر کرد. کارگردان می خواست او به طرف جلو حرکت کند. اما وقتی کلاهخود را بر سرش گذاشتند متوجه شدند به خاطر چراغ های اِل‌ای‌دی کلاهخود، او جایی را نمی بیند. خوشبختانه در فیلم های بعدی آن ها از جلوه های ویژه کامپیوتری کمک گرفتند که همه چیز را بسیار راحت تر کرد.

پل بتانی

پل بتانی پوشیدن لباس شخصیت «ویژن» را یک تجربه ی آزاردهنده توصیف کرده است. این لباس بسیار تنگ بود. با آن خوب نمی شنید و مجبور بود ۱۰ ساعت آن را به تن کند. پوشیدن آن هم هر دفعه ۳ ساعت و نیم زمان می برد. اما در آوردنش تنها ۳۰ ثانیه طول می کشید. درحقیقت بتانی لباس را پاره می کرد و این کار را هم با لذت فراوانی انجام می داد.

تام فلتون

تام فلتون از بازی در نقش «دراکو مالفوی» در فیلم های «هری پاتر» (Harry Potter) خوشحال بود. اما با وجود لذتی که از این نقش می برد، مجبور بود به خاطر آن از خودگذشتگی کند. موهای طبیعی فلتون قهوه ای مایل به قرمز است. به همین دلیل، او مجبور بود هر ۱۰ روز یک بار موهایش را بلوند پلاتینه کند.

جنیفر لارنس

به گفته ی جنیفر لارنس، فرآیند تبدیل شدن به شخصیت «میستیک» بسیار خستگی آور بود، به طوری که گاهی ممکن بود ۸ ساعت زمان ببرد. طولی نکشید که آن ها مجبور شدند راه دیگری برای آبی کردن بدن او پیدا کنند چون پوست لارنس واکنش بدی به رنگی که از آن استفاده می کردند داد. آن ها حتی مجبور شدند سر صحنه ی فیلمبرداری یک پزشک خبر کنند. بعد از این اتفاق، لارنس دیگر فقط یک لباس مخصوص به تن می کرد که از گردن به پایین بود.

جنیفر آنیستون

جنیفر آنیستون فاش کرده که در واقع از مدل موهای «ریچل» در سریال «دوستان» (Friends) بیزار بود، با اینکه این مدل مو به مشخصه ی این شخصیت تبدیل شده بود. آنیستون در اینباره گفته: «به نظرم زشت ترین مدل مویی است که تا به حال دیده ام.» علاوه بر این، او اذعان کرده که خودش نمی توانست موهایش را به این شکل درآورد به همین دلیل آرایشگرش همیشه و همه جا باید همراهش می بود.

مایلی سایرس

مایلی سایرس به معنای واقعی کلمه جلوی دوربین بزرگ شد. او وقتی بازی در سریال «هانا مونتانا» (Hannah Montana) را شروع کرد یک دختر ۱۱ ساله بود که با یک کلاه گیس و حجم زیادی گریم، نقش یک دختر ۱۶ ساله را ایفا می کرد. این موضوع بعدها او را درگیر اختلال خود زشت پنداری و اضطراب کرد و تا مدت ها نمی دانست که واقعاً کیست.

آنتونی دنیلز

آنتونی دنیلز در ۹ فیلم «جنگ ستارگان» (Star Wars) نقش C-3Po، آن ربات طلایی رنگ را بازی کرد. لباس او از ۱۹ قطعه تشکیل می شد و پوشیدن همه ی آن ها بیشتر از ۲ ساعت زمان می برد. از آن ناخوشایندتر اینکه دنیلز مجبور بود تمام روز فیلمبرداری در آن لباس بماند و با آن نه می توانست بنشیند نه استراحت کند.

بندیکت کامبربچ

به گفته ی بندیکت کامبربچ، کمر لباس «شرلوک» بسیار تنگ بود. درست است که لباس هایش خوش دوخت و زیبا بودند، اما نفس کشیدن و غذا خوردن در آن ها برای کامبربچ سخت بود. او همچنین اذعان کرده که لباس های خودش شباهت زیادی به لباس های این کاراگاه مشهور دارد و به همین دلیل نمی تواند با آن ها در انظار عمومی ظاهر شود.

  • 18
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش