پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۶:۵۸ - ۰۹ بهمن ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۱۱۰۸۸۱
چهره ها در سینما و تلویزیون

رضا کیانیان: از زمان دولت معجزه هزاره سوم، به جشنواره نرفتم / برخی نمی‌توانند مخالف خود را تحمل کنند / من در دوره‌ای درس طلبگی خواندم؛ در دوره‌ای چپ مارکسیست بودم و در دوره‌ای دیگر، مارکسیست را کنار گذاشتم

رضا کیانیان,جشنواره فیلم فجر
من در طول ساخت «آژانس شیشه‌ای» در کنار حاتمی‌کیا بودم و هر روز نکاتی را یادآوری می‌کردم چون دستیارش بودم. او خیلی بازتر از حالا بود و به پیشنهادها گوش می‌کرد و البته متاسفانه همان هم باعث شد تا ما از هم جدا بشویم! به خاطر اینکه حاسدان و ناقدان به ابراهیم حاتمی‌کیا گفتند که فیلم «آژانس شیشه‌ای» فیلم تو نیست و فیلم رضا کیانیان است! متاسفانه!

رضا کیانیان گفت: من جشنواره فیلم فجر را تحریم نمی کنم و معتقدم باید بگذارم کسانی که به جشنواره اعتقاد دارند آن را برگزار کنند. برخی نمی‌توانند مخالف خود را تحمل کنند ولی من می‌توانم مخالف خود را تحمل کنم. حتی اگر در قدرت باشم هم می‌توانم مخالف خود را تحمل کنم.

رضا کیانیان که حالا در سال‌های آغازین هفتاد سالگی قرار دارد، در گفت‌وگویی با نشریه چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر از فراز و فرودهای فکری‌اش طی این سال‌ها گفت و تاکید کرد که انسان همواره در حال تغییر است.

او در مورد تجربه همکاری‌اش با ابراهیم حاتمی کیا در فیلم «آژانس شیشه ای» نیز یک شاه جمله گفت: «به حاتمی‌کیا گفتم تو به لحاظ عاطفی می‌توانی طرفدار حاج کاظم باشی ولی بگذار من به لحاظ عقلانی طرفدار سلحشور باشم».

رضا کیانیان فعالیت در سینما را از سال ۱۳۶۸ با حضور در فیلم «تمام وسوسه‌های زمین» ساخته حمید سمندریان آغاز کرد. «کیمیا» ساخته احمدرضا درویش نخستین کار قابل توجه او بود و«آژانس شیشه‌ای» نقطه اوجش در سینما.

او در شانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «آژانس شیشه‌ای»، جایزه بهترین بازیگر نقش دوم را گرفت و در سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «کیمیا» کاندیدای دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد نقش دوم شد. فیلم‌های «سگ‌کشی»، «سینما سینماست»، «گاهی به آسمان نگاه کن»، «ماهی‌ها عاشق می‌شوند»، «یک حبه قند»، «فرش باد»، «یک تکه نان»، «روبان قرمز» و «کفش‌هایم کو؟» از کارهای شاخص او به‌شمار می‌رود و کیانیان در این آثار بازی‌های متفاوت و فوق‌العاده‌ای را به نمایش گذاشت.

کیانیان برای بازی ماندگارش در فیلم «خانه‌ای روی آب» نیز سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را از بیستمین دوره جشنواره فیلم فجر به دست آورد. برجسته‌ترین کار کیانیان در تلویزیون بازی وی در سریال «مختارنامه» در نقش عبدالله بن زبیر، خلیفه بزرگ زبیری در مکه است که علاوه بر آن که متفاوت‌ترین نقش هنری وی محسوب می‌شود، اولین کار تاریخی کیانیان در نقش یک شخصیت خاکستری است. او یکی از بازیگران ثابت مجموعه تلویزیونی «وکلای جوان» نیز بوده‌است. نمایش‌های «آنتیگونه»، «خرده بورژوا»، «چهره‌های سیمون ماشا»، «ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی» و «یادگار سال‌های شن» از جمله کارهایی است که کیانیان از سال ۱۳۴۵ به بعد در عرصه تئاتر در آن‌ها بازی کرده‌ است.

آقای کیانیان اولین فیلمی از شما که با استقبال خیلی خوبی در ادوار جشنواره فیلم فجر مواجه شد، چه فیلمی بود؟

فیلم «آژانس شیشه‌ای»

در آن زمان واکنش‌ها نسبت به فیلم چگونه بود؟

فیلم «آژانس شیشه‌ای» زمان دولت هاشمی رفسنجانی ساخته شد و زمان آقای خاتمی نمایش داده شد. فیلمی که هم مورد ستایش روزنامه کیهان به عنوان منتهی‌الیه جناح راست قرار گرفت و هم مورد تایید روزنامه‌های اصلاح طلبی مثل جامعه و …همه از این فیلم تعریف می‌کردند و در مورد کمتر فیلمی این اتفاقی می‌افتد. خود ما هم انتظار نداشتیم و حتی کارگردان فیلم انتظار نداشت اینقدر فیلمش مورد استقبال طیف‌های مختلف قرار بگیرد.

خیلی هم شخصیت متفاوت و تاریخ‌سازی را بازی کردید…

ممنون. برای اینکه در این فیلم حاتمی کیا اجازه داد که نظراتم را درباره این نقش بگویم. من در واقع هم بازیگردان فیلم بودم و هم مشاور فیلمنامه. فیلمنامه‌ای که از یک نامه شروع شد. همان نامه که حاج‌کاظم به همسرش فاطمه نوشت و کم کم رشد کرد و شد فیلمنامه «آژانس شیشه‌ای». من حدود ۳۵ روز با بازیگران تمرین کردم. در آن مدت، در حین دوره تمرینات، آخرین تصحیحات فیلمنامه بر روی آن انجام شد. اگر فیلمنامه‌ای را که چاپ شد، با فیلمی که ساخته شد، مقایسه کنید، متوجه تفاوت‌ها وظرائف می‌شوید. من در طول ساخت «آژانس شیشه‌ای» در کنار حاتمی‌کیا بودم و هر روز نکاتی را یادآوری می‌کردم چون دستیارش بودم. او خیلی بازتر از حالا بود و به پیشنهادها گوش می‌کرد و البته متاسفانه همان هم باعث شد تا ما از هم جدا بشویم! به خاطر اینکه حاسدان و ناقدان به ابراهیم حاتمی‌کیا گفتند که فیلم «آژانس شیشه‌ای» فیلم تو نیست و فیلم رضا کیانیان است! متاسفانه! من البته در همه مصاحبه‌ها می‌گفتم که این فیلم، فیلم آقای حاتمی کیاست و من دستیار او بودم ولی آن کسانی که دوست نداشتند این همکاری ادامه پیدا کند، باعث شدند که این همکاری ادامه پیدا نکند ولی حاصل خوبی داشت. در این فیلم هم حرف این طرف خوب زده می‌شد و هم حرف آن طرف زده می‌شد. من به حاتمی‌کیا گفتم تو به لحاظ عاطفی می‌توانی طرفدار حاج کاظم باشی ولی بگذار من به لحاظ عقلانی طرفدار سلحشور باشم.

گویا در یک مصاحبه شخصیت سلحشور با یک حیوان مقایسه کرده بودید؟

بله با پلنگ مقایسه کرده بودم…

به نظر می‌رسد با گذشت سال‌ها، شخصیت سلحشور هم محبوب‌تر شده است…

_بله، همان موقع نمایش و اکران فیلم، تهیه‌کننده می‌گفت از میدان انقلاب به پایین، طرفدار حاج کاظم هستند و از میدان انقلاب به بالا طرفدار سلحشور. الان این طرز فکر سلحشور رشد کرده و طرفدار بیشتری دارد. چون سلحشور به حاج کاظم می‌گوید تو اصلا برای بچه‌ات برنامه‌ریزی داری؟ می‌دانی فردایش چه می‌شود؟

و آن سال، سال دیده شدن شما در کنار فیلم در جشنواره شانزدهم فیلم فجر بود. و البته شما بارها در جشنواره حاضر بوده‌اید و موفقیت‌های دیگری هم به نام خود از فجر داشته‌اید… نظرتان درباره برگزاری جشنواره فیلم فجر چیست؟

از زمان دولت معجزه هزاره سوم من به جشنواره نرفتم. باید بگویم در دهه‌های قبل جشنواره‌های فیلم فجر، کیفیت بهتری داشت و فیلم‌های بهتری تولید می‌شد. از زمان احمدی‌نژاد جشنواره از رونق افتاد. من جشنواره را تحریم نمی‌کنم. مثل دوران ۸۸ که تلویزیون را تحریم نکردم. چون تلویزیون برای ماست و آن را تحریم نمی‌کنم. من به تلویزیون می‌گفتم اگر برنامه زنده داشته باشی می‌آیم. من جشنواره فیلم فجر را تحریم نمی‌کنم و معتقدم باید بگذارم کسانی که به جشنواره اعتقاد دارند، آن را برگزار کنند. برخی نمی‌توانند مخالف خود را تحمل کنند ولی من می‌توانم مخالف خود را تحمل کنم. حتی اگر در قدرت باشم هم می‌توانم مخالف خود را تحمل کنم . من سال‌هاست جشنواره نمی‌روم و این به علت مخالفت با مدیران و دولت فعلی نیست. آنهایی که ادعای آزادی دارند و تمرین آزادی می‌کنند باید بگذارند مخالف آنها هم حرف خود را بزند. اگر بگذارند مخالف حرف خود را بزند، گفت‌وگو اتفاق می‌افتد. همان چالشی که سال‌هاست در کشور ما فراموش شده… برای گفت‌وگو در کشور هیچ وقت دیر نیست. بگذارید جشنواره کار خودش را بکند و بعد آن را نقد کنید. به هر حال، من به این دلایل به جشنواره نمی‌روم.

شما اولین بار با فیلم «کیمیا»، نامزد دریافت سیمرغ در جشنواره شدید. الان فیلم «کیمیا» برای شما چه جایگاهی دارد؟

برای من همه فیلم‌هایم اتفاق مهمی است. علتش هم این است که در هر فیلم کاری کردم که از روی تجربه بود. یعنی می‌توانست کل زندگی من را بر باد بدهد. کل زندگی هنری‌ام را. یعنی کاری می‌کردم که پل‌های پشت سرم خراب شود. در نتیجه همه‌اش ریسک بود. در نوشته‌های قبلی‌ام نوشته‌ بودم که چرا «کیمیا» برای من فیلم مهمی است.

با بهمن فرمان آرا هم چند فیلم کار کردید و به نوعی به عنوان بازیگر فیلم‌های فرمان آرا شناخته می‌شوید…

من چند تا فیلم با حاتمی‌کیا کار کردم می‌گفتند تو بازیگر فیلم‌های حاتمی‌کیا هستی. وچند تا فیلم هم با کمال تبریزی کار کردم می‌گفتند تو بازیگر کمال تبریزی هستی و بعد با آقای فرمان آرا… انگ زدن کار را آسان می‌کند. من انگ نمی‌زنم ، تحلیل می کنم. آنهایی که پرچم‌شان جلوتر از خودشان حرکت می‌کند، خیلی زیاد قابل اعتماد نیستند. نوع حرف زدن، نوع آرایش سرو صورت و…. این‌ها پرچم می‌شود. قبل از خودشان پرچم‌شان را می‌بینیم. قبل از آن که خودشان بیایند پرچم‌شان می‌آید. آنها پشت پرچم و عقایدشان پنهان شده‌اند، در صورتی که من مهم‌تر از عقایدم هستم. چون عقایدم ممکن است زمانی تغییر بکند. من که عوض نمی‌شوم. من یک دوره‌ای درس طلبگی خواندم. یا در دوره‌ای چپ مارکسیست بودم. یا در دوره‌ای دیگر، مارکسیست را کنار گذاشتم و به اشکال دیگری از تفکر رو آوردم . حرف آدم تغییر می‌کند چون آدم تغییر می‌کند. در جامعه ما همان‌هایی که پرچم‌شان جلوتر از خودشان حرکت می‌کند. آنها دوست دارند بقیه را مثل خودشان بسته‌بندی کنند. چون خودشان را در نوعی تفکر خاص بسته بندی کردند، چون از طریق بسته‌بندی بقیه را می‌شناسند.

جذاب‌ترین خاطره شما از جشنواره چیست؟

سر فیلم «آژانس شیشه‌ای» و اکران آن در جشنواره یک آقایی آمد با آستین‌های بالا زده و تازه وضو گرفته… از بچه‌های حراست جشنواره بود. تا من را دید گفت: «آقا کیانیان! آقا کیانیان! وایسا کارت دارم.» یک نفر را صدا زد، بعد هم گفت: «این هم آقا کیانیان …از بچه‌های خودمان هستند» .

فهمید که از خودشان هستید؟

من کلا از خودمان هستم و آدم‌ها را خط کشی نمی‌کنم. آدم‌ها را همان جوری که هستند قبول دارم.

گفتید که از زمان احمدی‌نژاد به جشنواره نرفتید؟

بله…

زمان روحانی هم نرفتید؟

من زمان روحانی هم به جشنواره نرفتم. جشنواره قبلا محل رفتن منتقدان مطرح بود والان سال‌هاست که منتقدان مطرح در جشنواره حضور ندارند.

  • 16
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
عین القضات همدانی زندگینامه عین القضات همدانی عارف و شاعر قرن ششم هجری

تاریخ تولد: سال ۴۹۲ هجری قمری

محل تولد: همدان، ایران

حرفه: حکیم، نویسنده، شاعر، مفسر قرآن، محدث و فقیه

مدت عمر: ۳۳ سال

درگذشت: در ششم جمادی‌الثانی سال ۵۲۵ هجری قمری

ادامه
اسماعیل محرابی بیوگرافی اسماعیل محرابی؛ بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۵ فروردین ۱۳۲۳

محل تولد: تنکابن، مازندران

حرفه: بازیگر سینما و تلویزیون

شروع فعالیت: ۱۳۴۵ تاکنون

تحصیلات: لیسانس تئاتر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش