سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۲۷ - ۲۱ بهمن ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۱۰۲۰۶۶
چهره ها در سینما و تلویزیون

سینمایی های عاشق ادبیات!

انگار از بودن و درخشیدن در دنیای فیلم و سینما خسته می شوند و دوست دارند در عرصه های دیگر هم قدرت نمایی کنند. داستان سرک کشیدن بازیگران و فیلمسازان به دنیای کتاب و نویسندگی از آن ماجراهایی است که قدمتی چندان طولانی ندارد و البته در سال های اخیر پررنگ تر از گذشته شده است. برخی از این جمایعت نه چندان پرشمار فقط یکی دو بار طبع و بخت خود را در نوشتن کتاب و سرودن شعر می آزمایند و بعد برای همیشه عطایش را به لقایش می بخشند.

 

عده ای دیگر اما با پشتکار بیشتر در سال ها در این وادی مانده و چند وقت یکبار یک کتاب روانه بازار کرده اند. حالا که در روزهای برگزاری جشنواره به سر می بریم و طبعا توجه همه روی سینما متمرکز است، بد نیست نگاهی بیندازیم به تجربه های اهالی سینما در عرصه ادبیات. بهانه هم اگر بخواهید، رونمایی از کتاب تازه داریوش مهرجویی و ورود ترجمه ای از ترانه علیدوستی به بازار ادبیات داستانی.

 

داریوش مهرجویی؛ دور از سینما، خاطره بازی با ادبیات

 

ار کسی که ۵۰ سال پیش رساله ای درباره «بوف کور» صادق هدایت به زبان انگلیسی نوشته و چند فیلم بسیار خوب و ماندگار ساخته، انتظار می رود در فاضی ادبیات هم به اندازه سینما بدرخشد. داریوش مهرجویی که چند سالی است دیگر درخشش گذشته را روی صندلی کارگردانی ندارد، سال ها پیش کتابی از هربرت مارکوزه، فیلسوف و جامعه شناس نامدار آلمانی و چهره سرشناس مکتب فرانکفورت ترجمه کرد و بعد سراغ «جهان هولوگرافیک» مایکل تالبوت رفت تا نشان دهد همچنان به علایق دیرین خود وفادار است.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,سینمایی های عاشق ادبیات

 

در کارنامه خالق «لیلا» و «هامون» ترجمه کتاب هایی از سم شپرد و اوژن یونسکو هم به چشم می خورد اما او مدتی است کار ترجمه را کنار گذاشته و وارد وادی تالیف آن هم در حوزه ادبیات داستان یشده است. «به خاطر یک فیلم بلند لعنتی» و «در خرابات مغان» نخستین تجربه های او در این عرصه بود که امسال با «دو خاطره؛ سفرنامه پاریس، عوج کلاب» ادامه یافت.

 

مهرجویی که سال هاست در کرج زندگی می کند، برای رونمایی از کتاب تازه خود به تهران آمد و کمی بیش از دو ساعت دیرتر به محل قرار رسید. هرچند حاضران به احترامش منتظر ماندند و لب به اعتراض نگشودند. او در این برنامه قول داد که تا پیش از پایان سال یک کتاب دیگر روانه بازار کند. کارگردانی که بعد از «اشباح» در ۱۳۹۲ دیگر فیلم نساخته و وقت های خالی اش را با حمله به محسن چاوشی و تولید خبرهای ریز و درشت درباره «سنتوری ۲: مرد پاییزی» یا «مونا» پر می کند، همین که کتاب می نویسد هم غنیمت است.

 

از مهرجویی در آینده نزدیک کتاب «سفر به سرزمین فرشتگان» با موضوع مهاجرت نخبگان به بازار می آید تا آرام آرام بخش ادبی کارنامه او به اندازه بخش سینمایی اش پررنگ شود.

 

 

رامین ناصرنصیر

 

وقتی خبر آمد بازیگر سریال ها و برنامه های طنز تلویزیون و رفیق گرمابه و گلستان مهران مدیری دست به قلم شده و یک کتاب شعر از عربی به فارسی ترجمه کرده، خیلی ها غافلگیر شدند. حجم غافلگیری به اندازه ای بود که گفته می شد خود آقای مترجم هم ابتدا خبر را باور نکرده است! در هر حال، برای رامین ناصرنصیر که می گویند به چهار زبان زنده دنیا تسلط دارد، ترجمه حرفه ای بود که او آن را از همان آغاز در کنار حرفه بازیگری پی گرفت و دو نمایشنامه از «فرناندو آرابال» و «ژان ژنه» را به علاقه مندان ادبیات نمایشی تقدیم کرد.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,سینمایی های عاشق ادبیات

 

ترجمه ضرب المثل های مکزیکی و کوبایی برای کسی که به زبان های انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی آشناست هم کاری چندان سخت نبود اما مشکل آنجا ظهور کرد که ناصرنصیر از ترجمه اشعار محمد ماغوط، شاعر شهیر سوری با همکاری غسان حمدان خبر داد. پس از انتظار «اشک های آبی، اشک های زرد»، نویسنده و مترجم عراقی مدعی شد ناصرنصیر زبان عربی نمی داند و طبعا نقشی هم در ترجمه اشعار ماغوط نداشته است.

 

او در فضای مجازی اعتراض خود را به قرار گرفتن نام بازیگر ایرانی روی جلد کتاب چنین نشان داد. س«سال ۸۷ با واسطه با آقای ناصرنصیر آشنا شدم و وقتی فهمید چند مجموعه شعر از سهراب سپهری، احمد شاملو و... به عربی ترجمه کرده ام، از من خواست از شعرای عرب هم به فارسی ترجمه کنم. چند شعر از محمد ماغوط ترجمه و برایش ارسال کردم که گفت در نشریه «نشانی» منتشر شد.

 

حالا پس از هفت سال می بینم بدون اطلاع من، آن را به صورت کتاب درآورده و حتی اسم خودش را قبل از اسم من نوشته است...» نکته اینجاست که ناصرنصیر تمام این ماجرا را یک سوءتفاهم دانست و تمام!

 

 

مسعود کیمیایی؛ حیرانی و واقعی!

 

در دنیای فیلم و سینما شرایطی بسیار شبیه داریوش مهرجویی دارد؛ سال هاست فیلم خوب نساخته و این آخری هم با کلی اما و اگر و دعوا میان او و تهیه کننده احتمالا برای نمایش در جشنواره امسال آماده می شود. مسعود کیمیایی که ظاهرا قفس سینما را برای خود محدود می دید، از یک روز به بعد تصمیم گرفت حرف های ناگفته اش را خارج از قاب دوربین و در قالب واژه ها به علاقه مندان خود تقدیم کند.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,سینمایی های عاشق ادبیات

 

حاصل چند کتاب داستان و یک کتاب شعر به قلم خالق «قیصر» و «گوزن ها» شد. آخرین مورد«سرودهای مخالف ارکسترهای بزرگ ندارند» بود که بهار سال گذشته با حضور اهالی ادبیات و سینما رونمایی شد و دوره سه جلدی آن را می توانید این روزها با قیمت ۵۶ تا ۷۰ هزار تومان بخرید و بخوانید.

 

«فرهاد لیوان را به دهانش نزدیک کرد. نگاه فرنوش با نفسش در فلوت بود. فرهاد گفت: کاشکی چگو بود و آب خوردنمو می دید. فرنوش، یه حس دیگه ای تو کلمه، تو قلبم نیست. چگو دکتر نبود؟» این چند جمله از یک رمان ۹۳۲ صفحه ای است و مخاطب را با خودش به دنیای فیلم های خالق آن می برد؛ انگار که نشسته و دارد دیالوگ های فیلمی از کیمیایی را در ذهن مرور می کند.

 

فیلمساز ۷۵ ساله که «قاتل اهلی» را آماده نمایش دارد، پیش از «سرودهای مخالف ارکسترهای بزرگ ندارند» دو رمان دیگر منتشر کرده بود؛ «حسد» که داستان زندیگ عین القضاه همدانی را روایت می کند و دوجلدی «جسدهای شیشه ای» با ماجرایی از تاریخ ایران معاصر و فاصله دولت مصدق تا پیروزی انقلاب. کیمیایی البته دستی هم در شعر و شاعری دارد و دیالوگ های آهنگین و شعرگونه فیلم هایش نمونه آن حاصل این حس ادبی هم کتابی است به نام «زخم عقل» که مجموعه شعرهای کیمیایی را در خود جای داده است. 

 

 

ترانه علیدوستی؛ لذت ترجمه

 

بازیگر تحسین شده و جوان سینما که امسال با «شهرزاد» و «فروشنده» حسابی روی بورس بود، با ترجمه و انتشار فقط دو کتاب به یک نام آشنا در حوزه ادبیات تبدیل شده است. ترانه علیدوستی که در خانواده ای کاملا فوتبالی به دنیا آمده و به واسطه حضور گاه و بیگاه پدرش حمید علیدوستی در کشورهای دیگر به زبان های بین المللی آشناست، پس از موفقیت در عرصه بازیگری هوس کرد چند داستان کوتاه از آلیس مونرو، نویسنده نامدار کانادایی ترجمه و به بازار کتاب عرضه کند.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,سینمایی های عاشق ادبیات

 

طبیعی بود انتشار «رویای مادرم» در پاییز ۹۰ به واسطه دو نام پرآوازه علیدوستی و مونرو با استقبال علاقه مندان مواجه شود. این موفقیت البته بدون پیامد و حاشیه هم نبود و یکی از مترجمان نامدار و قدیمی چند ماه بعد با نوشتن نامه ای سرگشاده از اعطای جایزه بهترین مترجم فصل به یک بازیگر گلایه کرد.

 

«رویای مادر» که در کمتر از دو ماه به چاپ دوم رسیده بود، با چاپ سوم به نمایشگاه کتاب تهران در بهار ۹۱ رفت. گرچه به نظر می رسید او اعطای کتاب را به لقایش بخشیده اما سال گذشته متنی از اورهان پاموک را برای ماهنامه داستان همشهری ترجمه کرد. او همان زمان گفته بود: «من ادبیات را دوست دارم. ترجمه را هم؛ اصلا کلمه را دوست دارم و عشق می کنم با ادبیات و وقتی ترجمه می کنم انگار عطش جمله سازی و خیال پردازی ام می خوابد و ارضا می شود و نیاز به نوشتن پیدا نمی کنم.»

 

علیدوستی سرانجام امسال دومین کتاب خود را هم به بازار فرستاد؛ کتابی به نام«تاریخ عشق» از نیکلو کراوس آمریکایی که گفته می شود به بیش از ۲۰ زبان ترجمه شده و در همه دنیا مثل ایران پرفروش بوده است.

 

 

رضا کیانیان؛ هنر آن است...

 

از معدود بازیگران سینما که چند کتاب درباره تحلیل بازیگری دارد و البته این اواخر در کار امور خیریه و زیست محیطی فعالیت دارد. رضا کیانیان حضور در عرصه ادبیات سینمایی را با قدرت تمام آغاز و «تحلیل بازیگری»، «شعبده بازیگری» و «بازیگری در قالب» را روانه بازار کرد. «ناصر و فردین» ادای دین او بود به دو بازیگر سینمای پیش از انقلاب و در ادامه نوبت رسید به کتابی که نام کیانیان را بیش از گذشته سر زبان ها انداخت؛ «این مردم نازنین» حدود ۱۰۰ خاطره از بازیگر تحسین شده «آژانس شیشه ای» و «خانه ای روی آب» در برخورد با مردم را روایت می کند و نخستین چاپ آن سال ۸۸ به بازار آمد.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,سینمایی های عاشق ادبیات

 

قصه های کیانیان با مردم چنانکه انتظار می رفت خیلی زود پرفروش شد و د رکمتر از دو سال به چاپ پنجم و ششم رسید تامشخص شود بازیگر خراسانی علاوه بر سرگرم کردن تماشاگران روی پرده، می تواند یک قصه گوی خوب هم باشد. البته «این مردم نازنین» کتابی جدی نیست و می توان آن را در حکم زنگ تفریح دانست. «پاتال و آرزوهای کوچک»، «سومین سرنوشت داوود» و «ماجراجوی جوان» هم فیلمنامه هایی است به قلم کیانیان که اولی سال ۶۸ در قالب فیلمی به کارگردانی مسعود کرامتی و بازی خود کیانیان روی پرده سینماها رفت و تا حدودی هم موفق بود.

 

بازیگر تحسین شده سینمای ایران همزمان با ادبیات سراغ حوزه تجسمی هم رفت و گزیده ای از آثار عکاسی خود را در قالب یک کتاب تقدیم علاقه مندان کرد. حصال پرسه زدن او در طبیعت و یافتن تکه چوب های بامزه هم به برگزاری چند نمایشگاه انجامید و حالا فقط مانده حوزه شعر!

 

ماهنامه دیار - شاهد روحی

 

  • 18
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش