پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۴
۱۶:۰۹ - ۰۵ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۱۳۰۰
چهره ها در سینما و تلویزیون

علی اوسیوند: در بازیگری اهل کم فروشی نیستم!

علی اوسیوند,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

علی اوسیوند معتقد است این روزها در سینما برخی همکارانش با زیرآب زنی، زمینه حذف بقیه را فراهم می کنند! بازیگر مجموعه های پهلوانان نمی میرند، دولت مخفی، سالهای ابری، نابرده رنج، کتابفروشی هدهد، خط قرمز و همسایه ها، این اواخر در سریال «آرام می گیریم» حضور داشت که چندی پیش پخش آن به پایان رسید.

 

 

وی هم اینک مشغول بازی در مجموعه «افسانه هزارپایان» به کارگردانی شهاب عباسی است که در این سریال یکی از متفاوت ترین کارهایش را تجربه می کند.

 

 

از این رو بانی فیلم سر صحنه این سریال رفته و با او در این باره و همچنین کم کاری اش در عرصه تلویزیون وسینما گفت و گویی داشته که در ادامه می خوانید:

 

 

 در ابتدا از نقشی که در این سریال بازی می کنید و تجربه متفاوتی که با این کار کسب کرده اید، بگویید.

من این طنز را پارودی می بینم، ولی نویسنده نظرش پست مدرن است که مقطع تاریخی و اجتماعی بشری را بررسی می کند. ما در هر قسمت این مجموعه بخشی از تاریخ اجتماعی را به صورت نمایشی در قالب شیرین می بینیم. در حقیقت من در این کار هم کمدی موقعیت می بینم و کمدی کاراکتر و…

 

البته این نوع کمدی در ایران چندان شناخته شده نیست.

نه در صورتی که ما کمدی های مختلفی را داریم که کمتر در سریال یا فیلمی با آن روبرو هستیم. البته در این کار با کمدی کاراکتر و موقعیت روبرو هستیم که نقشی که من بازی می کنم، به نوعی تیپ شخصیت است. یعنی با مطالعه ای که راجع به این کاراکتر کردم، متوجه شدم که عناصر تیپیکال هم دارد که سعی کردم این را در کار لحاظ کنم. به هر حال این هم خودش یک تجربه جدیدی است. گروه هم در این مسیر و این نوع کارها قبلا تجربه کارهایی از این دست داشتند. اما این کار به نسبت کارهای قبلی این تیم کار عظیم تر و سنگین تر و قابل بحث تری است.

 

پیش از این کارهایی را که شهاب عباسی ساخته بود، دیده بودید تا با سبک این کارگردان آشنا شوید؟

 بله دیده بودم و با فضای کارهایشان آشنا بودم. مثل «خنده بازار».گرچه همانطور که پیش از این هم گفتم، این کار قابل بحث تر و کار عظیمی به نسبت سریال های قبلی این کارگردان است. داستان های این مجموعه به گونه ای است که برای ما و مخاطب قابل بحث است که چرا آدمها اینگونه هستند و یا این فضا چرا این گونه است!

 

با توجه به همین فضای نامانوسی که در این سریال وجود دارد هم فکر می کنید مخاطب بتواند با سریال ارتباط برقرار کند؟

– نمی توان گفت که فضای کار نامانوس است و مخاطب نمی تواند با آن ارتباط برقرار کند. شاید در ابتدا برای مخاطب اتفاق تازه ای در تلویزیون باشد، اما به گونه ای داستان طراحی شده است که به مرور برایش جا می افتد. چون معماری و فضای کار تعریف شده است.

 

درباره نقشی که در این کار بازی می کنید هم توضیح می دهید؟

من نقش مردی به نام عطار را بازی می کنم که بزرگ شهری به نام کهن شهر است که این آدم بی دلیل هم بزرگ است. در حقیقت افکار و اندیشه های این آدم قدرت تجزیه و تحلیل ندارد.

 

برای شما که معمولا در کارهای جدی حضور دارید، قرار گرفتن در چنین کار کمدی که فضای جدیدی هم دارد، کمی باعث نگرانی تان نشد؟

من هیچ وقت از هیچ تجربه ای ترسی ندارم. چون کار من این است. چون اگر قرار باشد که برای خودت نقش ها و کارها را محدود کنی، وارد حوزه کلیشه می شوی. به همین دلیل من در این کار هم با جسارت کار کردم و از طرفی می خواستم با شهاب عباسی هم تجربه ای داشته باشم. البته من چندین سال پیش در حوزه کمدی کار کرده بودم. اما تجربه ای به این شکل نداشتم. جالب اینکه ادبیات این کهن شهری ها کلاسیک است. اما من ملودارم، تراژدی و کمدی کار کرده ام و هیچ وقت نترسیدم. چون نمی خواستم که درگیر کلیشه شوم.

 

البته بخشی از کلیشه شدن بازیگر هم به انتخاب کارگردان ها بستگی دارد و باعث این اتفاق می شوند.

بله در تصویر معمولا بازیگرانی را انتخاب می کنند که به نقش نزدیک تر باشد. یعنی به سراغ بازیگرانی می روند که میمیک، فیزیک و نوع جنس بازیگر به آن نقش مورد نظر نزدیک تر باشد.

 

و از آنجایی که شما بسیار جدی هستید، بیشتر نقش های جدی به شما پیشنهاد می شود؟

 نه من هم اتفاقا روحیه طنز دارم، اما در تصویر تا به حال این را استفاده نکرده بودم. فقط در یکی دو کار بوده که به سال های خیلی قبل برمی گردد. این بود که دوست داشتم در این کار حضور داشته باشم که این نوع کار را هم تجربه کرده باشم.

 

دلیل کم کاری تان هم در سینما و تلویزیون به همین کلیشه ها و فیلمنامه های نه چندان خوب برمی گردد و یا خودتان ترجیح می دهید که کم کار باشید؟

 نه در حقیقت گاهی تو را آنقدر می خواهند در مسیر کلیشه و تکرار بی اندازند که ترجیح می دهم کار نکنم. ضمن اینکه تا به امروز استفاده درستی از من و قابلیت های بازیگری ام نشده است.

 

منظور شما این است که اغلب کارگردان ها شناخت درستی از بازیگر و قابلیت هایش ندارند؟

حقیقت واقعا همین است. وقتی یک بار بازیگر در یک کاری به اصطلاح می گیرد و گل می کند، بعد از آن همه پیشنهادها شبیه به همان نقش است و آن بازیگر را آنقدر در این مسیر قرار می دهند تا نابودش کنند. البته من در کارهای ضعیف هم بازی کردم. چون معاشم از این راه است. من که نمی توانم بگویم فلان نقش را فقط بازی می کنم. اما حقیقتا برای هر کاری و هر نقشی که تا به امروز بازی کرده ام، تجزیه تحلیل کرده ام و برایش زحمت کشیده ام و نگاهم به کار جدی بوده است. حتی اگر کار هم ضعیف بوده، اما کم فروشی نکرده ام. ضمن اینکه سال گذشته که تولیدات خیلی کم شده بود. اما امسال انگار شرایط کمی بهتر از سال قبل است. ضمن اینکه کارهای آن چنینی بین دوستان آن چنینی هم تقسیم می شود و هیچ گونه عدالتی هم در این کارها صورت نمی گیرد. یعنی نمی دانی که مبنای انتخاب ها چیست!

 

 یعنی اتفاقی که در سینما رخ داده و بحث نقش فروشی و باندبازی در تلویزیون و تئاتر هم وجود دارد؟

دقیقا. یا به عنوان مثال بحث دستمزد بازیگر را بهانه می کنند. یا اینکه می خواهند نقش را بفروشند و از همین مسائل که همه به خوبی مطلع هستند، متاسفانه وجود دارد.

 

در کنار این سریال، پیشنهاد دیگری هم دارید؟

 ۷- ۸ کار به من پیشنهاد شده است. اما درگیر این سریال هستم و نمی توانم همزمان در کار دیگری هم حضور داشته باشم. امسال پیشنهاد هایی در زمینه تله فیلم و سریال زیاد داشتم.

 

سینما چطور؟

 سینما که بحثش جداست. یک عده را بایکوت می کنند. من که بازی نمی کنم تا عقده های درونی ام را بترکانم. کار من این است. تخصص من این است. تحصیلاتم این است. حال یک عده این را می دانند و یک عده نمی دانند. دیگر بستگی به خودشان و شناخت و دانش و مرام و معرفت و به خصوص همکاران ما دارد. همکارانی که منهای خوب هایشان، همکاران خوبی نیستند. بدین معنی که زیر آب می زنند و خودشان را وسط می اندازند.

 

 البته برخی بازیگران هم معتقدند که دستیاران کارگردانان هم در این قضیه بی تاثیر نیستند و دوستانشان را به کارگردان معرفی می کنند!

الان همه در این زمینه موثر هستند. حتی پخش کنندگان فیلم هم تاثیرگذار هستند. می آیند و می گویند اگر فلان بازیگر را در فیلم بگذاری، فیلم می فروشد.

 

 و اینکه بازیگری که در تلویزیون کار می کند، می گویند تلویزیونی و در سینما پیشنهاد ندارد!

 سینمایی تلویزیونی یعنی چی؟ مگر سینما تافته جدابافته است؟! همه هنرمندان بزرگ دنیا از تلویزیون آمده اند. تازه عده ای هم دور بازگشت به تلویزیون داشته اند. من افتخار می کنم که ۳۵ سال است با تلویزیون کار می کنم، اما هنوز کارمند تلویزیون من را نمی شناسد و این فاجعه است. اینکه نباید این مسوولیت را داشته باشد. الان هم که مد شده است وقتی بازیگرها می خواهند یک وجهه ای پیدا کنند، تئاتر شهر می روند و تئاتر مستقل کار می کنند تا وجهه بدست بیاورند. اما نمی دانند که فلان بازیگر هالیوود از تئاتر و تلویزیون آمده اند. نیکول کیدمن، مرلین مونرو، آل پاچینو، مریل استریپ و… این حرف ها خوشایند نیست و سینما هم متعلق به هیچ کسی نیست. سینما مال آدم های شریف است.

 

 

  • 15
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش