جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۰:۳۸ - ۱۹ فروردین ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۱۰۲۲۸۳
چهره ها در سینما و تلویزیون

گفت و گو با «نیلوفر رجایی‌فر» بازیگر داعشی «پایتخت۵»

بازیگر داعشی «پایتخت۵»:گفتند ارسطو عاشقت می‌شود

نیلوفر رجایی‌فر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
نیلوفر رجایی‌فر، بازیگر نقش «الیزابت» در مجموعه تلویزیونی «پایتخت ۵» می‌گوید که قبل از حضور در مجموعه پایتخت نسبت به داعش و جنایاتش آگاهی داشته؛ چون زندگی کردن در اروپا داعش را ملموس‌تر و آشناتر می‌کند.

خانواده نقی معمولی حالا دیگر آنقدر برای مردم جا افتاده‌اند که پیگیری سری پنجم آن مانند فصل‌های قبلی همچنان برایشان جذاب باشد و بخواهند بدانند چه بر سر تک تک شخصیت‌های این سریال می‌آید؛ حتی «الیزابت» که تازه به قصه پیوسته و نقی و خانواده‌اش با اعتماد به او در حال عبور از یک مخمصه بزرگ هستند. نقش «الیزابت» یا به قول ارسطو «الی» را «نیلوفر رجایی‌فر» بازی می‌کند. او فارغ‌التحصیل رشته فیزیک و اختر فیزیک از دانشگاه رویال لندن انگلستان است و ۲۵ سال سن دارد. 

 

با او درباره حضورش در مجموعه «پایتخت ۵» و ایفای نقش یک خانم که مدتی را با داعشی‌ها زندگی کرده گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید: 

 

خانم رجایی‌فر! با گروه آقای مقدم چطور آشنا شدید و به سریال پایتخت پیوستید؟

رشته تحصیلی من، فیزیک و اختر فیزیک است و در دانشگاه رویال لندن تحصیل کرده‌ام. در لندن تئاتر دانشجویی کار می‌کردم و همیشه پیگیر بازیگری بودم و در دانشگاه محل تحصیلم هم چند نقش کوتاه بازی کرده بودم. در ایران هم چندبار تست بازیگری داده بودم، ولی به خاطر مدت کوتاه اقامتم در ایران نمی‌توانستم در آنها حضور داشته باشم که در نهایت از طریق دوستان که در جریان فعالیت‌های من بود، به کار معرفی شدم و دیداری با آقای محسن تنابنده داشتم. ایشان درباره نقش با من صحبت‌هایی کرد و در نهایت در حالی که سریال کلید خورده بود، من به کار پیوستم.

 

نیلوفر رجایی‌فر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

پیش از پیوستن به پایتخت، فصل‌های قبلی سریال را دیده بودید و اصلا می‌دانستید چنین مجموعه پرمخاطبی تولید شده است؟

واقعیتش این است که بخش‌هایی از سریال را دیده بودم، ولی چون آن زمان در ایران نبودم، نتوانسته بودم که مدام پیگیر باشم و بدانم که قصه سریال چیست. اما بلافاصله و بعد از اینکه قرار شد در سریال حضور داشته باشم، تمام قسمت‌ها را طی ۲ شب دیدم و بعد به کار پیوستم. 

 

پس وقتی به بازیگران سریال پایتخت اضافه شدید، دیگر با خانواده نقی معمولی آشنا بودید و می‌دانستید که ماجرا از چه قرار است.

بله همه را می‌شناختم جز بهتاش که او هم در فصل پنج به کار اضافه شد. 

 

قبل از اینکه جلوی دوربین بروید، می‌دانستید که قرار است نقش یک زن داعشی را بازی کنید؟ 

کسی که مرا به کار معرفی کرد، گفت که یک نقش بسیار خوب و جذاب است که حتما با ایفای آن دیده می‌شوی و مهم‌تر از همه اینکه ارسطو قرار است عاشقت بشود! (با خنده) و البته من آن زمان نمی‌دانستم یعنی چه که ارسطو قرار است عاشقم بشود! بعد هم در طول کار متوجه شدم و حتی با آقای مصطفی تنابنده هم که صحبت کردم او هم همین را گفت ولی بعدا متوجه شدم که موضوع اصلا عاشقی ارسطو نیست. الیزابت حداقل برای من به قدری لایه‌های شخصیتی جالب و متفاوتی داشت که واقعا خیلی خوشحالم این نقش را ایفا کردم.

 

نیلوفر رجایی‌فر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

شما قبل از حضور در مجموعه پایتخت نسبت به داعش و جنایاتش آگاهی داشتید و می‌دانستید که چه می‌کند؟

بله، کاملا. چون زندگی کردن در اروپا داعش را برای شما ملموس‌تر و آشناتر می‌کند. 

 

به خاطر حملات انتحاری و انفجارهایی که روی می‌دهد؟

بله. من در یکی از روزهایی که سر کار می‌رفتم، با خط سیاه قطار، خودم را به محل کار رساندم. وقتی رسیدم متوجه شدم ۱۰ دقیقه بعد در همان جا یک بمب خنثی کرده‌اند و خطر از بیخ گوشم رد شده بود. 

 

پس شما به واسطه زندگی در ایران و اروپا شاید بیشتر از ایرانی‌ها متوجه امنیتی که در کشورمان وجود دارد، باشید و آن را درک کنید. 

ـ بله. کاملا همینطور است. من به واسطه اتفاقاتی که در آنجا می‌افتد، بیشتر متوجه امنیت موجود در ایران هستم. 

 

نیلوفر رجایی‌فر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

در این مدت با افراد داعشی هم مواجهه داشته‌اید؟

نه به هیچ وجه. فقط در اخبار متوجه شدم و اینکه مثلا در محله کناری یک دختر به داعش پیوست و یا از فلان محله دیگر ۴ پسر به این گروه ملحق شده‌اند. مثلا چندی پیش شنیدم که برادر یکی از دوستان نزدیکم بی‌خبر برای کمک به سوریه رفته بود. او متخصص کامپیوتر بود و البته برای مبارزه با داعش به سوریه رفته بود، ولی کسی نمی‌دانست و او خبری در این زمینه نداده بود. 

 

پس شما با این یکباره رها شدن‌ها آشنایی داشتید. اتفاقی که در سریال برای الیزابت می‌افتد و او از طرف همسرش رها می‌شود. 

بله. کاملا همینطور است. این موضوع برای من کاملا ملموس است و الیزابت را کاملا حس کردم. الیزابت همیشه یک قسمتی از من خواهد بود. چون با او رنج کشیدم و حتی برایش گریه کردم. من حتی نمی‌دانستم که خط داستانی که الیزابت را پیش می‌برد، چیست و در طول کار و فیلمنامه‌ای که به دست من می‌رسید، متوجه رنج‌هایی می‌شدم که این زن متحمل می‌شد و این دردها باعث شد که من الیزابت را یک شخصیت جدا و مستقل از خودم بدانم.

 

ضمن اینکه شما در طول کار هم به عنوان اولین تجربه جدی شرایط سختی را در مرحله تولید گذرانید. 

ما گرمای طاقت‌فرسایی را تحمل کردیم هرچند که از من نقل قول‌های دروغی درباره سختی کشیدن در کار منتشر شده که هیچکدام صحت ندارد. من بیشتر در سرما زندگی کرده‌ام و خیلی گرما را تجربه نکرده بودم، ولی در زمان فیلمبرداری سریال این ماجرا را کاملا درک کردم. مخصوصاً که روز اول که سر صحنه سریال رفتم و گروه مشغول ضبط صحنه‌های مربوط به عبور از دشت بودند. آنجا من هنوز جلوی دوربین نرفته بودم و در سایه مدام آب خنک می‌نوشیدم ولی آنچنان گرمازده شده بودم که نمی‌توانستم حتی حرف بزنم که بعد محسن تنابنده از من پرسید حالت خوب است؟ من هم گفتم بله. صبر کنید تا خودم را با این گرما هماهنگ کرده و به آن عادت کنم. 

 

تجربه کار با آقای مقدم که یک کارگردان کاربلد و مشهور هستند، چطور بود؟

خیلی شیرین و عالی بود و توانستم چیزهای بسیاری از ایشان یاد بگیرم. او به قدری باتجربه است که کار روان پیش می‌رود. 

 

نیلوفر رجایی‌فر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

درباره موضوع داعش که به آن اشاره کردید، مردم اروپا و حداقل کسانی که شما آنها را می‌شناسید، نسبت به داعش آگاهی حقیقی داشتند؟

به نکته مهمی اشاره کردید. من تابستان سالی که به ایران برگشتم، یکی از دوستان نزدیکم که اسپانیایی است و ما در لندن باهم آشنا شده بودیم، تصمیم داشت که به ایران سفر کند و من را ببیند. اما اولین نگرانی پدر و مادر او حضور داعش در ایران و نگرانی آنها از این موضوع بود. دوست من هم مدام اخبار و مقالاتی برای آنها می‌فرستاد که متوجه بشوند یکی از جاهایی که داعش هنوز پایش را آنجا نگذاشته، ایران است. آنها به سختی باور کردند که ایران امن است و خطری دخترشان را تهدید نمی‌کند. 

 

واقعیت این است که چون ایران در این منطقه حضور دارد، آنها فکر می‌کنند که در ایران هم داعش حضور دارد و کشور ناامنی است. البته این متعلق به نسل قدیم است و جوان‌ترها بهتر می‌دانند که ایران جای امنی است. 

 

شما در ایران می‌مانید و کار هنریتان را ادامه می‌دهید یا قصد دارید برای ادامه زندگی به اروپا برگردید؟

فعلا در ایران هستم. به واسطه کارم مسافرت زیاد می‌کنم، ولی قصد مهاجرت و ماندن در کشور دیگری را ندارم. 

 

نیلوفر رجایی‌فر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

بازخوردهایی که از کار گرفتید چطور بود؟

عالی. سعی می‌کنم تمام نظرات مخاطبان را دنبال کنم. علی‌رغم اینکه خیلی ارتباط خوبی با فضای مجازی ندارم ولی تمام نظرات را دنبال می‌کنم و می‌خوانم و اتفاقا پیگیر نقدهای سازنده هم هستم. مردم ما خیلی مهربان هستند و لطف بسیاری به من داشتند.

 

کدام یک از نقش‌های پایتخت را بیشتر دوست داشتید؟

تک تک این شخصیت‌ها را دوست داشتم و حتی بازیگران این سریال در زندگی شخصیشان را هم خیلی دوست دارم. هرکدام از آنها به نوعی کمک حال من بودند. یکی از لحاظ تکنیکی، یکی از لحاظ آرامش، یکی اینکه من در سریال خوشحال باشم. همه را مساوی و به یک اندازه دوست داشتم. شیرینی صحبت کردن فهیمه، درستکاری و مهربانی هما، دل مهربان نقی و اینکه در عین حال می‌خواهد بگوید من از همه بهترم. بهتاش و قدبازیِ‌های جوانی‌اش، باباپنجعلی، رحمت و ... نمی‌دانم کسی را از قلم انداخته‌ام یا نه.

 

نیلوفر رجایی‌فر,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

ارسوط چطور؟ او را نگفتید. 

ارسطو دیگر گفتن ندارد.(می‌خندد) همه می‌دانند عالی است.

 

اگر فصل ششم پایتخت ساخته شود در آن حضور دارید؟

آن را باید ببینیم.

 

مریم فیروزفر

 

 

farsnews.com
  • 26
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۹
در انتظار بررسی: ۲۱
غیر قابل انتشار: ۲۶
جدیدترین
قدیمی ترین
من برای شما آقای مرتضی و عباس متاسفم، از کسایی مثل شماها که ذره ای به آزادی زنان فکر هم نمیکنید بیشتر از این توقعی نمیره ! باز هم میگم متاسفم در جایی بزرگ شدم که هیچ کس حق انتخاب نداره!
ای کاش چهره های هنری ارزشی هم باشند.
پایتخت ۵عالیییییی بود مخصوصا نقش ارستو
حجاب خیلی بیشتر بهش میاد. نمیدونستم پوشش اینه. مسلمونی به حجاب نیست مسلمکنی به نماز نیست مسلمونی به روزه نیست مسلمونی به حج نیست مسلمونی به زکات و خمس و صدقه نیست مسلمونی به چیه؟؟؟ روسریشو حاضر نشده یک ذره جلو بیاره از وقتی ارزشی ها رو فقط واسه فدا شدن جلو گلوله خواستن و آدمای متفاوت و تیپ جذاب تر رو برای سایر کارها خواستن ، مملکت ما به قهقهرا رفت... داخل این مملکت احساس غربت میکنم...
حجاب خیلی بیشتر بهش ...
مجبور نیستی در مورد چیزی که تخصص نداری اظهار نطر کنی. تو از مسلمونی چی میدونی که پشت سر هم میگی «مسلمونی به اینه، مسلمونی به اون نیست»؟!
حجاب خیلی بیشتر بهش ...
همش بخاطر تلگرام هست. تلگرام فیلتر بشه حله.
حجاب خیلی بیشتر بهش ...
اخه ادم حسابى چهل ساله که حجاب ,حجاب مى کنيدکجا رو گرفتيد . بجز اينه که روح و روان مردم رو به گند کشيديد .
حجاب خیلی بیشتر بهش ...
ما هم از شما و امثال شما دل خوشی نداریم مجبورت که نکردند میتونی گورتا کم کنی بری کشور پدریت.... هرچند سخته پیدا کردنش....
ما هم از شما و امثال...
"و لا تجادلوا الا بالتی هی احسن" اینو قرآن میگه یعنی وقتی می خوایید با کسی بحث کنید به بهترین روش و با عالی ترین منطق و ادبیات بحث کنید ادبیات شما در پاسخ به جناب عباس اصلا پسندیده نبود متاسفم
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش