
به گزارش بانی فیلم،با گذشت زمان و گسترش رسانه ها توقع مخاطبان از سینمای کمدی بیشتر شد، تا جایی که فیلمسازان برای جذب و خنداندن مخاطب متوسل به استفاده از هر عبارت و ناسزایی در دیالوگ ها می شوند و این موضوع از نظر بسیاری از کارشناسان و سینماگران مذموم شمرده می شود.
با این حال برخی معتقدند که سینمای ما در این قحطی مخاطب و گم شدن مفهوم اصلی کمدی و طنز ناگزیر به این سمت گرویده است. گویا این نوع سینما تبدیل به سلیقه بخشی از مردم شده که وجه سرگرمی را به وجوه دیگر سینما ترجیح داده اند. در این میان خانواده هایی هم که در سالن های سینما با دیالوگ های غیر مودبانه و سخیف و همچنین شوخی های مبتذل روبرو می شوند احتمالا راه دیگری برای گذراندن اوقات فراغت انتخاب می کنند.
به نظر می رسد که این موضوع نیاز به تجدید نظر و توجه ویژه ای از سوی شورای پروانه ساخت و پروانه نمایش دارد که ببینند چه بر سر ادبیات نمایشی ما خواهد آمد. همچنین از آن سو به گونه ای عمل نکنند که با توقیف و ممنوعیت اکران برخی از آثار ولع مخاطبان را برای دیدن آثار توقیف شده بیشتر کنند.
در بخش دوم این گزارش به سراغ برخی از کارشناسان و صاحب نظران رفتیم که نظرات آنها را در مورد این موضوع استفاده از ادبیات نادرست در برخی از فیلم ها در ادامه می خوانید.
مرتضی شایسته:خطر از دست دادن مخاطب سینما را تهدید می کند
مرتضی شایسته، تهیه کننده معتقد است که اگر در فیلمی استفاده از ادبیات نادرست مشاهده شود باید به کارگردان و نویسنده آن تذکر داده شود که رعایت کنند چون خطر از دست دادن مخاطب سینما را تهدید می کند. این خطر هم وجود دارد که به خاطر محبوبیت بازیگران برخی تکه کلامها در جامعه رواج داده شود
مرتضی شایسته، تهیه کننده در خصوص استفاده از ادبیات نادرست و سخیف در برخی از فیلم های سینمایی به بانی فیلم گفت: این ادبیات تنها مختص فیلم های کمدی نیست بلکه تمام فیلم ها از این ادبیات استفاده می کنند. اگر در هر فیلمی از الفاظ رکیک و غیراخلاقی استفاده شود از نظر من حرکت مذموم و محکوم است و نویسنده و کارگردان باید سعی کنند این کلمات را تبدیل به کلماتی کنند که قابل شنیدن باشد و خانواده را به سینما برد. چون این دیالوگ ها خطری که دارند این است که خانواده ها وقتی در سینما با دیالوگ های سخیف مواجه می شوند دیگر به سینما نمی آیند و ما برای حفظ خانواده و اینکه کاری کنیم که خانواده ها و جوانان به سینما بیایند باید اخلاق را در سینما رعایت کنیم. در هر فیلمی که در ایران ساخته می شود باید اخلاق رعایت شود و نباید خودمان را با سینمای آمریکا و کشورهای دیگر مقایسه کنیم. اتفاقاً در بیشتر موارد همین کشورها فیلمهای اخلاقی می سازند و در بسیاری از فیلم هایشان نکات اخلاقی را رعایت می کنند. ما در سینمای ایران باید این نکته را مورد توجه قرار دهیم.
وی افزود: البته در سینمای ایران استفاده از ادبیات سخیف و مبتذل را به صورت حاد مشاهده نکرده ام ولی اگر در فیلمی مشاهده شود باید به کارگردان و نویسنده آن تذکر داده شود که رعایت کنند چون سینما را خطر از دست دادن مخاطب تهدید می کند. این خطر هم وجود دارد که به خاطر محبوبیت بازیگران برخی تکه کلامها در جامعه رواج داده شود اما نباید این اجازه داده شود. به نظر من شورای پروانه نمایش و شورای پروانه ساخت و صنوف سینمایی و تهیه کنندگان در این زمینه نقش دارند که به کارگردانان و فیلمنامه نویسان تذکرات لازم را بدهند که اگر احیاناً کارگردان و فیلمنامه نویسی در فیلمش اگر صحنه هایی دارد که از این دیالوگ ها استفاده کرده اند آن را باید تغییر بدهند و از کلماتی استفاده کنند که قابل شنیدن باشد.
شایسته با اشاره به استفاده از رده بندی سنی در فیلم های خارجی عنوان کرد: به نظر من باید در ایران هم از رده بندی سنی برای فیلم ها استفاده شود ولی حتی در صورت رده بندی سنی برای فیلم ها باید موارد اخلاقی را رعایت کرده و از ادبیات مناسب استفاده کنند. رده بندی سنی تنها برای استفاده از حروف ناروا و سخیف نیست بلکه برای مضمون فیلم هم استفاده می شود. ممکن است فیلمی در ژانر وحشت، اکشن یا پلیسی باشد و در فیلم کشت و کشتار باشد و رده بندی سنی شامل چنین مواردی نیز می شود. به نظرم در سینمای ما چه رده بندی سنی وجود داشته باشد و چه وجود نداشته باشد باید مسائل اخلاقی رعایت شود.
وی در خصوص بحث ممیزی ها در زمینه دیالوگ ها و ادبیات مورد استفاده در فیلم ها گفت: به نظرم باید در این خصوص باید افرادی همچون جامعه شناس، معلم اخلاق و یا استاد ادبیات در شورای پروانه نمایش حضور داشته باشند که این موارد را به اعضای شورا تذکر بدهند. سینمای ما در زمینه فرهنگ به شدت تأثیرگذار است. در سال های اخیر هم از فیلم ها استقبال خوبی شده است، لذا موارد کوچکی از جمله ادبیات مناسب هم باید در فیلم ها رعایت شود.
محمد صالح علاء:اراده ای برای ممیزی سینمای سرگرم کننده وجود ندارد
محمد صالح علاء معتقد است که یکی از مصائب فرهنگی و هنری ما راه یافتن ادبیات سخیف به فیلمنامه ها و نمایشنامه های ماست. جدا از بحث اخلاق که در آثار ما قحطی افتاده است و مفقود است، این مسائل آسیب های بزرگ فرهنگی، زیبایی شناختی و اجتماعی در پی دارد. جامعه طبقات فکری مختلفی دارد. وجود سینمای سرگرم کننده بسیار لازم و ضروری است اما با این حال اراده ای برای ممیزی چنین آثاری نیز وجود ندارد.
محمد صالح علاء، نویسنده در خصوص استفاده از ادبیات نادرست در برخی از آثار سینمایی به بانی فیلم گفت: معتقدم هرکس باید هر کاری را که می خواهد و یا مماس با جهان بینی اوست انجام دهد و با هر محدودیت و بگیر و ببندی مخالف هستم اما به نظرم بخشی از مردم دنیا همانند خود من درصدی ابتذال مادرزادی دارند. ضمن اینکه همیشه نادانی طرفداران انبوهی دارد. بنابراین بعضی آثار برای سرگرم کردن اشخاصی مثل من که یک ژن پیش پا افتادگی و ابتذال در وجودشان است، کار خودشان را می کنند. اما قسمت شرم آور قضیه این است که در فیلم ها و نمایشنامه ها از عبارات سخیف و غیر اخلاقی که تعریف آن در فرهنگ ایرانشهری است سوءاستفاده می کنند در حالی که عبارات و مسائل واقعی در نمایشنامه ها و فیلم ها سانسور می شود. ما وارث یک فرهنگ ژرف و تاریخی با لایه های عمیق فرهنگی هستیم که شوربختانه وضعیت ادبیات نمایشی مان بسیار اسفناک است. حتی در تئاتر هم دیده می شود که تمام توانایی های زیباشناختی، خلاقانه و ارزش های دراماتیک را با جذابیت های پیش پا افتاده و بی ارزش جابجا می کند که حتی ارزش نقد کردن هم ندارد.
وی با بیان اینکه ما آثار بی بدیلی در حوزه ادبیات داریم و هیچکدام از آنها دراماتایز نمی شود عنوان کرد: کسی سراغ ادبیات ما نمی رود چرا که کار سختی است و احتیاج به فکر کردن و نیاز به آفرینش های زیبا شناختی دارد و این برای برخی فیلمسازان ما بسیار دشوار است. می گویند بهترین شغل دنیا لحاف دوزی است که لحاف فروش موقع فروش هم خوابیده است و می گوید خودت انتخاب کن و پولش را هم همانجا بگذار! می توان گفت نوعی هرج و مرج فرهنگی است. وقتی هنرمندان واقعی نمی توانند کار کنند یا در همین مملکت هستند و برای کارشان با دشواری های زیادی روبرو هستند طبیعی است که بازار آشفته ای درست می شود. یکی از مصائب فرهنگی و هنری ما راه یافتن ادبیات سخیف به فیلمنامه ها و نمایشنامه های ماست. جدا از بحث اخلاق که در آثار ما قحطی افتاده است و مفقود است به نظرم این مسائل آسیب های بزرگ فرهنگی، زیبایی شناختی و اجتماعی در پی دارد. فکر نمی کنم که سینما اختراع شده باشد که فیلم های روشنفکرانه بسازد و دانشمندان به تماشای فیلم ها بنشینند.
جامعه طبقات فکری مختلفی دارد. وجود سینمای سرگرم کننده بسیار لازم و ضروری است اما با این حال اراده ای برای ممیزی چنین آثاری وجود ندارد. رواج استفاده از واژه ها و عبارت های سخیف جامعه را به سوی انحطاط فرهنگی می کشاند. هرج و مرجی در زبان فارسی و گویش های ما بوجود آمده است. «یاختین» لغت شناس و کلامی روسی می گوید: «لحن مهمتر از کلمه است.» ما لحن را باید در گویش هایمان پیدا کنیم. در حال حاضر ما گویش بی هویتی داریم که معلوم نیست منشأ آن کجاست. مثلا گویش تهرانی گویشی بود که جنسیت داشت. واژه ها و لحن خانم ها و آقایان با هم متفاوت بود اما اکنون این جنسیت در لحن و کلمه از میان رفته است. چنانکه پیشتر مردها اگر ادات اصواتی مثل «اوا» به زبان می آوردند شرم آور بود و این مخصوص خانم ها بود. در حال حاضر جنسیت زبانی به خاطر تلویزیون، تئاتر، سینما و حتی نشریات از بین رفته و این از آسیب های بزرگ فرهنگی است.
وی در خصوص تعیین رده بندی سنی برای فیلم ها گفت: به نظرم رده بندی فیلم ها بیشتر مثل یک شوخی است. مثل این می ماند که ما برای نگاه کردن به ماه رده بندی سنی قرار دهیم! این امکانپذیر نیست. خارجی ها را باید با فرهنگ خودشان داوری کنیم. آنها الفاظی که از نظر ما زننده است را در آثارشان بکار می برند، ولی آنها فرهنگ خودشان را دارند و فقط معانی آن فرق می کند. نمی دانم که چرا ما روز به روز از کانسپت (مفهوم)های مولانا، فردوسی، حافظ و سعدی دور می شویم و این بسیار دردناک است. البته زبان یک پدیده زنده است و مثل ما آدمها به دنیا می آید، نوجوانی دارد، عاشق می شود، خانواده تشکیل می دهد، پیر و کج می شود برخی واژه ها با عصا راه می روند بعد هم از دنیا می روند. نشانه شناسی در زبان، زبان شناسی و جامعه شناسی هنر موضوع مهمی است.
وی اضافه کرد: به نظرم سینمای ما آنقدر تاثیرگذار است که بتواند فرهنگ ساز باشد. ما معمولاً کتاب نمی خوانیم، یا تلویزیون نگاه می کنیم و یا فیلم می بینیم و یا به تئاترهای کمدی می رویم و بیشتر می خواهیم خوش باشیم. یعنی ما با انگیزه های فرهنگی دنبال اوقات فراغت نیستیم بنابراین طبیعی است که سینما و تلویزیون تاثیرگذار باشد و آثار آن را هم در جامعه می بینیم. مثلاً دو نفر در خیابان از یکدیگر جلو می زنند و بلافاصله دشنام هایی که در آخر منازعه و مرافعه باید بکار بگیرند در همان اول به زبان می آورند! این از مسائل عجیبی است که در جامعه می بینیم و نتیجه تاثیر رسانه ها است. این یک امر بدیهی است که آرام آرام رشد می کند اما وقتی رشد کرد مصائب غیرقابل جبرانی در پی دارد. کم کم دیگر زبان پالوده رودکی، بیهقی، شمس، سعدی و مولانا از فرهنگ ما دور می شود.
داوود موثقی:تماشاگر خوب سینمای خوب را بوجود می آورد
داوود موثقی، فیلمساز معتقد است که اگر مسئولان شرایطی فراهم کنند که کمدی سازان به دور از تنگ نظری ها بتوانند به شکل طبیعی انتقاد کنند و تمام مولفه های یک فیلم کمدی را رعایت کنند مسائلی همچون متوسل شدن به ادبیات سخیف پیش نمی آید. این یک بیماری است که در اثر فشار زیاد بوجود آمده است. اگر این فشار حذف شود کمدی سازان دنبال عناصر دیگری برای جذابیت می گردند. در جامعه ما فیلم های اسکاری، معناگرا و… ساخته می شود چه اشکالی دارد که برای سلیقه یک عده هم چنین فیلم هایی ساخته شود. همیشه تماشاگر خوب است که سینمای خوب را بوجودمی آورد.
داوود موثقی، فیلمساز و نویسنده در خصوص استفاده از ادبیات نادرست و سخیف در برخی از فیلم های سینمایی به بانی فیلم گفت: نمی توان گفت که این ادبیات در سوق دادن جامعه به سمت بی توجهی به اخلاقیات بی تاثیر است ولی از طرفی هم این موضوع معلول یک علت است که آن علت فراموش شده است. علت هم آن است که کسی که فیلم می سازد می خواهد سرمایه اش برگردد و تولیداتش ادامه پیدا کند و در چرخه تولید سینما باقی بماند. بنابراین دنبال عناصر جذاب و جذابیت می گردند. وقتی تنگ نظری و فشار به خصوص روی فیلم هایی که کمدی هستند زیاد می شود ناخودآگاه فکر می کنند می توانند با استفاده از دیالوگ ها و الفاظ کمدی و بعضاً اروتیک می توانند مردم را بخندانند. این موضوع محصول اینگونه تنگ نظری است. کمدی اگر عنصر انتقاد نداشته باشد ماندگاری ندارد.
وی افزود: علت استفاده از این گونه ادبیات مسوولان و سیاستگذاران فرهنگی هستند. اگر آنها بتوانند شرایطی فراهم کنند که کمدی سازان به دور از تنگ نظری ها بتوانند به شکل طبیعی انتقاد کنند و تمام مولفه های یک فیلم کمدی را رعایت کنند طبیعتاً این مسائل پیش نمی آید. این یک بیماری است که از فشار زیاد بوجود آمده است.
اگر این فشار حذف شود کمدی سازان دنبال عناصر دیگری برای جذابیت می گردند و دنبال چنین مسائلی نمی روند.
این فیلمساز در خصوص استفاده از رده بندی سنی برای تماشای فیلم ها در ایران عنوان کرد: ما اگر سینمای آمریکا را بخواهیم در نظر بگیریم در فیلم های هالیوودی مثلا در فیلم هایی که «ادی مورفی» بازی می کند رکیک ترین الفاظ به کار می رود ولی این هم دلیل نمی شود که جامعه و فرهنگ آمریکا از این فیلم ها تأثیر بگیرند و مردم از قالب های فرهنگی خود خارج شوند چون در قبال این گونه فیلم ها، فیلم های هنری، فرهنگی و حتی مذهبی و اعتقادی هم ساخته می شوند که هر کدام مخاطبان خودشان را دارند. پس فیلم زیاد تاثیرگذار نیست. اگر تعداد تماشاگران در سینمای ایران در سال در نظر بگیریم این تعداد در نگاه ۸۰ میلیون جمعیت تأثیری ندارد مگر چند هزار نفر این فیلم ها را می بینند؟ هفتاد درصد فیلم های ما را حتی پانصد هزار نفر هم نمی بینند. ولی اگر تفکری حاکم شود که بخواهد این موضوع را از سینما حذف کنند، شبیه این موارد در سینمای کشورهای دیگر نیز وجود دارد. درست است که سینمای ما تابع حکومت جمهوری اسلامی است و اخلاق گراست اگر بخواهیم جلوی مسائلی همچون بی اخلاقی و استفاده از ادبیات سخیف برای جذب مخاطب بگیرند راه حل این است که ابعاد دیگر جذابیت را کمی باز بگذارند تا این موارد رفع شود.
کارگردان فیلم سینمایی «کلید ازدواج» با بیان اینکه بعضی مواقع به خاطر مسائل اقتصادی و جهت گیری های سیاسی مورد ممیزی های شدیدی قرار می گیرند یادآور شد: همیشه در مورد استفاده از الفاظ نامناسب در فیلم ها سهل انگاری می شود، سخت گیری نمی کنند و در مورد تساهل و تسامح قرار می گیرند. به نظر می رسد برایشان مسئله مهمی نیست. ولی جنبه های انتقادی و محتوای سیاسی کار بیشتر به ممیزی برخورد می کند. وجود چنین مسائلی در فیلم ها برآیند یک سری وقایع است، نباید این موضوع را در همین محدوده ببینیم، باید به چندین سال پیش برگردیم و ببینیم که سینما چقدر تماشاگر از دست داده و چه فراز و فرودهایی طی کرده تا به جایی رسیده است که ممیزی ها می بینند که اگر روی این موارد هم دست بگذارند دیگر سینمایی باقی نمی ماند، سینما تبدیل به سینمایی بدون جذابیت مثل شیر بی یال و اشکم و دم می شود و اسمی از سینما نمی ماند. این تنها جذابیتی است که برای تماشاگر باقی مانده است. نباید زیاد روی این مسئله سخت گیری کرد. در جامعه ما فیلم های اسکاری، معناگرا و… ساخته می شود چه اشکالی دارد که برای سلیقه یک عده هم چنین فیلم هایی ساخته شود. همیشه تماشاگر خوب است که سینمای خوب را بوجود می آورد. اگر قرار باشد که ما سینمایی افتخار آمیز داشته باشیم که همه دنبال فیلم های فرهنگی و معنادار باشند، آن موقع باید تماشاگر تربیت شود نه فیلمساز و نه ممیزی ها. اگر تمام ارکان فرهنگی اعم از آموزش و پرورش، تلویزیون و رسانه ها در خدمت این باشند که در سطح جامعه ارتقای فرهنگی بوجود آورند آن موقع آن جامعه تن به فیلم ها مبتذل نمی دهد و توقع جامعه بالا می رود. سینماگران نیز چون تابع تمشاگرند ناچارند که خودشان را ارتقا دهند و با توجه به سلیقه تماشاگر فیلم بسازند.
موثقی اضافه کرد: به نظر من سینما بر روی فرهنگ جامعه تاثیرگذار است ولی تأثیر آن در مقابل تلویزیون که مردم روزی دست کم چندین ساعت تماشا می کنند و یا رسانه های مجازی که همه درگیر آن هستند بسیار ناچیز است. از دو سوم فیلم های ما آنقدر استقبال نمی شود که بخواهد روی جمعیت ۸۰ میلیونی تأثیرگذار باشد. ولی تأثیر سینما در گذشته بیشتر بود. پیش از انقلاب جمعیت تهران ۳ میلیون بود ولی اکنون جمعیت ۸ میلیون نفر است. در گذشته دو سوم مردم سینما می رفتند و رابطه عجیب وناگسستنی بین تماشاگر و سینما وجود داشت که در حال حاضر وجود ندارد.
- 14
- 6