پنجشنبه ۰۹ فروردین ۱۴۰۳
۰۹:۰۳ - ۲۹ دي ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۰۰۷۵۸۰
فیلم و سینمای ایران

چرا شهره سلطانی فیلمش را در شبکه خانگی عرضه کرد؟

شهره سلطانی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

شهره سلطانی کارگردان فیلم سینمایی «کوتاه مثل زندگی» که به تازگی در شبکه نمایش خانگی عرضه شده است،بیان کرد: اگر من هم فیلمی مفرح برای سینما یا حتی نمایش خانگی ساخته بودم الان شرایط بهتری داشتم. متاسفانه خیلی سلیقه‌ای و شخصی به آثار نگاه می‌شود و توجهی ندارند که چقدر برای آن زحمت کشیده شده. من در آخرین صحبت‌هایی که با گروه سینمایی «هنروتجربه» داشتم و پرسیدم که چرا این اثر به نمایش نرسید؟! آنها بیان کردند که "سلیقه" ما این بوده است.

 

این بازیگر سینما و تلویزیون، حدود دو سال پیش اولین فیلم سینمایی خود به نام "کوتاه مثل زندگی" را با هدف نمایش در گروه سینمایی «هنروتجربه» ساخت اما بنا به گفته خودش درگیر انتخاب‌های سلیقه‌ای شد و نتوانست فیلمش را روی پرده ببرد.

 

او در گفت‌وگویی با ایسنا، با اشاره به اینکه "ما این فیلم را از ابتدا برای سینمای "هنر و تجربه" ساختیم و زمانی که مراحل تهیه فیلم به پایان رسید، بلافاصله آن را به این گروه سینمای واگذار کردیم" بیان کرد: من فیلمبرداری این اثر را در بهمن‌ماه سال ۹۵ آغاز کردم و اواخر اردیبهشت ۹۶ آماده شد اما متاسفانه به غیر از کشمکش‌هایی که همیشه وجود دارد ما خانم‌ها اگر بخواهیم به جایی برسیم و رشد کنیم باید از هفت خان رستم بگذریم.

 

می‌دانم تعداد فیلم‌هایی که به سینمای «هنر تجربه» داده می‌شود و در صف اکران هستند زیاد است اما نکته اینجاست که هر شورایی که در این گروه قرار می‌گیرند برای خود سلیقه‌ای دارد و ممکن است اثرت را نپذیرند و چند سال بعد شورای دیگری همان‌ اثر را بپذیرند.

 

او ادامه داد: گاهی پیش می آید که پنج سال می‌گذرد و بعد فیلمی اکران می‌شود. در این میان نکته دیگری وجود داشت و آن این بود که من سرمایه‌گذاری داشتم که مرا تحت فشار قرار داد تا پولش را پس بگیرد در غیر این صورت می‌توانستم صبر کنم و شاید سال آینده یا سال‌های دیگری بالاخره این فیلم به اکران می‌رسید. اما تحت فشار بودم و درنهایت آن را با مبلغ پایینی به نمایش خانگی واگذار کردم. موضوع دیگر هم این بود که فیلم من تجاری نبود و برای سینمای بدنه که فرم دیگری از سینما «هنر و تجربه» است و علاقه‌مند به گیشه است، نبود چون از ابتدا هم نگاه و انتخابم هنروتجربه بود. براین اساس من در این دو سال هم هیچگونه اکران عمومی نداشتم و صبر کردم که ببینم آیا به نتیجه دیگری می‌رسم یا نه.

 

این هنرمند افزود: خیلی‌ها وقتی فیلم را می‌دیدند و از آنها می‌خواستم تا نظرشان را بگویند اذعان می‌کردند این اثر ویژگی‌های هنروتجربه را دارد.

 

سلطانی درباره سختی‌هایی که به عنوان یک کارگردان زن با آن مواجه شده و همچنین برخوردهای سلیقه‌ای با آثار گفت: من نمی‌خواهم به کسی توهین کنم و یا آن‌ها را تخریب کنم اما من رزومه خوبی دارم و نه فقط به لحاظ بازیگری بلکه در فیلمسازی هم همینطور است. زمانی برای فیلم اولی‌ها فرمی جداگانه وجود داشت که متاسفانه این قانون برداشته شد. الان کسانی که آمدند سلیقه‌شان متفاوت است و قوانین خاص خودشان را دارند. بنابراین من در طول این سالها مدام با برخوردهای سلیقه‌ای مواجه شده‌ام.

 

درحقیقت ضوابط مشخصی وجود ندارد و این غیرحرفه‌ای‌ترین اتفاقی است که رخ می‌دهد. در آن فرم‌ها از سابقه کاری می‌پرسیدند و من هم گفته بودم که چند فیلم کوتاه، سریال و مستند ساخته‌ام. اما فقط به خاطر اینکه دستیاری کارگردان در رزومه کاری‌ام نداشتم به من ۱۰ امتیاز کم داده بودند. این برای من بسیار عجیب بود و من می گفتم مگر حتما باید دستیاری می‌کردم؟ من خودم کارگردانی چند اثر را برعهده داشته‌ام و اینکه مهمتر است! بنابراین از همان ابتدا با مشکلی مواجه شدم که اصلا نمی‌توانستم آن را بپذیرم اما در کنار خودم کسانی(مردانی) را می‌دیدم که بدون داشتن رزومه‌ای مثل من به راحتی شرایط نمایش برایشان فراهم شد.

 

شهره سلطانی همچنین با تاکید بر اینکه "من خودم از ابتدا سینمای هنروتجربه را بسیار دوست داشتم اما اکنون مقداری از این حس دوست داشتنم کم شده است" اظهار کرد: گاهی وقت‌ها پیش خودم فکر می‌کنم که اگر من هم فیلمی مفرح برای سینما یا حتی نمایش خانگی ساخته بودم الان شرایط بهتری داشتم که البته خیلی‌ها هم این کار را کردند و موفق هم شدند.

 

بنابراین احساس می‌کنم خیلی سلیقه‌ای و شخصی به آثار نگاه می‌شود و توجهی به آن نمی‌کنند که چقدر برای آن زحمت کشیده شده است. در آخرین گفت‌وگوهایی که با هنر تجربه داشتم و پرسیدم که چرا این اثر به نمایش نرسید؟! آنها بیان کردند که سلیقه ما این بوده است. خوشبختانه فروش این فیلم در شبکه نمایش خانگی خوب بوده و وقتی از شرکت پخش با من تماس گرفتند، گفتند تاکنون شرایط خوبی داشته است.

 

فیلم سینمایی«کوتاه مثل زندگی» نخستین تجربه کارگردانی شهره سلطانی بازیگر سینما و تلویزیون است که تهیه‌کنندگی آن بر عهده مهران مهام است.

 

در خلاصه داستان فیلم آمده است: «۵ سال از ازدواج سامان و لیلا گذشته است و به خاطر شرایط اقتصادی دچار مشکل شده‌اند. سامان روز تولد لیلا را فراموش کرده و سولماز دوست مشترک آنها بعد از مدتها به خانه آنها آمده و این شروع مسائل و مشکلات جدیدتر سامان در روز تولد لیلا می‌شود…»

 

 لیلا برخورداری، بهروز پناهنده، مارال فرجاد ، لیلا بلوکات و ایمان صفا بازیگران این فیلم هستند که به تازگی در شبکه نمایش خانگی عرضه شده است.

 

  • 12
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
بیژن بنفشه خواه بیوگرافی بیژن بنفشه خواه بازیگر خوش سابقه سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱ فروردین ۱۳۵۲

محل تولد: دروازه شمیران، تهران، ایران

حرفه: بازیگر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۳

تحصیلات: فارغ‌التحصیل رشته نمایش از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد

ادامه
دنی آلوز بیوگرافی دنی آلوز؛ مدافعی با چهره منفی

تاریخ تولد: ۶ مه ۱۹۸۳

محل تولد: ژوازیرو، باهیا، برزیل

حرفه: فوتبالیست

پست: دفاع راست

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش