سه شنبه ۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۶:۴۷ - ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۲۰۵۷۳۷
فیلم و سینمای جهان

همه چیز درباره تریلر فصل هشتم سریال Game of Thrones ؛ پایانی برای یک حماسه

سریال Game of Thrones,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

تریلر سریال Game of Thrones چند روز قبل منتشر شد و حال زمان آن است تا نگاهی بر اسرار و ایستر اگ‎های این تریلر زیبا داشته باشیم.

 

فصل هشتم سریال Game of Thrones این داستان حماسی و زیبا که ساخته ذهن خلاق جورج آر. آر. مارتین است را به پایان خواهد رساند. پس از مشاهده تریلر می‎توانیم مطمئن باشیم در این فصل شش قسمتی دو نبرد بزرگ خواهیم داشت. که یکی نبرد جان اسنو، دنریس و خلاصه آدم خوب‎های سرزمین وستروس علیه نایت کینگ و ارتش مخوفش است و در نهایت برنده این جنگ به جنوب می‎رود تا با سرسی و ارتش مزدورش یا همان گلدن کمپانی بجنگد. سرسی از همیشه جاه طلب‎تر است و بیشتر از کل هفت فصل گذشته در خطر قرار دارد، جان اسنو و دنریس با هم متحد شده‎اند ولی آیا ارتش دوتراکی و وستروسی‎های متعصب می‎توانند برای بقا با یکدیگر همکاری کنند.

 

حال ما قصد داریم تا با هم نگاهی بر اسرار و نکات مخفی تریلر جدید فصل هشتم سریال Game of Thrones داشته باشیم. اگر برای بازگشت سریال Game of Thrones هیجان‎زده هستید و یا در تریلر متوجه نکاتی شدید که از چشم نویسنده پنهان بوده‎اند لطفا آن را با ما در میان بگذارید.

 

۱.آریا استارک در حال فرار

سریال Game of Thrones,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

تریلر با قیافه از حال رفته آریا استارک شروع می‎شود. او به سختی نفس می‎کشد، صورتش خونی است و به نظر می‎آید در حال فرار کردن است. همینطور فکر می‎کنیم که او درون دیوارهای وینترفل باشد. با در نظر گرفتن دو تصویر بعد شاید پس از رسیدن ارتش نایت کینگ به وینترفل یکی از وایت واکرها وارد دالان‎های وینترفل شده است و آریا دارد تمام تلاش خود را برای نابودی یا حداقل پرت کردن حواس او به کار می‎برد. یکی از تئوری‎های دیگر عنوان می‎کند که وی در حال فرار کردن از یک انسان است و این می‎تواند به معنای خیانت در بین صفوف ارتش مشترک آتش و یخ باشد.

 

۲. مخفی شدن در سرداب وینترفل

سریال Game of Thrones,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

بعد از آن ما آریا را در حال دویدن می‎بینیم سپس سر داووس سی‎ورث بر روی پله‎های کنار دیوار قدم می‎زند و در لحظه بعد واریس و بسیاری از غیر نظامی‎ها را می‎بینیم که در جایی شبیه به سرداب وینترفل پناه گرفته‎اند. بار دیگر این طور به نظر می‎رسد که نایت کینگ به وینترفل حمله کرده است و سرداب بهترین مکان برای زنان، کودکان و در کل کسانی است که توانایی شمشیر به دست گرفتن ندارند. اگر وینترفل سقوط کند سرنوشت ناگواری در انتظار این افراد است، کشته شدن در نبرد با قتل عام افراد غیر نظامی کاملا متفاوت است.

 

۳. شیشه اژدها

سریال Game of Thrones,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

پس از صحنه‎های بالا صدای آریا را می‎شنویم که می‎گوید من مرگ را دیده‎ام، او چهره‎های فراوانی دارد و منتظرم تا صورت جدیدش را ببینم. در آخر ما مشاهده‎ می‎کنیم که وی این سخنان را در حالی که تکه‎‎ای از شیشه اژدها در دست دارد زمزمه می‎کند. کاملا مشخص است که این صحنه با صحنه قبلی که در  آن صورت آریا زخمی است فرق می‎کند و به احتمال زیاد قبل از آن است زیرا او در این سکانس آرام و با ابهت است.

 

صحبت‎های آریا درباره مرگ اشاره به دوران شاگردی وی در خانه سیاه و سفید در براووس دارد، جایی که وی راه و روش قاتلان بی‎چهره را آموخت. شیشه اژدها یکی از دو ماده‎ای است که توانایی کشتن وایت واکرها را دارد ماده دوم که کمیاب‎تر است فولاد والریایی است. آریا بدون شک دارد به این موضوع اشاره می‎کند که علاقمند است ببیند وایت واکرها پس از ضربه خوردن با شیشه اژدها چگونه می‎میرند.

 

۴. ناوگان خاندان گریجوی

سریال Game of Thrones,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

در این صحنه با ناوگان خاندان گریجوی حاکم جزایر آهن رو به رو می‌شویم. یورون گریجوی پادشاه این سرزمین و رهبر ناوگان آهنین است که با سرسی لنیستر ملکه‎ای که حتی برادرش هم او را ترک کرد متحد شده است. در پایان فصل هفتم سرسی یورون را به اسوس فرستاد تا قوی‎ترین و گران‎ترین گروه مزدور یعنی گلدن کمپانی را به وستروس بیاورد.

 

۵. گلدن کمپانی، مخوف‎ترین گروه مزدور در سریال Game of Thrones

سریال Game of Thrones,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

به نظر می‎رسد یورون در کار خود موفق بوده، لباس‎های طلایی سربازان در این سکانس ما را آگاه می‎کند که آن‎ها همان گلدن کمپانی مشهور هستند. شاید شما هم در اولین نگاه فکر کنید شخصی که بالای کشتی ایستاده جیمی لنیستر است البته بدون شک موهای طلایی و فیزیک قدرتمند وی بسیار به برادر دوقلوی سرسی شبیه است ولی اگر دقیق‎تر نگاه کنید متوجه می‎شوید که این شخص بر خلاف جیمی دو دست سالم دارد.

 

به احتمال زیاد این فرد فرمانده گلدن کمپانی است در کتاب‎های سریال Game of Thrones گلدن کمپانی توسط سر هری استریکلند رهبری می‎شود. با این حال کتاب‎ها با داستان سریال تفاوت‎های زیادی دارند. سر هری از نسل یکی از خاندان‎هایی است که همراه با دیمون بلک‎فایر که یکی از حرامزادگان ایگان چهارم بود علیه حکومت مرکزی قیام کرد. ایگان چهارم پیش از مرگ خود همه حرامزادگان خود را مشروع کرد همین موضوع باعث شد که دیمون علیه برادر ناتنی خود دیرون شورش کند و تخت آهنین را حق قانونی خود بداند. یک نکته جالب دیگر این است که گروه مزدور گلدن کمپانی توسط ایگور ریوز یکی دیگر از حرامزادگان ایگان چهارم تاسیس شده است.

 

۶. بران، تورموند، بریک

سریال Game of Thrones,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

در این سکانس ما صدای برن را را می‎‎شنویم که می‎گوید: بسیار جالب است که چگونه همه اتفاقاتی که تاکنون رخ داده‎اند تو را به این جا رسانده‎اند، جایی که به آن تعلق داری، خانه. در این بین تصویری از برن و سم نشان داده می‎شود پس شاید سمول تارلی مخاطب کلاغ سه چشم باشد. ولی قبل از آن تصویری از بران، تورموند و بریک را می‎بینیم که شاید این معنی را بدهد که آن‎ها ازحمله اژدهای یخی نایت کینگ ویسریون به دیوارهای قلعه زنده نجات یافته‎اند.

 

۷. سرسی در کینگزلندیگ، زمستان هنوز به جنوب نرسیده است

سریال Game of Thrones,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

در این لحظه تصویری از سرسی را می‎بینیم که از امنیت کینگزلندینگ لذت می‎برد و لبخند رضایتی بر لب دارد شاید دیدن کشتی‎های یورون که با گلدن کمپانی به وستروس آمده‎اند او را از نتیجه نقشه‎اش مطمئن کرده است. در کنار او ما کایبرن، دست ملکه را می‎بینیم که همان لباس تکراری را به تن دارد و در پشت آن‎ها پسر بزرگ خاندان کلگین، گرگور را می‎بینیم که مانند همیشه صورت ترسناک خود را پوشانده است. این که چه اتفاقی قرار است برای هر کدام از این افراد رخ دهد نامشخص است زیرا سریال Game of Thrones اصلا قابل پیشبینی نیست. چه کسی فکرش را می‎کرد که کوه بعد از مسموم شدن با زهر نیزه اوبرین زنده ماند.

 

۸. جان و دنی

سریال Game of Thrones,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

در این سکانس جان و دنی را در حالی که با ارتش خود به سمت وینترفل حرکت می‎کنند می‎بینیم. مشخص نیست که آن‎ها تازه به وینترفل رسیده‎اند یا اینکه در حال ترک وینترفل هستند ولی در هر حال می‎توانیم مطمئن باشیم که پادشاه شمال و مادر اژهایان که به داشتن القاب طولانی و خسته‎کننده معروف است به وینترفل رسیده‎اند.

 

۹. اژدهایان بر فراز وینترفل

سریال Game of Thrones,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

سانسا برای اولین بار اژدهایان را در حالی که در بالای سرش پرواز می‎کنند می‎بیند، سکانس دیگری نیز از پرواز دو اژدهای باقی مانده دنریس در بالای وینترفل وجود دارد. شاید مشاهده شکوه اژدهایان حواس مردم شمال را از قضاوت دنریس و کارهای ناشایست پدرش پرت کند.

 

۱۰. جان و دنی در سرداب وینترفل

سریال Game of Thrones,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

در این جا ما جان و دنی را در سرداب وینترفل می‎بینیم. این سکانس به نوعی در فصل اول هم تکرار شده بود اگر یادتان باشددر اولین قسمت سریال Game of Throne ند و رابرت به محلی که جنازه لیانا استارک در آن دفن شده بود رفته و به او ادای احترام کردند. همانطور که در فصل هفتم مشخص شد لیانا مادر مادر جان اسنو است و رابطه جان و دنریس شباهت زیادی به رابطه لیانا و ریگار دارد.

 

۱۱. گندری

سریال Game of Thrones,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

در سکانس بعد ما گندری، پسر حرامزاده رابرت باراتیون را می‎بینیم. به نظر می‎رسد او مشغول انجام کاری است که در آن استعداد زیادی دارد یعنی ساختن سلاح‎های جنگی. گندری تنها پسر زنده رابرت باراتیون است پس شاید پس از شکست وایت واکرها جان و دنی او را به پاس خدماتش برای هفت اقلیم مشروع و به عنوان حاکم استورمز اند و سرزمین‎های طوفان منصوب کنند. گندری در طول این چند فصل به یکی از شخصیت‎های محبوب سریال Game of Thrones تبدیل شده است و هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن دارد.

 

۱۲. آماده شدن برای جنگ

سریال Game of Thrones,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

بعد از آن ما تصاویری از جیمی لنیستر و جوراه مورمنت را می‎بینیم که برای نبر آماده می‎شوند یا در نبرد می‎جنگند. در این جا میساندی و کرم خاکستری قبل از شروع نبرد یکدیگر را در آغوش می‎گیرند و با هم خداحافظی می‎کنند. آیا این آخرین دیدارشان خواهد بود؟

 

۱۳. سرسی، ملکه تنها

سریال Game of Thrones,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

در این سکانس تصویری از سرسی که در تالار تاریک و خالی رد کیپ نشسته است نمایان می‎شود. سرسی نوشیدنی می‎نوشد و در حالی که اشک در چشمانش جمع شده به آتشی که رو به رویش قرار دارد خیره می‎شود. با این حال که کلمه‎ای از زبان سرسی نمی‎شنویم ولی می‎توانیم حسی که این شخصیت دارد را درک کنیم، بازیگری لنا هیدی در این نقش بی‎نظیر ست. شاید بپرسید سرسی که در کینگزلندینگ و از هر گونه خطری در امان است پس علت سردی نگاه وی چیست؟ این احتمال وجود دارد که جیمی در نبرد کشته شده است، شاید هم بچه‎ای که در شکم سرسی قرار دارد زنده نمانده است.

 

۱۴. اژدهایان و درختان ویردوود

سریال Game of Thrones,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

لحظه‎های کوتاهی وجود دارند که اژدهایان در بالای پیش‎ زمینه‎ای سفید از برف پرواز می‎کنند و مردم غیر نظامی سر خود را بالا می‎گیرند تا این موجودات اساطیری را برانداز کنند. کرم خاکستری کلاهخودش را بر سر می‎گذارد، جان اسنو مانند ند استارک به ملاقات درختان ویردوود می‎رود و سگ شکاری هم در میان آتش است، نبرد آغاز شده است.

 

۱۵. عهدی که شکسته نشد

سریال Game of Thrones,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

جیمی در این سکانس با شجاعت اعلام می‎کند که آمده است تا پای عهدش یعنی جنگیدن برای زندگان بماند. پس از این که همه چیز بین جیمی و سرسی در فصل گذشته تمام شد، جیمی به وینترفل آمده است تا از شمشیرش برای نبرد با وایت واکرها استفاده کند. ولی این که او تا چه حد از نقشه سرسی را به جان و دنی خواهد گفت هنوز مشخص نیست. احتمال می‎دهیم که بران با جیمی به شمال آمده باشد.

 

۱۶. خون اژدها

سریال Game of Thrones,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

پس از چند سکانس کوتاه ما جیمی و دنریس را می‎بینیم که به سمت دو اژدهای باقی‎مانده خویش می‎روند، آیا این همان لحظه‎ای است که آن دو با هم سوار اژدها شوند؟ به احتمال زیاد جان پس از فهمیدن هویتش در قبول کردن آن به مشکل می‎خورد و برای ثابت کردن آن سوار اژدها می‎شود زیرا این تنها راه فهمیدن  حقیقت است. لشکر شمال برای شکست دادن وایت واکرها به دو اژدها سوار احتیاج دارند. بعد از آن سانسا به حرکت جان و دنی به سمت اژدهایان نگاه می‎کند. البته شاید این فقط حقه تدوین باشد و این دو صحنه هیچ ارتباطی با هم نداشته باشند. با این حال سانسا از تاثیری که رابطه جان و دنریس ممکن است روی شمال داشته باشد می‎ترسد.

 

۱۷. آتش اژدها

سریال Game of Thrones,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

پس از تصاویر سریعی از نبرد تصویری از تیریون لنیستر نشان داده می‎شود تا به ما یادآوری کند وی هنوز هم دست ملکه است و در وینترفل حضور دارد. بعد از آن تصویری  از آتش اژدها و ما می‎بینیم که برین از تارث و پادریک پین از طلایه‎داران سپاه متحد استارک-تارگرین هستند.

 

۱۸. پس از گذشت ۸ فصل زمستان بالاخره این جا است!

سریال Game of Thrones,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

شاید این همان چیزی است که برین و پادریک مقابلش به صف آرایی پرداخته‎اند، استراتژی جان برای نبرد با سپاه  مردگان هنوز مشخص نیست با این حال وینترفل آخرین سنگر آن‎ها است و اگر سقوط کند مرگ همه افراد حتمی است. سقوط وینترفل شاید به معنی شکست سرسی هم باشد زیرا اگر همه ۸۰ هزار دوتراکی و چند هزار شمالی حاضر در وینترفل کشته شوند لشکر نایت کینگ به اندازه‎ای بزرگ خواهد شد تا برای شسکت دادن هر نیروی دیگری کافی باشد، حتی اگر سه اژدهای یخی را به حساب نیاوریم. البته اگر یادتان باشد نایت کینگ در آخرین قسمت فصل هفتم سوار بر اژدها بود و اکنون سم یک اسب نشان داده شده است شاید تئوری معروف طرفداران درست از آب در بیاید و نایت کینگ خود با اژدهای یخی به کینگز لندینگ برود و هدایت لشکر را به یکی از وایت‎ها سپرده باشد. با این حال هیچ چیز قطعی نیست، با ما همراه باشید تا جریان آخرین اخبار منتشر شده درباره فصل هشتم سریال Game of Thrones قرار بگیرید.

 

نظر شما درباره سریال Game of Thrones چیست؟ آیا از تریلر فصل هشتم این سریال لذت بردید؟

 

 

  • 14
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش