جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۱۰:۲۰ - ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۴۱۸۶
فیلم و سینمای جهان

بررسی ۴ فیلم ژانر وحشت سینمای هالیوود

ژانر وحشت در سینمای غرب و به‌خصوص هالیوود، پیشینه‌ای قدیمی دارد. این ژانر در هر دوره‌ای، تحت‌تاثیر نویسندگان و هنرمندان آن دوره بوده، ولی درمجموع سینمای وحشت هم مانند بقیه ژانرها در هالیوود، هرگز از دیدگاه‌های ضد دینی، در به تصویر کشیدن شیاطین قدرتمند، جدا نبوده است. بیش از یک دهه بود که سینمای وحشت در هالیوود، از دوران قدرت خود فاصله گرفته بود و خشونت و خونریزی بیشتر در این ژانر وجود داشت تا ترس‌های عمیق و پیچیده که در فیلمنامه‌های قوی به‌کار گرفته می‌شدند. ولی در پنج سال اخیر، مخاطبان دوباره با قدرت‌گرفتن این ژانر و بازگشت اهریمنان ترسناک، مواجه شدند؛ از این رو منتقدان که دیگر امیدی به سینمای وحشت نداشتند و مخاطبانی که از این سینما مثل قبل استقبال نمی‌کردند، دوباره به سینماها رفتند و فروش‌های میلیون دلاری را به جیب سازندگان، سرازیر کردند تا روایت این موجودات اهریمنی، شرور و آخر‌الزمانی را دوباره بر پرده سینما ببینند.

 

ما در این مقاله قصد داریم چند فیلم معروف ژانر وحشت و چرایی تولیدشان را، از گذشته تا به‌حال، بررسی کنیم.

 

 

جن‌گیر

فیلم های ژانر وحشت,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

«جن‌گیر» یا (The Exorcist) نام فیلمی است در ژانر وحشت و درام، به کارگردانی «ویلیام فریدکین»، محصول سال ۱۹۷۳. این فیلم که اقتباسی است از کتابی براساس رمانی به همین نام اثر «ویلیام پیتر بلتی»، جزء پر مخاطب‌ترین فیلم‌ها در ژانر وحشت شد و در زمان خودش رکورد فروش در این ژانر را تا سال‌ها بعد به نام خود ثبت کرد و آغازی بود، برای تحول مفهوم ترس در هالیوود.

 

داستان فیلم جن‌گیر درباره یک مادر و دختر است که مادر بازیگر تلویزیونی به نام «کریس مک نیل» است و به همراه دختر کوچکش «ریگن» زندگی می‌کند. دست بر قضا ریگن توسط نیروی شیطانی و پلیدی که از عراق آمده، تسخیر شده است. مادر این دختر وقتی از درمان دخترش توسط دکترهای درجه یک ناامید می‌شود، با توجه به تغییرات عجیب و ترسناک ریگن، تصمیم می‌گیرد از دو کشیش با ایمان یاری بگیرد تا شاید دخترش به حال و روز اول برگردد.

 

ولی در ادامه، مراسم جن‌گیری سخت‌تر از آنچه فکرش را می‌کرد، پیش می‌رود...

 

در ابتدای فیلم جن‌گیر مخاطب صدای اذان را می‌شنود که در موقعیت حساسی که مجسمه شیطانی توسط مکتشف غربی در عراق پیدا می‌شود، طنین‌انداز است... شاید درحال حاضر پخش غرض و مرض‌دار اذان و نشان‌دادن مسلمانان درحال نماز در یک فیلم غربی، به‌صورت کلیشه‌ای درآمده باشد ولی در آن زمان، این نوع ورود به داستان و دخیل‌کردن نمادهای اسلامی در یک فیلم هالیوودی، بسیار تازه و درعین‌حال هدفمند بود، مخصوصا که این اذان دقیقا با شروع ورود اهریمن و به‌نوعی نفوذ به کالبد یک محقق غربی، هم‌زمان می‌شود. در ادامه نیز این اهریمن که از اجنه است، بعد از اینکه وارد کالبد دختر‌بچه آمریکایی می‌شود، شروع می‌کند به توهین به مقدسات مسیحی و... . این نوع نگاه به اسلام و نشان‌دادن دشمنی با مسیحیت، به‌صورت محسوس و نا‌محسوس در فیلم جن‌گیر وجود دارد.

 

کارگردان اما در پایان فیلم جن‌گیر، برای نشان‌دادن مقصود اصلی خود، دست به ابتکار جالبی می‌زند و نشان می‌دهد که هم کشیشان مسیحی، در مبارزه با این اهریمن پلید که از کشوری مسلمان به آنها حمله کرده، می‌میرند و هم خود اهریمن نابود می‌شود و به زبان بهتر در انتهای فیلم، نمایندگان به‌اصطلاح هردو دین، نابود می‌شوند و آرامش به زندگی مادر و دختر آمریکایی بر‌می‌گردد!

 

جن‌گیر در زمان خودش و حتی درحال‌حاضر، فیلم خاصی محسوب می‌شود، این فیلم درواقع شروع راهی تازه، برای تاثیر بر مخاطبان سینمای وحشت بود و باعث شد دهه ۷۰ به الهام‌بخش‌ترین دهه در ژانر وحشت تبدیل شود.

جن‌گیر، درکنار فیلم‌های هم‌رده بعد از خود مانند سه‌گانه طالع‌نحس، هالووین و... وحشتی توصیف‌ناپذیر و دیدگاهی خاص و شیطان‌محور، برای مخاطبانش به‌وجود آورد. البته هالیوود در سال‌های بعد، برای جذب مخاطبان به سمت ساخت فیلم‌هایی با اقتباس از سینمای وحشت ژاپن مانند حلقه، کینه و... رفت و درکنار این کپی‌ها، به ژانر وحشت خودش هم چاشنی خون و خشونت بی‌حد و مرز را تزریق کرد که حاصلش فیلم‌هایی مانند «کشتار با اره‌برقی در تگزاس»، مجموعه «اَره» و... بود.

 

البته با وجود این سیل از ساخته‌ها، هنوز هم نمی‌توان تاثیر فیلم جن‌گیر را به‌عنوان فیلمی که ترس عمیق‌تری را به‌خصوص درمورد مسائل دینی و آخر‌الزمانی بین عامه مردم رواج داد، نادیده گرفت.

 

فیلم جن‌گیر به‌خاطر استفاده از کلمات رکیک و توهین‌های بسیار زیاد و صد البته خشونت بیش از حد، در آن زمان، از طرف برخی کشورها و انجمن‌ها تحریم شد، به همین دلیل هم وقتی نسخه اصلی جن‌گیر، اولین‌بار در انگلیس نمایش داده شد، چند انجمن شهری، نمایش عمومی ‌فیلم را تحریم کردند و بعد از اکرانش هم به‌خاطر همه این جنجال‌ها، فیلم تا سال‌ها بعد یعنی دقیقا تا سال ۱۹۹۹ در شبکه ویدئویی در دسترس نبود، در این سال اداره سانسور انگلیس با ضبط نسخه کامل و بدون‌سانسور فیلم در شبکه ویدئویی موافقت کرد.

 

البته برخلاف انتظار، بسیاری از کشیش‌های کلیسای کاتولیک، فیلم جن‌گیر را تحسین کردند. چراکه این فیلم، علاوه‌بر اینکه برخی از رسوم کاتولیک‌ها را به معرض نمایش می‌گذاشت، کشیش‌های این مذهب را هم مانند قهرمانان معرفی می‌کرد که نوعی مراسم باسابقه مربوط به زمان عهد عتیق را اجرا می‌کردند. به همین دلیل هم، کلیسای کاتولیک این فیلم را همچون یک کلاس تبلیغی و آموزشی برای کشیش‌شدن درنظر گرفت!

 

جن‌گیر در چهل‌و‌ششمین مراسم جایزه اسکار، نامزد ۱۰ اسکار بود که نهایتا موفق به کسب دو اسکار در رشته‌های بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین صدا شد و کارگردان فیلم ویلیام فریدکین نیز برنده جایزه امپایر و گلدن‌گلوب بهترین کارگردانی شد و در کل این فیلم توانست نامزد و برنده جوایز بین‌المللی بسیار زیادی شود. در گیشه نیز فیلم جن‌گیر، با بودجه ۱۲ میلیون دلاری چیزی برابر با ۴۴۰ میلیون دلار فروش داشت که با توجه به زمان اکرانش، مبلغی فوق‌العاده بود و باعث شد، جن‌گیر به فیلمی تکرار‌نشدنی در فروش و فتح گیشه تبدیل شود. بعد از جن‌گیر فیلم‌های دیگری با این نام و به‌صورت مجموعه ساخته شد، ولی هیچ‌کدام از آنها نتوانستند موفقیت و شهرت جن‌گیر ۱۹۷۳ را به‌دست بیاورند.

 

آن

فیلم های ژانر وحشت,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

«آن» یا (It) نام فیلمی است در ژانر ترسناک، فراطبیعی و روانشناسانه، به کارگردانی «اندی موشیاتی» محصول سال ۲۰۱۷. این فیلم که اقتباسی است از کتابی براساس رمانی به همین نام اثر «استیون کینگ»، باعث شد پس از سال‌ها منتقدان از فیلمی در ژانر وحشت و تخیلی، تمجید کنند و به‌نوعی آن را خاص و متفاوت بدانند.

 

داستان فیلم از زمستان سال ۱۹۸۸ در شهر «دِری» در ایالت مین در آمریکا، شروع می‌شود. پسر‌بچه‌ای به‌نام «جرجی» به برادر بزرگ‌تر خود «بیل» اصرار می‌کند که برای بازی در زیر باران به او ملحق شود، اما بیل که مریض است و از لکنت زبان نیز رنج می‌برد، قبول نمی‌کند و جرجی تنهایی بیرون می‌رود. هنگام بازی در زیر باران، جریان آب قایق کاغذی جرجی را از مسیر منحرف‌کرده و آن را به درون فاضلاب می‌برد. جرجی به‌دنبال قایق خود می‌رود، اما در چاله فاضلاب با دلقک عجیبی به نام «پنی وایز» برخورد می‌کند که قایق او را در دست دارد. دلقک ابتدا جرجی را فریب می‌دهد و به خود نزدیک می‌کند و بعد به او حمله کرده و دستش را قطع می‌کند و سپس او را با خود به درون فاضلاب می‌برد...

 

چندین ماه از این اتفاق می‌گذرد و ماجراها از تابستان ۱۹۸۹ دنبال می‌شود. بیل به‌خاطر اتفاقی که برای برادرش افتاده از طرف خانواده‌اش طرد شده و اوقات خودش را تنها میان اعضای باشگاه بازندگان که دوستان بسیار صمیمی‌اش هستند، تجربه می‌کند. بیل هیچ‌وقت مرگ برادرش را قبول نکرده و گمان می‌کند او گم شده ‌است، به همین خاطر تصمیم می‌گیرد به‌دنبالش بگردد که در این جست‌وجو می‌فهمد، رباینده اصلی همان موجود اهریمنی یعنی پنی وایز است که هر ۲۷ سال یک‌بار از خواب برمی‌خیزد و در طول حضور یک ساله‌اش، بچه‌ها را شکار کرده و از ترس آنها تغذیه می‌کند تا بتواند به حیات خود ادامه دهد. بیلی با فهمیدن این موضوع، تصمیم می‌گیرد به‌همراه دوستانش به خانه‌ای متروکه برود که به نظر می‌رسد محل زندگی پنی وایز است...

 

استیون کینگ به‌عنوان نویسنده‌ای پر‌کار در ژانر وحشت و فراطبیعی شناخته می‌شود که تاکنون بیش از ۲۰۰ اثر ادبی در این ژانر خلق کرده است.

 

این نویسنده آمریکایی در کتاب «آن» هم مانند دیگر کتاب‌هایش با دیدگاهی اومانیستی، از ترس و ریشه‌های آن در درون انسان بهره می‌برد و با نگاهی تاریک، وحشتی عمیق‌تر از ترس‌های معمولی را به مخاطبانش عرضه می‌کند. البته رمان‌های استیون کینگ به‌شدت در بعضی مسائل جنسی و... بی‌پرده است ولی در فیلم آن، این مساله مخصوصا درمورد دختر‌بچه فیلم که در نقش «بورلی» ظاهر می‌شود و مورد سوءاستفاده پدر خود قرار می‌گیرد، خیلی با احتیاط به تصویر کشیده می‌شود چراکه در فیلم آن، کودکان حضور پررنگی دارند و سازندگان نمی‌خواستند درجه فیلم بالاتر برود و مخاطبان نوجوان را از دست بدهند، به همین دلیل تغییراتی در فیلمنامه دادند و مسائل جنسی را بیشتر از این در «آن» دخیل نکردند. درنهایت این مساله باعث شد طرفداران کتاب، خیلی از فیلم استقبال نکنند و آن را اقتباسی کامل و بی‌نقص ندانند.

 

در فیلم آن، تصویر‌برداری فوق‌العاده و موسیقی متن خاص، درکنار بازی‌های روان، باعث می‌شود مخاطبان در همان ابتدای فیلم، جذب آن شوند و تا پایان فیلم بدون هیچ خستگی پای روایت پرتلاطم و دو ساعته آن بنشینند.

فیلم آن، درمجموع جوایزی چون جایزه سینمایی و تلویزیونی ام‌تی‌وی، جایزه ساترن و... را به‌دست آورد، ولی در بخش بین‌المللی نتوانست نامزد دریافت جوایز مهمی چون اسکار، گلدن‌گلوب، بفتا و... شود. فیلم در عوض با استقبال بسیار خوبی از سوی منتقدان و طرفداران سینمای وحشت مواجه شد. سایت راتن تومیتوز گزارش کرد ۸۵ درصد منتقدان نظر مثبتی نسبت به فیلم داشته‌اند.

 

در گیشه نیز آن، با استقبال بی‌نظیر مخاطبان روبه‌رو شد و با بودجه محدودی حدود ۳۵ میلیون دلار توانست چیزی حدود ۷۰۰٫۴ میلیون دلار بفروشد و بدون درنظر گرفتن زمان اکران، می‌شود گفت فیلم آن، با پشت‌سر گذاشتن جن‌گیر، لقب پرفروش فیلم ترسناک تمام تاریخ سینما را درحال‌حاضر به‌خود اختصاص داده، به‌خاطر همین استقبال و موفقیت، قسمت دوم فیلم آن، قرار است ماجرای نبرد دوباره این کودکان را که دیگر بزرگ شده‌اند با پنی وایز بعد از ۲۷ سال به تصویر بکشد، قسمت دوم فیلم آن، در سپتامبر سال ۲۰۱۹ اکران می‌شود.

 

احضار

فیلم های ژانر وحشت,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

«احضار» یا (The Conjuring‌) نام فیلمی است در ژانر ترسناک، روانشناسانه و درام، به کارگردانی «جیمز وان» محصول سال ۲۰۱۳.

 

داستان احضار درباره خانواده «پرون» با پنج دختر است که در سال ۱۹۷۱ به یک خانه بزرگ و کهنه در روستایی در ایالت «رود آیلند»، اسباب‌کشی می‌کنند. کمی بعد از اسباب‌کشی، اتفاقاتی می‌افتد که خانواده پرون متوجه می‌شوند این خانه توسط قدرتی ناشناخته درحال کنترل است. مادر خانواده ملتمسانه از دو متخصص مسائل ناشناخته، به نام‌های «اِد و لورِین وارِن» می‌خواهد تا از خانه آنها بازدید کنند. اد و لورین بعد از دیدن خانه پرون‌ها، پی‌می‌برند که درگیر مخوف‌ترین پرونده زندگی‌شان شده‌اند... .

 

در فیلم احضار برخلاف فیلم‌های ترسناک هم‌رده خود، فیلمنامه قوی وجود دارد که باعث می‌شود ترسی عمیق و درونی در مخاطب ایجاد شود. در این فیلم ماجرا براساس وجود شیاطینی روایت می‌شود که به انسان‌ها حمله و آنها را تسخیر می‌کنند. اد و لورین که درحقیقت نقش کارآگاهان ماورا الطبیعه را بازی می‌کنند، با استفاده از اعمال جن‌گیری که حتی اجازه‌اش را هم ندارند، درنهایت این خانواده را نجات می‌دهند.

 

در بعضی دیالوگ‌های اد وارن، نگاه به جن و برخورد با آن، مخاطب آشنا با ادبیات را به یاد داستان‌های تخیلی شرقی می‌اندازد. برای مثال وقتی از اد، در صحنه‌ای می‌پرسند که چرا اشیائی که اجنه تسخیر کرده‌اند را نگه می‌دارد و آنها را نمی‌سوزاند، او در جواب می‌گوید: «گاهی بهتر است جن را در بطری نگه داشت» (اشاره به داستان شب سوم هزار و یک شب به نام ماهیگیر و جن، که مرد ماهیگیر با به دام انداختن جن در کوزه، درواقع او را برای همیشه زندانی کرد).

 

در داستان احضار، مخاطب طبق ادعای سازندگان با ماجرایی واقعی مواجه است که برای اِد و لورین وارِن در دهه ۷۰ میلادی رخ داده است. البته این دو شخصیت در دنیای واقعی وجود دارند و به‌نام محققان مسائل ماورا الطبیعه شناخته می‌شوند ولی در جواب به مخاطبان درمورد واقعی‌بودن یا نبودن داستان‌هایشان به‌جای ارائه مدارک مستند، تنها به این جمله بسنده کرده‌اند که «هرکه می‌خواهد باور کند و هرکه می‌خواهد، باور نکند!» این یعنی مجموعه فیلم‌های آنابل، احضار، راهبه و مسلما پروژه‌هایی در آینده، بدون هیچ سند محکمی به خورد مخاطب داده می‌شود و مخاطبان بهتر است آنها را باور کنند تا بیشتر بترسند!

 

در فیلم احضار نگاه به مسائل فراطبیعی، طبق گفته شخصیت اِد وارن در انتهای فیلم احضار۱ کاملا شیطانی و غیرالهی توصیف می‌شود. او در این باره می‌گوید:

 

«نیروهای خبیث، قدرتمند هستند و تا ابد وجود دارند...» این جملات دقیقا خلاف عقاید اسلامی است که براساس آن شیاطین، از خود قدرتی ندارند و حتی به شیطان هم تا زمان مقرر و نه تا قیامت، مهلت داده شده است (قرآن، سوره حجر آیات ۳۶ تا ۳۸). همچنین در تفکرات اسلامی، اجنه هرگز سراغ مردم با ایمان که سعی دربرقراری ارتباط با دنیای آنها را ندارند، نمی‌روند و این اتفاق همیشه برای کسانی می‌افتد که اقدام به ارتباط با اجنه خبیث، از راه‌های نامشروع می‌کنند. ولی در سری فیلم‌های احضار و... سازندگان سعی دارند به مخاطبان القا کنند که خطر همیشه در کمین انسان است و بدون هیچ دلیلی انسان‌ها می‌توانند مورد حمله اجنه قرار گیرند و مدرکش هم این زن و شوهر هستند!

 

کارگردان فیلم احضار، جیمز ون است که مخاطب علاقه‌مند به ژانر وحشت او را تقریبا از۱۵ سال قبل و با ساخت سری «اره» یا (Saw) می‌شناسد، سری اره به‌عنوان مجموعه‌ای در ژانر ترسناک و روانشناسانه، با نگاهی کاملا اومانیستی و خشونت بی‌حدش، در زمان خود توانست فروش خوبی داشته باشد و مانند فیلم‌های تجاری با بودجه پایین، سازندگانش را راضی کرد.

 

البته نقطه عطف کاری جیمز ون، به‌عنوان کارگردان در سری احضار اتفاق افتاد و این کارگردان توانست با ساخت دو فیلم احضار، جایگاه هنری خود را در هالیوود پیدا کند و نظر منتقدان زیادی را به کار‌های خود جلب کند.

فیلم احضار درمجموع توانست موفق عمل کند و نظر منتقدان را هم به خود جلب کند و نقد‌های مثبتی را از طرف آنها بگیرد و در گیشه هم با توجه به بودجه ۲۰ میلیون دلاری خود، در مجموع چیزی برابر با ۳۱۸ میلیون دلار بفروشد که رقم قابل توجهی برای یک فیلم در ژانر ترسناک محسوب می‌شود.

قسمت فیلم احضار، در سال ۲۰۱۶ ساخته شد و نه به اندازه قسمت اول، اما با کمی ارفاق، مورد پسند مخاطبان و منتقدان واقع شد و به همین دلیل هم قرار است قسمت سوم این مجموعه با نام احضار۳ در سال ۲۰۲۰ ساخته شود.

 

راهبه

فیلم های ژانر وحشت,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

«راهبه» یا (The Nun) نام فیلمی است در ژانر ترسناک و درام، به کارگردانی «کورین هاردی» محصول سال ۲۰۱۸. این فیلم که پیش‌درآمدی از فیلم احضا‌ر۲ بود، به نویسندگی «گری دوبرمن» به‌عنوان یکی از فیلم‌های مرتبط با مجموعه احضار، ساخته شد.

 

داستان فیلم راهبه به زمانی برمی‌گردد که یک راهبه کاتولیک جوان، در کلیسایی در کشور رومانی به طرز مشکوکی به قتل می‌رسد... یک کشیش با گذشته‌ای خالی و نسبتا ترسناک که قبلا تجربیاتی درمورد حوادث ماورایی داشته است، به‌همراه یک راهبه تازه‌کار که نزدیک به اتمام دوره آموزشی است، از جانب واتیکان، مسئول تحقیق روی این کلیسا و اتفاقات رخ داده در آن می‌شوند. آنها حین بررسی پرونده، به راز نامقدس و شومی برخورد می‌کنند که نه‌تنها زندگی، بلکه ایمان و همچنین روح‌شان را به خطر می‌اندازند.

 

حوادث فیلم راهبه در سال ۱۹۵۲ و در کشور رومانی روی می‌دهد، جایی که داستان با یک خودکشی توأم با ترس و وحشت شدید آغاز می‌شود. در راهبه نیز مانند خیلی از فیلم‌های ترسناک هم‌رده‌اش، مخاطب با شخصیتی به‌شدت شرور و اهریمنی مواجه می‌شود که از او با نام «والِک» یاد می‌شود، والک شیطانی است که مخاطب قبلا او را در هیبت راهبه‌‌ای ترسناک در فیلم احضار۲ دیده است.

 

کشور رومانی در ژانر وحشت، تقریبا از زمانی که داستان دراکولا (شخصیتی خونخوار، در رمان نویسنده‌ای به نام برام استوکر) بین مردم قدرت گرفت، مهم بوده است؛ البته پیش از این ماجرا، رومانی به‌عنوان کشوری که در گذشته مرز بین دنیای اسلام و مسیحیت بوده هم مهم تلقی می‌شده، از این رو برام استوکر با الهام از گفته‌ها و داستان‌های «آرمینیوس وامبری» (یک شرق‌شناس که درواقع یهودی مجارستانی بود و جزء جاسوسان درجه یک انگلستان محسوب می‌شد و در سفرهای بی‌شمارش به کشورهای خاورمیانه و به‌خصوص ایران در لباس یک درویش به جاسوسی می‌پرداخت) شخصیت دراکولا را در قلب رومانی، با الهام از یک فرمانده بی‌رحم و خونریز به نام ولاد سوم که دشمن مسلمانان بود، به وجود می‌آورد.

 

با توجه به تمام این توصیفات کاملا منطقی است که هالیوود بعد از بارها احیای شخصیتی چون دراکولا، این‌بار برای هویت‌بخشیدن به فیلم ترسناک خود، باز خانه دراکولا یا همان رومانی را انتخاب کند و با استفاده از همین نام، وحشت و خاطرات ترسناکی را برای مخاطب خود به‌وجود بیاورد.

 

البته فیلم راهبه با وجود به‌کار‌گرفتن همه این ترفند‌ها برای وحشت بیشتر، درنهایت تبدیل به مجموعه‌ای از کلیشه‌های فیلم‌های ترسناک شد. این فیلم که بزرگ‌ترین ضعفش نداشتن فیلمنامه قوی و حساب شده است، با وجود ایده جالب و خاصش، کاملا سطحی و بی‌مایه است و نمی‌تواند مفهوم عمیق‌تری از ترس را مانند مجموعه احضار، به مخاطب خود ارائه کند. در راهبه نیز شخصیت‌های نصفه‌ونیمه مذهبی وجود دارند که خوراک شیاطین هستند و درنهایت هم به شکل مرموزی تسلیم تاریکی می‌شوند، ولی روایت فیلم به‌قدری کسل‌کننده است که نمی‌تواند مخاطبان را درگیر ماجرا و رمز و رازهای داستان کند.

 

نکته قابل‌توجه دیگر در فیلم راهبه، این مطلب است که این فیلم نیز مانند دیگر همتایان خود یعنی جن‌گیر، آن، احضار۱ و۲، آنابل و... محصول شرکت فیلم‌سازی یهودی «برادران وارنر» است.

 

این شرکت فیلم‌سازی صهیونیستی که حدود نیم‌قرن است به‌طور متمرکز روی ساخت فیلم‌های ترسناک با درون‌مایه‌های قدرت‌گرفتن نیروهای شیطانی و چیره‌شده شیاطین بر نیروهای خیر، سرمایه‌گذاری کرده است، در راهبه نیز همان مسیری را می‌رود که پیش از این و در ابتدا از جن‌گیر به‌صورت متمرکز شروع کرده و با تبلیغات فراوان، از ساخت فیلم راهبه نیز سود کلانی را مانند قبل، به‌جیب می‌زند و روایت شیطانی و درجه سه خود را به‌خورد مخاطبانش می‌دهد.

 

فیلم راهبه با وجود تمام نقص‌هایی که داشت، درنهایت نتوانست نظر منتقدان را به‌خود جلب کند و نمرات بسیار پایینی را در سایت‌های معتبر نقد به خود اختصاص داد، ولی این فیلم برخلاف نقد‌های منفی‌اش، به‌خاطر اینکه جزئی از دنیای فیلم‌های احضار بود، توانست با بودجه ۲۲ میلیون دلاری خود چیزی حدود ۳۶۳ میلیون دلار بفروشد و از این نظر موفق باشد.

 

فاطمه قاسم‌آبادی 

 

 

newspaper.fdn.ir
  • 15
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش