شنبه ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۹:۰۳ - ۱۱ شهریور ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۶۰۲۵۲۹
موسیقی

یاس:

مخالفان دلواپس موسیقی ایران هستند یا خودشان؟

یاس,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی
یاسر بختیاری (یاس) می‌گوید این همه سال عمر ما صرف این شد که رپ فارسی شنیده شود؛ یعنی ما روی عمر خود ریسک کردیم.

به گزارش خبرآنلاین،اگر انتشار آلبوم و برگزاری کنسرت را دو عامل برای معرفی شدن اهالی موسیقی به مردم بدانیم، نوعی از موسیقی هست که اهالی‌اش به دلایلی نامعلوم از هر دوی این‌ها محرومند اما همچنان به مسیر خود ادامه می‌دهند.

 

رپرها یا رپکن‌ها آنقدر با موانع مختلف مواجه شده‌اند که بخشی از آن‌ها در موضع اُپوزیسیون قرار گرفته و از ایران رفته‌اند اما عده‌ای هم هستند که با وجود همه بی‌مهری‌ها در ایران مانده‌اند و آن‌چه را به زعم خودشان باید انجام دهند، انجام می‌دهند؛ یکی از این رپرها، یاس (یاسر بختیاری) است که طرفدار هم کم ندارد.  

 

آن‌چه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگویی است با او که از انگیزه‌هایش برای ادامه دادن این راه و اتهام‌هایی که به موسیقی رپ وارد می‌شود، گفته است. 

 

دو منبع درآمد اهالی موسیقی، یکی انتشار آلبوم است و دیگری برگزاری کنسرت که خوانندگان رپ از هر دو محرومند. با حذف شدن منافع مالی، انگیزه‌تان از ادامه دادن این مسیر چیست؟

ببینید، رپ در دنیا یکی از پول‌سازترین سبک‌های موسیقی است، با این حال در ایران این طور نیست. یعنی هیچ تعادلی میان شهرت هنرمندان رپ و درآمدشان نیست و همه جای دنیا به جز ایران این مسئله برایشان غیرقابل‌باور و غیرمنطقی است. حالا از این مساله بگذریم. این را عنوان کردم که به چیز دیگری برسم.

 

تصور کنید که این همه سال عمر ما صرف این شد که اصلا رپ فارسی شنیده شود؛ یعنی ما عمر خود را ریسک کردیم. چون ممکن هم بود که این سبک به این درجه از محبوبیت نرسد. پس چه چیزی انگیزه ما بود برای ادامه؟ فکر می‌کنم که اگر از ۹۰ درصد از بچه‌های این سبک سوال کنید، جواب‌شان این خواهد‌ بود که می‌خواستند ناگفته‌‌هایی را فریاد بزنند که در درون‌شان تلنبار شده بود. نیاز به درک شدن در انسان مثل یک غریزه است و در روزگاری که به واسطه نیازها، خودخواهی در جامعه موج می‌زند، ما فریاد زدیم که اول خودمان از لحاظ روحی تخلیه شویم. انگار خودت داری خودت را نوازش می‌کنی و به خودت عشق می‌دهی و این انرژی به شنونده هم منتقل شد. خشمگینانه نوشتیم و خواندیم. امید که این سبک با حمایت مردم و مسئولین روشنفکر، نسل تازه‌ای بسازد و ادامه بدهد. چون عشق شرط اول است ولی اگر مادیات را به همراه نداشته باشد، بعد از مدتی بی‌انگیزگی سبب رها کردن خواهد شد و چه بد.

 

برخی از مخالفان رپ که بیشتر خودشان اهل موسیقی هستند، تاکید دارند این نوع موسیقی، هارمونی و ملودی ندارد و برای همین ارزشمند نیست. نظر شما در این باره چیست؟

این مسئله را باید از دو بُعد حلّاجی کرد. این‌که افراد از چه جهت مخالفت خود را اعلام می‌کنند؟ دلواپس موسیقی ایران هستند یا دلواپس خودشان؟ چون فکر نمی‌کنم با اضافه شدن رپ فارسی به موسیقی ایران، خدشه‌ای به کلیت داستان وارد شود. اتفاقا موسیقی رپ (لااقل تا الان) دارد خیلی واقعی‌تر به مسیر خود ادامه می‌دهد. چون رَپکُن‌ها خودشان شعر یا تکست‌هایشان را می‌نویسند و نوشته‌هایشان برگرفته از واقعیات و روحیات و تجربیاتشان است. ما حقیقت‌های پنهانِ ناگفته‌ای را عنوان می‌کنیم که به آن فکر شده ولی در قالب موسیقی به این صراحت عنوان نشده است. حقیقت، زمان نمی‌شناسد و ماندگار است.

 

به نظر می‌رسد شاید بهتر است در میزگردهایی، موافقان و مخالفان رپ به گفت‌وگو بپردازند. البته از نظر من، بسیاری از موسیقی‌های رپ تولید شده دارای آهنگسازی دقیقی هستند و حتی موسیقی تیتراژ سریال «اُوِ مثبت» اثر فردین خلعتبری نیز در سبک رپ بوده است. علاوه بر آن بسیاری از آهنگسازان رپ در ایران و خارج از کشور، به تحصیل آکادمیک موسیقی پرداخته‌اند و آگاهانه وارد این سبک موسیقی شده‌اند. با چنین میزگردی موافقید؟

در جواب نظر شما راجع به برگزاری میزگرد رجوع می‌کنم به همان مثال قدیمی که  یکی واقعا خواب است یا خودش را به خواب زده. کسی که خواب باشد با یک بِشکَن هم بیدار می‌شود و کسی که خودش را به خواب‌زده تحت هیچ شرایطی بیدار نمی‌شود. افرادی که مخالف هستند دیواری دور تفکرات خود کشیده‌اند و به هیچ قیمتی حاضر به پذیرش واقعیت‌ها نیستند که اگر حاضر بودند دیگر نیازی به میزگرد نبود.

 

کسی که از حرکت‌ها و سبک‌های جدید استقبال نکند یعنی دارد طبق سلیقه خودش عمل می‌کند و همین سلیقه‌ای عمل کردن‌ها بود که ما را عقب انداخت. ۸۰ میلیون نفر با تفکرات و عقاید مختلف کنار هم زندگی می‌کنند و اگر چنان‌چه هر کسی طبق سلیقه خود تصمیم بگیرد و کسانی را که با او هم عقیده نیستند محکوم کند، طبیعتا باید برگردیم به عصر حجر و در غارها زندگی کنیم و این نه تنها در موسیقی بلکه در همه اصناف و شاخه‌ها صادق است. احترام به عقاید باعث پیشرفت می‌شود هر چقدر که باب سلیقه آدم نباشد.

 

پیرو آخرین بخش سوال شما این را اضافه می‌کنم که سواد با آگاهی فرق می‌کند. کسانی هستند که دارای بالاترین تحصیلات موسیقایی‌اند ولی آگاه نیستند. آگاهی از درکِ دلیلِ تجربه‌ها و تبدیل آن به شعر و موسیقی می‌آید. (با خنده) اینجا را باحال گفتم.  

 

کم بودن تعداد نت‌ها باعث شده موسیقی رپ را سرزنش کنند یا آن را موسیقی بَدَوی مربوط به قبایل بدانند. آیا کم بودن تعداد نت‌ها می‌تواند دلیل درستی برای مخالفت با رپ باشد؟

پرودیوسرها یا همان آهنگسازهای رپ، آهنگ را به صورت لوپ در اختیار رَپکُن‌ها می‌گذارند و این کار رَپکُن است که آن کار را مانند خمیری به اشکال مختلف درآورد. ذات موسیقی رپ این است ولی در همان لوپی که ساخته می‌شود، می‌توان بدعت‌هایی وارد کرد که شنونده را به وجد آورد. در سبک‌های مختلف از جنس‌های مختلف صدا استفاده می‌شود که به آهنگ مسیر بدهد و در رپ،  تِکستِ رَپکُن است که آهنگ را تنظیم می‌کند.

 

شعری که رَپکُن می‌نویسد بارها ضربش تغییر می‌کند. گاهی ضدضرب می‌شود. گاهی با تمپوی آهنگ هماهنگ است و گاهی روی همان تمپو، سرعت شعر دوبرابر می‌شود و همین باعث تمایزش از ترانه‌ها می‌شود. چرا که ترانه در آهنگ فقط یک وزن به‌خصوص را دنبال می‌کند. پس آهنگ طوری ساخته می‌شود که دست رَپکُن برای هر گونه بدعتی همانند محتوا، رایم، فلو و همخوان باز باشد و کم بودن تعداد نت‌ها نمی‌تواند دلیل درستی برای مخالفت با رپ باشد. لااقل من به چنین موردی برخورد نکرده‌ام.

 

به نظر شما سطحی دانستن اشعار رپ از طرف خیلی از منتقدان به چه دلیل است؟ آیا این مسأله بستگی به رپر و نوع بیان او دارد؟

اشعار عمیق از نبوغ و ذوق شاعر سرچشمه می‌گیرد و در آهنگ‌های رپ هم این طور است؛ حتی نوآوری‌ها و ابتکارهای نوشتاری در آن خیلی بیشتر از سبک‌های دیگر به چشم می‌خورد. به اعتقاد من اشعار رپ به خاطر این که امروزی سروده شده‌اند، سطحی به نظر می‌آیند ولی بسیاری از این اشعار محتوای عمیقی دارند. اصلا چه فایده که اشعار عمیق سروده بشوند و سطحی برداشت شوند. منظور من این است که مردم اشعار شاعران گذشته و امروز را در گفتمان‌ها استفاده می‌کنند ولی فقط گفته می‌شود و اِعمال نمی‌شود. با این تفاوت که اشعار رپ (از رَپکُن‌هایی که دارای خط فکری و آرمان هستند) شنونده را به فکر وادار می‌کنند که اغلب این افکار در زندگی روزمره به کار گرفته می‌شوند. 

 

 

 

 

  • 19
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش