شنبه شب اركان اوگُر، نوازنده اهل تركيه به ايران آمد تا در قالب اجراهاي جشنواره موسيقي فجر روي صحنه رود. از همان روزهاي اولي كه جدول برنامههاي جشنواره اعلام شد اهالي موسيقي به خصوص آنها كه پيشتر نام اوگُر را شنيده بودند و به هنرش آشنايي داشتند، هيجان زده بودند تا اجراي او را تماشا كنند. هر چند اوگُر به سبب اجراهايش با گيتار فرتلس در ايران شهرت دارد اما او اينبار با خوانندهاي ديگر به اسم اسماعيل حكي روي صحنه رفت تا موسيقي مقامي تركيه را اجرا كند. در طول اين كنسرت با آنكه انتظار ميرفت بخشهايي هم به بداههنوازي اختصاص يافته باشد، اركان اوگُر و اسماعيل حكي تنها قطعاتي از رپرتوار آهنگسازي شده موسيقي مقامي تركيه را اجرا كردند. با او پس از تست صداي سالن، چند دقيقهاي گپ زدهايم كه در ادامه ميخوانيد.
شايد بد نباشد براي شروع گفتوگو به موضوع بداهه در موسيقي شما بپردازيم. شما از سنت موسيقايياي ميآييد كه همچون سنت موسيقي سرزمين ما به بداهه اهميت فراوان ميدهد. در اجراي شما اين موسيقي بداهه ميتواند متمايز باشد چون همان طور كه موسيقي سرزمينتان را ميشناسيد به موسيقي غرب هم واقف هستيد. هنگام بداههنوازي چطور اين دو را با هم تركيب ميكنيد؟
من در موسيقي مقام رشد كردهام چون اين موسيقي بخشي از فرهنگ تركيه است و طبيعي به نظر ميرسد كه گوش من از همان زمان كودكي با اين موسيقيها انس گرفته باشد. من به واسطه جايي كه در آن تولد يافته و از آن آمدهام (شهر الازي) مقامهاي رايجي مثل حسيني، عشاق، مجاز راست، ماهور، اصفهان و... مدام شنيده ميشد.
من در چنين فضاي موسيقايي رشده كرده بودم و گوش من به اين نوع موسيقيها بسيار نزديك بود. ضمن اينكه به شكل خودجوش و با تمرينهاي شخصي، نوازندگي ساز گيتار كلاسيك را آغاز كردم و با هارموني و... آشنا شدم و از طرفي هم علاقهام به موسيقي «جز» و «بلوز» باعث شد تا به فكر طراحي و ساخت يك گيتار فرتلس بيفتم تا از طريق آن بتوانم مقامهاي موسيقي كشورم را اجرا كنم.
من موسيقي ذاتي سرزمين خودم را با اين موسيقيها تركيب كردم. اما براي اجراي كنسرت در ايران تصميم گرفتيم دورهاي از موسيقي مقام از تركيه را اجرا كنيم كه در قرن بيستم بسيار متداول و رايج بود. قطعاتي كه از آن دوره انتخاب كرديم مربوط به موسيقي صوفيها، علويان و... است كه مضمون شادي ندارند و اغلب غمگين هستند اما از اشعارشان به آهنگهاي عاشقانه، آهنگهاي جنگ و آهنگهاي بكتاشي ارتباط دارد.
پس قرار است مجموعهاي از موسيقيهاي آهنگسازي شده رپرتوار تركي را اجرا كنيد...
در اصل در اواخر قرن بيستم مردم جايگاه واقعي اين موسيقيها را دريافتند و آنها را نتنگاري كردند. چنان كه در حال حاضرآرشيو بزرگي نزديك به ٥٠٠٠ قطعه از اين موسيقيها داريم.
در يكي از گفتوگوهايتان خوانده بودم كه از نوازندگي «جيمي هندريكس» بسيار الهام گرفتهايد تا جايي كه همين تاثير باعث شد به فكر ساخت گيتار فرتلس و اجراي موسيقي تركيه با آن، بيفتيد...
وقتي در اوايل دهه ٦٠ براي اولينبار راديو به خانههاي ما آمد، من براي اولينبار با موسيقي غرب آشنا شدم و صداي ساز جيمي هندريكس را در راديو شنيدم. همين صدا باعث شد گيتار را كشف كنم. او به عنوان يك نوازنده گيتار الكتريك در سبك بلوز بسيار مرا به خود جذب كرد. جيمي هندريكس استايل خاص خودش را در نوازندگي و خوانندگي داشت. هرچند اين مساله به دوران خيليخيلي دور برميگردد، اما قطعا اولين مواجهه من با موسيقي الكترونيك و ساز گيتار از طريق نوازندگي جيمي هندريكس در راديو شكل گرفت.
نوازندگي او بسيار جالب توجه بود؛ نه بهخاطر سرعت نواختنش يا هر چيز ديگر، بلكه به خاطر لمس متفاوت، احساس متفاوت و تركيب متفاوتي كه از ريتم و آواز ارايه ميكرد؛ انگار هيچ محدوديتي براي موسيقياش وجود نداشت. آن زمان من هنوز در الازي بودم.
در همان دهه ٦٠ بسياري از موسيقيدانان و هنرمندان مشرق زمين از موسيقي غرب تاثير گرفتند. ضمن اينكه هنرمندان غربي هم رفتهرفته شيفته فرهنگ شرق ميشدند. مثلا اجراي مشترك جان مكلافين و ذاكرحسين در گروه شاكتي. خود شما تا چه حد تحت تاثير موسيقي غرب قرار گرفتيد؟
من به سنتهاي فرهنگي سرزمين خودم بيش از هر چيز ديگري پايبند هستم. هر بخش از تركيه، موسيقي و آيينهاي خاص خودش را دارد كه هركدام از آنها مرا بهشدت به خود جلب ميكنند. موسيقي اصلي من آن موسيقيها است.
از سوي ديگر تمام تجربههايي كه در موسيقي آناتولي در مناطق مختلف آن اتفاق افتاده با هم متفاوت است؛ مثلا موسيقي شمال تركيه با موسيقي جنوب و حتي موسيقي منطقهاي كه من از آن آمدهام، تفاوت دارد. اگر چه مقامها در همه اين مناطق يكسان هستند اما شيوههاي اجرايي و نوع نگاه هر يك به موسيقي با ديگري متفاوت است. من هميشه ميگويم مقامها درجات موسيقي هستند. اساس همه آنها يكسان است. «ماهور» در ايران، سوريه و آذربايجان در يك درجه صوتي اجرا ميشود.
تحصيلات آكادميك شما در زمينه علم فيزيك است كه به نوعي علم منطق محور و با چارچوب قواعد خاص خودش است. اين در حالي است كه موسيقي با وجود قواعدي كه دارد تا حد زيادي انتزاعي و وابسته به احساس است. چطور اين دو نگرش را در اجرا با هم تركيب ميكنيد؟
اگر فلسفي به ماجرا نگاه كنم بايد بگويم فيزيك يك علم است و موسيقي هم همينطور. موسيقي به عنوان يك منطق فيزيكي، توسط فركانسها، صداها و سرعت اين صداها اتفاق ميافتد. دانش فيزيك به من كمك كرد تا عميقتر به اين صداها فكر كنم و با آنها برخورد موسيقايي داشته باشم. اما علاقه من به موسيقي باعث شد تحصيلاتم در زمينه فيزيك را ادامه ندهم. همهچيز را شكستم تا تمركز بيشتري روي اين هنر داشته باشم. فيزيكي فكر كردن به من كمك بسياري كرد.
براي من جالب است بدانم زماني كه اركان اوگُر در تور كنسرتهايش نيست، اوقاتش را چگونه ميگذراند؟
من در خلوت معمولا مطالعات خودم را دارم؛ ساز مينوازم، آهنگسازي ميكنم. اما چندان وقت خالي ندارم.
اجراهايتان در طول سال زياد است؟
نهچندان. اما من مدرسه نوازندگي خودم را دارم تا شاگردان خود را پرورش دهم و در عين حال اكثرا در حال ضبط موسيقي يا شايد هم برگزاري كنسرت باشم.
تفسير «نو» از موسيقي اصيل تركيه
اركان اوگر نخستين آلبوم خود به نام «بيپرده» را در سال ١٩٩٤ در آلمان منتشر كرد كه ابعاد آوايي نويني را آشكار ميكرد. در سال ١٩٩٦، اركان يك تكآهنگ براي فيلم موفق «اسكيا» (راهزن) ساخت. داستان راهزني از آناتولي شرقي كه با اين تكآهنگ به شهرت جهاني دست يافت. از ١٩٩٨، او- با پايبندي با فرمهاي اصيل- تفسير جديدي از موسيقي سنتي تركي را ارايه داده است. علاوه بر آلبوم مشتك با اسماعيل حكي دميرچي اوغلو، او داراي آلبومهاي متعددي است كه در يكي از آنها به نام «هيچ»، به همراه هنرمنداني همچون اوكان مورات اورتوك و دريا توركان، موسيقي را از هر دو حيطه كلاسيك و محلي تفسير كرده است.
بعدها، اركان آهنگ «فوأد» را با نوازنده پرآوازه ارمني دودوك، ژيوان گاسپاريان، ضبط كرد. اركان اوگر در عرصه موسيقي استانبول فعاليت و در كنسرتها و ضبطهاي استوديوي زيادي همكاري داشته است. او اكنون پس از سالها همكاري با هنرمندان بنام تركيه و همچنين هنرمندان مطرح بينالمللي موسيقي جزو يكي از نوازندگان پيشروي تركيه به شمار ميآيد. شهرت او، نه فقط به سبب نوازندگي گيتار بيپرده، كلاسيك و الكتريك، بلكه به واسطه نواختن سازهاي زهي اصيل تركي ديگري از قبيل «باقلاما» نيز هست.
در اواخر دهه ١٩٩٠، او به مدت يك سال در ايالات متحده زندگي كرد و ضمن برگزاري تورهاي موسيقي، با هنرمندان مختلف سبك بلوز نيز همنوازي داشت. از سال ١٩٩١، به سازهاي اصيل به خصوص كوپوز (دد باقلاما) روي آورد. اركان اوگر و اسماعيل حكي دميرچي اوغلو آلبوم جديدشان به نام «ديدار با ناشناختهها» را در مارس ٢٠١٧ منتشر كردند.
نيوشا مزيدآبادي
- 15
- 6