جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۶:۱۲ - ۰۳ دي ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۰۰۰۸۱۷
موسیقی

ناگفته های برادر «مجید خراط ها» از بیماری مرموز برادرش

مجید خراطها,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

سه هفته‌ای می‌شود که خواننده معروف خانه‌نشین شده و با درد و تاری بیش از اندازه چشمانش دست و پنجه نرم می‌‏کند. دردی که از سه هفته پیش شروع شد و تازه چند روز قبل مشخص شد که دلیل اصلی آن چیست. همه چیز از یک درد ساده در ‏چشمانش شروع شد، اما تشخیص متفاوت پزشکان باعث شد این درد تداوم یافته و به کم بینایی و تاری دید هردو چشمان این پسر ‏جوان منجر شود. مجید خراطها دچار التهاب اعصاب بینایی شده است. تعویق در تشخیص باعث شد تا مجید هر لحظه بینایی‌اش در مهی ‏غلیظ ناپدید شود و دیگر نتواند جایی را ببیند. حالا فقط نور است که در چشمان او نمایان است. آن هم نوری که پشت مه تار شده ‏است. این پسر در خانه نشسته و حالا بعد از ٢١ روز سردرگمی و مصرف داروهای غلط، دارد داروهای درست را مصرف می‌‏کند و این، امید به بازگشت بینایی‌اش را زیاد کرده است. خانواده‌اش ٢١ روز تمام به هر دری زدند تا بتوانند بینایی چشمانش را ‏حفظ کنند. حتی اطلاع‌رسانی کردند تا از پزشکان حاذق کمک بگیرند.

 

این اطلاع‌رسانی باعث شد که از درویش و دعانویس ‏گرفته تا پزشکان متخصص با او تماس بگیرند تا چشمانش را درمان کنند. حالا مجید وقتی متوجه بیماری‌اش شده تصمیم دارد از ‏کسی شکایت نکند تا خدا بینایی‌اش را به او برگرداند. سعید خراطها برادر این خواننده که خودش یک جامعه‌شناس است، در ‏گفت‌وگو با خبرنگار «شهروند» ماجرای بیماری برادرش را روایت کرد:  ‏

 

برادرتان چند‌سال دارد؟

‏٣٣ ساله است.‏

 

از چه زمانی متوجه درد در ناحیه چشمانش شد؟

تقریبا سه هفته پیش بود. چشم چپش درد گرفت و هرکاری می‌کرد این درد آرام نمی‌شد. به نور حساس شده بود. برای همین پیش ‏پزشک متخصص رفت. در ابتدا به او گفت که چشمانش دچار عفونت شده و داروهای مربوطه تجویز شد. ولی برادرم خوب نشد. ‏او بعد از مصرف این داروها وضع چشمانش بدتر می‌شد. برای همین پیش یک پزشک دیگر رفت و این بار بیماری ویروسی ‏تشخیص دادند. داروهای مربوط به آن را هم تجویز کردند که باز هم وضع برادرم بهتر نشد. درد چشم و حساسیتش به نور خیلی ‏زیاد شده بود. درنهایت در کمتر از دو روز چشمانش دچار تاری شدید شد. ‏

 

بعد از آن چکار کردید؟

خیلی شوکه شده بودیم. بینایی برادرم در خطر بود، مجید فقط به خانواده تعلق ندارد، بلکه مثل سایر هنرمندان متعلق به همه مردم است و حفظ سلامتی ایشان فراتر از حس برادری و خانوادگی است. برای همین این مسأله را اطلاع‌رسانی کردیم و به نوعی از ‏متخصصان کمک خواستیم. در آن روزها از همه اقشار با ما تماس می‌گرفتند. از سفره انداختن، انرژی درمانی، فرادرمانی گرفته ‏تا زنبور درمانی، زالو درمانی، فسد و حجامت و ... مجموعه‌ای از روش‌های درمانی که در کشور درحال تشخیص و درمان ‏هستند که خب البته همگی در درمان این بیماری و بسیاری از بیماری‌های لاعلاج تجربه و نمونه‌هایی داشته‌اند. طب سنتی با ‏تجویز گیاهان دارویی، قارچ و ماساژ خیلی به درمان امیدوار بود. چند پزشک و متخصص از داخل و خارج هم تماس گرفتند و ‏هر کدام تشخیص‌هایی می‌دادند تا این‌که بالاخره تشخیص دادند که برادرم دچار التهاب اعصاب بینایی شده است. ‏

 

بیماری التهاب اعصاب بینایی چیست؟

التهاب عصب بینایی بیماری است که اعصابی را که اطلاعات بصری از شبکیه بل در پشت مغز انتقال می‌دهد، درگیر می‌کند. ‏در بیشتر موارد این التهاب منجر به از دست دادن ناگهانی دید در شخص می‌شود که با درد و احساس حساس بودن در چشم همراه ‏است. هرچند عامل اصلی آن ناشناخته است اما می‌گویند ممکن است ریشه در خود فرد داشته باشد و یا موارد دیگر. اما ما فعلا به ‏دنبال دلیلش نیستیم. تنها به درمان فکر می‌کنیم تا بعد از این‌که برادرم خوب شد به سراغ علل و عوامل این بیماری بگردیم تا ‏بتوانیم از این بیماری در آینده جلوگیری کنیم. ‏

 

الان وضع برادرتان چطور است؟

از وقتی داروهای درست همین بیماری را مصرف می‌کند بهتر شده است. سردرد و چشم درد و حساسیت به نور کاهش یافته، ٢٠ ‏درصد از بینایی چشم راستش برگشته، اما چشم چپش که زودتر شروع به درد کرده بود و دیرتر برای بهبودش اقدام شد کمتر بهبود ‏یافته. خودش می‌گوید دیدش در مهی غلیظ است و اخیرا نوری به این فضا تابیده!‏

 

از پزشکانی که تشخیص اشتباه دادند شکایت کرده‌اید؟

این حق همیشه برایش محفوظ خواهد بود، اما فعلا قصد چنین کاری را نداریم و تمرکز ما بر روی سلامتی ایشان است.‏

 

چرا؟

ما درحال حاضر فقط به سلامتی برادرم فکر می‌کنیم. برای همین نمی‌خواهیم درگیر مسائل دیگری شویم و با کسی مشکل پیدا ‏کنیم. نمی‌خواهیم کسی را ناراحت کنیم و فقط از خدا خواسته‌ایم که برادرم را شفا بدهد تا دل خانواده، دوستان و هوادارانش شاد ‏شود همین برایمان کافی است. برادرم هم فقط به سلامتی خودش فکر می‌کند. فعلا در استراحت است و از نور و چیزهایی که ‏بیماری‌اش را تشدید می‌کند دور شده؛ داروهایش را مصرف می‌کند و فقط می‌خواهد که بینایی‌اش برگردد.

 

سیما فراهانی

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 21
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش