مهمترین عناوین خبری
جمعه ۲۸ آذر ۱۴۰۴
۱۳:۳۷ - ۱۶ بهمن ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۱۰۴۰۱۶
موسیقی

مانی رهنما: ارشاد فقط اپراتوری موسیقی را برعهده دارد/ تصمیم‌گیران از جای دیگری خط می‌گیرند

مانی رهنما,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی
مانی رهنما درباره وضعیت فعلی موسیقی می‌گوید: به نظرم رویکرد فعلی سازماندهی شده است و قصد دارند موسیقی فاخر و با کیفیت را تخریب کنند، زیرا نمی‌خواهند تریبون دیگری هم مشغول سخن گفتن باشد.

به گزارش ایلنا، مانی رهنما نوازنده پیانو، مدرس و خواننده که شاگرد آهنگساز شاخص عرصه پاپ بابک بیات بوده و تا به حال آلبوم‌های «مرسدس»، «فصل پرواز»، «امیر»، «بغض»، «آخرین غزل»، «اعتراض» ، «آخرین غزل»، «کجا به خنده می‌رسیم»، «تموم شد ترانه» ، «من و تو»، «کجا به خنده می‌رسیم؟»، «دلواپس تو نیستم»، را منتشر کرده، معتقد است که فضای موسیقی بسیار شلوغ است تا آنجا که می‌توان گفت در حال حاضر تولید آلبوم برای خواننده سودی ندارد. گفتگوی ما را با این خواننده پاپ در ادامه می‌خوانید.

 

در حال حاضر به چه کاری مشغول هستید و چه آثاری تولید کرده‌اید؟

به تازگی آلبومی را منتشر کرده‌ام که «با خودم می‌رقصم» نام دارد و در آن موسیقی جهانی «کانتری» و «راک» را با نوع خواندن ایرانی تلفیق کرده‌ام. آن را  دوست دارم؛ زیرا به نظرم با جنس خواندن من هم‌خوانی دارد. می‌توانم بگویم که به این اثر اعتقاد دارم.

 

از تبلیغات و فروش آلبوم هم راضی هستید؟

آلبوم «با خودم می‌رقصم» آن‌طور که بایسته و شایسته است تبلیغ نشده است. البته آقای علی اوجی تهیه‌کننده آلبوم، در این زمینه  نهایت تلاش‌شان را کرده‌اند، اما نظرم این است که این آلبوم استحقاق بسیار بیشتری دارد، به شرط آنکه اطلاع‌رسانی درستی درباره آ‌ن صورت بگیرد.

 

بازار آشفته موسیقی بر روند توزیع و فروش آلبومتان چقدر تاثیر داشت؟

به هرحال فضای فعلی موسیقی بسیار شلوغ است تا آنجا که می‌توان گفت در حال حاضر تولید آلبوم برای خواننده سودی ندارد، مگر آنکه بودجه تولید آن توسط اسپانسر تامین شود تا خواننده از جیبش هزینه نکند. از طرفی وضعیت بد اقتصادی فضای نامناسبی را برای اسپانسرها ایجاد کرده است.

 

 هزینه تولید آهنگ و آلبوم چقدر است؟

 در سبکی که من فعالیت می‌کنم تولید یک ترک ۱۲ تا ۱۵ میلیون تومان هزینه دارد. با این حساب هزینه تولید یک آلبوم ۲۰۰ میلیون تومان است.

 

شاید به همین دلیل است که بیشتر خوانندگان ترجیح می‌دهند تک‌آهنگ منتشر کنند.

قطعأ همینطور است؛ اما هدف ما موسیقی است که تاریخ مصرف نداشته باشد و به نظرم تولید تک‌آهنگ‌ در این راستا کار مثبتی انجام نمی‌دهد. به طور کلی نمی‌توان با تولید تک‌آهنگ اثری ماندگار ثبت کرد و تک‌آهنگ پس از مدتی محو می‌شود.

 

در بازار شلوغ امروز، حتی اگر آن اثر قوی و با کیفیت باشد، احتمالأ دیده نمی‌شود،‌ زیرا در میان انبوه آهنگ‌هایی که روزانه تولید می‌شوند گم می‌شود.

بله. اعتقاد دارم که باید آلبوم یا سی دی اثر به صورت فیزیکی منتشر شود. می‌توان با یک سرچ اینترنتی مثلا کتابی از الکساندر دوما را دانلود و سپس مطالعه کرد، اما موضوع این است که ورق زدن کتاب با اینکه اثری را در موبایل مطالعه کنیم بسیار متفاوت است.

 

وجود اینترنت بر موسیقی چه تاثیراتی داشته است؟

در کشور ما به دلیل آنکه تهیه‌کنندگان روی موسیقی «تینیجری» یا جوان‌پسند سرمایه‌گذاری می‌کنند و با خوانندگان چنین آثاری همکاری دارند، خواسته مخاطبان گونه‌های دیگر موسیقی تامین نمی‌شود. از طرفی دم و دستگاهی ایجاد شده که فضای موسیقی و روند آن را تحت تاثیر قرار داده است که وجود آن به نفع موسیقی نیست و نمی‌دانم چه نامی باید بر آن گذاشت؟ مافیا یا کارگزاران هنری یا هر اسم دیگر. متاسفانه هدف اصلی این دوستان هم جوانان هستند و همین موضوع باعث شده به موسیقی رده سنی بالاتر توجهی نکنند و به اشعار پر محتوایی که تفکر برانگیز است، نپردازند. آن افراد بیش از آنکه تفکر مخاطب را به تحرک وا دارند به دنبال آن هستند که خود مخاطبان را به تحرک وا دارند که تاسف برانگیز است. به نظرم رویکرد فعلی سازماندهی شده است و قصد دارند موسیقی فاخر و با کیفیت را تخریب کنند، زیرا نمی‌خواهند تریبون دیگری هم مشغول سخن گفتن باشد.

 

ترانه‌سرایی و شعر نیز تحت تاثیر فضای فعلی است؟

قاعدتا ترانه خوب در کنار یک موسیقی با ارزش تاثیر صد چندانی خواهد داشت و به نظرم آن افراد بخصوص، زلال بودن آب و شفافیت را لازم ندارند و ترجیح می‌دهند به حباب‌های روی آب بپردازند که ماندگار نیستند وسریع از بین می‌روند!

 

البته تهیه‌کنندگان زیر بار این موضوع نمی‌روند که مافیایی وجود دارد.

در کل دنیا خواننده‌ای را به رسمیت می‌شناسند که بتواند به صورت زنده اجرا کند. اگر توجه کنید در اغلب برنامه‌های استعدادیابی بزرگ دنیا که نمی‌خواهم از آنها اسمی ببرم، خواننده باید به روی صحنه برود و به صورت زنده بخواند؛ اما در حال حاضر در کشور ما این روال دیده می‌شود و هستند خوانندگانی که با وجود داشتن طرفداران میلیونی هنوز توان آن را ندارند که به روی صحنه بروند و اجرای زنده داشته باشند. اگر هم  بتوانند کیفیت کارشان بسیار پایین است.

 

در زمینه آموزش نسبت به دوره‌ای که افرای مانند بابک بیات کار می‌کردند، چه روالی را طی کرده‌ایم؟

زنده‌یاد بابک بیات صرفا آموزش نمی‌دادند و کلا آموزشگاهی کار نمی‌کردند، ایشان به نوعی استعدادیاب بودند، ایشان سبک مشخصی داشتند و آهنگ‌های بسیار دلنواز و ماندگاری می‌ساختند و با ساخت آهنگ برای خوانندگان مستعد، استعداد آنها را شکوفا می‌کردند. زمانی که می‌خواستم شروع کنم فضا بسیار بد و در حد فاجعه بود،‌ زیرا در کلاس‌ها عده‌ای هنرجو را جمع می‌کردند و معلم آواز، پشت پیانو می‌نشست و هنرجویان فقط می‌خوانند. هیچ مطلبی درباره اندام‌های آوازی گفته نمی‌شد و در کل آن مثلث آواز نادیده می‌گرفتند.

 

 متد خودتان برای تدریس و آموزش هنرجویان عرصه موسیقی چیست؟

به اغلب دوستانی که پیش من می‌آیند، می‌گویم کاری که می‌خواهند انجام دهند، نوعی ورزش صوتی است و آنها درنهایت ورزشکاری صوتی می‌شوند. یعنی اینکه بر قسمت‌هایی از ماهیچه‌ها و تاندوم‌های بدنشان کار می‌کنند تا درنهایت خروجی آنها صوت و صدایی درستی باشد که آواز نام دارد. خب این روند آن گونه نیست که هنرجو در طی یک یا دو، یا شش ماه به نتیجه مطلوب برسد؛ مانند یک بدنساز یا فیتنس‌کار که باید چند سال بر روی اندامش کار کند تا در نهایت بتواند به رنکینگ ملی برسد و مسابقه بدهد و رقابت کند. آواز هم این گونه است؛ اما متاسفانه به تازگی طبعی در میان مردم و جوانان افتاده که تصور می‌کنند خوانندگان با وجود نداشتن صدای مناسب درآمدی میلیاردی دارند. برخی از آنها به من می‌گویند فلان خواننده صدا ندارد، اما درآمدش خوب است و معروف است و مگر ما چه کم داریم که نمی‌توانیم مانند آنها باشیم و بهتر از آنها فعالیت کنیم. متاسفانه هنرجویان با چنین دیدگاهی، فعالیت در زمینه موسیقی را آغاز می‌کنند و ضربه اصلی این تصورات اشتباه به خودمان و به موسیقی وارد می‌شود.

 

چرا در زمینه برگزاری کنسرت فعال نیستید؟

تعداد تهیه‌کنندگانی که در زمینه برگزاری کنسرت فعالند بیش از چهار، پنج نفر نیستند که خوب کار می‌کنند، اما متاسفانه فعالیت آنها محدود به یک نسل است. اتفاقأ چندی پیش یکی از وکلای تهیه‌کنندگان موسیقی را دیدم و به او گفتم در حال حاضر با کسی قرارداد ندارم و به آن وکیل گفتم در سبد موسیقی فلان شرکت آیا فقط باید خوانندگان جوان پسند باشند و فقط موزیک شش و هشت تولید کنند؟ نمی‌دانم چرا فضای موسیقی به «دانسینگ» و کاباره تبدیل شده است، یعنی زمانی که شما به کنسرت می‌روید با موسیقی کاباره‌ای مواجهید و آهنگ‌های این چنینی می‌شنوید، البته مطمئنا در میان هنرمندان عرصه موسیقی افرادی هستند که کار با ارزش تولید می‌کنند و به همکارانم جسارت نمی‌کنم. جالب آنکه همه اینها برعکس آن چیزی است که مسئولان و ارشاد خواهان آن هستند.

 

در این فضا من و همکارانم که آثار بامحتوا تولید می‌کنیم به سختی روزگار می‌گذرانیم و با آنکه گرفتاری‌های مالی داریم هنرجویان اشتباه را نمی‌پذیریم و پول اضافه‌ای از آنها نمی‌گیریم و دوست نداریم چنین اتفاقاتی بیفتد. بحث من این است که چرا به این وضع خاتمه نمی‌دهند، زیرا دیگر نتیجه خوبی ندارد و جواب نمی‌دهد.

 

 نقش وزارت ارشاد چیست؟

من از وزارت ارشاد بالاتر می‌روم. وزارت ارشاد نیز به نوعی اپراتوری مسائل موسیقی را به عهده دارد و شاید وزارت ارشاد هم در منگنه کارگزارانی است که از جایی دیگر خط می‌گیرند.

 

چندی پیش سراغ یکی از تهیه‌کنندگان عزیزی که اتفاقا احترام زیادی برایشان قائلم رفتم و آلبوم جدیدم را به ایشان دادم و چند هنرجوی خوش‌صدا را به ایشان معرفی کردم و گفتم این هنرمندان جوان هستند و صدای خوبی دارند و چند سال است در زمینه موسیقی فعالند از شما می‌خواهم که از آنها حمایت کنید. ایشان گفتند نه، این دوستان باید اول چند اثر تولید و منتشر کنند و هر زمان که کارشان گرفت و مطرح شدند پیش من بیایند. من از این پاسخ جا خوردم و گفتم پس از طی این روند آن هنرجویان چه نیازی دارند به شما معرفی شوند و او گفت نیاز دارند زیرا به هر حال باید کنسرت برگزار کنند. خوب در این شرایط من نمی‌توانم کنسرت برگزار کنم، زیرا تمام سالن‌های تهران تحت اختیار همان چند نفر است و سالنی به من نمی‌دهند.

 

  • 11
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش