پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
۲۰:۳۱ - ۰۵ دي ۱۴۰۰ کد خبر: ۱۴۰۰۱۰۰۴۳۵
تئاتر شهر

مدیرعامل خانه تئاتر استعفا داد

شهرام گیل‌آبادی,استعفای مدیرعامل خانه تئاتر
شهرام گیل‌آبادی، در عین تاکید بر این‌که مهم‌ترین دستاورد دو دهه‌ اخیر تئاتر ایران، راه‌اندازی خانه تئاتر بوده است، از مدیرعاملی این تشکل صنفی، استعفا داد.

به گزارش خبرآنلاین، شهرام گیل‌آبادی که به مدت ۳ سال به‌عنوان مدیرعامل خانه تئاتر در این مجموعه حضور داشت، امروز (یکشنبه ۵ دی)، با انتشار یادداشتی، از سمت خود استعفا داد. 

متن نامه‌ استعفای گیل‌آبادی به‌شرح زیر است:

«... به آینده امیدوارم؛ تئاتر زنده و پویاست و نفس‌به‌نفس با مردم پیش می‌رود. تمام سختی‌ها و دلمردگی‌ها را می‌دانم. تئاتر نقّاد است، تحلیل‌گر است و گاهی حتی علیه خود قد علم می‌کند. انسان، جامعه و تمامی مفاهیم عالی موضوع تئاتر هستند. صف‌آرایی خیر و شر و قیام اندیشگی و معرفتی علیه باطل اگر نبود، تئاتر معنی پیدا نمی‌کرد. از کودکی در جامعه‌ تئاتر این کشور خود را پیدا کردم، چون باور دارم تمام فرم‌ها، مدل‌ها و روش‌ها در این هنرِ شریف برای رسیدن به پالایش و توسعه‌ فکری و فضیلت اخلاقی جامعه است. این جریان خروشان حق‌طلبی، مخالف خفقان و سیطره‌ استعمار هر اندیشه‌ زیاده‌خواهی است؛ مخالف استیلای سلب اختیارات انسان خداست، استبدادگریز است و آینه‌ تمام‌نمای راستی‌ها و کژی‌هاست برای تولید بهترین و واقعی‌ترین تصمیم مخاطب خود. هر آدمی روی زمین منحصربه ‌فرد است تا جایی که بزرگ‌ترین شگفتی آفرینش، تفاوت میان تمامی موجودات روی زمین است. کسانی که در مقابل اندیشه می‌ایستند و در پی چیرگی بر معرفت جمعی و فردی که شگفتی اختیار انسان‌هاست؛ اقتدارگرایانی هستند که خودبه خود نسبت به فلسفه‌ الهیِ زمین خدا مشرکند. هر جامعه‌ای بر اساس نظامی فکری در گستره‌ای فرهنگی شکل گرفته است، کشور ما با تنوع بی‌بدلیل فرهنگی خود دارای توانمندی‌هایی است که اگر نادیده گرفته شوند، بزرگ‌ترین ظلم به جامعه‌ انسانی است. امروزه به نظر می‌رسد هنر هنرمندان از جهات متنوع و متکثر زیر بار سختی‌های درزمانی و هم‌زمانی است. درزمانی؛ چون همیشه در طول تاریخ حق‌گرایی یا حتی حرف متفاوت توسط قدرت‌طلبان مورد پذیرش نبوده و همزمانی؛ چون استبداد فرانو برای اثبات خود به نفی گفتمان‌های متفاوت به شیوه‌های مختلف می‌پردازد. اگر بخواهیم در دنیای تئاتر معاصر کشور کمی واقع‌گرا باشیم، متوجه می‌شویم که با عصر عسرت‌زده‌ای مواجهیم که همه‌ ارکانش مغشوش است و در این اغتشاش، هنرمند اصیل زیر چرخ نابرابری‌های مدنی و اجتماعی له شده است. همگان نیک می‌دانند عادت به شعاردادن و بی‌عملی ندارم اما از باب تجربه‌ای طولانی و برای ثبت در تاریخ باید نکاتی را در این مرقومه ذکر کنم:

١. تئاتر ایران از نگاه سیاستمداران، سیاست‌گذاران و مسئولین، نقطه‌ آسیبی است که در جهت اهداف آن‌ها حرکت نمی‌کند، غافل از آن‌که تئاتر اگر به اهداف عالیه‌ خود دست یابد، جامعه به‌سمت پالایش حرکت می‌کند.

٢. تئاتر کشور، نظام، ساختار و سازمانی منظم و حساب‌شده ندارد و این نقصان سبب شده است حمایت جدی از این حوزه، حتی تا برآورده‌شدن نیازهای ابتدایی هنر و هنرمندان دیده نشود.

٣. تئاتر همواره در ادوار متفاوت تاریخ، مورد تهاجم مهاجمانی آشکار و پنهان بوده است اما تغییرات، مصائب و مشکلات زمانی از یک سو و نظارت‌های بی‌بنیاد از سوی دیگر به مخدوش‌کردن حق تألیف هنرمند دامن زده‌اند که این خود به یکی از بزرگترین آسیب‌های عصر اکنون تبدیل شده است.

٤. تئاتر همیشه و در طول تاریخ نیازمند یک صنف منسجم و مستحکم برای پیگیری اهداف صنفی و درونی خود بوده است اما تعارض منافع و فشارهای متعدد و عدم اطمینان بخش‌های دولتی باعث شده خود دولت تصدی‌گری و تولی‌گری این هنر مردمی را رأساً انجام داده و برخلاف شعارهای مرسوم این روزگار، اساساً به مردم‌گرایی وقعی گذاشته نشود. شاهد ما بر این ادعا این است که حتی یک شورای صنفی برای تصمیم‌های صنفی و حرفه‌ای اجازه تأسیس نیافت.

٥. سیاست‌های غلط در همه‌ حوزه‌ها خصوصاً در موضوعِ نگاه به خصوصی‌سازیِ نادرست برای سلب مسئولیت حمایت از تئاتر، باعث شد محور فرهنگی تئاتر مخدوش شده و از تولیدی فکری و معرفتی به تولیدی بازاری و بازرگانی پرتاب شود و این پرتگاهی بود که بی‌کفایتی و عدم آشنایی سیاست‌ گذاران برای تئاتر به وجود آورد.

٦. جامعه‌ گسترده، شریف و زحمتکش تئاتر کشور امکانات مناسبی برای ارائه‌ آثار ارزشمند خود ندارد؛ خروجی‌های سالانه‌ علاقه‌مندان و فارغ‌التحصیلان تئاتر بی‌جایگاه، خود گواهی بر این فضای تنگ و نامتناسب است. امروزه تئاتر می‌تواند در تمام ارکان از آموزش‌وپرورش و تربیت‌ گرفته تا کاربردهای نواندیشانه و برنامه‌ریزی اجتماعی در کنار رشد کشور موثر باشد، اما ظاهراً تصمیم بر دیده نشدن این قدرت بی‌بدیل انسانی است.

ژرف‌ترین پیشآمد دو دهه‌ اخیر تئاتر ایران بدون شک تشکّل‌سازی است. دستاورد «خانه تئاتر» و شکل‌گیری و تداوم فعالیت‌های آن در صورتی که به‌مثابه‌ یک نظام انسجام‌بخش و هویت‌ساز فهم شود، مهم‌ترین و هوشمندانه‌ترین حرکت برای همگرایی صنفی، رشد و پیشرفت تئاتر ایران است. بررسی الگوی نهادسازی در این مجموعه نشان می‌دهد با تمام کاستی‌ها و دورنگاه‌های نافرجام، این تشکل در تئاتر کشور تولید قدرت تازه کرده است. سازمان‌های مردم‌گرا پیشران حرکت مردم‌سالاری و توسعه‌ فرهنگی-اجتماعی هستند. این مجموعه‌ها با مدیریتی مشارکتی می‌توانند شبکه‌ای هوشمند، پیوسته و همگرا را برای رسیدن به اهداف و منافع مشترک به وجود بیاورند. شکل گرفتن صنوف و استقلال هر صنف امری لازم است، اما هستی این صنوف باید در پیوند با یکدیگر به تقویت ماهیت دستاورد بزرگ تئاتر ایران یعنی «خانه تئاتر» کمک کند. این خانه با پایداری و حمیّت بسیاری شکل گرفته و تا به اینجا رسیده است. نباید فراموش کرد:

آنکه هفت اقلیم عالم را نهاد  هر کسی را آنچه لایق بود داد

لیاقت جامعه‌ تئاتری ایران بیش از چیزی است که هست و رسیدن به چشم‌اندازی آینده‌پژوهانه ابتدا نیاز به همگرایی و پیوستگی دارد. بدون شک «خانه تئاتر» منسجم و قدرتمند با همگرایی اعضای و صنوف به دست می‌آید. شکل‌گیری صنوف قدرتمند و مستقل در عین همگرایی صنفی تمام حِرَف تئاتری، می‌تواند یک گام‌به پیش باشد. در غیر این صورت ما دستاورد تاریخی خود را به مخاطره انداخته‌ایم. این خانه باید تغییری بنیادین در خود به وجود آورد. بنیادهایی که همگان را با هر دید و منظر برای رسیدن به اهداف صنفی در درون خود داشته باشد. ما بیش از هر وقت دیگر به این «خانه» نیازمندیم.

بر خود لازم می‌دانم بر حسب آمارهای و ریزاطلاعات موجود رسمی اعلام کنم: در حال حاضر به مدد همه‌ عزیزان زحمتکش در هیئت‌مدیره‌ خانه‌ تئاتر، تمام زیرساخت‌های لازم برای تغییراتی بنیادین فراهم آمده است. در سه سال گذشته بودجه‌ خانه در وزارت ارشاد و شهرداری بیش از صدوپنجاه‌ درصد رشد داشته و برخلاف گذشته مبلغ همین رشد اخذ شده است. همچنین در حال حاضر بر اساس یک تدبیر، خانه با بیش از پنج‌میلیارد تومان داشته‌ نقد به‌گونه‌ای خودگردان می‌تواند اداره شود. در این سه سال، با عضویت در صندوق اعتباری هنر، بیمه‌ تکمیلی، بیمه‌ تأمین اجتماعی، هنرکارت، تسهیلات ضروری و... از سی‌وپنج تا صددرصد رشد داشته‌ایم. بیش از پنج‌میلیارد تومان یاری ضروری از ارگان‌های مختلف برای اعضای دریافت و توزیع شده است. بیش از پنج‌میلیارد تومان خدمات، امکانات و تجهیزات برای خانه‌ تئاتر به مشارکت گرفته شد. نظام‌های متعددی در این خانه بنیاد نهاده شد. یکی از این فرآیندها شبکه‌ اتوماسیون باز و تحت وب خانه است که تمام بناهای آن نهاده شده است و در حال حاضر کارکردی بی‌بدیل دارد… و نیز صدها کار کوچک و بزرگ در این دوره‌ مدیریتی با اقبال پیش رفت و البته به‌دلایلی بسیار، ده‌ها کارِ بر زمین مانده هم باقی است تا آینده خود گواه انجامش باشد.

بدون شک بنده هزاران خوب را برای عزیزان و اعضاء می‌خواستم که اگر نشد، قصور حقیر بود و اگر به انجام رسید نتیجه‌ عملکرد جمعی هیئت ‌مدیره و همگان است؛ این دوره در اوج سختی‌ها شکل گرفت و تداوم یافت؛ یکی از این سختی‌ها بیماری جهان‌گذر کروناست که در این دوران هم سعی کردیم در حد توان، شبانه‌روز، در کنار جامعه‌ بزرگ تئاتر و خصوصاً اعضای عزیز خانه همه در امان باشیم، نیک می‌دانم ممکن است این خواسته شایستگی به انجام نرسیده باشد اما خدا می‌داند که در حد توان‌مان ایستادیم.

اما کلام آخر؛ سعی کردم تا انتهای این دوره‌ مدیریتی در کنار هیئت‌مدیره محترم بایستم و راه را تا انتها با این دوستان طی کنم اما بیماری کرونا مانع از برپایی مجمع عمومی شد و در حال حاضر هم زمان زیادی از پایان دوره مدیریتی بنده گذشته است. پس همین‌جا اعلام می‌کنم به‌دلایل عدیده، دیگر تمایلی به ادامه‌ روند مدیریت در «خانه تئاتر» ندارم.

ضمن سپاس بی‌کران از استاد ایرج راد، استاد بهزاد فراهانی، استاد اصغر همت، نادر برهانی مرند، کوروش نریمانی، حمیدرضا نعیمی، محمودرضا رحیمی، محمدامیر یاراحمدی، مسعود دلخواه، مریم کاظمی، مهدی قلعه، آرش دادگر و تمام اعضای محترم هیئت‌مدیره‌ انجمن‌های هفده‌گانه‌ خانه تئاتر، همه اعضای محترم خانه تئاتر و در نهایت همکاران بسیار عزیزم که فداکارانه همه‌ مهر و سعی‌شان را معطوف به پیشبرد اهداف و انجام امور کردند؛ به همکاری خود در کسوت مدیرعامل خانه‌ تئاتر پایان می‌دهم.

امیدوارم همه‌ کاستی‌ها را بر بنده بخشوده و از این به‌بعد شاهد ظهور رفاقت‌هایی شایسته‌تر باشیم.»

  • 14
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش