جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۲۳ - ۰۲ دي ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۰۰۰۳۰۹
تئاتر شهر

مهدی میامی: ۲۰ سال پیش هم گفتیم تئاتر ایران در و پیکر ندارد

مهدی میامی,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر
مهدی میامی گفت: بیست و دو سال پیش مصاحبه‌ای کردم و گفتم «تئاتر ایران در و پیکر ندارد»؛ یعنی همان زمانی که امروز حسرتش را می‌خورم و می‌گویم چقدر نسبت به حالا خوب بود! اما الان تئاتر بی در و پیکرتر از قبل هم شده است.

مهدی میامی که این روزها با نمایش «مردی به نام دایک» در مجموعه تئاترشهر حضور دارد، درباره سال‌ها دوری‌اش از کارگردانی تئاتر به ایلنا، گفت: به‌عنوان کارگردان بعد از «آتش‌افروزان» که در سالن اصلی تئاترشهر اجرا کردم تا دو سال پیش که «برگشتی در کار نیست» را روی صحنه بردم، ۲۰ سال از کارگردانی تئاتر دور بودم. من عاشق بازیگری‌ام اما دلم می‌خواست به‌نوعی ادای دینی هم به تئاتر کرده و اگر تجربه‌ای دارم در این زمینه صرف کنم.

 

میامی ادامه داد: برای همین هم‌زمان دو متن را سه سال پیش به تئاترشهر و ایرانشهر ارائه دادم؛ یکی از آنها همین نمایشی است که به‌نام «مردی به نام دایک» می‌بینید و قبلا اسمش «شجاع» بود و دیگری نمایشی از برشت به‌نام «ارباب پونتیلا و نوکرش ماتی» که یک تئاتر کمدی موزیکال تماشاگرپسند است اما نه از نوع نمایش‌های تماشاگرپسندی که این روزها اجرا می‌کنند؛

 

دارای داستان محکمی است و فکر و فلسفه درستی دارد اما به شکل موزیکال. آن نمایش به درد سالن بزرگی مثل سالن اصلی تئاترشهر، تالار وحدت یا در نهایت تماشاخانه ایرانشهر می‌خورد. دو سال قبل پیشنهادش را برای اجرا در سالن سمندریان به ایرانشهر دادم اما تاکنون هیچ واکنشی نشان نداده‌اند و هم‌چنان فکر می‌کنم اگر در یکی از این سالن‌های بزرگ موقعیت اجرایش را داشته باشم یکی از نمایش‌های خوب و پر تماشاگر خواهد بود.

 

او درباره بازخوردهایی که از نمایش «مردی به نام دایک» گرفته است، یادآور شد: خوشحالم تماشاگرانی داشتیم که می‌گفتند ما یک به دنیا آمدن و یک از دنیا رفتن را در این کار می‌بینیم؛ یعنی آنجا که دری در صحنه نیست و بازیگر از دیوار وارد صحنه می‌شود را به‌عنوان تولد و دری که از آن خارج می‌شود را در مرگ فرض کرده بودند. اثر هنری موفق کاری است که ابعاد متفاوتش موردنظر باشد. داستان «مردی به نام دایک» کشش لازم برای جذب تماشاگر را دارد و فکر می‌کنم نویسنده توانسته بسیار هنرمندانه و زیرکانه کار خودش را انجام دهد.

 

این کارگردان و بازیگر تئاتر با اشاره به برداشت‌هایی که از یک اثر نمایشی می‌شود و مفاهیمی که دنبال می‌کند، گفت: وقتی می‌گوییم مشابهت‌هایی در این نمایشنامه با شرایط امروز ایران می‌بینیم، با این شرایط کنونی این حرف فوری شکل سیاسی به خود می‌گیرد. درحالی‌که من معتقدم اگر انسان و انسانیت را محور یک اثر قرار دهیم در آن صورت دیگر مسائل همه جهان باهم مشترک‌اند حتی اگر قصه در اوگاندا، کانادا، فرانسه، قبرس و... سپری شود.

 

میامی ادامه داد: مسائل انسانی مشترک هستند اما اگر از متنی با مفاهیم انسانی، مسائل سیاسی بیرون می‌زند که چه بهتر؛ هرچه مدنظر تماشاگر است، همان برداشت می‌تواند درست باشد. برای من مسائل سیاسی مدنظر نبود اما مگر می‌شود چنین برداشتی نشود وقتی آب خوردن ما هم سیاسی است؟

 

او درباره شرایط کنونی تئاتر خاطرنشان کرد: بیست و دو سال پیش در نمایشی به اسم «گزارش محرمانه اکتاویو والدز» بازی کردم و همان موقع مصاحبه‌ای کردم و گفتم «تئاتر ایران در و پیکر ندارد»؛ یعنی همان زمانی که امروز حسرتش را می‌خورم و می‌گویم چقدر نسبت به حالا خوب بود! اما الان تئاتر بی در و پیکرتر از قبل هم شده است.

 

مهدی میامی,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

کارگردان «برگشتی در کار نیست» با بیان اینکه «با راه‌اندازی تماشاخانه‌های خصوصی باید اتفاقی مهم و مثبت برای تئاتر ما رخ می‌داد اما متاسفانه تبدیل به رویدادی بسیار منفی شد» گفت: در یکی از تماشاخانه‌های خصوصی با سه سالن، روزی دوازده تئاتر روی صحنه می‌رود یعنی در هر سالن چهار سانس نمایش اجرا می‌شود. خب، این یعنی ما می‌فهمیم دنیا نمی‌فهمد! در کشورهای پیش‌روی تئاتر، یک سالن تنها مختص یک اجراست اما اینجا تئاتر را با وجه فرهنگی‌اش قبول ندارند و فقط از آن استفاده مادی می‌کنند.

 

میامی ادامه داد: حتی وقتی دو نمایش در یک سالن اجرا می‌شود هم غلط است چون زیباشناسی در تئاتر از بین می‌رود. در چنین شرایطی پروژکتور باید بین دو نمایش تقسیم شود چون هرکدام نورپردازی خاص خودشان را دارند، هم‌چنین مجبورند از دکوری استفاده کنند که پرتابل باشد و بتوان قبل از شروع تئاتر بعدی، جمع‌اش کرد و مسائلی از این دست. ضمن اینکه پشت صحنه جایی برای تمرکز بازیگر نیست.

 

او خاطرنشان کرد: با چنین شرایطی، ما تئاتر اجرا نمی‌کنیم، شو اجرا می‌کنیم. اجرای شو خیلی ساده است؛ چند دیالوگ روی صحنه می‌گویند و می‌روند و این شده تئاتر ما. انتقادی که بر این‌گونه کارها می‌شود اجرای هم‌زمان چند تئاتر در یک سالن است. خیلی وقت نیست که این اتفاق نامیمون بر تئاتر ما چیره شده است. البته خوشبختی من در «مردی به نام دایک» این است که در این سالن به‌صورت تک اجرا می‌کنم؛ تازه برای همین اجرای تک هم مشکلاتی وجود دارد.

 

کارگردان «مردی به نام دایک» مشکلات تئاتر را زیرساختی خواند و با بیان اینکه به نظر می‌آید قرار به متوقف شدن این مشکلات نیست، گفت: انگار همه‌چیزمان بهم می‌آید؛ به هرچه در اطراف‌مان نگاه می‌کنم می‌بینم مشکلات خودش را در این شرایط دارد یعنی اشکال در مدیریت اشکال است. آنقدر که اگر یک مدیر خیلی قوی به تئاتر بیاید و بخواهد آن را تنظیم کند من به آن مدیریت شک می‌کنم. من زمانی فکر می‌کردم باید سوبسید را بر مبنای تماشاگر به تئاتر داد اما الان نگاه می‌کنم و می‌بینم نه، مثل اینکه فقط متاسفانه باید از تماشاگر گرفت... بلیت فلان نمایش می‌شود دویست هزار تومان و اصلا برای کسی مهم نیست. در این برهه پول در تئاتر ما حرف اول را می‌زند. یعنی کسی که به هر شکلی پولی دارد می‌تواند به‌راحتی فلان سالن خصوصی را اجرا کند و شبی چند میلیون تومان بدهد و تئاتری روی صحنه ببرد. در چنین شرایطی طبیعی است که تماشاگر سرشکسته و سرخورده می‌شود.

 

مهدی میامی,اخبار تئاتر,خبرهای تئاتر,تئاتر

میامی با بیان اینکه «وقتی از بی در و پیکر بودن تئاتر حرف می‌زنم منظورم این است که ضابطه‌ای نداریم» یادآور شد: دوغ و دوشاب‌مان یکی است و دیگر فرقی بین هنرمند حرفه‌ای و آماتور نداریم. گذشت آن زمانی که باید پله پله مسیر پیشرفت طی می‌شد؛ این صفر تا صد از بین رفته است چون پول و رابطه حتی برای اجرای تئاتر هم حرف اول و آخر را می‌زند.

 

  • 13
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش