سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۴:۲۹ - ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۶۳۰۴
رادیو و تلویزیون

وقتی محسن چاوشی جان یک اعدامی را نجات داد/ ماجرای نامه تند جواد هاشمی به نکونام چه بود؟

اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون,برنامه فرمول
علی ضیاء در برنامه فرمول یک با سیدجواد هاشمی درباره نامه تندی که خطاب به جواد نکونام نوشته گفت‌وگو کرد.

مهر نوشت: سیدعلی ضیاء امروز سه شنبه ۲۶ اردیبهشت در برنامه «فرمول یک» میزبان سیدجواد هاشمی بود.

 

هاشمی در این گفت‌وگو درباره رابطه خود با مردم و استفاده از رانت شهرت اظهار کرد: خیلی وقت‌ها در خیابان مردم مرا سید صدا می زنند. جالب است که نه اسم، نه فامیل بلکه مرا با این لقب صدا می کنند که برایم دوست داشتنی است. بعضی وقتها خلاف کرده ام و جریمه نشده ام، انگار از رانت بازیگر بودنم استفاده کرده ام! به افسر گفته ام آقا من کلی شهید شده ام، او هم گفته مراقب باش و جریمه ام نکرده است! گاهی هم در صف بانک که قرار گرفته ام، طوری می ایستم که یکی مرا ببیند و بگوید چرا توی صف ایستاده ای؟!

 

شاید چون شلوارک نمی پوشیدم برای برزیل انتخاب شدم!

او در پاسخ به ضیاء درباره حواشی سفر به برزیل توضیح داد: درباره سفر به برزیل من تعهدی به سرمایه گذار داشتم که مجبور بودم به آن عمل کنم، من تهیه کننده صوری این برنامه بودم. سرمایه گذار مرا انتخاب کرده بود شاید به خاطر اینکه من شلوارک نمی پوشیدم! البته آنجا کلا کسی شلوارک نمی پوشید مگر اینکه لب ساحل یا فوتبال می خواستیم برویم.

 

ماجرای نامه تند به نکونام چه بود؟

هاشمی در پاسخ به دیگر سوال ضیاء درباره نامه تندی که به جواد نکونام نوشته بود و اینکه چرا این حرفها را شخصا به خودش نزده تصریح کرد: من یک انتقاد کردم و تلاشم بر این بود که یک اتفاق بد نیفتد. عده ای از آن طرف دنیا آمده بودند و داشتند توهین می کردند. من جواد نکونام را به شدت دوست دارم او هم اسم من و یکی از بااخلاق ترین بازیکنان فوتبال و یک اسوه و اسطوره است. بنابراین انتظار داشتم یکدفعه جا خالی نکند و باعث نشود آبروی ما پیش کسانی که ایرانی ها را نمی شناختند و در هتل به خاطر اینکه اسپانسر پول نداده بود و پاسپورتهایشان را نگه داشته بودند، برود.

 

هاشمی یادآور شد: درباره مسائل مالی من اصلا اطلاعی نداشتم، فقط به من زنگ زدند و گفتند می توانی هتل را راضی کنی فعلا از پولش بگذرد. من هم رفتم با تمام وجود خواهش کردم. اگر اینها نمی رفتند یک فاجعه پیش آمد و دو تصویر از خودشان در همه دنیا منتشر می کردند که ما به ایران آمدیم از ما پذیرایی نکردند. ای کاش ما از هم گلایه کنیم، با هم حرف بزنیم، به هم انتقاد کنیم و یاد بگیریم می شود نقد کرد و ناراحت نشد.

 

انتخاب روحانی برتر هفته با رای مخاطبان «فرمول یک»

در ادامه برنامه حجت الاسلام کمیل نظافتی مهمان ضیاء شد. او با رای مخاطبان به عنوان روحانی برتر انتخاب شده است؛ روحانی ای که کلیه اش را به کودک ٨ ساله داد و با فروش ماشین شخصی خرج درمان را داد و در امور خیریه فعالیتهای بسیاری دارد و حتی به حیوانات کمک می کند.

 

او در بیان خاطره ای با اشاره به اینکه درباره فرد مشهوری است و او اگر خبردار شود، خوشحال نمی شود، گفت: زمانی برای یک محکوم به اعدام به شیراز رفته بودم، فراخوان دادم و مردم کمتر از ۲۴ ساعت ۵۰ میلیون تومان فرستادند. 

 

جوانی به من زنگ زد و گفت من به شما ۸۰ میلیون تومان می دهم به شرطی که شما را ببینم، گفتم من شیراز هستم. گفت من شیراز می آیم و می بینمت. وقتی آمد گفتم چقدر قیافه ات برایم آشناست؟! گفت اسمم محسن است. گفتم فامیلی ات چیست؟ نگفت. گفتم کجا زندگی می کنی؟ نگفت. گفتم کد ملی ات را بگو من می خواهم صورت جلسه کنم. گفت ولش کن! گفتم اگر من رضایت نگیرم این ۸۰ میلیون تومان باید برگشت داده شود. گفت خیالت راحت، اگر رضایت هم نگرفتی، در حساب خودت هم باشد هرجا خواستی هزینه کن! گفتم کثرالله امثالهم، خدا امثال شما را برای من زیاد کند!

 

از روی عکس کاور آهنگ، چاوشی را شناختم

نظافتی عنوان کرد: کار انجام و جلوی اعدام گرفته شد. ما هر شب چند تا پیامک تا اذان صبح برای هم می فرستادیم. یک هفته اتفاقی عکس کاور آهنگی را دیدم و او همان آدمی هست که من دیده بودم. او محسن چاوشی بود و بعد از آن هم آهنگ «گلدون» را خواند و جان یک نفر دیگر را هم نجات داد.

 

«فرمول یک» شنبه تا چهارشنبه ها با اجرای سیدعلی ضیاء به تهیه کنندگی افشین حسین خانی ساعت ۷ صبح روی آنتن می رود.

 

 

 

 

  • 15
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش