جمعه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱:۱۱ - ۱۰ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۲۶۱۹
رادیو و تلویزیون

محمدرضا احمدی: اجرا با لحن تند یک سبک است

محمدرضا احمدی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
اجرا با لحن تند یک سبک است که من از آن استفاده می‌کنم و فکر می‌کنم این مورد تقریبا در بین مخاطبان هم جا‌افتاده است.

خبرگزاری صبا/ محمدرضا احمدی گوینده رادیو و گزارشگر ورزشی تلویزیون است که با لحنی سریع و بدون توپوق گزارشگری می‌کند؛ او ابتدای فعالیت حرفه‌ای خود را از رادیو ایران شروع کرد و رفته‌رفته به‌مدت هفت‌سال سردبیری و اجرای برنامه «روی‌خط ورزش» را در این شبکه رادیویی بر‌عهده گرفت. از کودکی نقطه چشم‌انداز احمدی به‌قاب دوربین بوده است، کمااینکه فضای رادیو به‌دلیل برنامه‌های کم برایش محدود بود و با پیشنهادی که از سوی عوامل شبکه‌سوم سیما برای او به‌وجود آمد، تصمیم گرفت تا از حیطه رادیو وارد عرصه تلویزیون شود؛ گرچه ما مدت مدیدی است که حضور او را در رادیو کم‌رنگ می‌بینیم اما درعوض او در تلویزیون بسیار پر‌رنگ ظاهر شد.

 

با همه این تفاصیل عشق و علاقه این گزارشگر نسبت‌‌به رادیو ذره‌ای کم نشده و هفته‌ای یک‌روز در برنامه «صبح تهران» گزارشگری می‌کند. «صبا» گپ‌و‌گفتی را با این مجری و گزارشگر فوتبال ترتیب داده است که در ادامه می‌خوانید.

 

شما جزو معدود مجریانی هستید که با سرعت بالایی گزارشگری می‌کنید اما توپوق نمی‌زنید، چگونه سرعت و مهارت را در این زمینه با هم تلفیق کرده‌اید؟

به‌نظر من، هیجان و سرعت، هر‌دو ماهیت اصلی ورزش هستند؛ شاید جملات و اجراهایی بیشتر به‌دل مخاطب بنشیند که علاوه‌بر مرسوم بودن آن، بتواند نشاط، شور و اشتیاق را نیز به بیننده منتقل کند؛ من، قبل از ورودم به تلویزیون، در رادیو فعالیت می‌کردم و اجرای چنین برنامه‌هایی را بر‌عهده داشتم به‌طور نمونه، برنامه «روی‌خط ورزش»که هفت‌سال با سردبیری و اجرای خودم روی آنتن رادیو ایران پخش می‌شد که شامل فاکتورهای نشاط، هیجان و ریتم‌تند بود؛ این در‌حالی است که‌ تجربه فعالیت در رادیو، به‌من کمک شایانی کرد تا در تلویزیون نیز موفق عمل کنم اما در مجموع نحوه اجرا و فضای رادیو با عرصه تلویزیون خیلی متفاوت است.

 

با‌توجه به صحبت‌های شما، اجرا با لحن تند (سریع) یکی از سبک‌های گویندگی ورزشی است یا سبک خودتان؟

اجرا با لحن تند یک سبک است که من از آن استفاده می‌کنم و فکر می‌کنم این مورد تقریبا در بین مخاطبان هم جا‌افتاده است.

 

با این تفاصیل برای گزارشگری در حوزه ورزش، باید سبک تند را آموخت؟

نه الزاما، به‌طور نمونه رضا جاودانی و ... با آرامش و تمانینه بیشتری نسبت‌به من گزارش ورزشی را اجرا می‌کنند ولی لحن و بیان من، در گزارشگری فوتبال، هیجانی‌تر و تندتر است؛ به‌نظرم تلفیق این دو مقوله، زوج بهتری را شکل می‌هد و خوشبختانه تا‌به‌امروز مورد استقبال بیننده‌ها قرار گرفته است.

 

یعنی شما موافقید که مخاطب ریتم تند را بهتر می‌پذیرد؟

راستش من نظری در رابطه با این موضوع ندارم؛ به‌دلیل این‌که نمی‌توان حوزه ورزش را نقد کرد؛ به‌هر‌حال سبک اجرا و گویش من، مزدک میرزایی، عادل فردوسی‌پور‌ و ... با بقیه دوستان مثل جواد خیابانی، بهرام شفیعی،‌ رضا جاودانی و پیمان یوسفی و ... که لحن آرام‌تری دارند، متفاوت است؛ این در‌حالی است که تجربه به ما نشان داده مخاطب هر دو اجرا را پسندیده است.

 

مدتی است که حضور شما در رادیو کم‌رنگ شده است، دلیل این امر در چیست؟

من همیشه و در همه‌جا می‌گویم حتی بدون در نظرگرفتن مسایل مادی رادیو، حاضرم در این عرصه فعالیت ‌کنم، چراکه عشقم به این حرفه بوده و هنوز هم است؛ به‌مدت دو‌سال حضورم در رادیو کم‌رنگ شده است و دلیل این امر نیز فقط به‌خاطر قانونی بود که ‌دوستان رسانه برای ما وضع کردند اما به‌تازگی در رادیو تهران در‌ برنامه صبح‌گاهی « صبح تهران» به‌صورت یک‌روز در هفته در کنار همکاران عزیزم مشغول به اجرا هستم.

 

شما بیشتر به حوزه رادیو علاقمند هستید یا به عرصه تلویزیون؟ تا چه‌حدی دیده‌شدن برایتان مهم است؟

همان‌‌طور که در صحبت‌های بالا هم اشاره کردم، رادیو عشق من است، من در ابتدا در رادیو ایران فعالیت می‌کردم و در آن‌جا فقط اجرای یک‌برنامه یا برخی از ویژه برنامه‌های رادیویی حضور داشتم؛ در نتیجه فضای موجود در آن عرصه برایم خیلی محدود بود اما من همیشه نقطه چشم‌اندازم تلویزیون بوده است و از دوران کودکی عاشق گزارشگری فوتبال در این عرصه بودم.

 

با‌توجه به تجربه‌ای که در این زمینه به‌دست آوردم، مدیر محترم شبکه‌سه ، مدیرگروه محترم (آقای زمانی)، تهیه‌کننده‌گان مثل آقایان ذکایی و هاشمی، به من اعتماد کردند و حمایتشان در هر‌لحظه شامل حالم شد. در‌مجموع این موارد به این معنا نبود‌ که برای همیشه حرفه رادیو را ترک کنم بلکه در آن‌زمان، شرایط برای ادامه کار در این حوزه مهیا نبود چراکه مدیران عزیز فعالیت مرا در یکی از این دو حرفه مجاز می‌دانستند، بنابراین به دلیل فضای کاری بیشتر در تلویزیون، تصمیم گرفتم به‌عنوان مجری در قاب دوربین ظاهر شوم.

 

به‌نظر شما دلیل اصلی جذابیت برنامه‌های ورزشی نسبت به برنامه‌های دیگر تلویزیون در بین مخاطبان چیست؟

به‌هر‌حال همان‌طور که همه مخاطبان در جریان هستند، از دیرباز تا به امروز، شبکه‌سه را شبکه جوان نام‌گذاری‌ کردند؛ چرا که در همه‌ حوزه‌ها دارای گروه قوی، منسجم و گزارشگرهایی با قابلیت بسیار بالا است که هر کدام از آن‌ها طرفداران خاص خودشان را دارند، ضمن این‌که مردم بر حسب عادت تعصب بیشتری نسبت به شبکه‌ورزش از خود نشان می‌دهند همچنین به دلیل قرارگیری برنامه‌های خاصی مثل « ماه‌عسل»، « نود»، «فوتبال برتر»، ویژه برنامه‌های عید‌نوروز و ... که بر روی آنتن شبکه پخش می‌شود به‌طبع بیننده‌ها را پای تلویزیون نگه می‌دارد؛

 

در‌نتیجه وجود همه این عوامل، برنامه‌های شبکه‌سه سیما علی‌الخصوص فوتبال را برای مخاطبین جذاب کرده است.ضمن این‌که برنامه‌ریزی بهتری برای حوزه ورزش در این شبکه در حال انجام است که من به‌نوبه خودم برای تک تک همکاران عزیز و زحمت‌کشم آرزوی موفقیت روز افزون دارم.

 

جذب مجریان جوان در حوزه ورزش نسبت‌به حوزه‌های دیگر سخت‌تر است؟

به‌هر‌حال هرکس که قصد ورود به حوزه ورزش را داشته باشد باید بدانند به دلیل فراگیر بودن این حوزه به‌طبع سخت‌تر از عرصه‌های دیگر است، چراکه ورزش همانند موجی دائما در‌حال جریان و تلاطم است و فرد باید بتواند سوار بر این موج شود تا از آن لذت ببرد؛ این حرفه به سواد و دانش بسیار وسیع و به‌روز نیاز‌مند است؛ به‌نظر من، افراد علاقمند باید از نوجوانی یا جوانی اطلاعات مربوط به این حرفه مثل مسابقات، بازیکنان و ... را رصد کرده باشند.

 

برایمان از سختی ۹۰‌دقیقه گزارش مسابقه فوتبال، بگویید؟

راستش فعالیت در این حرفه کاملا دلی است و من به‌دلیل عشق و علاقه‌ زیادی که نسبت‌به عرصه ورزش دارم از گزارش و دیدن ۹۰دقیقه مسابقه فوتبال لذت می‌برم؛ ما قبل‌از شروع آن ساعت‌ها در جست‌وجو و مشغول جمع‌آوری اطلاعات در‌خصوص مسابقه فوتبال هستیم.

 

به‌نظر شما رمز ماندگاری افراد عرصه ورزش، به‌ویژه گزارشگران شامل چه مواردی می‌شوند؟

مطالعه، داشتن اطلاعات و دانش، گروه منسجم، عشق و علاقه بزرگترین رمز ماندگاری افراد است؛ ضمن این‌که نظارت و رفاقت خوبی که بین همکاران به‌وجود می‌آید نیز مزید بر این امر می‌شود.

 

برایمان از نوع همکاری خود با گروه شبکه جوان بگویید؟

من و همه مجموعه شبکه‌سه، همیشه سعی بر این داریم تا با دانش، مطالعه و ... خودمان را به‌روز کنیم تا برای مخاطب خوراک جدیدی داشته باشیم و اطلاعاتی را که به‌دست آوردیم در اختیار آن‌ها قرار دهیم.

 

به‌نظر شما گزارشگری تاریخ انقضا دارد؟

بله صددرصد، هر حرفه‌ای عمری دارد، به‌هر‌حال حوزه گزارشگری هم انرژی خاص به خودش را می‌طلبد و یک مجری برای این‌که بخواهد ۹۰دقیقه را گزارشگری کند باید دارای یکسری فاکتورهای مناسب باشد؛ به‌طور نمونه این‌که مجری در ۹۰دقیقه نشاط، انرژی لازم و حوصله کافی را جهت جمع‌آوری اطلاعات جدید داشته باشد، در‌مجموع هر فردی بهتر از هر شخص دیگری می‌تواند تشخیص دهد که می‌تواند به حرفه خود ادامه دهد یا نه.

 

شما تا چه‌حدی از وجود پیشکسوتان حتی آن‌هایی که با فوتبال خداحافظی کرده‌اند، در کار خود بهره می‌برید؟

همیشه سعی می‌کنم تاجایی که امکان دارد از حال‌و‌احوال پیشکسوتان، چه آن‌هایی که با این حرفه خداحافظی کردند و چه آن‌‌هایی که همچنان حضور فعال دارند، با‌خبر باشم و ارادتم را خالصانه و از ته‌قلب‌ به آن‌ها ابراز کنم.

 

طرفدار کدام تیم فوتبال هستید؟

راستش از بچگی باشگاه آرسنال را خیلی دوست دارم(با‌خنده).

 

برایتان در حین گزارشگری فوتبال، حاشیه‌ای هم از سوی تماشاگران به‌وجود آمده است؟

نه، خوشبختانه آن‌قدر مخاطبان عزیز همیشه به من لطف داشتند که هیچ‌وقت برایم، اتفاق یا حاشیه‌ای به‌وجود نیامده است از این بابت از همه آن‌ها ممنونم.

 

شما اغلب دوست دارید که به‌عنوان یک گزارشگر فعالیت کنید یا یک برنامه‌ریز در برنامه‌ها؟

من عاشق گزارشگری هستم و بیشتر دوست دارم که در همین حوزه به فعالیتم ادامه دهم.

 

در پایان اگر صحبتی باقی‌مانده است بفرمایید؟

از شما خیلی ممنونم؛جا دارد از همین‌جا، باز هم از تمامی مجموعه سازمان صدا و سیما مثل مدیریت محترم شبکه‌سه، مدیر گروه ورزش (آقای زمانی)، آقای ذکایی که مرا از سال‌۸۹ از حوزه رادیو به عرصه تلویزیون سوق دادند به‌علاوه ازآقای هاشمی (تهیه‌کننده) که همیشه مرا مورد لطف و اعتماد خود قرار می‌داد، تشکر کنم؛ به‌علاوه این‌که امیدوارم بتوانم خدمت‌‌گزار خوبی برای کشور و مردم عزیز باشم و وظیفه خودم را به درستی انجام دهم تا مورد رضایت آن‌ها قرار گیرد. حادثه تلخ زلزله کرمانشاه موجب شد تا دل همه ما به‌درد آید و چشمانمان تر شود، من به‌نوبه خودم و تمام همکارانم به این عزیزان تسلیت می‌گوییم و برای بازماندگان این واقعه از درگاه خداوند،طلب صبر می‌کنیم.

 

شیبا یاقوتی

 

 

  • 13
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش