پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۲:۲۱ - ۱۹ بهمن ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۱۰۴۶۹۹
رادیو و تلویزیون

جواد خیابانی: بغض من دشمنی برای ایران می‌شود و بغض بقیه میهن‌پرستی!

جواد خیابانی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
جواد خیابانی از برنامه‌اش، بغض برای فوتبال و مربی ایرانی می‌گوید.

زنگ اول و دوم که خورد جواب نداد. با تماس های بعدی اما صحبت کرد و گفت: «تو رو خدا، من اصلا حرفی ندارم که بزنم. درباره کی روش هم که دیگر رفته است و من باید چه چیزی بگویم؟» به خیابانی گفتیم که می خواهیم درباره برنامه خودت در جام ملت ها حرف بزنیم که قبول کرد تا چند سوال را درباره برنامه اش حرف بزند. برنامه ای که به زعم خیلی ها ویژگی های زیادی داشت. همان برنامه ای که خیابانی در آن بغض کرد و در یکی از آنها حتی اشک هم ریخت. اشکی که خودش می گوید به خاطر ایران و ایرانی بود و هیچ ایرادی هم ندارد: «جالب اینجاست که اگر من بغض کنم می شوم دشمن، اما کسان دیگر اگر بغض کنند و اشک شان جاری شود می شوند وطن پرست.»

 

برنامه شما از دید خیلی ها خوب بود و مخاطبان زیادی هم داشت.

برنامه من نبود. این برنامه یک تهیه کننده خوب و با ادب به نام حامد غفاری داشت. من هم همه تلاشم را کردم تا آیتم هایی که روی آنتن می بردیم بهترین باشد. استارت برنامه ما از تیرماه خورد و بنا داشتیم که در آبان ماه به اوج برسد. در هر صورت برآیند برنامه طوری بوده که مردم راضی باشند. قرار بود استودیو ما درجزیره کیش باشد یا حتی می خواستیم در دوبی استودیو را برپا کنیم که کمی مشکلات به وجود آمد و نشد.

 

می خواستید استودیویی مثل شبکه الکاس داشته باشید؟

برنامه آنها یک جورهایی سنتی بود. مثلا ما می توانستیم پشتی و گلیم و قلیان بگذاریم و برنامه اجرا کنیم؟ فکر می کنم یک خورده محدودیت به وجود می آمد. اما برنامه شبکه الکاس جذاب بود. یک بار هم من با آنها مصاحبه کرده بودم. برنامه‌شان از نظر من جذاب بود. منتها ما کمی محدویت داشتیم برای دکور و سایر چیزها.

 

آقا جواد یکی از نکات جالب توجه برنامه شما لباس های ورزشی‌ای بود که در طول جام ملت ها می پوشیدید.

خب جالب بود. ضمن اینکه تیم تهیه کننده هم کمک می کرد. لباس های مختلفی هم پوشیدیم؛ از سبز و آبی و قرمز و زرد گرفته تا سفید و خیلی رنگ های مختلف. این طوری به کسی هم بر نخورد. ما خواستیم نشان بدهیم که متحد و واحد، حامی تیم ملی ایران هستیم.

 

بدون تعارف از شما می پرسیم. چند بار در برنامه تان بغض کردید و البته اشک هم ریختید. دیگر همه مردم می دانند که جواد خیابانی یک آدم احساساتی است و ...

والا خیلی ها که گفتند اشک تمساح ریختم! خیلی از مدیران هم موافق نبودند. آنها می گفتند که یک مجری نباید احساساتی شود. نباید بغض کند و باید کنترل خودش را در برنامه داشته باشد. ولی بغض من، بغض وطن پرستی بود. بغض ایران بود. نکته اینجاست من که بغض می کنم می شوم دشمن، اما خیلی ها که بغض کنند از ما میهن پرست تر می شوند!

 

کی روش؟

آن که رفت. الان هم مهم نیست که درباره اش حرف بزنیم.

 

حالا که درباره کی روش حرف نمی زنید درباره مربی ایرانی بگویید. موافق هستید که یک مربی ایرانی روی نیمکت تیم ملی بنشیند؟

الان خیلی ها از یک امانتی حرف می زنند. امانتی که می گویند کی روش برای فوتبال ایران گذاشته است. خب ما این امانتی را قبول می کنیم. ما علی دایی داریم، مهدی مهدوی کیا، وحید هاشمیان و فرهاد مجیدی. چرا که نه. این بچه ها اصلا می توانند با هم کار کنند. مگر کلینزمن کنار خودش بیرهوف یا سایر دوستانش در تیم ملی آلمان را نداشت؟ وقتی دشان شد سرمربی فرانسه او هم دوستان و هم بازی های خودش را آورد و تیم ملی کشورشان را ساختند. حیف است. ما مربیان خوبی داریم که می توانند با هم کار کنند. حیف نیست واقعا که علی دایی مربی تیم باشگاهی است؟ من نمی خواهم شان و شخصیت سایپا را پایین بیاورم اما خب آقای دایی بیایید و کمک کنید.

 

الان شرایط طوری است که شاید خود این نفراتی که نام بردید قبول نکنند.

چرا قبول نکنند. هم فوتبال بلد هستند، هم چهره های برجسته ای در اجتماع هستند. می گویند کی روش به تیم ملی شخصیت داد اما مگر دایی بیاید، کریمی بیاید یا مجیدی آنها نمی توانند به تیم ملی ایران شخصیت بدهند؟ این همه مربی با مدرک A داریم اما کدام شان در یک تیم دسته دومی حتی مربیگری می کنند؟ من می گویم مربی قبلی به تیم ما شخصیت داده، علی دایی که در بایرن بازی کرده و به چلسی و میلان گل زده هم می تواند شخصیت بدهد. مهدوی کیایی که کاپیتان هامبورگ بوده می تواند شخصیت بدهد. یا فرهاد مجیدی. اینها همه کسانی هستند که می توانند شان و شخصیت تیم را بالا ببرند. چرا همیشه باید خودمان را تحقیر کنیم و به خودمان، به بچه های خودمان و به مربیان خوب داخلی خودمان اعتماد نکنیم؟

 

پس قطعا با مربی ایرانی موافق هستید.

قطعا موافقم. ما در این جام ملت ها تا نیمه نهایی رفتیم اما مگر در دوره های قبل نرفته بودیم؟ مگر سه بار قهرمان نشده بودیم؟ آن هم با مربیان ایرانی. با حشمت خان مهاجرانی و خیلی های دیگر. مگر حشمت خان به تیم ما شخصیت نداد؟ ما با کدام مربی به کره ۶ گل زدیم؟ با محمد مایلی کهن. چرا هم چیز را با دستان خودمان خراب می کنیم؟ چرا فکر می کنیم مرغ همسایه غاز است؟ این بازیکنان که نام بردم می توانند با یک هماهنگی خوب یک گروه بزرگ را تشکیل بدهند. کریمی، باقری، مجیدی و مهدوی کیا می توانند بزرگی شان در فوتبال را ثابت کنند.حرف من این است که ما ۸ سال به کی روش زمان دادیم اما همین زمان را به مربی ایرانی می دهیم؟ من آماری خواندم که گفته اند در ۱۰۰ بازی فقط ۱۲ بازی را باختیم اما اگر با تیم های بزرگ بازی می کردیم باز هم همین آمار به دست می آمد؟ باز هم پز می دادیم؟ من می گویم دایی با تیم های عربستان بازی کرد و باخت. به کره شمالی باخت اما با تیم های بزرگ بازی کرد.

 

عدم بازی با تیم های بزرگ شاید دلایل زیادی داشته باشد.

من این حرف را همیشه زده ام که می گویم در ورزش باخت نداریم. یا می بریم یا از مسابقه ای که نمی توانیم برنده باشیم باید یاد بگیریم. ژاپن با تیم های بزرگ بازی می کند. عربستان به مصاف برزیل و آرژانتین می رود یا کره ای ها هم همین طور. آنها یاد گرفته اند که چطور بازی کنند. بخشی از حرف هایی که شما می زنید درست است. اما خیلی از تیم های بزرگ با ما بازی نمی کنند. ما مربی بزرگی مثل کی روش را آوردیم که یک جورهایی مثل یک مسکن عمل کرد و البته تا حدودی هم حال فوتبال ما را خوب کرد. با تیم های بزرگ بازی نکردیم اما در کسب نتایج آمار از موفقیت می گویند.

 

من نمی گویم مربی خارجی بد است اما وقتی خودمان سرمایه داریم چرا باید در این شرایط دلارها را گونی گونی به خارجی ها بدهیم. با پولی که به خارجی ها در این چند سال دادیم چند استادیوم ورزشی می شد ساخت؟ الان می گویند فولاد آرهنا افتتاح شده، اگر افتتاح شده پس چرا در آن بازی نمی کنند؟ یک نمایی می سازند و دیگر تمام. دیگر بی خیال تکمیل فازها می شوند. همین ورزشگاه العین را اگر اشتباه نکنم با ۴۰ میلیون دلار ساخته اند. چرا در این هشت سال ما ورزشگاهی را نساخته ایم یا تکمیل نکرده ایم؟ من اوایل کارم در حوزه مطبوعات بود که کلنگ نقش جهان را زدند اما هنوز که هنوز است تکمیل نشده است. یک خورده باید خجالت بکشیم.

 

این حرف خیلی هاست که می گویند تا زیرساخت ها درست نشود خیلی از مشکلات فوتبال ایران حل نمی شود.

ببینید، خودمان را که نباید گول بزنیم. آیا فقط یک مربی خارجی استخدام کنیم مشکلات مال حل می شود؟ ورزشگاه آزادی چند سال دارد؟ فاصله فوتبال ما با کشورهای دیگر زیاد است. یک آکادمی خوب نداریم. حتی یک لیگ جوانان درست و حسابی. برای یک باشگاه در سال خیلی خرج کنند ۳۰ میلیارد تومان است. بودجه باشگاه ها باید درست شود. هر زمان باشگاه های ما از همه لحاظ مطابق استانداردهای روز دنیا شد آن وقت می توان به آینده امیدوار بود. یک باشگاه باید حداقل سالی ۱۰۰ میلیارد تومان بودجه داشته باشد تا بتواند آکادمی داشته باشد، تیم نونهالان، نوجوانان و جوانان داشته باشد. متاسفم که وقتی می بازیم یاد این چیزها می افتیم. ما باختیم و حالا داریم دوباره پیشنهاد می دهیم اما کو گوش شنوا. شما لیگ های معتبر اروپایی را ببینید. هر روزی که مثلا رئال بازی دارد روز قبلش تیم جوانانش بازی دارد. الان پدیده امسال لیگ ما چه کسی است؟ اصلا پدیده ای داریم؟ در لیگ های معتبر دنیا هر سال چند پدیده به دنیای فوتبال معرفی می شوند. رئال و بارسا هر ساله چند بازیکن از رده های سنی خودشان را وارد تیم اصلی می کنند. آنها که پول دارند اما چرا از بازیکنان پایه خودشان استفاده می کنند؟

 

امسال قطر قهرمان جام ملت ها شد .آنها سال ها برنامه ریزی کرده اند و سانچز را چند سال قبل به کشورشان آوردند و نتیجه اش را هم گرفتند.

مثال خوبی بود. همین کمپ اسپایر را که قطری ها ساختند، شاید در ابتدا کسی توجهی نمی کرد اما آنها از لاماسیا الگوبرداری کردند و نتیجه اش را هم دیدند. چرا ما نمی توانیم؟ آیا بودجه نداریم؟ آیا بازیکنان با استعداد نداریم؟ آب و خاک و مربی نداریم؟ این همه باشگاه و استعداد. به خدا همه چیز داریم. حتی عشق در فوتبال. شاید فقط مدیر خوب نداریم.

 

درباره قهرمانی قطر شاید فقط ژاوی درست پیش بینی کرده بود.

ژاوی ساختار آنها را دیده بود که این پیش بینی را کرد. از همان بازی اول شان که من آن را گزارش کردم مشخص بود که چیزی در چنته دارند. قطری ها ۴ تا تماشاگر ندارند اما در مدارس فوتبال شان غوغاست. امارات، عربستان، بحرین و حتی همین یمن. اگر در کشور آنها جنگ نبود می توانست حریف گردن کلفتی برای ما باشد. شاید جام ملت های بعد به نیمه نهایی برسند و حرف های زیادی برای گفتن داشته باشند. الان همه دارند کار می کنند. ما تا نیمه نهایی رسیدیم اما با استعداد هایی که داشتیم، کسی توجه نمی کند که چه بلایی دارد سر فوتبال این مملکت می آید. کشور ما پر از استعداد است. در هر جای از این خاک که بروید دارند فوتبال بازی می کنند. ژیمناستیک کار می کنند و کشتی می گیرند. در خیلی از شهرها بازیکنان جانشان را برای فوتبال می دهند. مثلا در جویبار که پایتخت کشتی جهان است. ما استعداد داریم اما کدام باشگاه مجهز کشتی را در این شهر داریم؟ اردبیل پایتخت وزنه برداری است، اما سالن درست و حسابی برای تمرین داریم؟در زنجان دوچرخه سواران خوبی داریم اما کو پیست درست و حسابی. یا در زاهدان که خیلی ها بوکس و کبدی کار می کنند. کدام امکانات را برای شان فراهم کرده ایم؟ سوریان ها و بهداد ها و حدادی ها به همین راحتی قهرمان نمی شوند. قدرشان را بدانیم تا در آینده شاهد اتفاقات خوبی باشیم. من نمی خواستم حرف بزنم اما سفره دلم باز شد و زیاد صحبت کردم.

 

مرتضی رضایی

 

 

khabaronline.ir
  • 19
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش