سه شنبه ۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
۰۸:۵۳ - ۱۷ فروردین ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۱۰۲۰۴۶
رادیو و تلویزیون

فردوسی‌پور، مدیری و انحصار رسانه‌ای

مهران مدیری و عادل فردوسی‌پور,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

پرده اول: میلیون‌ها ایرانی به حمایت از «عادل فردوسی‌پور» برخاستند تا او را در برنامه نود حفظ کنند. برخی مخالفان فردوسی‌پور ضرورت گردش نخبگان را مطرح می‌کنند و برخی دیگر از مخالفان او هم معتقدند فردوسی‌پور از امکانات رسانه دولتی صداوسیما استفاده کرده و حالا هم باید همه اطاعت امر کنند و رفتن او را بپذیرند. پرده دوم: «مهران مدیری» استندآپ کمدی اجرا می‌کند و یک پای ثابت استندآپ‌های او، تاختن بر دولت و نقد مسئولان دولتی است. طرفداران این استندآپ‌های انتقادی‌ مهران مدیری، نقد کردن را حق او می‌دانند و رسانه صداوسیما را بابت اجازه دادن به این گونه انتقادها، ستایش هم می‌کنند. پرده اول و دوم، بر دو گزاره بنا شده‌اند که ظاهری جذاب دارند.

 

گزاره اول: «گردش نخبگان ضروری است.» گزاره دوم: «انتقادی بودن، حق و وظیفه رسانه است.» من هم به گردش نخبگان و رسانه انتقادی معتقدم. هر دو گزاره به‌طور کلی درست‌اند؛ اما یک واژه هست که کل بازی را به هم می‌ریزد: «انحصار». مجریان بزرگ تلویزیون‌های دنیا که گاه تا دو سه دهه برنامه‌های خود را ادامه داده‌اند، در فضای انحصار رسانه‌ای کار نکرده‌اند. آنها فرصت داشته‌اند تا در تلویزیون‌های خصوصی، برنامه‌های پرطرفدار تولید کنند و بیست سی سال هم آنها را ادامه دهند. آیا چنین فضایی در اختیار عادل فردوسی‌پور یا هر چهره تلویزیونی دیگری قرار گرفته است؟

 

اگر انحصار نبود شاید فردوسی‌پور در فضای رقابتی و در شبکه‌ای خصوصی، برنامه نود را تولید می‌کرد و به همین شهرت می‌رسید. شاید هم او چندین رقیب در بقیه شبکه‌های خصوصی می‌یافت و هرگز به چنین جایگاهی نمی‌رسید. می‌شود به فردوسی‌پور دستور داد برنامه‌ نود را ترک کند، مشروط به اینکه حق داشته باشد یک شبکه تلویزیونی خصوصی راه‌اندازی و برنامه خودش را تولید کند. فکر می‌کنید اگر صداوسیما انحصار نداشت، ضرورتی برای اصرار بر باقی ماندن او در برنامه نود وجود می‌داشت یا اصلا او کارش را در صداوسیما ادامه می‌داد؟ انحصار رسانه‌ای، سیاست یک بام و دو هواست. از طرفی به افراد اجازه داده نمی‌شود در فضای رقابت رسانه‌ای آزاد رشد کنند و از طرف دیگر حکم می‌شود که چون با استفاده از امکانات رسانه حکومتی رشد کرده‌اند، حالا هم باید به فرمان همان رسانه گردن بنهد و مردم نیز مطالبه متفاوتی نداشته باشند.

 

انحصار رسانه‌ای در داستان استندآپ‌های انتقادی مهران مدیری هم نقش مهمی ایفا می‌کند. استندآپ انتقادی حق رسانه صداوسیماست، منوط به آنکه انحصار رسانه‌ای، به محدود کردن دایره انتقادات منجر نشود. سؤالات مهمی در ارتباط با انحصار رسانه‌ای و مهران مدیری و استندآپ‌هایش مطرح است: -آیا دولت تنها نهادی است که سزاوار انتقاد است؟ مجلس، قوه قضائیه، خود صداوسیما، و سایر نهادهای سیاسی قابل نقد از طریق استندآپ نیستند؟ -آیا فقط مهران مدیری می‌تواند استندآپ کمدی انتقادی معطوف به نقد یک جریان سیاسی و یکی از قوای حاکمیت (دولت) اجرا کند؟ دیگران نباید بتوانند به گونه دیگری استندآپ انتقادی اجرا کنند؟ -آیا مهران مدیری همواره حق داشته اینگونه استندآپ کمدی و در نقد همه دولت‌ها اجرا کند؟ یا نقدهای او فقط در بازه زمانی خاص دولت‌هایی که جریان موافق با انحصار رسانه‌ای با آنها سر سازگاری نداشته است، فرصت شکوفایی پیدا می‌کنند؟ مساله شدن حذف «عادل فردوسی‌پور» و مصنوعی و فرمایشی جلوه کردن نقدهای مهران مدیری، هر دو محصول دو نوع انحصار است.

 

اول، انحصار ابزار رسانه‌ای به این معنا که رسانه صوتی و تصویری خصوصی و در فضای رقابتی، امکان بروز و حضور ندارد. دوم، انحصار گفتمانی، به این معنا که فقط گفتمان خاصی، در خدمت تفکر مشخصی و در بازه‌های زمانی معینی و معطوف به نقد بخش‌های خاصی از قدرت سیاسی، امکان بروز و ظهور می‌یابد. انحصار ابزار رسانه و انحصار گفتمانی، هم مدعای گردش نخبگان و فراهم آوردن فرصت برابر برای همه استعدادها را لوث و شوخی بی‌مزه‌ای می‌سازد؛ و هم مدعای حق رسانه برای انتقادی‌بودن را از اساس بی‌معنا می‌کند. انحصار در همه عرصه‌ها، اعم از اقتصاد، فرهنگ، سیاست و رسانه، سبب‌ساز ناکارآمدی، فساد و فرسایش سرمایه اجتماعی است. انحصار حتما از آزادی و رقابت، خطرناک‌تر است. مدعای گردش نخبگان و حق انتقادی‌بودن رسانه رسمی متعلق به بخشی از قدرت سیاسی، در فضای انحصار رسانه‌ای بی‌معنا و پوچ است.

 

armandaily.ir
  • 12
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش