جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۰۳:۰۰ - ۲۰ شهریور ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۶۰۵۱۸۲
رادیو و تلویزیون

تهیه‌کننده سریال «مختارنامه»: سر ساخت سریال ۳ بار سکته کردم

محمود فلاح,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
تهیه کننده سریال «مختارنامه» گفت: زمان ساخت این سریال به دلیل سختی و فشار بالای کار ۳ بار سکته کردم و حتی عمل باز قلب داشتم اما خدا را شاکرم که تولید این سریال در کارنامه ما ثبت شده است.

به گزارش فارس، تقریبا تا به اینجای کار می توان گفت سریال «مختارنامه» به کارگردانی داوود میرباقری پرتکرارترین مجموعه تلویزیونی ایرانی در صداوسیما بوده است. دلیل آن هم بر می گردد به موضوع جذاب و جنجالی که این سریال دارد. «سرنوشت قاتلان امام حسین علیه السلام» با رهبری مختار ثقفی که شاید بسیاری تا پیش از پخش سریال نسبت به آن آگاهی نداشتند و نمی دانستند بر سر این اشقیاء چه آمده است.

اما قطعا ساخت و تولید این سریال فاخر، تهیه کننده‌ای کارکشته داشته است که توانسته این مسیر سخت را برای کارگردان و سایر عوامل هموار کند و او کسی جز محمود فلاح نیست که پیش از این سریال های به یادماندنی دیگری نظیر «تفنگ سرپر»، «کلانتر» و... را هم تهیه کنندگی کرده است.

از او خواستیم با ما به گفت وگو بنشیند و ناگفته‌هایی از دوران تولید «مختارنامه» را برایمان بگوید.

-نمی دانم تا به حال چند بار این سریال از تلویزیون پخش شده است. اما این را می دانم که دیگر تبدیل به پر تکرارترین سریال تلویزیون شده است. خود من هر بار این سریال را می بینم سیر نمی شوم و فکر می کنم که هر بار سریال از تلویزیون پخش می شود هنوز مخاطبان آن را با عشق و علاقه می بینند که برایم ارزشمند است و خدا را شکر می کنم که مردم «مختارنامه» را دوست داشته و دارند و با عشق آن را دنبال می کنند. همیشه فکر می‌کنم بزرگترین سعادتی که در زندگی نصیبم شده همین ساخت «مختارنامه» بوده است. سریال را با عشق ساختیم و خدا را شکر در طول زمان ساخت خون از دماغ کسی نیامد. همیشه فکر می‌کنم نیروی ماورایی در همه این سالها مراقب ما بود و به نوعی بیمه شده بودیم.

-امروز دیگر جزییات هزینه های تولید سریال و دستمزدها مشخص شده و تقریبا حالا شاید رسما اعلام نشده باشد ولی در جاهای مختلف بیان شده است. امروز دیگر نمی توان «مختارنامه» را با توجه به این شرایط ساخت. زمانی که سریال تولید شد رقمی حدود ۲۵ میلیارد برای ساخت سریال هزینه کردیم که بخشی از آن متعلق به دستمزدها بود و بخشی از آن هم هزینه ساخت دکورهای مختلف در شهرهای مختلف شد. چندین بار هم اعلام شد که دستمزدهای بازیگران چطور پرداخت شده و مثلا همه می دانند که آن زمان فریبرز عرب نیا در مجموع ۵۰۰ میلیون تومان برای بازی در مختارنامه دستمزد گرفت. اما الان دیگر نمی‌توان همین سریال مختارنامه را با آن شرایط تولید کرد. چون شرایط بسیار سخت شده است. هزینه های تولید عجیب و غریب و سرسام آور شده و قطعا چندین برابر بودجه مجموعه «مختارنامه» برای تولید سریال هایی در سطح مختارنامه نیاز است. تازه این درحالی است که دستمزد بازیگران به نسبت هزینه های تولید خیلی بالا نرفته است.

-آخرین صحنه و سکانسی که فیلمبرداری شد مربوط به نبرد آخر و جنگ مختار در مسجد بود که اتفاقا بسیار تاثیرگذار هم به تصویر درآمد. بخش های مربوط به شهادت مختار و جنگ سختی که با دشمنان داشت بسیار ویژه و سخت ساخته شد و خدا را شکر خیلی هم ماندگار به تصویر درآمد. فیلمبرداری این بخش از «مختارنامه» حدود یک ماه طول کشید و در این مدت ما به اندازه تولید یک فیلم سینمایی کار کردیم. البته این را هم بگویم که همین قسمت های آخر طی چند مقطع اتفاق افتاد که البته مخاطب متوجه این تغییر نمی شود.

-صحنه های مربوط به حضرت ابوالفضل علیه السلام به دستور سید عزت الله ضرغامی و با نظر ایشان به کار اضافه شد. اصلا فیلمبرداری «مختارنامه» تمام شده بود و همه به تهران برگشته بودیم که این تصمیم گرفته شد. به همین دلیل یک تیم دوباره به شاهرود برگشت. یک نخلستان که حدود ۱۰۰ کیلومتر با شهر فاصله داشت محل تصویربرداری ما بود. این صحنه ها به سختی گرفته شد. بخش هایی هم در کویر شاهرود ضبط شد که بسیار طاقت فرسا بود که در نهایت هم به پخش نرسید.

درباره صحنه های مربوط به حضرت ابوالفضل علیه السلام و بخش هایی که پخش نشد باید بگویم که اگر بخواهیم آنها به روی آنتن برود باید خیلی جاهای آن را تغییر داد و به روی آنتن برد. در حقیقت باید حذفیاتی انجام داد و روی آن کار کرد تا قابل پخش از تلویزیون شود. به آن شکلی که ساخته شده بعید میدانم کار مناسب پخش از تلویزیون باشد و قطعا و حتما نیاز به تغییر دارد.

-آرزو دارم یک کار مذهبی حول وحوش قیام مختار بسازم و اگر عمرم جواب بدهم. دلم میخواهد که دوباره کار بسازم ولی نمی دانم که می توانم یا نه. وقتی مختار را ساختیم درست است که سخت بود اما در نهایت ساخته شد ولی دیگر امروز خیلی کار تولید سخت شده است. از میان مجموعه ۴۰ قسمتی «مختارنامه» خودم شخصا بخش های مربوط به زهیر بن قین را خیلی دوست دارم. دلم میخواست که سریالی را با همان حال و هوا بسازم. من صحنه‌های مربوط به چادر زهیر را خیلی دوست دارم، با مرحوم فریبرز صالح هم در این باره صحبت کرده بودم ولی متاسفانه نشد و حالا هم نمی دانم که عمر و شرایط جسمانی کفاف می دهد که بتوانم این سریال را بسازم یا خیر.

-وقتی سریال کلید خورد ۶۲ سالم بود و وقتی تمام شد دیگر هفتاد ساله بودم. کار تولید سریال بسیار سخت بود و سر ساخت سریال مختارنامه سه بار سکته کردم. حتی عمل باز قلب هم داشتم اما محکم می گویم که این سریال با عشق بسیاری ساخته شد و هر بار که سریال را می بینم فکر می کنم که می‌شد به موارد دیگری هم پرداخت که توجه نشده است. اما خدا را شکر می‌کنم که این سعادت شامل حال ما شد و تولید مجموعه فاخر «مختارنامه» در کارنامه ما ثبت شد.

  • 18
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش