جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۵:۳۱ - ۲۴ شهریور ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۶۰۶۳۷۲
رادیو و تلویزیون

آزیتا ترکاشوند:تلویزیون باید ممیزی‌هایش را کاهش دهد

آزیتا ترکاشوند,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
بازیگر سریال «هیولا» گفت: ممیزی‌های تلویزیون دست بازیگران را برای ایفای نقش باز نمی‌گذارد، به همین خاطر نقش من در هیولا بیشتر از نقش‌هایی که در «گاندو» و «بوی باران» بازی کردم دیده می‌شود، تلویزیون باید ممیزی‌هایش را کاهش دهد تا عوامل دچار خودسانسوری نشوند.

آزیتا ترکاشوند بازیگر سریال نمایش خانگی هیولا که این روزها یکی از پرمخاطب ترین سریال های شبکه نمایش خانگی شده است در گفت وگو با ایرنا با انتقاد به ممیزی هایی که در عرصه سریال سازی تلویزیونی وجود دارد اظهار داشت: باید قبول کنیم که این روزها مخاطبان ایرانی می توانند به راحتی سریال ها و فیلم های روز دنیا را دانلود کرده و ببینند. آنها کار خوب را از بد تشخیص می‌دهد.

ممیزی‌های تلویزیون سریال‌های ترکیه ای را پر مخاطب می‌کند

وی در ادامه افزود: همین موضوع باعث شده است که عده ای از مخاطبان که خواهان سریال خوب هستند بیننده برخی سریال های تلویزیونی نباشند. به نظر من حجم بالای ممیزی در سریال سازی تلویزیون یکی از دلایل پر مخاطب شدن سریال های ماهواره ای، ترکیه ای و کره ای است. من بارها به چشم دیده ام که ممیزی ها سبب خود سانسوری عوامل تولید شده و این مورد باعث شده است سریال خوبی از آب در نیاید. باید گفت این به ضرر تلویزیون ما است. بهتر است فکری به حال این موضوع بکنیم. اگر سریال هایی درحد و سلیقه مردم ساخته شود حتما پر بیننده خواهد شد. هر جا تلویزیون سریال خوب ساخته است نتیجه اش را دیده است. مسئولان باید قبول کنند رفتن مخاطب به سمت سریال‌های ماهواره‌ای سبب ریختن قبح در جامعه می‌شود و تمام تلاششان را برای ساخت سریال خوب به کار بگیرند و برای این کار زمان و برنامه ریزی داشته باشند.

«هیولا» و «گاندو» پر مخاطب شدند چون حرف دل مردم را زدند

وی با اشاره به اینکه سریال هایی که به موضوعات آرمانی و اجتماعی امروزی می پردازد بیشتر نظر مخاطب را جلب می کند گفت: مخاطب شناسی یکی از مهم ترین فاکتورهایی است که باید در سریال سازی به آن توجه کرد. در حال حاضر مردم دلشان می‌خواهد بدانند در شرایط فعلی جامعه چه پیش خواهد آمد و به نوعی حرف دلشان زده شود. کارهایی همچون هیولا و گاندو پر مخاطب شدند چون مردم حرف و سئوال های خود را در این سریال ها شنیدند.

بازیگر سریال «بوی باران» با اشاره به اینکه  ایجاد کانال‌های خصوصی می‌تواند کیفیت سریال ها را بهتر کند عنوان کرد: نمی خواهم بگویم دولتی بودن تلویزیون باعث عدم ساخت سریال هایی در خور مردم شده است اما به شخصه از ایجاد کانال های خصوصی استقبال می کنم چون می تواند باعث رقابت شود. چرا این اتفاق نمی‌افتد را، به شخصه نمی‌دانم.

آزیتا ترکاشوند,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

کار در تلویزیون را دوست دارم

وی در خصوص کار در تلویزیون گفت: با همه محدودیت‌هایی که برای کار در تلویزیون وجود دارد، به شخصه بیشتر دوست دارم در تلویزیون کار کنم. از تلویزیون شروع کردم و در تلویزیون خواهم ماند. اگر انتقادی می کنم به این خاطر است که دوست دارم کارهای حرفه ای تر و در حد و سلیقه همه مخاطبان ساخته شود. یک سریال تلویزیونی را هم دکتر جامعه می بیند و هم یک دختر روستایی، این رسانه بزرگ باید برای سریال سازی وقت و انرژی کافی بگذارد.

شبکه خانگی درگیر ممیزی‌های کمتری است

ترکاشوند همچنین درباره دلیل تفاوت چشم گیر بازی وی در «هیولا» با سریال هایی چون «بوی باران» گفت: من همزمان با پخش سریال هیولا در نمایش خانگی دو سریال «بوی باران» و «گاندو» را در روی آنتن سیما داشتم. منتقدان زیادی از من پرسیدند که چرا ترکاشوند در هیولا آنقدر ایفای نقش کرد اما در دو سریال تلویزیونی زیاد دیده نشد.

وی در ادامه افزود: این تفاوت از روی کم کاری من نبوده است بلکه باید در ابتدا توجه داشت که برای کار در تلویزیون باید ممیزی‌ها و شرایطی را رعایت کرد اما در سینما و شبکه نمایش خانگی نیازی به رعایت این چارچوب ها نیست. مثالی در این زمینه می زنم که راحت تر مفهومم را بیان کنم. در بازیگری نکته هایی خیلی جزئی وجود دارد و گاهی اوقات حتی این موارد زیاد به چشم هم نمی آید اما همین نکته ها می تواند یک نقش را کامل کند و یا به دیده شدن آن کاراکتر کمک کند. چگونه بیان کردن یک دیالوگ جزو همین موارد و نکته ها است. من در هیولا می توانم کلمه «چرا» را به گونه ای بگویم که به دیده شدن نقش و کامل شدن آن کاراکتر کمک کند اما در سریال «بوی باران» و یا «گاندو» دست من برای همین موارد جزیی باز نیست.

تفاوت بازی در تلویزیون با نمایش خانگی 

بازیگر سریال «بوی باران» با اشاره به اینکه «مهران مدیری» سعی دارد همه کاراکترهای موجود در سریالش به خوبی دیده شده و تاثیرگذار باشند گفت: من در هیولا نقش «خانم زحمت‌کش» را ایفا می کردم. زنی که اغواگر و مدیر بود. این شخصیت برای صحبت کردن لحن و آوای خاصی داشت. اعضای چهره اش با گفتن دیالوگ های مختلف کاملا تغییر می کرد. این موضوع شاخصه این نقش بود و فقط برای همین نقش طراحی شده بود. 

بازیگر سریال «گاندو» گفت: هیولا در شبکه نمایش خانگی پخش شد و مردم خانم زحمت کش را باور کردند و مشکلی به وجود نیامد. اما من نمی توانم همین بازی را در سریال تلویزیونی انجام دهم چون مطمئنم لحن و بیان این شخصیت دچار سانسور و ممیزی می شود و باید گفت در اصل شخصیت را ناقص می کند.

  • 11
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های آنشرلی

دیالوگ های آنشرلی در این مقاله از سرپوش به بررسی جذابیت های دیالوگ های آنشرلی در سینما و تئاتر می‌پردازیم. آنشرلی، با تاریخچه‌ای غنی در حوزه فرهنگ و هنر، دارای دیالوگ‌هایی است که علاوه بر ارتقاء داستان، به عنوان نمونه‌هایی برجسته از زبان هنری در این صنایع شناخته می‌شوند. اثر آنشرلی  کتاب "آنشرلی" نوشته لوسی ماد مونتگمری، داستان دختری به نام آن شرلی است که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. آن شرلی دختری کنجکاو، مهربان و خلاق است که با دیالوگ های خود، شخصیتی دوست داشتنی و ماندگار در ذهن خوانندگان ایجاد کرده است. انیمیشن آنشرلی انیمیشن "آنشرلی" که در سال ۱۹۷۹ در ژاپن ساخته شده است، اقتباسی از رمان "آن در گرین گیبلز" نوشته لوسی ماد مونتگمری است. این انیمیشن، داستان دختری به نام آن شرلی را روایت می کند که در یتیم خانه بزرگ شده و به یک خانواده ثروتمند در شهر مونک هاوس نیو برونزویک در کانادا فروخته می شود. شخصیت های آنشرلی شخصیت های اصلی انیمیشن آنشرلی عبارتند از: آن شرلی: دختری کنجکاو، مهربان و خلاق که با موهای قرمز و شخصیت دوست داشتنی خود، یکی از محبوب ترین شخصیت های ادبیات کودکان است. مریلا کاترین کاتبرت: خواهر بزرگ تر ماتیو کاتبرت که با برادرش در مزرعه گرین گیبلز زندگی می کند. مریلا زنی سخت کوش و جدی است که در ابتدا از حضور آن شرلی در خانه خود خوشحال نیست. ماتیو کاتبرت: برادر کوچک تر مریلا که مردی مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیانا براری: دختر همسایه کاتبرت ها که با آن شرلی دوست می شود. دیانا دختری مهربان و ساده دل است که به سرعت با آن شرلی دوست می شود. دیالوگ های انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، از این قرار است که آن شرلی، دختری یتیم که در یتیم خانه بزرگ شده است، توسط خواهر و برادری به نام های مریلا و ماتیو کاتبرت به فرزندخواندگی پذیرفته می شود. مریلا و ماتیو، آن شرلی را برای کمک به انجام کارهای خانه و مزرعه می خواهند. آن شرلی، با موهای قرمز آتشین و شخصیت دوست داشتنی خود، به سرعت با مریلا و ماتیو و همچنین با همسایه آنها، دیانا براری، دوست می شود. آن شرلی، با ماجراجویی ها و شیطنت های خود، زندگی کاتبرت ها را زیر و رو می کند و به آنها یاد می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرند. نکات مثبت آنشرلی انیمیشن آنشرلی، از جمله انیمیشن های ماندگار و خاطره انگیزی است که با داستان جذاب و شخصیت های دوست داشتنی خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. از جمله نکات مثبت این انیمیشن می توان به موارد زیر اشاره کرد: - داستان انیمیشن آنشرلی، همانند داستان رمان، داستانی جذاب و پرکشش است که مخاطبان را از ابتدا تا انتها درگیر خود می کند. - شخصیت های انیمیشن آنشرلی، از جمله آن شرلی، مریلا، ماتیو و دیانا، شخصیت هایی دوست داشتنی هستند که مخاطبان با آنها ارتباط برقرار می کنند. - انیمیشن آنشرلی، پیام های مثبتی مانند اهمیت خانواده، دوستی و امید را به مخاطبان خود منتقل می کند. دیالوگ های شخصیت آنشرلی دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بیانگر شخصیت او هستند. او دختری کنجکاو و ماجراجو است که همیشه به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. این ویژگی در دیالوگ های او به وضوح دیده می شود. برای مثال، در یکی از دیالوگ ها، آنشرلی از معلم خود می پرسد: "حتی اگر دنیا بد باشد، همیشه چیزهای خوب هم وجود دارد." " تصور اینکه شما یک ملکه هستید واقعا عالی است. شما بدون هیچ گونه ناراحتی از آن لذت می برید و هر زمان که بخواهید می توانید از ملکه بودن دست بردارید، کاری که در زندگی واقعی نمی توانید انجام دهید." "این یک چیز خوب در مورد این جهان است ... همیشه بهارهای بیشتری وجود دارد." "وقتی فکر می‌کنم قرار است اتفاق خوبی بیفتد، به نظر می‌رسد که بر روی بال‌های انتظار پرواز می‌کنم. و سپس اولین چیزی که متوجه می شوم با یک ضربت به زمین می افتم. اما واقعاً ماریلا، قسمت پرواز تا زمانی که ادامه دارد با شکوه است... مثل اوج گرفتن در غروب خورشید است. من فکر می‌کنم که تقریباً تاوان ضربه را می‌پردازد." "خب، نمی توان یکدفعه عادت دختر بچه بودن را کنار گذاشت." "شاید... شاید... عشق به طور طبیعی از یک دوستی زیبا آشکار شد، مانند گل رز طلایی که از غلاف سبزش می لغزد."  "این یک ایده دوست داشتنی است، دایانا؛ زندگی کردن به گونه ای که نامت را زیبا کنی، حتی اگر در آغاز زیبا نبود... آن را در افکار مردم برای چیزی آنقدر دوست داشتنی و دلپذیر قرار می دهد که هرگز به تنهایی به آن فکر نمی کنند." "شاید، به هر حال، عاشقانه مانند یک شوالیه که سوار اسب می‌شود، با شکوه و هیاهوی وارد زندگی انسان نشده باشد. شاید مثل یک دوست قدیمی از راه‌های آرام به سمت آدم خزید..." "خب، همه ما اشتباه می کنیم، عزیزم، پس فقط آن را پشت سر بگذار. ما باید از اشتباهات خود پشیمان باشیم و از آنها درس بگیریم، اما هرگز آنها را با خود به آینده منتقل نکنیم." "من معتقدم که زیباترین و شیرین ترین روزها، روزهایی نیستند که در آن اتفاقات بسیار باشکوه یا شگفت انگیز یا هیجان انگیزی رخ دهد، بلکه فقط روزهایی هستند که لذت های کوچک ساده ای را به ارمغان می آورند و به آرامی یکدیگر را دنبال می کنند، مانند مرواریدهایی که از یک رشته می لغزند." "من از دوستی بسیار سپاسگزارم. زندگی را بسیار زیبا می کند." "این بدترین دوران بزرگ شدن است و من در حال درک آن هستم. چیزهایی که در دوران کودکی خیلی می‌خواستی، وقتی به آنها دست پیدا می‌کردی، به نظرت چندان شگفت‌انگیز به نظر نمی‌رسند." "آیا خوب نیست که فکر کنیم فردا روز جدیدی است که هنوز هیچ اشتباهی در آن وجود ندارد." دیالوگ های ماندگار آنشرلی "این خیلی خوب است که در مورد غم ها بخوانید و تصور کنید که قهرمانانه از طریق آنها زندگی می کنید، اما وقتی واقعاً آنها را دارید، خیلی خوب نیست" "خیلی آسان است که شرور باشی بدون اینکه بدانی." "اما واقعاً ماریلا، نمی‌توان در چنین دنیای جالبی برای مدت طولانی غمگین ماند، می‌تواند؟" "زندگی ارزش زیستن را دارد تا زمانی که خنده در آن باشد." "تجربه من این بوده است که شما تقریباً همیشه می توانید از چیزهایی لذت ببرید، اگر تصمیم خود را محکم بگیرید که این کار را انجام دهید." "دنیای قدیمی عزیز تو بسیار دوست داشتنی هستی و من خوشحالم که در تو زنده هستم." "چرا مردم باید برای دعا زانو بزنند؟ اگر واقعاً می خواستم دعا کنم به شما می گویم که چه کار می کردم. من به تنهایی یا در جنگل های عمیق و عمیق به یک میدان بزرگ بزرگ می رفتم و به آسمان - بالا - بالا - بالا - به آن آسمان آبی دوست داشتنی نگاه می کردم که انگار پایانی برای آن وجود ندارد. آبی بودن و سپس من فقط یک دعا را احساس می کنم." "این یکی از مزایای سیزده سالگی است که شما خیلی بیشتر از زمانی که فقط دوازده ساله بودید می دانید" "تا زمانی که نمردی هرگز از غافلگیر شدن در امان نیستی" "کیک‌ ها یک عادت وحشتناک دارند که وقتی می‌ خواهید خوب باشند بد می‌ شوند" "آنه تمام عاشقانه هایت را رها نکن اندکی از آن چیز خوبی است البته نه زیاد اما کمی از آن را حفظ کن" دیالوگ های زیبای آنشرلی سخن پایانی درباره دیالوگ های آنشرلی دیالوگ های آنشرلی، بخشی از جذابیت این شخصیت دوست داشتنی هستند. این دیالوگ ها، شخصیت، امید، خوش بینی و عشق به طبیعت آنشرلی را به خوبی بیان می کنند. گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش