شنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۴
۱۱:۵۶ - ۰۳ دي ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۱۰۰۰۷۲۹
رادیو و تلویزیون

چقدر بدهیم تا تلویزیون دیگر برنامه مناسبتی نسازد؟

صدا و سیما,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
فرمول درست کردن برنامه‌های مناسبتی شاد مثل شب یلدا، اعیاد مذهبی و عید نوروز آن‌قدر تکراری شده که چند سال بعد اگر تمام این برنامه‌ها آرشیو شوند انگار که همه را یک نفر  در یک بازه زمانی کوتاه و با تغییر سه چهار مجری ساخته است.

در برنامه‌های مناسبتی حتی بعضی از آدم‌ها و چهره‌ها قرار است در هر شبکه دوباره قصه‌های تکراری‌شان را از نو بگویند و برنامه را پر کنند. مثلا نرگس محمدی و علی اوجی قرار است در هر مناسبتی در شبکه های مختلف حضور داشته باشند و قصه ی خواستگاری شان را هر بار با همان آب و تاب تعریف کنند، از گریم ستایش حرف بزنند و عید را تبریک بگویند.

حضور چند چهره ی طناز هم الزامی ست حتی اگر دیگر طناز نباشند. مثلا علی صادقی خیلی جدی روبروی علی ضیا می نشیند و اگرچه معلوم است با چه منت کشیدن و قیمت بالایی قبول کرده که بیاید اما فقط منتظر است برنامه تمام شود و پولش را بگیرد و برود. حضور دو سه تا خواننده در هر شبکه، فرمولی همیشگی است و اشاره به درد مردم در حدی که بله ما حواسمان هست. رضا رشید پور در آغاز برنامه می گوید نمی تواند روبروی دوربین باشد و از درد مردم حرف نزند و دقایقی بعد می گوید که چون برنامه مخصوص شب یلداست ، بهتر است کام تان تلخ نشود و باز وارد همان قصه ی تکراری مهمان دعوت کردن می شود.مهمان هایی که یا چهره اند و یا نمونه ی انتخابی ضعیف و بدون کارشناسی از مردم مثل سرایداری که یک بچه دارد و خانمش باردار است اما پول ندارند برای شب یلدا انار بخرند با این حال بسیار خوشبختند.

آقای مهران مدیری که به مدد داشتن نویسنده ای توانا مثل امیر وفایی بلد است پز مردمی بودن بگیرد، با حمله به دولت و صرفا تمام مشکلات را از ناحیه ی دولت دیدن در شرایطی که حمایت های همیشگی صدا و سیما از انتقادهایی که صرفا متوجه دولت است ، کار را برایش بسیار سهل می کند و چشم بستن به روی نهادها و تشکیلات دیگری که جای نقد بسیار دارند اما خط قرمز تلویزیون هستند، با دعوت از مجریان شبکه نسیم بی زحمت ترین راه را برای برنامه سازی در پیش می گیرد : دکور خوب، لوندی های مهران مدیری، طنز انتقادی به دولت و تیکه انداختن به مهمان هایی که با یک تلفن ساده در برنامه اش حضور پیدا می کنند.

شبکه دو هم که فقط به خاطر بی ادبی پسر بچه ای سه چهارساله نسبت به محمد سلوکی کمی در شبکه های اجتماعی دیده می شود. از شبکه پنج هم که بگذریم.

قصه این است که ساختن برنامه های زیراکسی، بدون کارشناس و مشاوران رسانه ای، حکایت های تکراری، مهمان هایی که مدت هاست حرف تازه ای برای گفتن ندارند بدون هیچ نکته ی جدیدی درباره شان که بتوان کمی گوش ها را تیز کرد ، باعث تاسف برنامه های مناسبتی است که شائبه ی خرج های کلان شان این روزها تا حدودی رسانه ای شده.

این که چرا جای خالی مجریان توانمند و اصیل و بی ادایی مثل مجید میرفخرایی، اینانلو، نوذری دیگر پر نمی شود بحثی طولانی ست ، از کم شدن انگیزه افراد با استعداد در چنین فضایی گرفته تا نداشتن مراکز استعدادیابی و آموزش صحیح در این رشته!

این که چرا برنامه سازان قوی و کاربلد نداریم هم به همان دلایل فوق و انتخاب گزینشی مدیران صدا و سیما برمی گردد.

حتی کسانی بودند در این سال ها که برنامه های خوبی هم ساختند اما از جایی به بعد به دلیل سرازیر شدن بودجه ها سمت افراد عزیز کرده ، کمرنگ شدند و کنار کشیدند.

با این حال ، برای مردمی که اکثرشان این روزها به مدد فضای مجازی فیلتر شده ، دست به انتخاب می زنند و فقط چیزهایی را نگاه می کنند که طبق علایق و سلایق شان باشد ، سخت است تحمل برنامه هایی که از محتوا و معنی خالی شده اند، ابتکار ندارند، مستندهای جذاب نمی سازند و حتی حرف های مردمی شان کپی کاری از برنامه ها و مدل های پیشین است.اگر چه این روزها مردم برنامه ها را به مدد فضای مجازی دنبال می کنند وطبیعتا هر که بیشتر پول داشته باشد،بیشتر هم دیده می شود .(یادمان نرفته که هنوز صحنه های منتخب عصر جدید از تلویزیون پخش نشده، در اقدامی هماهنگ تمامی صفحه های پرطرفدار و البته پولی با تیتری هماهنگ آن را کار می کردند!)

صدا و سیما خوب می داند این راهی که می رود به هیچستان است اما باز منتظر می ماند تا نزدیک مناسبت بعدی ، دست به دامان همین تعداد به جا مانده از مجریانش بشود و آن ها هم طبق فرمول برنامه سازی این سال ها باز از  مناسبتی جدید، طرحی تکراری بسازند. ضمن این که  گفتن  از درد مردم به عنوان چاشنی  برنامه سازی و خبر دستمزدهای میلیاردی مجریان عزیز کرده در شرایط کنونی که علیرغم تمام احتیاط های لازم،  این روزها در رسانه ها درز کرده، نه تنها باعث جذب مخاطب نمی شود که به مرور ،همین مخاطبان جا مانده را هم پس می زند.

  • 18
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش