جمعه ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۴:۰۴ - ۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ کد خبر: ۹۹۰۲۰۰۴۷۲
رادیو و تلویزیون

چرا صدا و سیمای جمهوری اسلامی برندهای خودش را می‌خورد؟

عادل فردوسی پور و علی فروغی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
آرش محبی کارشناس برند رسانه در یادداشتی درباره رفتار صداوسیما نوشت و میدان دادن به مجریان جدید و حذف مجریان قدیمی را تحلیل کرد. او معتقد است حذف برندهای قدیمی را باید در چارچوب ایجاد برندهای جدید برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و مناظره‌های تحلیل کرد. محبی مورد برخورد محمد دلاوری با پرویز فتاح را به عنوان نمونه بررسی کرده است.

چند وقتی است نمایش‌های محمد دلاوری یکی از مجریان صدا و سیما در شبکه‌های اجتماعی به طور گسترده پخش می‌شود. دست دلاوری برای زدن حرف‌های بودار و چالشی بازتر گذاشته شده است. او پرویز فتاح را به چالش کشید که احتمالا از گزینه‌های قدرتمند انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است و انتقاد از او در صداوسیما نوعی گل به خودی برای اتاق فکر این سازمان به شمار می‌رود مگر اینکه پای مصلحتی بالاتر در میان باشد و اتاق فکر صدا و سیما تصمیم گرفته با هدفگذاری خاصی این نیروی رسانه‌ای خودش پر و بال بدهد. این تصمیم فارغ از اینکه برپایه کدام مصالح سیاسی، انتخاباتی یا امنیتی یا در کدام سازمان گرفته شده از منظر برندسازی رسانه قابل دفاع است، اما اجرای آن به نوعی ظرفیت مدیریتی نیاز دارد که صدا و سیما در تجربه‌های زیر و درشت قبلی خودش نشان داده فاقد آن است.

برندسازی در دنیای رسانه به برند سازی حوزه خدمات شباهت‌هایی دارد. کالای این حوزه مانند حوزه خدمات از جنس کالا‌های نیازمند اعتماد (Credence Good) است یعنی مخاطب امروز با فرض تنوع منابع و شبکه‌های اجتماعی قدرتمند و حتی تجربه قبلی مصرف محتوای یک رسانه باز هم نمی‌تواند به سادگی خریدن یک کیلو پرتقال، ویژگی‌ها و مزایای یک کالای رسانه‌ای مانند خبر، گزارش، برنامه تلویزیونی یا سازمان رسانه‌ای را ارزیابی کند و در نهایت مجبور به اعتماد مستقیم یا واسطه‌ای و پرس و جویی به آن‌ها می‌شود.

وقتی پای اعتماد در انتخاب به میدان می‌آید «از چه کسی» شنیدی، دیدی یا خواندی به اندازه «چه چیزی» شنیدی، دیدی یا خواندی و گاهی بیشتر از آن اهمیت پیدا می‌کند. این یعنی در برندسازی رسانه توجه توامان به برند منبع یا سازمان و افراد یعنی مدیران و مجریان، روزنامه‌نگاران و... ضروری است تا ارتباطات جمعی به طور کارسازتری برقرار شود. بر پایه این منطق، تصمیم اتاق فکر صدا و سیما برای توجه به برند دلاوری یا هر کدام از ارتباط‌گران خودش قابل توجیه است، اما ظرفیت اجرای این تصمیم و گردن نهادن به لوازم آن در این سازمان وجود ندارد زیرا:

۱- برند چهره‌های رسانه‌ای برآمده از صدا و سیما پس از رسیدن به نقطه مطلوب و بازدهی در نهایت باید در خدمت سازمانی باشد که برند خودش منفی است و دست کم بخشی از جامعه و بیشتر نخبگان اهداف و روش‌های آن را قبول ندارد. شهرت زیاد این سازمان هم بیشتر شبیه عدد بزرگی است که یک علامت منفی پیش از آن قراردارد. یعنی یک برند مشهور، اما با جهت منفی است؛ چیزی شبیه برند کره شمالی در میان کشورها. با این اوصاف اگرچه چهره‌های رسانه‌ای این سازمان مانند می‌توانند در زمان رشد اجازه بازی‌های کمابیش مستقل و دور شدن را از برند نامطلوب این سازمان را داشته باشند، اما دردوران بلوغ باید فرمانبرداری کنند و زیر سایه برند صدا و سیما قرار بگیرند که البته معنای آن رشته شدن همه پنبه‌های برندسازی از این نیرو‌ها خواهد بود.

۲- به طور معمول برند چهره‌های رسانه‌ای پس از رشد حیات مستقلی از برند سازمان را دنبال می‌کند و همین موضوع مدیران را در شرایط و موقعیت‌های متناقض و سختی قرار می‌دهد که باید برای آن تدبیر کنند. مثلا ارزش برند چهره‌ها بر ارزش برندسازمان تاثیر مثبت دارد و از طرفی امکان دارد رشد بیش از اندازه آن برند سازمان را تحت الشعاع قرار می‌دهد یا امکان دارد بعضی رفتار‌ها و پیام‌های برند چهره‌ها که سبب افزایش ارزش آن می‌شود با برند سازمان همخوانی نداشته باشد.

پیچیدگی این رابطه با ظهور و گسترش شبکه‌های اجتماعی دو چندان هم شده به این معنا که چهره‌های رسانه‌ای این امکان را دارند که از کانال‌های دیگری با مخاطبان ارتباط داشته باشند و استقلال برند خودشان را از منبع یا سازمان رسانه‌ای افزایش دهند. همین‌ها سبب شده مدیریت توامان برند سازمان و چهره‌های رسانه‌ای چالش مهمی برای مدیریت رسانه باشد و نظریه‌های مختلفی درباره آن مطرح شود از جمله اینکه منبع و سازمان نمی‌تواند نقش نگهبان یا مالک را برای برند چهره رسانه‌ای بازی کنند و تنها باید میزبان شایسته‌ای برای آن درخشش باشد و... به هرحال صدا و سیما در ماجرای برند عادل فردوسی پور و تعطیلی برنامه ۹۰ نشان داد به هیچ عنوان ظرفیت میدان دادن به برند چهره‌های رسانه‌ای و ارتباط سازنده با آن‌ها را ندارد. درباره برند فردوسی پور هم که در چند سال گذشته با استفاده از ظرفیت شبکه‌های اجتماعی و حفظ استقلال نسبی با چنگ و دندان به رشد بالایی رسیده بود، کاسه صبر اتاق فکر سازمان دیرتر از حد پیش‌بینی، اما در نهایت لبریز شد و حکم به محدودیت خودش و عدم برنامه‌اش داد.

با این اوصاف پروژه برندسازی از چهره‌های رسانه‌ای در صدا و سیما جمهوری اسلامی در بهترین حالت می‌تواند اهداف کوتاه مدت مانند رسیدن به کمی شهرت بیشتر برای اجرای مناظره‌های انتخاباتی برای امثال دلاوری را دنبال می‌کند، زیرا این سازمان فاقد ظرفیت لازم برای پرورش و میزبانی از برند چهره‌های رسانه‌ای است و در صورت احساس خطر و نداشتن مالکیت کامل بر آن‌ها از خوردن و نابودکردنشان هم ابایی ندارد.

  • 20
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش