
امــــروز ســـیودومیـــن نمایشگاه کتاب تهران و بهار کتاب کار خود را آغاز کرد. اهل کتاب و مطالعه خیلی پیشتر از این با لیست کتابهایی که قرار است عایدی نمایشگاهشان باشد برای این رویداد فرهنگی بزرگ دورخیز کردهاند. برخی هم که خب طبق روال هر سال به جهت گشتزنی و تفرج بهاری میآیند و بر ازدحام بیدلیل نمایشگاه خواهد افزود. اما روی سخنم با کسانیست که بناست پا به نمایشگاه بگذارند و بیتحقیق و تفحص قبلی کتاب بخرند. این دوستان بیش از هر چیز به چند عاملی که در ادامه خواهم گفت برای خرید سه چهار جلدی که بناست از نمایشگاه به خانه ببرند توجه میکنند.
اول ناشر. چند ناشر بزرگ اسم و رسمدار و کهنهکار با غرفهای بزرگ و اغلب در شاهنشین و نبش و بخشهای ابتدایی یا انتهایی شبستان حضور دارند تا انبوه مخاطبان عزیزشان به زحمت نیفتند تا لابلای ردیفهای متعدد دنبالشان بگردند و خسته شوند. ناشرانی که شاید این سالهای اخیر بابت وضعیت نابسامان اقتصادی و بحران کاغذ و چسب و بودجه کمی بیانصاف شده و از همین اعتماد مخاطب برای قالب کردن مقادیر معتنابهی ترجمه و تألیف کتب زرد و فاقد کیفیت متنی و ادبی و حتی ترجمه سوءاستفاده کردهاند. خریدار بیگناه با اعتماد به لوگوی ناشر کتاب را میخرد و بعد از خواندن ۱۰ صفحه مأیوس میشود و مطمئن میشود پولش را دور ریخته.
دوم نام مؤلف. مسلماً نویسندگان نامآشنا و بنام زیادی هستند که مخاطب به محض دیدن اسم آنها روی جلد کتاب و یا شنیدن خبر اثر جدید او اقدام به خرید میکند بیآنکه منتظر نظر منتقدان و بازخوردهای جامعه کتابخوان حرفهای باشد. تاریخ نشان داده حتی شاهکارنویسترین نویسندههای جهان یکی دو تایی کتاب فاجعه و بیکیفیت دارند.
سوم موج. منظورم از موج تبی است که جامعه دچارش میشوند. تب یک عنوان کتاب خاص که همچون کتاب آسمانی خواندن و قرائتش بر همه واجب میشود. بررسی اجمالی کتبی که موجگونه پرفروش و فراگیر شدهاند نشان میدهد که این موجها ناپایدار و گذرا هستند. چرا؟ مشخص است.
این موجها یا برآمده از رانت و لابی مؤلف (ناشر) است یا یک بحران و رویداد سیاسی اجتماعی که به تازگی گریبانگیر شده و زخمش هنوز تازه است و بزودی به ورطه فراموشی سپرده خواهد شد و از همه مهمتر نداشتن قدرت و کیفیت متن بهطوری که کتاب را تا ابد پایدار نگاه دارد. هرگز جنگ و صلح تولستوی یا عقاید یک دلقک بل یا کلیدر دولت آبادی و آئورای فوئنتس یا بیگانه کامو محو نخواهند شد. چرا که هر زمان به سراغشان بروید تازه و مقتدر و جاندار هستند. اما همین نویسندهها کتاب هایی دارند که از لحاظ ارزش متنی و ادبی به مانند آثار برجسته ایشان هرگز ارضا کننده نبودهاند. از این رو خواهشمندم از موجسواری و اعتماد کورکورانه به نام ناشر و یا مؤلف اثر بپرهیزید.
خواننده حرفهای باید و باید و باید تنها با متن و کیفیت آن روبهرو شود. اصالت متن گوهریست که ارزش خود را از هیچکدام از عواملی که ذکر شد نمیگیرد. لازم نیست یادآوری کنم از کتابهایی که در اوایل انتشار بابت ناشر کوچک و گمنام و یا جوانی و ناشناسی مؤلف سالها گذشت تا ارزش اصلی و واقعی خود را بین ادبشناسان و خوانندگان اصیل و نخبه یافتند و تا امروز مانا شدهاند. پس تا فرصت هست با تأمل و جستوجو و آگاهی لیست کتابهایی که قرار است خریداری شود، تهیه کنید. برای وقت و پولتان ارزش بگذارید و آن خریدار ناآگاهی نباشید که به جای خرید کتاب به سوا کردن گوجه و خیار میرود و این میان چندتایی پلاسیده و نارس هم قرار است به او قالب شود. در انتخاب کتاب آگاهتر و زیرکتر از هر زمانی باشید.
الهام فلاح
- 17
- 5