به گزارش ورزش سه، هادی عقیلی یکی از بازیکنان برجسته تاریخ تیم ملی فوتبال ایران است که اگر به طور ناگهانی توسط کی‌روش پیش از جام جهانی از تیم ملی کنار گذاشته نمی‌شد، هم تعداد بازی‌هایش از ۶۹ بازی بیشتر می‌شد و هم به‌عنوان یک مدافع میانی تعداد گل‌هایش از ۱۰ تجاوز می‌کرد. او که تجربیات و قهرمانی‌های فراوانی دارد و دوبار هم به‌عنوان بهترین بازیکن آسیا نامزد دریافت جایزه شده، با حضور در استودیوی آنتن صحبت‌های قابل توجهی را مطرح کرده و حمله شدیدی به فدراسیون فعلی و اعضای هیئت رئیسه آن داشته است. او در این گفت‌وگو ضمن صحبت درباره دوران حضور در پرسپولیس و دلایل جدایی‌اش از این تیم راهکارهایی را هم برای برون‌رفت فوتبال ملی ایران از شرایط فعلی ارائه کرده است.
*در هیچ لیگ حرفه‌ای چند بازی کنسل نمی‌شود
*قهرمانی استقلال کار بزرگی بود، اما ...
*هنوز نفهمیدم چرا گل‌گهر باید تنبیه می‌شد؟!
*سپاهان ابزار موفقیت بیشتری از سایر تیم‌ها داشت
*فقط مربیان قدیمی هستند که می‌گویند محرم باید دستیار می‌شد
*محرم بد بوده؟ مگر سپاهان همیشه قهرمان می‌شده؟
*رویارویی میثاقیان و مهاجری عجیب و دردناک بود
*با آغوش باز پیشنهاد آقای ساکت را قبول کردم
*از مورایس انتظاری جز قهرمانی نمی‌رود
*من به مهمانی جنجالی پرسپولیسی‌ها نرفتم
*خروجم از پرسپولیس عجیب و غریب بود
*خیلی از کارها بستگی به دو رنگ دارد
*ای کاش بیشتر تحمل می‌کردم و از اردوی تیم ملی نمی‌رفتم
*فدراسیون دنبال این است که آرامش و کیفیت تیم ملی را بگیرد
*انگار همه را سایز گرفته‌اند و سایز اسکوچیچ به تیم ملی نمی‌خورد
*رئیس فدراسیون دستور بدهد که دیگر بازیکنان نه استوری بگذارند نه مصاحبه کنند
*چه کسی گفته همه بازیکنان تیم ملی باید با هم رفیق باشند!
*اگر اسکوچیچ طارمی را دعوت نکند حق اوست
مشروح این گفت‌وگوی جذاب را در ادامه بخوانید.
*مصاحبه را با کیفیت لیگی که پشت سر گذاشتیم آغاز کنیم. شرایط را در لیگی که با قهرمانی استقلال و رتبه‌های دومی و سومی پرسپولیس به پایان رسید، چطور می‌بینید؟
یک بحث در مورد کیفیت فنی مسابقات وجود دارد و یک بحث در مورد کیفیت برگزاری مسابقات؛ در بخش برگزاری به‌خاطر به‌هم ریختگی، عدم ثبات در ریاست و حواشی، لیگ نامنظمی داشتیم. فکر می‌کنم در هیچ لیگ حرفه‌ای پیش نیامده بود که چند بازی کنسل شود و تکرار هم نشود. از لحاظ فنی هم بی برنامگی و پرحاشیه بودن، روی مسابقات تاثیر گذاشته بود و همه مربیان و کارشناسان واقف هستند در سالی که گذشت کیفیت لیگ اصلا بالا نبود؛ نه پیشرفتی وجود داشت و نه شبیه سال قبل بود. در هفته‌هایی تعداد گل‌ها خیلی پایین بود و در هفته‌هایی هم یکی دو تیم میانگین گل را بالا می‌بردند. در موقعیت سازی هم خیلی ضعیف‌تر بودیم؛ گاهی یک تیم ۱۰ موقعیت دارد اما از نظر فردی مشکل دارد اما ما در موقعیت سازی مشکل داشتیم. از لحاظ تنوع تاکتیکی هم لیگ بالا نبود و برخی تیم‌های مطرح، تکراری وارد مسابقات می‌شدند که کاملا قابل پیش‌بینی بود و نمی‌توانستند نتیجه بازی را تغییر بدهند. برخی تیم‌ها برای بقا و حضور در میانه جدول تاکتیک خاصی پیش می‌گیرند و ادامه می‌دهند و به دفاع و ضدحمله بسنده می‌کنند؛ دفاع و ضدحمله در فوتبال ما زیاد شده چون برای مربی‌ها یکی از راحت‌ترین گزینه‌ها است ولی برخی تیم‌ها مدعی بودند و می‌خواستند قهرمان بشوند اما در این زمینه موفق نبودند. در کل کیفیت پایین بود. امسال خروجی بازیکنان را نگاه کنید؛ در دو سال اخیر بازیکنانی از ایران خارج شدند که شما باید دنبال فوروارد بگردید. ما در حال حاضر برگشت برخی فورواردها مثل کاوه رضایی و محبی را می‌بینیم اما اینها جدا شده بودند و در لیگ ایران فوروارد نبود. مدافعانی خارج شده‌اند که همه ملی‌پوش هستند؛ اینها تاثیر دارد چون لیگ ایران ضعیف می‌شود. از طرفی ورودی بازیکنان خارجی ما هم ضعیف شده است؛ زمانی بازیکنان خارجی خیلی تاثیرگذار بودند اما الان به‌خاطر تفاوت قیمت دلار و تومان این بازیکنان کیفیت مناسبی ندارند.
*قهرمانی استقلال را چطور دیدید؟
به مجموعه استقلال تبریک می‌گویم؛ این یک دستاورد بزرگ بود که تیمشان توانسته بدون باخت قهرمان شود ولی ما نباید فراموش کنیم که برخی تیم‌ها پنجره‌شان بسته بود و از طرفی گل گهر هم تاثیر زیادی در قهرمانی استقلال و تعیین نایب قهرمان و تیم سوم لیگ داشت. به مجموعه گل گهر تبریک می‌گویم که توانستند به جدول برگردند اما این تیم تا چندین هفته نتوانست از جایش بلند شود و در یک شوک بزرگ بود. این همان بحث حواشی فدراسیون است و هنوز هم مشخص نشده چرا باید گل گهر در این موضوع تنبیه می‌شد؟ من در تلویزیون می‌دیدم که تاییدیه بازیکن از سمت فدراسیون صادر شده اما ایمیل‌ها فیک بوده است. وقتی فدراسیون تاییدیه می‌دهد گل گهر می‌توانست از بازیکن استفاده کند اما این تیم به‌خاطر چند دقیقه استفاده از بازیکن دچار یک تنبیه تاریخی شد و این مسئله تاثیرگذار بود. من می‌دیدم که به تاکتیک تیم آقای مجیدی ایراد می‌گرفتند که حتی خود ایشان گفتند من بازی‌های دیگر لیگ را می‌بینم و چیز خاصی نمی‌بینم؛ من حرف ایشان را تایید می‌کنم. بازی‌های دیگر هم کیفیت پایینی داشت و فقط استقلال این شرایط را نداشت. استقلال در بازی‌هایی خوب می‌برد، در بعضی بازی‌ها اقتصادی می‌برد و برخی هم مساوی می‌کرد. شاید کیفیت بالا و پایین می‌شد و همیشه سوار بازی نبود اما تیم‌های دیگر هم به همین شکل بودند.
*سپاهان با محرم نویدکیا در اولین سال مربیگری این چهره محبوب اصفهانی‌ها توانست رکورد شکنی کند و عنوان نایب قهرمانی را از آن خودش کند ولی در شرایطی که در سال دوم انتظار قهرمانی از این تیم وجود داشت، در نهایت شاهد رتبه سومی و استعفای محرم نویدکیا بودیم که یک‌بار هم در طول فصل رخ داده بود. عملکرد سپاهان، تیم سابق خودتان را با نویدکیا چطور ارزیابی می‌کنید؟
ابزارها و موقعیت‌هایی برای سپاهان وجود داشت که برای تیم‌های دیگر نبود. سال گذشته که سپاهان ۶۵ امتیاز گرفت، ورود بازیکن و مربی خارجی ممنوع شد. چند تیم بازیکن خارجی داشتند؟ سپاهان و استقلال. تیم‌هایی که تازه به لیگ آمده بودند که اصلا نمی‌توانستند از بازیکن خارجی استفاده کنند و خیلی از تیم‌ها هم بازیکنان‌شان را از دست داده بودند و نمی‌توانستند جذب کنند. آن سال اتفاق خوبی برای سپاهان افتاد چون بازیکنان خارجی‌اش را داشت و بقیه تیم‌ها این شرایط را نداشتند. کی‌روش استنلی در سپاهان بود که روی یکی از حساس‌ترین گل‌های فصل برابر پرسپولیس تاثیرگذار بود و در آن بازی کلا شرایط را برگرداند. در بازی با نساجی هم استنلی روی یک سانتر خوب، گل زد؛ این تاثیرگذاری بازیکن خارجی است. تیم‌ها از لحاظ دفاع وسط مشکل داشتند اما شرایط سپاهان اینطور نبود. حضور بازیکنان خارجی در سپاهان و برخی تیم‌ها، باعث شد تا توازن زیادی بین تیم‌های لیگ نباشد. حتی پرسپولیس آن فصل بازیکن خارجی نداشت و فقط رادو بود. آن سال سپاهان نتایج خوبی گرفت و انتظار می‌رفت سال بعد هم نتایج ادامه دار باشد و به قهرمانی ختم شود.
*فکر می‌کنم بازیکنانی که جایگزین نیازمند، حاج صفی و محبی شدند نتوانستند عملکرد خوبی داشته باشند.
در خصوص جدایی نیازمند، باید آینده فوتبالی بازیکن در نظر گرفته می‌شد و او هم یک پیشنهاد خارجی داشت اما جایگزین کردن او با گزینه داخلی خیلی سخت بود که تصمیم گرفتند دنبال گزینه خارجی بروند و گلر خوبی هم جذب کردند. از نظر آماری سپاهان در تعداد بازی‌هایی که با گلر خارجی‌اش داشت، نسبت به فصل قبل کمتر گل خورده بود و گلر هم فقط روی یکی دو گل مقصر بود اما حواشی باعث شد آن دروازه‌بان برود و دروازه‌بان دیگری بیاید. فشار زیادی هم به کادرفنی وارد شد و بعدها منجر به استعفا شد که تاثیر زیادی داشت؛ همان‌طور که این مسئله روی پرسپولیس تاثیر گذاشت. اگر احسان حاج‌صفی و نیازمند رفته بودند، جایگزین‌ها نسبت به لیگی که داشتیم خیلی خوب بودند. ریگی، احمدزاده و مغانلو که از حریف مستقیم سپاهان آمده بود، در تیم حضور داشتند و فکر نمیکنم سپاهان از لحاظ بازیکن مشکلی داشت؛ گاهی فوتبال رو برمی‌گرداند؛ برخی بازی‌ها سپاهان خیلی موقعیت داشت و گل نمی‌شد. همه اینها باعث شد که کادرفنی زیر فشار برود و استعفا شکل بگیرد که تاثیرگذار بود.
*این سوال را به این شکل می‌پرسم که آیا با ورود محرم نویدکیا که چند سال از فوتبال دور بود؛ به‌عنوان سرمربی تیم موافق هستید و به طور کلی با این فرم وارد شدن بازیکنان به عرصه مربیگری چه نظری دارید؟
فوتبال یک امر وارداتی است و ما نمی‌توانیم تعیین کنیم که فوتبال به چه شکل است. اینکه محرم نباید به این شکل وارد می‌شد، برای برخی مربیان قدیمی فوتبال ایران است. کارشناسان با دلیل حرف بزنند. یوونتوس و رئال مادرید و بارسلونا اشتباه می‌کنند؟ همگی این کار را کردند و خیلی از تیم‌ها هم می‌کنند و ما نمی‌بینیم. می‌گویند سرمربیگری یک شغل جداست اما شغل جدایی که یک مربی به جای محرم و هادی عقیلی با رانت بیاید؟ محرم بد بوده؟ مگر سپاهان همیشه قهرمان می‌شده؟ من دنبال طرفداری از کسی نیستم. چرا لمپارد را مثال می‌زنند؟ هزاران مثال خوب هست. من از زیدانی حرف می‌زنم که دستیار نبوده اما خیلی شیک او را آوردند و با کت و شلوار روی نیمکت می‌نشست اما آنها برنامه‌ریزی می‌کردند. گواردیولا چطور آمد؟ آیا بارسلون B را دست هر کسی می‌دهند؟ این یک امر وارداتی است. پیرلو چطور بوده؟ یوونتوس بسیار بزرگ است و این کار را انجام می‌دهند. بایرن مونیخ چطور؟ در ایران می‌گویند مربی به لحاظ شخصیتی نمی‌تواند تیم را کنترل کند. ناگلزمن اگر در ایران بود محال بود که اجازه بدهند تیم بزرگی دست بگیرد. این حرف‌ها درست نیست و اتفاقا باید صبوری می‌شد که در مورد سپاهان شد و زمان لازم هم داده شد که در نهایت محرم تصمیم گرفت جدا شود، وگرنه قرار نبود تغییری صورت بگیرد.
*در مورد محرم نویدکیا گفته شد که به دلیل مشکلات خانوادگی و نگرانی درباره عدم امکان موفقیتِ تیم در آینده از هدایت تیم کنار رفت. آیا درباره نویدکیا صبوری لازم از سوی مدیریت باشگاه انجام شد؟
من بیانیه سپاهان را ندیدم و نمیدانم دلیل چه بوده اما فکر نمیکنم نشان بدهد که صبوری نشده است. صبوری بود و نتایج هم بد نبود. سپاهان سوم شده بود و انتظار می‌رفت با آن بازیکنان نتیجه بهتر باشد اما اینکه بگوییم نتیجه خیلی بد بوده؛ درست نیست. به جز لیگ قهرمانان آسیا که انتقاد زیادی روی آن است و مطمئنا کادرفنی هم می‌داند، ولی تیم با کادرفنی خودش به این مسابقات نرفت. من داخل قضیه نبودم و استعفاها انجام شد و نمیدانم چه خبر بود اما در بحث صبوری، صبوری شد و استعفا از خود محرم بود. می‌توانست ادامه بدهد و سال‌های بعد هم باشد اما اینکه می‌گویند باید طور دیگری وارد می‌شد؛ ما علی دایی و رسول خطیبی و ... را داشتیم. فرهاد مجیدی دو ماه مربی بود و نمی‌توانیم بگوییم کار کرده است؛ ایشان هم بعد از کنار گذاشتن کار، سرمربی استقلال شد. امکان دارد گاهی نتیجه بیاید و گاهی نیاید ولی این اصل فوتبال است. از دو دهه قبل برخی قوانین تغییر کرده در صورتی‌که قبلا اوت دستی می‌انداختند و دروازه‌بان می‌گرفت؛ قوانین خرد خرد تغییر کرده اما برخی از آن زمان هستند و با حواشی امروز آشنا نیستند. در سال‌های اول لیگ مشکلات مالی اینطور بود؟ الان رقم‌ها بالا رفته و شکایات و اعتصاب‌ها بیشتر شده است. تجربه مربی‌هایی که در گذشته کار می‌کردند با این موضوع همخوانی ندارد و مربی‌های لیگ‌های اخیر با این موارد آشنا هستند چون مشکل لیگ ما به غیر از موارد فنی، این مسائل هم هست.
*جواد نکونام یکی از مثال‌هایی است که کارش را از سطح پایین‌تر شروع کرد.
اینکه مربی با دستیاری شروع کند لزوما درست نیست اما چیز خیلی خوبی است. جواد نکونام از لیگ یک شروع کرد و موفق هم هست و به او تبریک می‌گویم اما اگر از لیگ برتر هم شروع می‌کرد موفق می‌شد اما به او اعتماد نشد. به برخی، به دلایل دیگر اعتماد می‌شود اما به برخی نمی‌شود و شاید فرصت پیدا نکنند.
*در مورد خودتان بگویید. سال گذشته با شهر خودرو و در کنار رضا مهاجری کارتان را پس از یک دوره حضور در تیم ملی جوانان شروع کردید ولی این دوره هم خیلی طول نکشید. درباره اتفاقات عجیب و غریب شهرخودرو صحبت کنید که در نهایت منجر به سقوط قابل پیش‌بینی این تیم شد.
من دوست داشتم که کار کردن را شروع کنم و لذت می‌بردم که کار کنم. موقعیتی پیش آمد که با شهرخودرو شروع کنم؛ تیمی بود که مشخصا مشکلاتی داشت. من شخصا پذیرفته بودم که شاید از نظر مالی در این تیم خبری نباشد ولی دوست داشتم کار کنم و موقعیت کار کردن هم بود. شروع کردیم ولی پیش از اولین مسابقه اعلام کردند پنجره نقل و انتقالات بسته شده و به هر دلیلی آقای حمیدوای نتوانسته بود بدهی‌ها را پرداخت کند و افرادی هم در کنار ایشان بودند که ضربه زدند. بدهی‌ها پرداخت نشد و برای اولین بازی ما با ۱۳ یا ۱۴ نفر رفتیم که سه دروازه‌بان داشتیم. پس از آن اعتصاب شروع شد و بازیکنان برای بازی با مس به کرمان نرفتند تا پرداختی صورت بگیرد. متاسفانه شیطنت‌هایی از بیرون شد و به تیم، شهر و جوان‌ها ضربه زدند. شیطنت‌ها از داخل و خارج شهر بود اما نمی‌توانم اسم ببرم چون بار قانونی دارد ولی برای من مشهود است. دخالت‌های نابه‌جایی کردند و باعث شدند تیم به کرمان نرود و اتفاقاتی رخ داد که باعث شد آقای حمیداوی تصمیم بگیرد آقای مهاجری را کنار بگذارد. پس از آن آقای حمیداوی با من جلسه داشتند و دوستانی را واسطه کردند که من بمانم ولی گفتم من با آقای مهاجری آمدم و قرار نیست با شخص دیگری کار کنم. آقای میثاقیان آمدند و خودشان هم گفتند؛ صحنه‌ای را آنجا دیدم که با وجود اینکه صحنه‌های بدتری در فوتبال دیده بودم، برای من عجیب و دردناک بود که دو مربی رودررو قرار گرفتند.
* البته یک‌بار هم در پرسپولیس، آقای دایی و درخشان با شکل مشابهی در تمرین مقابل هم قرار گرفتند.
هادی عقیلی- یک‌بار دیگر هم برای پرسپولیس اتفاق افتاده بود، آقای دایی و آقای درخشان رودررو شدند و صحنه قشنگی نبود و کنترل تیم برای هرکس می‌خواست بیاید سخت بود. این تجربه به اندازه یک ماه بود و من هنوز از این موضوع خیلی ناراحتم. متاسفانه نمی‌شود گفت چه کسانی دخالت داشتند و از آن قضایایی است که همیشه باید پشت پرده بماند؛ به یک استان خیانت شد. مشهد دو استادیوم و این همه جوان خوب و تماشاچی دارد و بدون تعارف آن شهر پول دارد. استادیومی که ساختند گویای این قضیه است.
*طی هفته‌ها و ماه‌های گذشته صحبت‌های زیادی درباره حضور شما به‌عنوان دستیار مورایس مطرح شده است. خودتان در این‌باره توضیح می‌دهید؟
روزی که محرم استعفا داد آقای ساکت نیمه شب زنگ زدند که نمی‌توانستم پاسخگو باشم. صبح صحبت کردیم و ایشان گفتند آیا موقعیت همکاری را دارید؟ من هم گفتم بله و ایشان گفتند احتمالا مربی خارجی باشد و ما هم می‌خواهیم از شما استفاده کنیم. من هم با آغوش باز استقبال کردم ولی دیگر خبری نشد.
*به نظر شما مورایس برای نتیجه گرفتن باید چقدر زمان داشته باشد؟
وقتی آقای قلعه‌نویی از سپاهان رفت، مسائل حاشیه‌ای بازی با پرسپولیس باعث شد او استعفا دهد. همچنین در دو بازی با استقلال در جام حذفی و لیگ، سپاهان با پنالتی‌های اشتباه بازی را واگذار کرد و باعث شد او کنار بکشد. آقای قلعه‌نویی هم نتیجه بدی نگرفته بود. بعدش ورود محرم نویدکیا بود که تماشاچی انتظار قهرمانی نداشت و کم استرسی کادرفنی باعث شد تیم نتیجه خوبی بگیرد. سال دوم انتظارات بالاتر رفت و سپاهان سال خوبی را طی نکرد. باز هم کسی نویدکیا را بیرون نکرد و خودش استعفا داد. در این مقطع انتظاری به غیر از قهرمانی وجود ندارد. می‌دانم ارقام برای مربی خارجی بالاست. ضعیف‌ترین بازیکن خارجی‌ای که به سپاهان می‌آید هم کمتر از ۳۰۰هزار دلار نمی‌گیرد. در اسپانیا یا آلمان بحث زمان دادن به رئال و بایرن وجود دارد؟ اگر فوتبال وارداتی است باید این چیزها هم به خودمان آموزش دهیم. زمان دادن برای امثال ابراهیم صادقی، محرم نویدکیا، فرهاد مجیدی و جواد نکونام است. وقتی هزینه هنگفت می‌کنی باید نتیجه لازم را بگیری، نتیجه لازم فقط برد یکی، دو هفته اول نیست بلکه قهرمانی است. الان تماشاچی‌ها به استادیوم برمی‌گردند و انتظارشان هم از بازی‌ها بیشتر است. آقای ساکت هم صبورانه و محکم پشت سرمربی‌اش است. دلیلی ندارد سپاهان نتیجه نگیرد، بازیکنانی که گرفته تا الان نتیجه مثبت نقل و انتقالاتی را داشته است.
*شما یک بازی در ترکیب پرسپولیس مقابل آدونیس مشهد به میدان رفته‌اید و مدتی در این تیم حضور داشتید. در مورد دوران حضور در پرسپولیس صحبت می‌کنید؟
هادی عقیلی- من در تیم مقاومت و راه‌آهن بودم و مربی ما از راه‌آهن به پرسپولیس رفت و ما هم رفتیم در امیدهای پرسپولیس. قرار بود با بزرگسالان راه‌آهن قرارداد ببندم ولی به امیدهای پرسپولیس رفتم. چند بازی گذشت و یک بازی آقای پروین به شیرودی آمدند و بازی را دیدند و به چند نفر گفتند به تمرین بزرگسالان بیایید. من چند جلسه با بزرگسالان تمرین کردم و گفتند با من قرارداد ببندند. در مشهد یک بازی داشتیم و رضا عنایتی روبه‌روی ما بود. بعد از بازی آقای پروین گفتند خدمت سربازی این بازیکن را بخرید و قراردادش را با بزرگسال ببندید. رفتیم و قرارداد جدید بستیم و قرار شد سربازی ما را بخرند و انجام شد.
*شما در آن میهمانی جنجالی پرسپولیسی‌ها شرکت نکردید ولی خیلی زود به سایپا رفتید. چرا با وجود علاقه علی پروین به شما این اتفاق رخ داد؟
خروج ما عجیب و غریب بود. پرسپولیس می‌خواست دو بازیکن از سایپا بگیرد و یک اختلافات درونی شکل گرفت که مدیرعامل‌ها دوتا و سرمربی‌ها هم دوتا شدند! آقای عباس انصاری‌فرد و آقای عابدینی همزمان تیم را گرفته بودند. از طرف عباس انصاری‌فرد به ما زنگ زدند که مهمانی است و باید بیایی. یک مهمانی جنجالی‌ای بود ولی من در آن نبودم به من هم زنگ زده بودند که بیا ولی می‌خواستم با بچه محل‌هایم فوتبال بازی کنم و نرفتم. خیلی‌ها این مهمانی را رفتند و به آنها سکه و پول داده بودند و اتفاقا علی آقا گفتند از این بچه یاد بگیرید که نرفته! خلاصه گذشت و یک روز من از طرف باشگاه سایپا یک تماسی داشتم و گفتند شما از این به بعد بازیکن سایپا هستی و رضایت‌نامه‌ات برای سایپا آمده است. من اصلا سر در نمی‌آوردم و تعجب کردم. من سر تمرین رفتم و گفتم علی آقا جریان این است و از آن فحش‌های خوشگلش داد و گفت من اینجا تصمیم می‌گیرم و رفتم سر تمرین. من با امیدهای پرسپولیس هم بازی می‌کردم که یک بازی آمدند و گفتند تو بازیکن سایپا هستی و این هم رضایت‌نامه‌ات است. من دوباره به علی آقا گفتم و ایشان به من تشر زد و گفت من تصمیم گیرنده‌ام ولی بعدش خودش در مصاحبه‌ای گفت بازیکن جوانی که قرار بود جانشین هاشمی‌نسب بشود؛ داده‌اند رفته و بازیکنی آورده‌اند که یک‌چهارم عقیلی هم نمی‌ارزد. از آنجا من را از پرسپولیس اجباری جدا کردند.
*مایلی کهن برای معاوضه با پژمان جمشیدی مرا خواست
نعیم مایلی کهن پسر آقای مایلی کهن همبازی ما در امیدهای پرسپولیس بود و ایشان تعریف من را از پسرش شنیده بود و می‌دیدیم حاج مایلی پشت فنس‌ها بازی ما را تماشا می‌کند. وقتی پرسپولیس درخواست داده بود که پژمان جمشیدی و بهنام ابوالقاسم‌پور را از سایپا بگیرد، حاج مایلی گفته بود این بازیکن را هم به ما بدهید. باشگاه پرسپولیس هم گفته بود این اصلا کی هست بیایید بنویسید و برای شما! من به باشگاه رفتم و دیدم در لیست خروج هستم و از این بابت مطمئن شدم. من به سایپا رفتم و بعد از آن دوران طلایی سپاهان. من فکر می‌کردم می‌خواهم به بزرگسالان سایپا بروم ولی حاج مایلی اصرار داشت اولین تمرینت باید با امیدها باشد. اتفاقا اولین تمرین امیدها مصادف شد با بازی دوستانه با بزرگسالان سایپا و آنجا بازیکنان سایپا هم من را شناختند. آنجا حاج مایلی پرسید رقم قراردادت در پرسپولیس چقدر بوده است و من گفتم ۴ میلیون و ایشان با تعجب گفت کی به تو ۴میلیون داده؟! بعد گفتند به تو ۲میلیون بیشتر نمی‌دهم و گفتم هرچه شما بگویید.
*چند وقت پیش استوری‌ای منتشر کردید و به این موضوع کنایه زدید که اگر استقلالی یا پرسپولیسی بودید الان راحت‌تر وارد عرصه مربیگری می‌شدید.
هادی عقیلی- من راحت به شما بگویم خیلی از کارها مثل مربی و مدیرعامل شدن و...بستگی به همین دو رنگ دارد. تعارف نداریم و مگر غیر از این است که تلویزیون مسابقه برگزار می‌کند و همه مجری‌ها بدون استثنا می‌پرسند پرسپولیسی هستی یا استقلالی؟ شغل‌های دیگر هم همین است. نمی‌گویند وزیر ورزش ذوب آهنی است بلکه می‌گویند استقلالی یا پرسپولیسی است. سالیان سال این دو باشگاه از یک منبع تغذیه می‌شدند که خلاف قوانین کل دنیا و فیفا است. اینها با مدارک فیک در لیگ قهرمان شرکت می‌کردند که فصل گذشته نتوانستند آن مدرک را جور کنند. من به‌عنوان بازیکن سپاهان گزینه سال آسیا بودم. آن موقع سال ۲۰۰۹ اینترنت در ایران چطور بود؟ ولی من گزینه بهترین بازیکن سال آسیا بودم. هم ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ جزو گزینه‌ها بودم. تبلیغاتی که برای بیرانوند، نکونام و مجیدی شد چطور بود؟ هر دو بار از نظر کاربرها به‌عنوان بهترین انتخاب شدم. من شاید برای مطبوعات هم چیزی نداشتم. این اجتناب ناپذیر است و به‌خاطر مخاطبِ مردمی است.
*بعضی مدیران مثل موی در غذا هستند!
به‌عنوان یک مدافع بیشترین تعداد گل ملی را داشتم و یک اتفاقاتی پیش آمد و من را کنار گذاشتند. از آنجا به بعد تفکرم عوض شد. در لیگ برتر هم که چندسال بازی نکردم بیشترین گل زده را به‌عنوان یک مدافع دارم. کسی به این موضوع نمی‌پردازد؛ اینها برای ورود به مربیگری هم اهمیت دارد. هیچکس از موی مادرش بدش نمی‌آید و آن را دوست دارد ولی اگر همان مو در غذا باشد ناراحت می‌شود چون آن مو جای خودش نیست؛ الان هم یک‌سری مدیران جای خودشان نیستند که بخواهند درباره ما تصمیم بگیرند. وقتی یک مدیر فوتبالی اول در مورد فالوور اینستاگرامی تحقیق می‌کند برای استفاده از تبلیغات است. مقایسه کنید بازیکنی را که در بدو ورود به استقلال و پرسپولیس فالوور می‌گیرد با بازیکنان تیم‌های دیگر.
*درباره کنار گذاشتن شما از تیم ملی صحبت‌های زیادی مطرح شده است. شما در یکی از مصاحبه‌های خودتان به ماجرای حضور رضا ترابیان در اردوی تیم ملی و برخورد بد کی‌روش با او اشاره کردید. آیا درست است این سوال را مطرح کنیم که حذف شما از تیم ملی اصلا ربطی به ترک اردو نداشته است؟
ببینید بحثی بین من و آقای کی‌روش به‌صورت ناخواسته ایجاد شد که مقصر من نبودم. تمام شد و رفت. بعد از لبنان که یک بر صفر باختیم من به قطر رفتم و همسترینگ من با درجه سه پاره شد. آقای بارت مربی بدنساز تیم ملی بودند و مدام پیگیر احوال من بودند. ایشان گفتند که من به کی‌روش گفتم تو را به بازی می‌رسانم. هر روز با ایشان در تماس بودم ولی در نهایت گفتند که تصمیم این شد به اردو نیایی. دکتر شهاب هم در همین حین گفت با توجه به چیزهایی که به من گفته‌ای تو را صد در صد می‌رسانم. به هر حال نشد و تیم ملی آن بازی با کره‌جنوبی را برد. این بازی روز چهارشنبه بود و من روز یک‌شنبه با توجه به اینکه مصدومیتم تمام شده بود مجبور بودم بازی کنم. بازی کردم و گل زدم و در دو بازی دیگر هم بازی کردم و گل زدم. بعد هم عادل در مورد دلیل بازی نکردن من پرسید که کی‌روش گفت مصدوم بوده است. حالا یک‌سری دوستان هم دوست داشتند بازیکنان خودشان در تیم ملی باشند. به بازی لبنان رسیدیم و برای من بلیت گرفتند ولی وقتی کی‌روش در اردوی تیم ملی من را دید جا خورد و حتی سلام هم نکرد. فردا من را به یک اتاق برد و گفت به تو بازی نمی‌دهم. من اصلا از چیزی خبر نداشتم. سرگردان شده بودم که اگر قرار نیست بازی کنم پس چرا دعوت شدم؟! چهار پنج روز با برخورد بد کی‌روش مواجه بودم و در همین حین فهمیدم که این اشتباه از دستیارانش بوده که من را دعوت کرده‌اند. اینجا بودم که من دیگر اردو را ترک کردم. با این حال کاش تحمل می‌کردم. همیشه گفته‌ام که اشتباه از من بوده است.
*ماجرای برخورد کی‌روش با رضا ترابیان
بخش بعدی صحبت‌های هادی عقیلی درباره اتفاقات اردوی ترکیه و حضور رضا ترابیان بازیکن سابق تیم ملی در اردوی تیم ملی بود که پیش از ترک اردو توسط عقیلی رخ داده است. او در این مورد توضیح داد:« برگردیم به بار اول که اصلا تقصیر من نبود. تیم ملی در ترکیه اردو داشت. به اردو رفتیم. رضا ترابیان به‌همراه محمودرضا فاضلی به اردو آمدند. فاضلی آمده بود که چند بازیکن تیم ملی را برای جابه‌جایی ببیند و با چند بازیکن هم قرارداد ببندد. فرض کنید محمودرضا فاضلی در اتاق یکی از بازیکنان است؛ در صورتی‌که مدیر برنامه حق ندارد در اردوی تیم ملی و در اتاق بازیکن باشد. رضا ترابیان هم بیرون از لابی بود که من او را دعوت کردم که برای خوردن چای به لابی بیاید. هنوز چای را نیاورده بودند. کی‌روش آمد و معلوم بود که اعصابش از جای دیگر به‌هم ریخته است. به من گفت این چه کسی است. گفتم دوستم. گفت بیرون. مدام می‌گفت بیرون. من گفتم این کاپیتان پرسپولیس و بازیکن تیم ملی بوده است. گفت به هر صورت بیرون. بعد شلوارش را پایین کشید و شورتش را نشان داد و گفت شاید من دلم بخواهد در هتل با شورت بچرخم. این دومین اردوی خارجی تیم ملی با کی‌روش بود و احترام میان من و کی‌روش را خدشه‌دار کرد. من حرفم این بود که یک مدیر برنامه می‌تواند در اردوی تیم ملی باشد ولی یک بازیکن سابق تیم ملی نمی‌تواند. من اصلا مانده بودم. بعد هم می‌فهمیدم که چه چیزی به هم می‌گویند و به‌شدت ناراحت شدم. با این حال هنوز هم می‌گویم کاش استفاده بهتری از کی‌روش می‌کردیم و من خیلی چیزها از او یاد گرفتم. فوتبالی می‌گویم. یک چیزی داشت که بقیه مربیان ندارند و آن هم تیم‌سازی بود. واقعا کی‌روش تیم‌ساز بود.»
*شرایط فوتبال ایران را در حال حاضر چطور ارزیابی می‌کنید؟
می‌توانم اینطور بگویم که در حال حاضر همه تیم‌های دنیا دنبال این هستند که چطور آرامش را در تیم ملی کشورشان ایجاد کنند و کیفیت را بالا ببرند ولی در ایران تمام تلاش فدراسیون این بوده که آرامش و کیفیت را بگیرد. در واقع اصل حاشیه از فدراسیون شروع می‌شود. کمیته فنی یا هیئت‌رئیسه یا هر چیزی که هست. در این مدت، مشکل کم نداشتیم. روی چه حسابی یک مربی توانسته یک تیم را به جام جهانی ببرد و آن موقع صلاحیت داشته ولی الان که تیم به جام جهانی رفته صلاحیت ندارد. پس آن موقع شما آقایان کجا بودید؟ یک تحلیل بکنید و تحلیل فنی را روی میز بیاورید. من از اسکوچیچ دفاع نمیکنم ولی می‌گویم اگر تحلیل کردید و به این نتیجه رسیدید که باید برود، او باید برود ولی او را خُرد کردید. چه‌بسا که قبل‌تر از او هم حرف‌هایی زده می‌شد که مثلا بزرگ نیست. انگار سایز همه را گرفته‌اند و فقط سایز اسکوچیچ به تیم ملی نمی‌خورد! مثلا همه ایکس لارج بوده‌اند و بقیه مدیوم.
*یعنی شما مقصر ایجاد شرایط فعلی را هیئت‌رئیسه و فدراسیون می‌دانید؟
صد در صد. مثلا در مورد ماجرای بازی تیم ملی مقابل لبنان یکی دو نفر تصمیم گرفتند که تیم ملی به مشهد برود که یکی از بدترین تصمیمات تاریخی فوتبال ایران بوده است. آدم شک می‌کند از عمد این کار را کرده‌اند که دیگر ایران نتواند میزبانی بگیرد. مشهد یک شهر مذهبی و مقدس است. قم هم همین‌طور است. کنسرت‌ها مجوز می‌گیرند ولی برگزار نمی‌شوند و شما بازی ایران را به مشهد می‌برید. بعد هم قول داده بودند که مشکل حضور بانوان را حل کنند ولی تمام صندلی‌های ورزشگاه را فروختند و حتی یک جایگاه هم برای زنان در نظر نگرفتند. نظم این مسائل با چه کسانی است؟ اینها یک طوری پیش می‌روند که اگر قرار بود مثلا با انصراف چین میزبان جام ملت‌ها شویم به هیچ‌وجه این اتفاق رخ ندهد.
*در سایر موارد و همین‌طور وضعیت این روزهای اسکوچیچ عملکرد هیئت‌رئیسه را چطور ارزیابی می‌کنید؟
اجازه بدهید من اعضای هیئت‌رئیسه را خدمت شما معرفی کنم. یکی از آنها که بازداشت است. یکی که نماینده مشهد است و تیمشان را فرستادند لیگ یک. یکی هم آقای سراجی بود که سایپا را به لیگ یک فرستادند. به نظرم یک‌سری افراد ناموفق هستند که تصمیمات فوتبالی را می‌گیرند. موفق باشند و از همین جا به آنها می‌گویم که دمشان گرم. شما خودتان و تیم شهر خودتان را نتوانستید کنترل کنید، بعد می‌خواهید به فوتبال کشور کمک کنید. شما به مدیرتان پشت کردید. یک طومار هم آوردند که ایشان (عزیزی‌خادم) تخلف کرده است. به هر حال شما با هم فدراسیون را اداره می‌کردید. این حرف‌ها شاید برایم بد هم بشود ولی باید واقعیات گفته شود. من همین دو سه نفر را اسم آوردم تا نمونه‌ها را بدانید. این یعنی این اشخاص دارند برای تمام فوتبال ما تصمیم می‌گیرند و وضعیت هم مشخص است.
*هیچ‌گاه به‌طور کامل نگاه مثبتی به اسکوچیچ وجود نداشته است و پس از شکست مقابل کره‌جنوبی و الجزایر انتقادات اوج گرفت. شما وضعیتی که الان اسکوچیچ و تیم ملی در آن گرفتار هستند؛ چطور ارزیابی می‌کنید؟
باز هم باید چیزی در مورد تیم ملی امید بگویم که آقای کرانچار مربی آن تیم بودند. می‌دانید چه اتفاقاتی افتاد؟ من فکر می‌کنم اگر کار را به خود ایشان می‌سپرد موفق می‌شد. الان هم به هر دلیلی آقای اسکوچیچ سرمربی تیم ملی شده و از آن مرحله سخت توانست تیم را با موفقیت بیرون بیاورد. من خودم فکر نمی‌کردم تیم ملی بتواند در آن مرحله (چهار بازی مقابل بحرین، عراق، کامبوج و هنگ‌کنگ) موفق عمل کند، چون خیلی کار سختی بود. حالا توانستند و سربلند بیرون آمدند. حالا در سه دوره قبلی ما خیلی در قرعه کشی مرحله نهایی شانس آوردیم که با عربستان، ژاپن و استرالیا هم‌گروه نشدیم. امسال هم همین‌طور شد و با ازبکستان هم هم‌گروه نشدیم. این دوره هم شانس آوردیم و گروه خوبی نصیبمان شد. از اول هم من گفتم که تنها حریف ما در این گروه کره جنوبی است که به‌نوعی هر دو مسابقه را باختیم. در تهران مساوی یعنی باخت و در کره جنوبی هم باختیم. اما حرف من این است که ما چه زمانی با کره جنوبی در خاک این کشور خوب بازی کرده‌ایم؟ با کی‌روش؟ با امیرقلعه‌نویی؟ با افشین قطبی؟ ما حتی اگر بازی را بردیم، در کره جنوبی بد بازی کردیم و گاهی هم شانس همراهمان بوده است. سوال این است که به چیزی اعتراض دارند؟ پنج بازیکن اصلی تیم هم نبوده‌اند. بعد هم بازی با الجزایر بود که شاید اصلا مربی می‌خواسته تاکتیک‌هایش را امتحان کند. بازی با بوسنی هم با اسکوچیچ بودیم و خیلی بازی خوبی بود. ولی در ایران اجازه اشتباه به سرمربی نمی‌دهند و تنها دلیل‌شان این است که نمی‌خواهند او باشد. من نمی‌گویم اسکوچیچ خوب است ولی از مخالفانش می‌خواهم دلیل‌شان را بگویند. حالا بعد هم تصمیم گرفتید که ایشان نباشد. چرا این کار را کردید که بازیکنی مثل طارمی بیاید مصاحبه‌ای انجام بدهد و از اتفاقات اردوی تیم ملی بگوید. من مثالش را برای شما زدم. ما با آقای قطبی افتضاح‌ترین اردو را در اتریش داشتیم که علی کریمی هم آن مصاحبه معروف را کرد.
*الان هم در مورد اسکوچیچ اینطور گفته می‌شود که پس از انتخاب رئیس جدید فدراسیون، شاید شاهد تغییر او باشیم. آیا این موضوع را به صلاح فوتبال ایران می‌دانید؟
خب بستگی دارد که چه کسی می‌آید. اصلا مهم نیست که زمان نداریم. مگر آقای اسکوچیچ چقدر زمان داشت؟ به هر حال ولی رفتند و نتیجه گرفتند. این اتفاق شدنی است ولی اینکه چه کسی را می‌خواهند بیاورند مهم است. آیا می‌خواهند مربی ایرانی بیاورند یا مربی بهتری را جایگزین اسکوچیچ کنند؟ بعد هم چه تضمینی هست کسی که می‌آید بهتر از آقای اسکوچیچ نتیجه بگیرد؟! آقای اسکوچیچ مگر بد نتیجه گرفته؟ اگر بد بوده و می‌خواهید او را عوض کنید و نتایج را تبدیل به بهترین کنید، چه کسی را می‌خواهید بیاورید؟ اگر می‌خواهید گزینه ایرانی بیاورید، آقایانی که تصمیم گرفتید آیا مطمئنید که مربی ایرانی از نظر فنی بهتر از اسکوچیچ است؟ رفتید با آن بنده خداها هم صحبت کردید و آنها هم گفتند نمی‌پذیریم که اگر می‌پذیرفتند چه‌بسا الان سرمربی تیم ملی بودند. کاش این فکر مربی ایرانی از خیلی وقت پیش عملی می‌شد و مربی ایرانی می‌گذاشتند تا تیم با مربی ایرانی به چند اردو برود ولی وقتی شما به یک‌باره این تصمیم را می‌گیرید، جز اینکه شخصیت سرمربی تیم ملی را خرد می‌کنید، نتیجه دیگری ندارد.
*طی هفته‌های اخیر شاهد سه دستگی در تیم ملی بوده‌ایم و این موضوع با وجود اینکه بازیکنان آن را تکذیب می‌کنند، عیان شده است. راهکار شما برای برون‌رفت از این شرایط یا حداقل اینکه اوضاع بدتر نشود، چیست؟
خب به نظر شما الان کار سختی است که رئیس یا سرپرست فدراسیون دستور بدهد که دیگر کسی مصاحبه نکند؟ به همه بگویند حق ندارید مصاحبه کنید یا استوری بگذارید. چون به هر حال این اختلاف وجود دارد و نمی‌شود آن را انکار کرد. اگر بخواهند انکارش کنند، مدام بزرگ‌تر می‌شود. وظیفه رسانه‌های ما هم در این شرایط این است که به این موضوع نپردازند و به آن دامن نزنند. یک بحث هم به خود بازیکنان بازمی‌گردد که در صفحات شخصی خودشان چیزی ننویسند. یک چیزی هم همه دوستداران فوتبال بدانند که قرار نیست همه بازیکنان با هم دوست باشند. تیم ملی بهترین مثال در این زمینه است. بدترین شرایط ممکن را از این حیث دارند. برخی بازیکنان دنبال جدایی از اسپانیا هستند و اصلا سرود ملی ندارند. این ها با هم بخورد سیاسی دارند و علنا اعلام می‌کنند ولی در تیم ملی هدفشان یکی است. حالا هم قرار نیست در تیم ملی ایران هم همه با هم دوست باشند. سر میز شاید بنشینند و با هم حرف نزنند. در گذشته هم همین بوده ولی در زمین به هم کمک می‌کردند. چه کسی گفته که اینها باید رفیق صمیمی باشند؟! اینکه دست در گردن هم بیندازند. دلیلی ندارد دنبال رفاقت بگردیم. رئال مادرید مدام قهرمان می‌شد ولی ژابی آلونسو اعلام کرد که هیچ رابطهای با رونالدو ندارد.
*پس فضا را ناامید کننده نمی‌دانید؟
به هیچ‌وجه. این چیزی هست که وجود دارد ولی نباید به آن پرداخت. فشاری که روی بازیکنان وجود دارد از صحبت‌های مهدی طارمی که سردسته بازیکنان است مشخص می‌شود. وقتی این بازیکن با همه تجربه بین‌المللی می‌گوید ما نگران بازی با آمریکا هستیم یعنی این بازی فرافوتبالی است. همین حالا استرس روی بازیکنان هست. به هر حال بازی برد و باخت دارد و نباید از الان خودمان را برنده یا بازنده بدانیم. قرار هم نیست که حتما با اسکوچیچ ببریم یا ببازیم. هر مربی دیگری هم می‌تواند این اتفاق برایش بیفتد. اصلا شاید دلیل اینکه مربیان ایرانی قبول نکردند همین مسئله فرافوتبالی بازی با آمریکا باشد. اصلا دنبال بازی انگلیس و ولز نیستند و می‌ترسند که اگر ببازند چه فشاری ایجاد خواهد شد.
*الان یکی از دغدغه‌ها و نگرانی‌های پیرامون تیم ملی این است که ممکن است اسکوچیچ روی نام طارمی قلم بگیرد و همان تصمیمی را در مورد این بازیکن بگیرد که کی‌روش در مورد شما و مهدی رحمتی گرفت.
امیدوارم این اتفاق نیفتد و مهدی طارمی از تیم ملی حذف نشود ولی اگر که اسکوچیچ چنین تصمیمی گرفت، حق مسلم اوست. من خودم تا حالا هیچ صحبتی در مورد کی‌روش نکردم. در آن دوره اشتباه از من بود که باید شرایط سختی که برایم ایجاد شده بود؛ تحمل می‌کردم ولی رفتار بدی با کی‌روش نداشتم. ولی مهدی طارمی در این مقطع مستقیم در مورد اسکوچیچ صحبت کرده و متاسفانه این مصاحبه پخش شده است. همان‌طور که مصاحبه اسکوچیچ را هم برای مهدی طارمی ترجمه کرده بودند و واکنش طارمی در آن مقطع به حق هم بود ولی اگر الان اسکوچیچ تصمیم بگیرد که مهدی طارمی را کنار بگذارد؛ چه می‌شود کرد؟ آیا فدراسیون می‌خواهد علیه اسکوچیچ شود؟ اگر اسکوچیچ را بیرون کنند و طارمی برگردد آیا سرمربی بعدی تیم ملی با اختیار می‌آید؟ هر کسی باشد این ماجرا را فهمیده و با خودش می‌گوید که فدراسیون پشت بازیکن تیم ملی ایران است تا سرمربی. چه اتفاقی خواهد افتاد؟ فکر کنید آقای دایی سرمربی تیم ملی بشود و بخواهد طارمی یا بازیکن دیگری را اخراج کند. مثلا بیرانوند. کسی می‌تواند به او چیزی بگوید؟ اقتدار سرمربی در همین چیزهاست. اگر تصمیم بگیرد که این کار را بکند که امیدوارم این کار را نکند. امیدوارم اینقدر خویشتن داری بکند و اینقدر حتی سطح خودش را پایین بیاورد و مهدی طارمی را ببخشد که ما مهدی طارمی را در جام جهانی از دست ندهیم.
*به نظر اتفاق بسیار تلخی است که پذیرش آن بسیار سخت خواهد بود؟
بله بسیار سخت. پذیرش این اتفاق اینقدر سخت است که تعریف کردنی هم نیست که چه آسیبی به آن شخص وارد می‌شود. من جدیدا یک پست هم برای وریا غفوری در اینستاگرام گذاشتم. بحث وریا که پیش آمد من گفتم که آن زمان کسی از من حمایت نکرد. من توقع داشتم ولی هیچ حمایتی از سوی هم‌تیمی‌هایم نشد؛ از کسانی که انتظار داشتم. به هر حال گاهی تصمیمات یک نفر جریان زندگی آدم را عوض می‌کند. امیدوارم برای طارمی رخ ندهد ولی واقعا خیلی خیلی سخت است. تحملش واقعا سخت است.
- 16
- 1
