
امیر مهدیزاده کاراتهکای ۲۹ ساله، بچه قم، متأهل و صاحب یک پسربچه دوسال و نیمه، به ظاهر فاصلهای فراوان با کسب سهمیه المپیک ۲۰۲۰ دارد. او چون ۶۰ کیلو یعنی وزن تخصصیاش در این المپیک به اجرا در نمیآید، به یک وزن بالاتر (۶۷ کیلو) کوچ کرده و از آنجا که پیشینهای در این وزن و بهتبع آن کارنامه و امتیاز اندوختهای در آن ندارد، از طریق تورنمنتهای انتخابی المپیک به مقصودش نخواهد رسید و فاصلهاش با پیشتازان امتیازی این وزن چشمگیر است.
در حالی که بهمن عسگری، ذبیحالله پورشیب و سجاد گنجزاده به لطف امتیازات زیاد خود در وزنهای تخصصیشان فاصله کمی تا سهمیه المپیک دارند و تورنمنتهای متعدد «کاراته وان» در این سو و آن سوی جهان برای آنها محل جمعآوری امتیازات لازم بوده، برای مهدیزاده اینطور نیست. او هم در تعدادی از این مسابقات حضور یافته و حتی در لیگ جهانی اخیر شهر مادرید اسپانیا هر کس را که در ۶۷ کیلو روبهرویش ایستاد، ناکار کرد و اول شد اما این رقابتها فقط برای وی میدانهای تدارکاتی و خودشناسی و ارتقای کیفیت بوده تا سرانجام در اردیبهشت سال بعد در مسابقات بزرگ پاریس بخت اصلیاش را بیازماید. رجحان و اهمیت آوردگاه پاریس این است که هر کس در آن نفر اول تا سوم وزنش شود، مجوز شرکت در المپیک را میگیرد و هیچ نیازی هم به اندوخته کم و زیاد امتیازات قبلیاش نخواهد بود.
با این اوصاف امیرخان به زودی که بقیه ملیپوشان برای تمام کردن کار و نیل به سهمیه المپیک به تورنمنت شیلی میروند، به آنجا سفر نمیکند و در تهران میماند و همانجا تمرین میکند. مهدیزاده حتی از یک تورنمنت دیگر در پاریس که بهمنماه امسال برگزار میشود و همچنین کاراتهوانهای بعدی در دبی و مراکش هم که در دو ماه آخر امسال انجام میپذیرد، فقط از دیدگاهی که شرحش را آوردیم، بهره میگیرد و به این شهرها و کشورها هم میرود تا آنقدر در ۶۷ کیلو آبدیده شود که بتواند در «پاریس ۲۰۲۰» و در تورنمنتی که از آن یاد کردیم، بلیت پرواز به توکیو را بگیرد. امیرخان چنان واقعبین و هدفمند است که حتی تصمیماش برای انتقال دائمی به ۶۷ کیلو را هم گرفته و از این پس به ۶۰ کیلو باز نمیگردد و آنقدر در این وزن تازه میماند و مبارزه میکند تا مثل سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۶ که قهرمان جهان در ۶۰ کیلو شد (او یک برنز جهانی این وزن را هم در ۲۰۱۴ به دست آورده است) در ۶۷ کیلو هم مردی تمامعیار و قهرمان دنیا شود و چند مدال مهم در این وزن هم صید کند و چه خوب خواهد شد اگر او مدالآوریاش در این وزن را در صورت دریافت سهمیه المپیک در پاریس، از همین توکیو ۲۰۲۰ شروع کند.
مردی که دو مدال طلای قهرمانی آسیا را هم در ۶۰ کیلو در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۵ دست آورده و سهمش از بازیهای آسیایی ۲۰۱۴ مدال طلا و از بازیهای آسیایی ۲۰۱۸ مدال نقره بوده و دو طلای دانشجویان جهان را هم صید کرده، راجع به استراتژیهای المپیک و جهان و چگونگی زندگی ورزشیاش حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
امیرخان، در مادرید کولاک کردی؛ اوضاع از چه قرار بود؟
وجه تمایز و نکته مهم تورنمنت مادرید این بود که آخرین کاراته وان سال ۲۰۱۹ محسوب میشد و تیم اعزامی ایران خوشبختانه خوب کار کرد. من و گنجزاده آنجا اول شدیم و اباذری هم به رتبه سوم رسید.
اما ظاهراً امتیازات اندوختهات در ۶۷ کیلو به شدت ناکافی است.
همین طور است چون دیر و فقط برای حضور در المپیک به ۶۷ کیلو کوچ کردهام. با وجود ارتقای سریع از رتبه ۶۷ به مقام بیست و سوم دنیا در این وزن از این طریق هرگز المپیکی نمیشوم و باید تمام توش و توانم را برای «پاریس» بگذارم. متأسفانه اجازه نمیدهند که امتیازات و اندوختههای وزن قبلیتان را هم به وزن جدیدتان بیاورید. من در رنکینگهای اخیر ۶۰ کیلوی جهان اول یا دوم بودم و اگر این وزن المپیکی بود این همه مشقت تغییر وزن و سایر مسائل آن را تجربه نمیکردم.
اما کلاً از تغییر وزنات ضرر نخواهی کرد.
همین طور است زیرا اگر قرار باشد در تورنمنتهای متعدد انتخابی کاراته در ۶۰ کیلو شرکت کنم باید دائماً در طول سال وزن کم کنم و مثلاً ۱۵ بار دست به این کار بزنم و آن وقت فقط جنازهای از من باقی خواهد ماند. من حتی مصمم شدهام که بعد از المپیک هم چه برنده و چه بازنده در ۶۷ کیلو بمانم. مشکل کاستن دائمی از وزنم را از این طریق حل کنم و دیگر اسیر مسأله رژیمهای افراطی نشوم.
در انطباق با وزن تازهتان هم قطعاً مشکلات زیادی داشتهاید.
صددرصد؛ به خاطر تغییر وزن دادنهای زیادی که در کاراته متداول است و به سبب نیروی بدنی زیادی که صرف آن میشود شما وقتی در ۶۷ کیلو به میدان میآیید، عملاً باید توان جسمانی یک کاراتهکای وزن بالاتر (۷۵ کیلو) را به کار گیرید و این نسبت برای تمامی اوزان برقرار است و خود من هم وقتی در ۶۰ کیلو مبارزه میکردم، باید مشخصههای یک ۶۷ کیلو را میداشتم. از طرف دیگر با هر بار تغییر وزن باید با مشخصههای فنی افراد برتر آن وزن خو بگیرید و تاکتیکهای مناسب برای مبارزه با آنها را بیابید.
شما در مسابقات اخیر مادرید ظاهراً در این امر موفق بودید.
خودم نیز همین احساس را دارم. من در مادرید شش مسابقه انجام دادم و هر شش تا را بردم و اول شدم و این دستاورد در وزنی تازه یک توفیق بهواقع بزرگ است. من در آنجا استیون راکو فرانسوی را بردم که قهرمان جهان و اروپا در ۶۷ کیلو است و یوتای ژاپنی را هم که قهرمان آسیا است، شکست دادم. بهواقع در این تورنمنت با هر کس که رقابت کردم، عنواندار یک قاره و صاحب مقامها و منصبهایی بود.
به نظر میرسد کاراته در شرایط بسیار خوبی قرار دارد و با قدرت وارد المپیک توکیو میشود و آنجا به مدال و عنوان هم خواهد رسید.
من نیز همین حس را دارم و حتی برایم حتمی است که در المپیک ۲۰۲۰ چند سکوی افتخار کاراته را اشغال خواهیم کرد. الان عسگری، پورشیب و گنجزاده که در آستانه المپیکی شدن هستند، برای دریافت مدال در توکیو هم واجد تمام شرایط لازماند و بارها هم به مدالهای جهانی در هفت، هشت سال اخیر رسیدهاند و در المپیک هم باصلابت ظاهر خواهند شد و امیدوارم که من نیز به این جمع امیدوار بپیوندم.
ظاهراً وزارت ورزش و کمیته المپیک نیز به بچههای کاراته بسیار امیدوارند.
این قسمت خوب و در عین حال بد قضیه است زیرا بار توقعات روی دوش کاراتهکاها را به یک حد غیر قابل تحمل میرساند و این بیم اساسی وجود دارد که آنها را دچار استرس مفرط و از شرایط عادی دور کند. تقاضای من از سران ورزش و رسانهها این است که در عین امید و روحیه بخشیدن به ما به گونهای عمل نکنند که جز طلا از ما هیچ چیز پذیرفته نشود و اگر برنز هم بگیریم برخوردی با ما صورت گیرد که انگار شکست خوردهایم. در یک کلام به ما آسودگی روحی بدهید و نه عذاب خاطر.
اوضاع در لیگ داخلی چطور است؟ آیا کمک مالی و روحی خوبی در این مسابقات دریافت میکنید؟
من به کلی از لیگ امسال دوری جسته و انصراف دادم زیرا متضاد با برنامههای تمرینی و اردویی من برای راهیابی به المپیک بود. احساس میکنم فقط با تمرکز کامل در آوردگاه توکیو میتوانم بلیت سفر به آنجا را بگیرم و اگر قرار باشد بخشی از حواسم در هر هفته به مسابقات لیگ باشد، نمیتوانم در پاریس ۲۰۲۰ مجوز شرکت در المپیک را بگیرم.
ظاهراً بیشتر ملی پوشان در لیگ امسال حاضرند.
خب، آنها مشکل مرا ندارند و این رقابتها به موازات وزن تخصصیشان و کوششی است که برای کسب سهمیه المپیک انجام میدهند اما کلاً لیگ چند سالی است که دیگر آش دهانسوزی نیست و نه پول حسابی به کاراتهکاها میدهند و نه تعداد تیمهای صاحب امکانات، زیاد است.
بیشتر باشگاههایی مثل نفت اهواز، سپاهان و مقاومت روی این رشته سرمایهگذاری و در این زمینه خرج میکردند اما الان کنار کشیدهاند و تنها تیمی که صاحب امکانات لازم است و دست ملیپوشان را میگیرد دانشگاه آزاد است و به هر حال این تیم نیز در زمینه پرداخت دستمزد و جذب مهرهها یک «سقف و حداکثر» دارد و نیازی به جذب همه ملیپوشان ندارد. دانشگاه آزاد حتی اگر توانایی مالیاش در این زمینه کافی باشد دلیل ساختاری و تشکیلاتی برای انجام این کار ندارد و با سه چهار ملیپوش هم بارشان را به طور کامل میبندند. این مسأله سبب شده تعدادی از شاخصترین مردان کاراته ما طی سالهای اخیر امسال بدون تیم بمانند و به لیگ راه نیابند.
آیا از حاصل کار فدراسیون کاراته در گرداندن امور این ورزش راضی هستید؟
سایرین را نمیدانم اما شخصاً از عملکرد فدراسیون احساس رضایت میکنم زیرا توانسته است حائلی بین ما و مشکلات و کمبودها بکشد و به ما اجازه بدهد که بدون دغدغه کار و تمرین کنیم و اردوهای منظمی در آکادمی ملی المپیک داشته باشیم.
این اردوها چگونه و چند روزه است؟
هر اردو پنج شش روز طول میکشد و بین هر اردو تا اردوی بعدی سه چهار روز هم استراحت و وقت برای ریکاوری میگذارند. این البته جدا از مواردی است که مسابقات برون مرزی داریم و باید برای کسب سهمیه المپیک و صید مدالهای بینالمللی به اینجا و آنجای دنیا برویم.
مدالهای غیرقابل شمارشی بردهای اما کدام یک برایت جالبتر و فراموش نشدنیتر بوده است؟
شاید باور نکنید که اولین طلایم در مسابقات قهرمانی کشور که در سال ۱۳۸۶ کسب کردم شیرینترین خاطرهام و حتی از دو طلای جهانیام نیز از نظر من مهمتر است. این بدین خاطر است که اولین پیروزی مهم زندگیام را در آن سال در آن مسابقات تجربه کردم. از قضا آن رقابتها در قم یعنی شهر زادگاهم برگزار میشد و همین مسأله سبب شد شیرینی آن مضاعف گردد. از آن پس چندین و چند بار دیگر هم در ۶۰ کیلو قهرمان کشور شدم که آخرین آن در سال ۱۳۹۵ در تهران بود.
بهترین و تأثیرگذارترین مربی عمرت چه کسی بوده است؟
بدون شک آقای غلامرضا دباغیان کارآمدترین مربی عمرم و انسانی فوقالعاده برایم بوده و هر چه دارم از او دارم. او ۱۶ سال هم جزو مربیان تیم ملی کاراته بود و در قم مرا از خردسالی و نوجوانیام زیر بال و پر خود گرفت و به مقام فعلی رهنمون کرد. امیدوارم شاگرد لایقی برای او بوده باشم.
بهترین کاراتهکای تاریخ ایران را چه کسی میدانید؟
آوردن یک نام بسیار سخت است و باید چند اسم را نقل کنم. آدمهایی مثل حسین روحانی، مهدی عموزاده و جاسم ویشگاهی از نسل قبلی و پورشیب و عسگری از نسل فعلی بر تارک این ورزش نشستهاند.
بین خارجیها چه کسی را بیشتر میپسندی؟
«اوتو»ی انگلیسی بسیار خوب است و با اینکه «هم وزن» من نیست و در سنگین وزن مبارزه میکند همیشه به تماشای مسابقات او نشسته و از آن الگوبرداری کردهام.
آیا شاغل هستی و حرفه دیگری به جز کاراته هم داری؟
بله، یک سالی است که کارمند سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری قم شدهام و به صورت قراردادی با آنها کار میکنم و لطف لازم را هم به من دارند و مشکلی برای حضور در اردوهای ملی برایم ایجاد نمیشود.
حرف آخر و مهمی هم اگر داری که پیرامونش سؤالی از شما نکردیم، بگو.
حرف من، خواسته تمامی ورزشکاران این رشته و سایر ورزشهای رزمی است و آن لزوم حمایت هر چه بیشتر مسئولان از ورزشکاران است. هر چه ما موفقتر باشیم ورزش کشور در سطح جهان مطرحتر و رویکرد نسل جوان به ورزش قهرمانی و تأمین افتخارات بعدی توسط آن نسل بیشتر و بهتر میشود و در نهایت جامعه سالمتری خواهیم داشت. میدانم که چون کاراته برای اولین بار المپیکی شده و در توکیو میتواند سه چهار مدال را به کاروان اعزامی ایران اضافه کند مورد توجه قرار دارد اما این کافی نیست و باید توجهها و حمایتها بیشتر شود زیرا نمایش موفقیتآمیز در سطح المپیک بسیار سخت است و فقط در سایه توجه عظیم مقامهای ارشد به دست میآید. انشاءالله کاراته قصهساز بزرگ ورزش ایران در المپیک سال آینده باشد.
وصال روحانی
- 9
- 6