دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۵:۰۰ - ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۰۳۲۴۰۸
چهره ها در سینما و تلویزیون

به آقایان می‌گویم هیچ مملکتی با یک فیلم و کتاب زیرورو نمی‌شود

بهمن فرمان‌آرا: دولت می‌گوید اگر می‌خواهید، بخندید قبل از انقلاب را مسخره کنید

بهمن فرمان‌آرا,اظهارات بهمن فرمان‌آرا
بهمن فرمان‌آرا گفت: دولت می‌گوید اگر می‌خواهید، بخندید قبل از انقلاب را مسخره کنید، مگر می‌شود؟ به نظر من فیلمی که نتواند به مسائل مملکت بپردازد، فیلم نیست.

روزنامه اعتماد با بهمن فرمان‌آرا درباره فعالیت‌هایش و اوضاع این روزهای سینمای ایران گفت‌وگو کرده است. 

به گزارش اعتماد بخش‌های مهم این گفت‌‌وگو را در ادامه می‌خوانید:‌

مسوولی در ایران می‌گفت: «تا ۱۲۰ میلیون جمعیت هم جا داریم!» آقاجان مگر اتوبوس است، این افراد همه خانه، تحصیل، زندگی می‌خواهند شما نمی‌توانی همین‌طوری بگویی جا داریم. بله درست است که در کویر زندگی نمی‌کنیم.

مملکت از هر نظری که شما فکر کنید دوران بحران را سپری می‌کند. تورم باعث شده که مردم برای زندگی معمولی هم مشکل داشته باشند. وقتی که پراید ۳۵۰ میلیون می‌شود ما همه می‌دانیم پول‌مان دیگر ارزش ندارد، از دلار شش تومان و هشت هزار، رسیدیم به قیمت‌های امروز. به همین دلیل است که آشفتگی عمومی را شاهدیم.

بعد از انقلاب اولین فیلمی که ساختم، «بوی کافور عطر یاس»، ۷۹ میلیون هزینه داشت، «خانه‌ای روی آب» را با ۱۱۰ میلیون ساختم تا فیلم «حکایت دریا» که با یک میلیارد و نیم ساختم. فیلمی که الان قصد دارم بسازم بدون هیچ رودربایستی می‌گویند ۲۰ میلیارد خرج دارد. خب بازگشت این پول در سیستم سینماداری، پخش و وزارت ارشاد چگونه اتفاق می‌افتد؟ تازه خیلی شانس بیاوریم فیلم توقیف نشود یا قسمت‌های مختلف آن را سانسور نکنند بعد از طی کردن این فرآیند باید در صف بایستی تا نوبت اکران به ما داده شود. 

فیلم آخرم «حکایت دریا» را مجبور شدم به پلتفرم‌ها بدهم، چون امکان پخش در سینما وجود نداشت. اگر الان هنرپیشه‌ها می‌گویند ماهی دو میلیارد و نیم دستمزد می‌گیرند، خب پرسش من این است ما چگونه می‌خواهیم این هزینه را به دست بیاوریم؟ اصلا امکانش نیست. 

دولت می‌گوید اگر می‌خواهید، بخندید قبل از انقلاب را مسخره کنید، مگر می‌شود؟ به نظر من فیلمی که نتواند به مسائل مملکت بپردازد، فیلم نیست. مثل اینکه فتوا دهیم همه فیلم‌های سینمایی انیمیشن باشد که الان همین اتفاق دارد می‌افتد، چون می‌گویند سرگرمی است و بچه‌ها دوست دارند و... کسی که فیلم می‌سازد خیلی راحت به او می‌گویند انیمیشن بسازید.

کاری که از اول می‌خواستند با سینما بکنند و آن را تعطیل کنند حالا به سمتی می‌برند که اقتصاد مانع از ساخت فیلم شود.

اوضاع سینما که اصلا خوب نیست، شما نگاه کنید فیلم‌‌ها به لحاظ نوبت‌گذاری اکران و پخش هم با مشکل مواجه هستند. سینما در مسیر تقریبا نابودی است اگر تغییراتی ندهند، اگر این ماجرا و اتفاقات تکانی نخورد.  مادامی هم که می‌توانیم فیلم‌های فسیل و از این نمونه بسازیم، مشخص است فیلم آقای مهرجویی یا من جایی در این زد و خورد ندارد.

به نظر من اگر دولت اینقدر دلش می‌خواهد همه‌ چیز را کنترل کند، بگوید اصلا نمی‌گذاریم فیلم بسازید. یک گروه ده هزار نفری بیکار می‌شوند، زندگی‌شان به هم ریخته می‌شود ولی آقایان بدانند آدم‌های محبوب سیستم حکومتی نیستند. 

من به عنوان کارگردان که پنجاه سال در سینما کار کردم همانقدر برای کار کردن مشکل دارم که بچه‌های جوان برای کار کردن با مشکل مواجه می‌شوند.

سینمای ایران جوانان با استعداد بسیار زیادی دارد. سینمای ایران بسیار سینمای هیجان‌انگیزی است به خاطر اینکه آقای فرهادی، روستایی، هومن سیدی و بسیاری از جوان‌ها را دارد که فیلم‌های خوب می‌سازند. یکی جنگ جهانی سوم را می‌سازد، دیگری قهرمان، دیگری لیلا و برادرانش را می‌سازد. هر کدام یکی از یکی بهتر بعد یکسری جوان از ایران بیرون رفتند که در مملکت‌های دیگر زندگی می‌کنند و فیلم می‌سازند عنکبوت مقدس و فیلم‌های دیگر را ساختند ... فیلم‌های ایرانی است که خارج از ایران ساخته می‌شود. چرا ما باید به گونه‌ای رفتار کنیم که فیلمسازها در خارج از کشور فیلم‌شان را بسازند؟

این را به آقایانی می‌گویم که به  سانسور و ممیزی پر و بال می‌دهند: هیچ مملکتی با یک فیلم زیر و رو نمی‌شود و با یک کتاب حکومت عوض نمی‌شود. هیچ کدام از این اتفاقات همین‌طوری و به سادگی نمی‌افتد. ولی شما انگار یک بچه ۵ ساله را ممنوع‌الرشد کنید، آقا نمی‌شود. این بچه بالاخره هفت یا هشت ساله می‌شود، قد می‌کشد و بزرگ می‌شود. شما نمی‌توانید جلوی رشد را بگیرید و سانسور کنید، چون کاملا غیرواقعی است.

من فیلمی را مدت‌ها دنبالش بودم تا بسازم. به اسم «چشم‌هایش» نوشته بزرگ علوی . من از ساخت «چشم‌هایش» انصراف دادم به خاطر اینکه نمی‌شد فیلم را بسازم. فیلم نکته‌ اصلی‌اش سیاست است و فضای آن هفت سال نمی‌شد که این شخصیت پیش کوکو شانل برود، اما چادر یا روسری سرش کند یا لباس‌هایی که از کوکو شانل می‌خرد، بپوشد اما با حجاب باشد؟ اصلا همخوانی ندارد.

اصلا مایوس نیستم. هیچ جایی هم نمی‌خواهم بروم. ایران مملکت من است، ۸۲ سال در ایران خدمت کردم اصلا به این فکر نمی‌کنم که جایی بروم. خانم از مملکت خودم نمی‌خواهم دور شوم. 

من هم دانشگاه‌های خارجی می‌توانم درس بدهم. از دانشگاه‌های آنجا فارغ‌التحصیل شدم زبان انگلیسی را مثل زبان مادری بلدم. ولی چرا؟ آنها جوان‌های‌شان اسپیلبرگ و بسیاری کارگردان‌های بزرگ را دارند ولی ما چرا جوان‌های خودمان را بگذاریم و به کشورهای دیگر برویم. خیر من نمی‌روم و مهاجرت نمی‌کنم. 

«سوختن در آب، غرق شدن در آتش» اسم فیلمنامه جدید من است.  راجع به یک معلم بازنشسته است که دیگر نمی‌تواند درس بدهد، اما در اتحادیه معلم‌ها هست و درخواست‌شان برای دستمزد و غیره و سرنوشت خودش در این فیلم مطرح می‌شود.

  • 16
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش