چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۳:۱۶ - ۰۴ اسفند ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۲۰۰۷۰۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

 قاسم زارع:

به خاطر مسائل حاشیه ای به جان سینما نیفتیم

 اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,قاسم زارع<

قاسم زارع یکی از بازیگرانی است که معمولاً او را در فیلم های دفاع مقدس دیده ایم و در فیلم هایی همچون «بوی پیراهن یوسف»، «آژانس شیشه ای»، «اخراجی ها» و… حضور داشته است. او به عنوان یکی از بازیگران فیلم سینمایی «چهار اصفهانی در بغداد» اعتقاد دارد در نگاه کلی ممکن است نقش ها و موضوعات فیلم هایی که بازی کرده یکسازن به نظر بیایند، ولی در جزئیات، قصه و کاراکتر تفاوت های زیادی دارند. همچنین کارگردان ها و کسانی که بازیگران را برای نقش ها انتخاب می کنند، معمولاً سعی می کنند کوتاهترین راه را بروند و نقش را به کسانی بسپارند که قبلاً از عهده نقش برآمده اند. زارع علاقه دارد که در نقش های متفاوت ظاهر شود.

 

 

| از نحوه حضورتان در این فیلم بگویید. چه شد که با آقای ممتاز که اولین کار سینمایی خود را می سازد همکاری کردید؟

– البته من هنوز فیلم را ندیده ام و نمی دانم نتیجه کار چه شده است. آقای ممتاز از فیلمسازان اصفهان است و پیش از این کار چندین تله فیلم در شبکه های استانی ساخته بود و از این شبکه پخش شده بود، روز اول هم که سر صحنه حاضر شدم دیدم که او جوانی بسیار مسلط و به فضای کار وارد است. او کاربلد است و می داند که چه می خواهد. البته این کار سناریوی پیچیده ای هم نداشت و شاید قبلاً هم کار شده بود. در نهایت پذیرفتم که برای حضور در این فیلم به شهر اصفهان بروم و حدوداً دو ماه سر این کار در اصفهان بودم.

 

| با توجه به اینکه این فیلم در شهرستان ساخته می شد، برای بازی با چه سختی هایی روبرو بودید؟

– به هر حال کار و بازی در شهرستان سختی های خاص خودش را دارد و امکاناتی که در شهر تهران است متاسفانه حضور در شهرستان ها جا نیفتاده و این اصلاً خوب نیست که همه امکانات و تجهیزات در تهران باشد. معتقدم شهرستان های بزرگ و کلان شهرهای دیگر مثل مشهد، تبریز، اصفهان، شیراز و سایر استان های دیگر هم می توانند تجهیزات و امکانات ساخت فیلم و اجرای کار داشته باشند. بیشتر مشکلات در شهرستان ها مشکلات سخت افزاری است. به دلیل آشنا بودن عوامل و اهالی آن شهر تولید یک کار اگر ساخت فیلم ها تولید فیلم در شهرستان ها و استفاده از عوامل بومی به دلیل آشنا بودن آن عوامل و اهالی به شهر اتفاق خوبی است و ما می توانیم در شهرهای دیگر به جز تهران کارهای خوبی داشته باشیم.

 

| در این فیلم نقش یک فرمانده جنگ تحمیلی را دارید که مشابه آن را زیاد بازی کرده اید. چه کردید که به دام تکرار نیفتید؟

– در این فیلم هم نقش فرمانده ای داشتم که به دنبال ایده آل های خودش است و حاشیه هایی کنارش می گذرد را برنمی تابد و این حاشیه ها با اصولی که در نظر دارد هماهنگ نیست و با آنها برخورد می کند. شاید بتوان گفت نظیر این نقش را با فرم ها و شکل های دیگر بازی کرده ام.

 

| فکر نمی کنید این نقش ها کمی شبیه هم شده اند؟

– در کلیت اگر بخواهیم به این نقش ها نگاه کنیم ظاهراً شبیه هم هستند، ولی در جزئیات نقش ها که وارد می شوی از نظر بازی و بازیگری تفاوت هایی با یکدیگر دارند. حتی اگر نقد منصفانه ای هم شود، در خواهید یافت که نقش ها در جزئیات متفاوت می شوند. اما در نگاه کلی به نظر می رسد فرمانده ای است که روی اصول خود پافشاری می کند. فکر می کنم نقش ها در جزئیات رنگ و بو پیدا می کنند. من هم تلاش کردم که کاراکتر مورد نظر را ارائه دهم تا برای تماشاگر در هر چارچوبی باورپذیر باشد و کسی که نقش را می بیند با آن نقش همذات پنداری کند و از آن طریق بتواند کاراکتر را پیش ببرد. در تلاش هستم تا در همه نقش هایم چارچوب کلی برای آن کاراکتر قائل باشم و کمک کنم برای تماشاگر قابل باور باشد.

 

| ترکیبی که در این فیلم حاضر بود کمی ما را یاد فیلم «اخراجی ها» می اندازد. نظرتان در خصوص این موضوع چیست؟

– در نگاه کلی به نظر می رسد که فیلم شبیه «اخراجی های ۱» شده است، ولی وقتی وارد قصه فیلم و جزئیات آن می شویم متوجه تفاوت ها و تغییرات آن می شویم. افرادی که در شرایط جنگی دست به کارهای نامتعارف از نظر حضرات می زنند، درگیری آنها و نهایتاً به جبهه ختم شدن ماجرا را در هر دو فیلم شاهد هستیم، ولی نمی توانیم بگوییم که برداشتی از فیلم «اخراجی ها» بوده است.

 

| شما معمولاً در فیلم هایی با موضوع دفاع مقدس حضور پیدا می کنید. این موضوع علاقه خودتان است؟

– ما اول انتخاب می شویم و بعد انتخاب می کنیم. طبیعتاً نقش هایی هم که به من پیشنهاد می شود بیشتر در این ژانر و امثال این کاراکترها استف وگرنه هر بازیگری دوست دارد نقش های متفاوتی بازی کند و در نقش های متفاوتی دیده شود. اگر نه هم باید این حرفه را کنار بگذارد. متاسفانه کارگردانان و دستیاران و کسانی که نقش ها را تقسیم می کنند و با افراد برای نقش ها تماس می گیرند، سعی می کنند کوتاهترین راه را بروند و افرادی را انتخاب می کنند که نقش های مورد نظر را راحت تر بازی کنند و دم دست تر باشند. بالاخره از چند پیشنهاد به این شکل که می شود، باید یکی را انتخاب کرد، همه را که نمی توان رد کرد!

 

| لهجه داشتن یا نداشتن بازیگران تصمیم خودتان بود یا کارگردان؟

– لهجه داشتن برای فیلم سخت است. کسی باید سراغ لهجه برود که بتواند تمام عیار از عهده آن لهجه برآید. تنها کسی از هنرپیشگانی که از تهران آمده بودند آقای اکبر عبدی لهجه داشت و بقیه بدون لهجه بودند. هنرپیشگانی هم که از اصفهان بودند با لهجه اصفهانی صحبت می کردند. این موضوع خواست کارگردان بود وگرنه هنرپیشگان اصفهانی به کار دعوت می کرد که برایش راحت تر هم بود.

| به نظر می رسد این روزها کم کار هستید.

– راستش فیلمنامه و پیشنهادهای خوبی آنچنان که باید و شاید وجود ندارد. همچنین تولیدات خوب هم کم شده است. در این میان ما هم با حضور در سریال ها و تله فیلم ها روزگار می گذرانیم. ما هم ارتباطات آنچنانی نداریم وگرنه دلم می خواهد جایی که واقعاً باید باشم، حضور پیدا کنم و جایی نباشد که خط و ربط خاصی حاکم است.

 

| در حال حاضر مشغول کاری هستید؟

– خیر. دیگر به آخر سال نزدیک می شویم و امیدوارم که سال آینده سال خوبی برای همه باشد و سال شادی و سلامتی برای همه عزیزان باشد.

 

| نکته ای اگر باقی مانده…

– بهتر است هوای سینما را بیشتر داشته باشیم و بیخود و بی جهت به خاطر مسائل حاشیه ای به جان سینما نیفتیم. سینما مظلوم تر از آنی است که فکرش را بکنیم.

 

 

 

 

banifilm.ir
  • 16
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش