سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۹:۰۹ - ۱۷ اسفند ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۲۰۲۹۵۱
چهره ها در سینما و تلویزیون

امیرحسین رستمی:

در بازیگری خوش شانس ام

 اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,امیرحسین رستمی<

سریال لیسانسه ها به کارگردانی سروش صحت که از اوایل زمستان به روی آنتن شبکه سه رفت، در مدت کوتاهی توانست نظر مخاطبین بسیاری را به خود جلب کند. از سوم بهمن تصویربرداری فصل دوم لیسانسه ها در لوکیشن مرزداران و خانه حبیب با بازیگران جدید کلید خورده و در حال ساخت است.

 

به مناسبت این بازتاب گسترده با امیرحسین رستمی، یکی از سه بازیگر اصلی این سریال گفت و گویی انجام داده ایم که می خوانید.

 

امیرحسین رستمی بازیگر شیرین و طناز، یک بار دیگر توانسته خوش بدرخشد و این روزها، یکی از بازیگران محبوب و مردمی ست. مردمی که بود، مردمی تر شده است.

 

 بازی شما در «لیسانسه ها» چطور اتفاق افتاد؟

بعد از بازی در سریال شهرزاد، در دودکش ۲ آقای لطیفی که در ماه رمضان پخش شد، اتفاقا فکر می کردم که استراحت کنم و سریال بازی نکنم. بیشتر می خواستم تمرکز کنم و به کارهای شخصی ام بپردازم و چند کار تئاتر خوب کار کنم و اتفاقا چند تا کار تئاتر خوب هم به من پیشنهاد شده بود، اما سروش صحت نازنین با من تماس گرفتند و کار در «لیسانسه ها» را به من پیشنهاد دادند.

 

قبلا با سروش، هم در سریال و هم در سینما همبازی بودیم. در سریال «پژمان» که کارگردانی این سریال را به عهده داشت هم من چند قسمت برایشان در این سریال بازی کرده بودم. همان شب که به من پیشنهاد بازی در سریال لیسانسه ها را داده بود با سروش قرار گذاشتیم و همان شب پنج قسمت از متن را به من داد و من هم همان شب آن را خواندم چون خیلی زود جواب می خواستند و فقط در نقش مسعود گیر کرده بودند و باید تکلیف مسعود روشن می شد که براساس آن بقیه بازیگرها پلکانی انتخاب می شدند و ما هم بلافاصله قرارداد بستیم.

 

از همان اول هم می دانستم خسته ام ولی این اتفاق افتاد. من قبلا با تهیه کننده این سریال آقای جودی کار نکرده بودم اما هر چه از ایشان شنیده بودم تعریف بود که واقعا هم مرد نازنینی هستند. همه می گفتند او خیلی سینما و تلویزیون را می فهمد و از معدود تهیه کننده های تحصیلکرده است. 

 

مسعود را دوست دارم

 

با توجه به اینکه قرار است سری دوم «لیسانسه ها» روی آنتن برود، به نظر شما آیا این قصه قابلیت این را دارد که سری دوم آن هم ساخته شود؟

از همان ابتدا که برای قرارداد ما صحبت کردیم برای ۶۰ قسمت بود. چون آقای جودی و صحت صحبتی که با سازمان داشتند برای ۶۰ قسمت بوده که ۶۰ قسمت قصه طراحی شده داشتیم و آقای جودی و آقای صحت به عنوان کارگردان علاوه بر پنج قسمت ۱۵ قسمت دیگر نیز آماده داشتند و این طور نبود که قسمتی برای این طرف سال باشد و قسمتی برای آن طرف سال.

 

 

ولی چون سازمان از تهیه کننده و کارگردان خواسته بود که کار روی آنتن برود ما تا قبل از بهمن فقط می توانستیم ۲۵ قسمت را آماده کنیم. بنابراین آقای صحت و آقای جودی صحبت کردند و با سازمان در میان گذاشتند که فصل اول برنامه ۲۶ قسمت بدون متوقف شدن تصویربرداری روی آنتن این طرف سال برود و فصل دوم اواخر تابستان یا اوایل پاییز روی آنتن برود.

 

به نظر شما فاصله ای که بین قسمت اول و دوم آن خواهد افتاد، باعث نمی شود مخاطبان روند جریان سریال را فراموش کنند؟

به نظرم اگر کاری را مردم دوست داشته باشند، بعید می دانم این اتفاق بیفتد. چون که در «پایتخت» و «دودکش» این اتفاق نیفتاد و مردم این سریال ها را دنبال می کردند. کاری که مردم دوست داشته باشند سری بعد از آن را هم دنبال می کنند.

 

به نظر شما در «لیسانسه ها» ممکن است شما را باور کنند و با اسم «مسعود» بشناسند؟

وقتی خودم متن را می خواندم به این که متن درجه یکی است و با وسواس زیادی آن را نوشته اند ایمان داشتم و می دانستم که متن درستی است و قبل از اینکه کار پخش شود در یکی از مصاحبه هایم گفته بودم که اگر اینچنین متن خوبی نگیرد، بازیگرها کوتاهی کرده اند و جزو معدود سریال هایی بود که از همان پخش قسمت اول مردم آن را دوست داشتند.

 

بله، مسعود را هم مثل بقیه کاراکترهای خوب پذیرفته اند و از بازخوردهای خوبی از جانب منتقدین و مردم برخوردار شده است و مسعود لیسانسه ها هم مثل خیلی از کارهای دیگر کاری شده است که مردم آن را پذیرفته اند. 

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,امیرحسین رستمی

با ارشیا رفیقم

 

شیرین ترین روز زندگی تان چه روزی بوده است؟

به دنیا آمدن ارشیا.

 

آیا ارشیا شبیه شما است؟

خیلی. مثلا هر دو یک رنگ و مدل ماشین را دوست داریم.

 

ارتباط تان با ارشیا چگونه است؟

فوق العاده عالی و دو تا رفیق هستیم.

 

آیا کودکی خودتان را با ارشیا مقایسه کرده اید؟

بله، خیلی وقت ها پیش آمده است. مخصوصا از نظر امکاناتی که الان در اختیار این نسل از بچه ها قرار دارد.

 

آیا بازیگری را به او توصیه می کنید؟

خیلی دوست دارم به سمت دیگر سلیقه های من از نظر خواندن کتاب، ورزش تنیس و شنا برود البته این اتفاق هم تاکنون افتاده است. بعضی مواقع ارشیا را همراه خودم سر صحنه می آورم تا با تمام سختی ها و خوبی های این کار آشنا شود.

 

آیا بازیگری باعث نشده به ورزش تنیس که به طور نیمه حرفه ای در آن مشغول هستید خللی وارد کند؟

خیر اصلا. حتما این ورزش را تمرین می کنم و حتی به خاطر علاقه ام مدت هاست که مجله ای هم با این مضمون منتشر می کنم که بسیار با کیفیت عالی و چاپی مرغوب است.

 

متن لیسانسه ها با وسواس نوشته شده، دوستش دارم

 

آیا خودتان فکر نمی کنید قابلیت شما بیشتر در بازی های طنز است؟ و این که اصلا دوست دارید مردم شما را بازیگر کمدی بشناسند؟

نه. من در همه ژانرها بازی کرده ام که مردم آنها را دوست داشته اند. مانند شهرزاد که اصلا کار طنز نبود، ولی هم من و هم مردم نقشم را دوست داشتیم و خیلی خیلی زیاد به آن نقشی که در شهرزاد داشتم اعتماد داشتند و بیش از حد انتظاری بود که من فکر می کردم.

 

آیا روحیه شما طنز است؟

بله، کار طنز را ذاتا دوست دارم، برای این که روحیه ام  روحیه طنز است.

 

یعنی کار طنز برایتان اولویت دارد؟

نه. اگر به کارهای قبلی ام نگاه کنید، می بینید که من همه نوع نقشی را در کارنامه هنری ام داشته ام؛ شخصیت منفی و مثبت، طنز و درام. ولی برای من در مرحله اول، انتخاب کارهای خوب یعنی متن و کارگردان خوب اولویت دارد. اگر در یک زمان مشخص از دو جا به من کار پیشنهاد شود و هر دو کارگردان خوب باشند و هر دو متن خوب باشند و یکی درام باشد و دیگری کمدی، من  کمدی را انتخاب می کنم.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,امیرحسین رستمی

به نظر شما باری یک بازیگر چه چیزی باعث یکنواختی بازی می شود؟ متن، کارگردان، داستان یا عوامل؟

عوامل زیادی باعث می شود که بازیگر کارهایش به یکنواختی کشیده شود و خیلی چیزهایی وجود دارد که بازیگر را تهدید می کند. بازیگر اگر در یک نقش به خوبی همزادپنداری کند و مردم آن را دوست داشته باشند این اتفاق نخواهدافتاد و اگر یک کارگردان بخواهد از آن نقشی که مردم آن را در سریال یا فیلم دیگر پذیرفته اند، در کار دیگری استفاده کندو بازیگر هم کم هوش باشد و این کار را انجام دهد، این آرام آرام شروع نابود کردن خودش است و شروع تمام کردن خودش است.

 

ولی فقط این یک فاکتور نیست، بلکه فاکتورهای دیگری هم در آن دخیل هستند و یکی از این فاکتورها این است که بازیگر بتواند «نه» بگوید! و قدرت «نه گفتن» داشته باشد و خیلی از کارها را رد کند و آنها را بازی نکند. در خیلی از موارد همان «نه» گفتن موجب می شود که بازیگر را بزرگ کند.

 

کار کدام کارگردان و نویسنده طنز را بیشتر می پسندید؟

خیلی سخت است. من متن های امید سهرابی، پیمان قاسمخانی، خشایار الوند، سروش صحت و ایمان صفایی را دوست دارم و متنی که سروش صحت و ایمان صفایی در «لیسانسه ها» که با وسواس بیشتری نوشته شده، بیشتر دوست دارم که کمتر بازیگری می توانست بخواند و «نه» بگوید به خاطر این که خیلی با وسواس نوشته شده است.

 

شما هم در تلویزیون و هم در شبکه های نمایش خانگی فعالیت داشته اید. بیشتر ترجیح تان بر کدام مدیوم است؟ سینما، تلویزیون یا...؟

برای من واقعا فرقی نمی کند؛ به نظر من یک بازیگر، تاجر یا کاسب نیست که بخواهد کم فروشی کند، بلکه یک هنرمند است و کاری را که می خواهد ارائه دهد باید به بهترین نحو ارائه دهد. من زیاد تفاوتی در ظاهر قائل نیستم بین هنرهای نمایشی تئاتر، سینما، تلویزیون یا سینمای خانگی، باید بهترین باشید. این بهترین بودن است که باعث می شود من متفاوت باشم. وقتی که من می توانم در تلویزیون ستاره باشم ترجیح می دهم که ستاره تلویزیون باشم، تا یک آدم متوسط در سینما. وقتی می توانم در تئاتر ستاره باشم، ترجیح می دهم ستاره تئاتر باشم تا یک آدم متوسط در تلویزیون.

 

به نظرم هر کدام از آنها اگر قرار است باشید، یا بهترین باشید یا نباشید و من از سینما شروع کرده ام و از سینما به تلویزیون آمدم، ولی خودم را مدیون تلویزیون می دانم به خاطر اینکه در سینمایی که من شروع کردم آن اتفاق برایم نیفتاد یا زود بود یا من بدشانس بودم. ولی در تلویزیون اتفاق خوبی برای من افتاد و پله پله بالا آمدم و الان از موقعیتی که در تلویزیون دارم به شدت راضی ام.

 

 

یا در تئاتر من چهار تا پنج کار تئاتر کرده ام و این چند تا کار واقعا درجه یک بودند. یعنی این طور نبود که فقط بخواهم تئاتر کار کنم. کار تئاتر را با همه درجه یک ها و غول های تئاتری مملکت مان چه در جشنواره و چه در اجراهای عمومی بازی کردم که جزو پربیننده ترین تئاترهای کشور شدند. حالا تئاترها را کنار بگذاریم؛ در تلویزیون هم آن موقعیتی که دوست داشتم است. موقعیتی قشنگ و جذاب. موقعیتی است که برای آن زحمت کشیده ام تا به آن رسیده ام. اگر حس کنم وقت آن است که به سمت سینما بروم، این کار را خواهم کرد.

 

تاثیر متن قوی

 

یک کار طنز باید چه خصوصیاتی داشته باشد که به لودگی کشیده نشود؟

مهم ترین و اولین مساله در کار طنز، متن است یک متن خیلی قوی، کار طنز را بعضی وقت ها بعضی از کارگردان های عزیزمان و بعضی از بازیگرها و دوستان با لودگی اشتباه می گیرند. وقتی که شما یک کار طنز را قرار است بازی کنید، قطعا بدون متن قوی نمی توانید کاری انجام دهید. خودتان نباید بانمک باشید، حتی در احمقانه ترین کار هم باید به جدی ترین شکل اجرا کنید. آن بیننده است که باید تعیین کند ایناتفاق بانمک است یا نه!

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,امیرحسین رستمی

وقتی یک بازیگری می خواهد بانمک بازی کند همان لحظه کار طنز تمام است. کار طنز شروع آن و آغاز آن با یک متن قوی است. بعد با کارگردانی و انتخاب درست بازیگر است. اگر بعضی از سریال ها به لودگی کشیده می شوند به خاطر این است که متن قوی ندارد و شروع به سوءاستفاده کردن می کنند و کارهایی انجام می دهند که در ذهن خودشان فکر می کنند کار بانمکی است و این کار بانمک را انجام می دهند تا نقص هایی که در متن است را پرکنند و همین اتفاق باعث می شود که کار لوده شود و تاثیر کار پایین بیاید ولی اگر متن خیلی قوی باشد و کارگردان هم خیلی باهوش باشد، این دو تا اجازه نمی دهند یک بازیگر به سمت لودگی برود، چون دیگر اصلا فرصتی برای لودگی نیست. همان کار خودش را که در متن نوشته شده است درست انجام دهد، اتفاق افتاده است.

 

مردم درگیر لیسانسه ها

 

با توجه به این که خیلی از بازیگرهای پیشکسوت از تلویزیون قهر کرده اند و دوست ندارند وارد این رسانه شوند، به نظر شما این رسانه باید چه کاری انجام دهد که درواقع هم بیننده بیشتری داشته باشد و هم این که این پیشکسوت ها و بازیگرهایی که دیگر در این فضا کار نمی کنند، دوباره به این فضا راه پیدا کنند؟

خود مسئولان صدا و سیما از همه بهتر می دانند که چه کار باید بکنند یعنی این سوالی است که جواب آن خیلی واضح است که نمی توان گفت و در عین واضح بودن جوابش را هم نمی توان گفت. خود مسئولان صدا و سیما از همه بهتر می دانند چه کاری می توانند بکنند که تلویزیون به روزهای اوج خودش برگردد که وقتی یک سریال پخش می شد، تمام شهرها آن را می دیدند. خودشان کارشناسانی دارند که می توانند علت ریزش مخاطب های تلویزیون را در این چند سال اخیر تشخیص دهند که چه بوده است.

 

 

چیزی نیست که من جوابش را بدهم. مثلا چرا آقایی مانند حسن فتحی به جای اینکه در تلویزیون سریال بسازد، در رسانه های نمایش خانگی باید بسازد؟ حتما دلیل دارد. اگر مخاطب های تلویزیون این روزها به کمترین حد طی تمام این سال هایی که تلویزیون با تمام قدرت داشته کار می کرده، رسیده اند دلیل دارد و دلیل آن هم جوابی دارد که هم من می دانم هم شما و هم مسئولان می دانند. بنابراین چیزی که مشخص است را من جواب نمی دهم.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,امیرحسین رستمی

به نظرتان لیسانسه ها توانسته این اتفاق خوب را رقم بزند و مخاطبان را دوباره با تلویزیون آشتی دهد؟

لیسانسه ها کاری که کرده، این است که باعث شده تعداد بیشتری را به تلویزیون دوباره برگرداند. ولی ماجرای ما فقط این نیست که لیسانسه ها را ببینند، بعد دوباره یک لحظه ارتباط می گیرند و نمی گیرند. ما باید فراتر از این را ببینیم یعنی برنامه ریزی های ما باید بلندمدت باشد. حالا که لیسانسه ها را دیدند، شبکه های دیگر را هم ببینند. لیسانسه ها که نمی تواند معجزه بکند.

 

 

 

 

 

 

  • 17
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش