سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۵:۰۷ - ۰۷ فروردین ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۱۰۰۷۹۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

سال نو با زير آسمان شهر مي آيم

یک فنجان چای نوروزی با مهران غفوریان

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,مهران غفوریان
اطرافیانش می گویند حتی اگر حرف هم نزند و حوصله هم نداشته باشد صورتش این توانایی و استعداد را دارد تا لبخند را بر لب اطرافیانش بنشاند. استعداد و توانایی او در بداهه سازی و بازی با میمیک صورتش آنقدر هست که حتی اگر بازیگر اثری باشد که هیچ قصه ای نداشته باشد می تواند مخاطب را با خود همراه کند.

بازیگر فیلم «آس و پاس»، «ارادتمند»، «نازنین بهار»، «تینا»، «ناردون»، «۵۰ کیلو آلبالو»، «مجرد ۴۰ ساله» و «کالسکه» که امسال می رفت تا در انتخابی متفاوت بازیگر سریال «ماه تی تی» برای داود میرباقری شود به کارگردانی سریال «همسایه ها» بسنده کرد تا به قول خودش دست گرمی ساخت سریال «زیر آسمان شهر» برای سال آینده شود.

 

بازیگر مجموعه های «در حاشیه ۲»، «سه شو»، «روزهای بد به در»، «چمدان»، «خانه اجاره ای»، «راه در رو»، «زن بابا» و… در گفت و گویی نوروزی به ساخت سریال «همسایه ها» اشاره کرد و از فعالیت ها این روزهایش، حضور در سریال «پنچری» (اول سال آینده) و… گفت.

 

غفوریان در این گفت و گوی متفاوت از سبک و سیاق جدیدش در کارگردانی گفت، از علاقه اش برای ساخت یک سریال جدی در سال آینده و تصمیماتی که شاید مسیر هنری اش را تغییر دهد، حاصل این فنجان چای نوروزی در ذیل می آید.

 

۳بهتر است اینطور بحث را شروع کنیم. چند وقت پیش ذکر و خیر شما با آقای مهام بود، آقای عطاران هم حضور داشتند. خیلی مشتاق بودند تا با یک همکاری شما را به عرصه کارگردانی برگردانند. چرا و چطور همه شما را دوست دارند؟ چرا اصرار به بازگشت شما دارند؟

این دوست داشتن چه از طرف مردم و چه از طرف همکاران خودم یک نعمت الهی است. این را کاملا بدون اغراق می گویم. قصد تعریف از خود را ندارم اما این علاقه مردم نسبت به من بسیار گسترده است. خیلی خوشحال هستم از اینکه یک عده مخاطب دارم که همیشه دوستدار من و کار هایم هستنند جای شکر دارد.

 

مطمئن هستم اگر کسی روزی بخواهد از من زورگیری یا دزدی کند وقتی متوجه شود من مهران غفوریان هستم بیخیال می شود. علاقه ای که رضا عطاران به من دارد یک علاقه کاملا قلب و دو طرفه است. مهران مهام را هم بسیار دوست دارم و از دوستان خوب من است. هیچوقت از دوست داشتن هایم سو استفاده نمی کنم. رضا عطاران وقتی به من گفت دوباره می خواهم زیر آسمان شهر را بسازم از سر علاقه و احترامی که به من داشت، بود. خیلی سر این کار فکر کرده بود. شاید حتی بیشتر از من.

 

گاهی اوقات اتفاقاتی می افتد که اجتناب ناپذیر است. اینکه چرا سر آسمان شهر سرعت را فدای کیفیت نکردم به این دلیل بود که می خواستم کار خوبی از آب در آید. البته در «همسایه ها» هم چنین مشکلی نداشتیم. درست است که با سرعت بیشتری این کار فیلمبرداری شد اما کیفیت کار تا حدودی حفظ شد. اگر «همسایه ها» را دیده باشید متوجه می شوید که ماجرای های این سریال برای حفظ ماهیت طنز خود به لودگی یا شلنگ تخته انداختن کشیده نشد.

 

۳از آرش معیریان شروع می کنیم.شما قرارداد این کار را با ایشان بسته بودید اما نشد. مشکلی نداشتین که سریالی که مد نظرتان نبود و آمادگی اش را نداشتین اداره کنین؟

-آرش معیریان کنار نکشید و جایی نرفت. تلویزیون او را عوض کرد.

 

۳علت اینکه آرش معیریان شما را کاندید کرد برای ادامه کارگردانی این سریال چه بود؟ شما بازیگر «همسایه ها» بودید اما باز برای کارگردانی انتخاب شدید. شاید هرکسی به جای شما بود قبول نمی کرد.

– شاید به دلیل وسواس بیش از حدی بود که من داشتم. این وسواس از زمانی که وارد عرصه بازیگری شدم روی من مانده و شاید به همین دلیل است که انتخاب شدم. وقتی  به عنوان بازیگر بودم نظرات زیادی می دادم. برای مثال این قسمت فیلمنامه بی نمک شده است. اگر این حرکت را انجام دهیم لوث می شود. این روش ساخت این سکانس نیست و..من وقتی قسمت اول زیر آسمان شهر را ساختم، بعد ازمنتاژ آن را برای ایرج طهماسب و حمید جبلی بردم تا نظر دهند.

 

راهنمایی هایی به من کردند که تا آخر عمر در تمام کار هایم استفاده خواهم کرد. خب من دکوپاژ زیادی در قسمت اول انجام داده بودم. به من گفتند که مردم می خواهند شما را راحت در صحنه ببینند. همه بازیگرا رو در یک صحنه و پلان ببینند. این باعث شد تا من در قسمت های بعد تصویربرداری با تک دوربین را کنار بگذارم و با سه دوربین کار کنم. کارگردان تلویزیونی آفیش کنم و… «همسایه ها» داشت به همین سمت می رفت.

 

این روش غلط نیست اما برای این کار مناسب نیست. کار خوب کاری است که بتوانی در تایم خوبی پلان ها را بگیری یعنی حداقل بتوانی ۱۳،۱۴ دقیقه تصویربرداری کنی. من به طور نرمال در کار همسایه ها ۱۸-۲۰ دقیقه تصویربرداری می کردم. به این دلیل نیست که بخواهم با سرعت کار را تمام کنم، نه. دستم بسیار تند شده است.

اگر صحنه های فیلم را ببینید متوجه می شوید که همه نوع نمایی در تصویربرداری داریم و کار با دقت انجام می شود. شاید به همین دلیل بود که آرش معیریان احساس کرد که چرا مهران نه.

 

۳خب وقتی به عنوان کارگردان وارد کار شدید تصمیم گرفتید چه کاری انجام دهید؟ چه برنامه ریزی داشتید؟

-برای شروع من به آقای سبط احمدی گفتم من باید دو یا سه روز فکر کنم. به من گفتند تا زمانی که قسمت پنجم را بگیریم فرصت دارید. وقتی خوب به همه ی جوانب فکر کردم متوجه شدم که من مرد این سریال و این متن و این میدان نیستم. تنها چیزی که در این سریال برای من جذابیت داشت تیم بازیگری خوب و حرفه ای و شخص آقای سبط احمدی بود. گفتم به شرط آن که نویسنده ای که مد نظرم هست و فکر می کنم بتواند این کار را خوب بنویسد و طرح عوض شود من کار می کنم.

 

خب طبیعتا این پنج قسمت هم باید کنار گذاشته می شد. در عین حال نیاز بود چند نفر از عوامل پشت دوربین هم تغییر کنند. در تیم بازیگری هم تغییری ایجاد نشد. با اینکه داشتن ۱۲ بازیگر نقش اولی برای سریالی که هرشب پخش می شود زیاد است و مشکلات زیادی هم در این زمینه داشتیم اما نمی شد کسی از آن ها را حذف کنیم و ترجیح دادیم از همه استفاده کنیم. به هرحال همه روی کار وپولشان حساب کرده بودند و حذف آن ها درست نبود.

 

دستیار اصلی خودم، احسان سجادی حسینی را دعوت به همکاری کردم. گفت من مشغول سریال آقای مهام هستم اما چون در آن کار برنامه ریز بود و کار هم به نیمه رسیده بود قبول کرد تا در این سریال همراه من باشد. نغمه نظری سال ها منشی صحنه من بود به همین دلیل از او هم دعوت به همکاری کردم. که البته در حال حاضر مسئولیت های دیگری در این کار دارد. اما چیزی که در مورد این کار وجود داشت این بود که کست و تیم بازیگری این کار، آن چیزی نبود که من می خواستم.

 

فردی مثل مصطفی احمدیان به درد من و فیلم من نمی خورد، فیلمبرداری که دکوپاژ به من تحویل دهد اصلا برای من و تیم من مناسب نیست افرادی مثل فرشاد گل سفیدی به در من میخورند. من در طول کار به عنوان یک کارگردان بازیگرانم را دوست داشتم.

 

۳سعی کردید که آن ها را ذهنیت خودتان نزدیک کنید. آیا این اتفاق افتاد؟

– بله، البته نه ذهنیت من. ذهنیت نویسنده. من مجبور بودم با ذهنیت نویسنده پیش بروم.

 

۳برویم سراغ بحث فیلمنامه. شما از مهراب قاسم خانی برای این کار دعوت کردید و او برای شما یک طراحی جدید انجام داد. آیا این طراحی مد نظر مهران غفوریان بود یا خیر؟

– صددرصد نه، اما تا حدودی بله.  البته مهراب قاسم خانی با بدبختی توانست پانزده روز وقت بگیرد تا روی فیلمنامه و طرحش کار کند، بسیار هم زحمت کشید.

 

۳شاید اگر مهران غفوریان می نشست پشت میز و چند خط می نوشت کار بهتر از این ها می شد. به دلیل ذهن کمدی که شما دارید قطعا نتیجه ی بهتری بدست می آمد. به هرحال همچنان بزرگترین مشکل تلویزیون ما با فیلمنامه هاست.

– بزرگترین مشکلی که نویسنده ما با آن مواجه شده بود این بود که تمام ۱۲ شخصیت اصلی داستان باید همواره در داستان حفظ به می شدند و این کار بسیار مشکلی است. طراحی ۴ شرکت اصلا مناسب نبوده و نمی توانست چیزی که باید را به مخاطب ارائه کند. در نهایت فیلمنامه به صورتی نوشته شد که دو شرکت داشتیم. اگر دقت کرده باشید ماجرای زیادی در دفتر من یا شرکت سور و سات رم نمی خورد و بیشتر ماجرای فیلم به خانواده ها و سرایداری که در ان مجتمع زندگی می کردند مربوط می شد.

 

۳چیزی که می توانست این کار را نجات دهد، استفاده بیشتر از زوج جواد و مهران بود. لحظه ای که شما و جواد رضویان شروع به بحث می کردید جزو نقاط اوج فیلم بود و مخاطب را بسیار راضی می کرد.

چاپ نکنید:( جواد رضویان بزرگترین معضل من بوده است. به نظر من بازیگر با استعدادی است به شرط آن که یا مهران غفوریان یا مهران مدیری و یا رضا عطاران او را هدایت کنند. به همین دلیل است کار هایی که می سازد هیچ کدام خوب نمی شوند.)

 

جواد رضویان و مهران غفوریان زوج بسیار خوبی هستند به شرط آنکه هدایت درستی روی آن ها باشد و یک متن خوب داشته باشند. اگر این اتفاق در این کار افتاده باشد پس قطعا نقاط اوجی داشتیم و خواهیم داشت.

 

من معمولا اگر حسی داشته باشم کاملا درست از آب ر می آید. زمانی که داشتیم قسمت دهم این کار را تصویربرداری می کردیم مطمئن بودم که این قسمت سر و صدای بسیاری خواهد کرد. اما اینطور نشد. این درصورتی بودکه من همیشه به حسم ایمان داشتم و میدانستم این قسمت سر و صدا خواهد کرد چون کار های پر سر و صدا ساختم و کاملا در جریانش هستم. فکر می کنم علت اینکه این قسمت آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفت، جابه جا کردن سریال بود.

 

من نمی خواهم دفاع کنم یا بگویم سه قسمت اول سریال عالی بود اما حداقل تا قبل از جابه جایی ما از شبکه پخش شد و مورد توجه هم قرار گرفت. نمی دانم چه اتفاقاتی افتاد و چرا این جابه جایی صورت گرفت اما اصلا درست نبود. به جای کار «همسایه ها» یک سریال کره ای از سبکه دو سیما پخش می شد و کار ما انتقال پیدا کرد به شبکه نسیم. شبکه نسیم اصلا بد نیست اما مناسب کار هایی مثل «دورهمی» و «خندوانه» است.

 

شبکه دو فراگیر بود و مناسب اما شبکه نسیم اصلا فراگیر نیست. این حق کار ما نبود .حداقل کاری که می توانستند انجام دهند حمایت از تولید ملی بود. خیلی ها اعتقاد داشتند که شبکه نسیم بهتر بود و به نفع شما تمام شد اما حقیقت این است که اگر به من می گفتند این سریال را برای شبکه نسیم بساز، نمی ساختم.

 

۳مهراب قاسم خانی فیلمنامه را طراحی کرد و به نوسینده ها واگذار کرد. شما به طور مداوم پیگیر آن بودید؟ یابه اصطلاح بالای سر نویسنده ها بودید؟

-نه، ببینید وقتی تولید و تدوین و فیلمنامه باهم در یک مرحله باشند من باید فقط و فقط پیگیر مرحله تولید باشم و این اصلا خوب نیست. مشکل بزرگتری که با آن رو به رو شدم عدم حضور من در تدوین ها بود. این ذهن من به عنوان کارگردان این کار بود که باید در تدین پیاده می شد. فاصله زیاد من و تدوین گر، فاصله ای که با نویسنده داشتم و …

 

همه عاملی بودند برای ضعف این کار. کارگردان باید در تمام مراحل حضور داشته باشد تا بتواند نظر های خود را اعمال کند. صدرصد این باعث بهتر شدن فیلم از همه لحاظ می شود. من مجبور می شدم فیلمنامه ها را تحویل بگیرم و بدون انکه توانسته باشیم سر تک تک قسمت هایش بحث کنیم آن را تحویل بدهم. البته باید بگویم که سعیدهوشیار و مهراب قاسم خانی بسیار کمک کردند. مهراب قاسم خانی به دلیل مشغله های زیاد نتوانست خیلی در کار حضور داشته باشد و فقط توانستیم از او به عنوان مشاور کمک بگیریم.

 

۳این مشاوره ها اتفاق می افتد یا فقط در حد حرف است؟

-بله، بله واقعا اتفاق می افتد. می نشینندو باهم صحبت می کنند و واقعا هم تاثیر بسزایی در کار و کیفیت کار دارد. سعید هوشیار به عنوان سرپرست نویسندگان حضور داشت. من با سعید هوشیار در «سه شو» هم همکاری داشتم. در واقع کاری که من در این سریال کردم جمع کردن یک تیم خوب و قوی بود برای کار زیر آسمان شهر.

 

۳به نظر من یکی از اتفاقاتی که می توانست برای این کار بیفتد، داشتن یک خط محور درست و مناسب در داستان بود با توجه به اینکه هرقسمت اتفاق جدیدی می افتد.

– فرمت داستان ما فرمت مجموعه ای بود و خب این هم یعنی قصه ها متفاوت اما شخصیت ها ثابت باشند.

 

۳فکر نمی کنید داشتن یک محور ثابت خیلی می توانست تاثیر گذار تر باشد؟ با توجه به اینکه مخاطب دوست دارد که یک داستان خاص را دنبال کند.

 

– الان علاقه شخصی من این است که یک سریال درام بسازم. یک سریال با فرمتی که اصلا رگه های طنز نداشته باشد. البته ما در «همسایه ها» هم درام داشتیم.

 

۳در بحث کارگردانی مشخص بود که به سمت کارگردانی زیر آسمان شهر رفتید و از همان روش استفاده کردید و خب طبیعی است به دلیل اینکه «زیر آسمان شهر» واقعا جواب داد و مردم دوستش داشتند. اما متریال، متریال «زیر آسمان شهر» نبود. می توان این را گفت که شما همانطور که بامزگی را درآن سریال یک جورایی به بازیگرانتان منتقل کردید در «همسایه ها» هم همین کار را کردید. اما بامزه نشدند. یعنی چیزی که انتظار می رفت، اتفاق نیوفتاد. خانواده های این سریال بامزگی خاصی نداشتند. متریالی که باید در دست نداشتید. تنها جذابیت و جالبی خانواده ها شما و اقای رضویان و خانم رهنما بودید. وسواسی که در کار زیر آسمان شهر داشتید را در این کار دارید؟

-وسواس کار کردن را دارم بله، این چند روز اخر کار بار ها به تمام بچه ها گوشزد کردم که نباید از کسی بشنوم یک روز مانده به اخر کار، دو روز مانده و… همچنان باید عین روز های اول کار کنند. و برای من بسیار مهم است.

 

۳اتفاقا به نفعشان است که فینال خوبی داشته باشند. وقتی کار خوب جمع و جور شود تو ذهن همه باقی می ماند. حالا واقعا قرار است که ماجرا به کل جمع شود؟ ادامه ای نخواهد داشت؟

– بله حتما فینال خوب تاثیر خوب روی مردم می گذارد. اگر کار ما مثل قبل ازشبکه دو پخش می شد مطمئن باشید که ما، تمام مدت کار را اصطلاح می کردیم و پخش می کردیم. حتی شاید تنها به دو خانواده این سریال می رسیدیم اما باز هم سی قسمت دیگر می ساختیم.

 

هرکاری که تا به حال ساختم توجه مخاطب را بسیار جلب کرد و همیشه منتظر ادامه بودند. وسواس من همان وسواس کار «زیر آسمان شهر» است اما کسانی که با من کار می کنند آن آدم ها نیستند. من تیمی می خواهم که در مقابل تمام مسائل بگویند چشم و از من برای سیاست هایی که به کار می برم توضیح نخواهند.

 

۳در این کار ها اصلا جای توضیحی وجود ندارد فقط باید کار استارت خورده و پلان ها یک به یک گرفته شوند. باید همه چیز آماده رفتن باشد اما واقعا در «همسایه ها» چنین نبود. هیچوقت پیشنهادی نداشتید که این کار را ادامه دهید؟ و اگر پیشنهادی برای ساخت ادامه این سریال  به شما بدهند قبول می کنید؟

– خیر، تا کنون پیشنهادی برای ادامه این کار نداشتم. در شرایط کنونی اگر بخواهم این پیشنهاد را قبول کنم برنامه های دیگری که دارم مختل خواهد شد. درحال حاضر کار «ماه تی تی» را دارم که همین روزا فیلمبرداری ام آغاز می شود.

 

بعد اتمام این کار به سراغ کار آقای میر باقری خواهم رفت و بعد از آن هم استارت «زیر آسمان شهر» را می زنم.

 

۳پس در واقع زمان کافی برای ساخت و تمدید سریال ندارید درست است؟

– بله ،کاملا درست است

 

۳اما اگر پیشنهاد بدهند قبول می کنی؟

-در حال حاضر نه. اصلا زمان این کار را ندارم

 

۳ بهتر است اینطور بگویم که آیا ساخت این سریال به نفع مهران غفوریان است؟

-خیلی تمایلی به ساخت و ادامه این کار ندارم.

 

۳پیشنهاد شما چیست؟ دوست ندارید که تکرار این کار را شبکه دو پخش کند؟  به هرحال از این پاسکاری های شبکه ای زیاد داریم

-اگر شبکه دو میخواست پخش کند همین الان پخش می کرد لزومی نیست تکرار آن را پخش کند. من به مدیر به شدت خوبی سر این کار داشتم.آقای مسعود صبا که واقعا در این زمینه حرفه ای هستند. خیلی برای ایشان احترام قائل هستم. اما وقتی سریال افتاد برای شبکه نسیم خیلی ضربه بدی خوردم.

 

ما برای شبکه دو ساخته بودیم نه شبکه نسیم. قطعا تاثیر بسیاری روی تمام عوامل فیلم داشت. هنوز هم از خودم می پرسم که چرا این اتفاق افتاد اما نتیجه ای نمی گیرم. به هرحال این یک تصمیم مدیریتی بود و کاری از دست من بر نمی آمد.

 

۳برای زیر آسمان شهر چه فکر هایی در سر دارید؟

– فکر های بسیاری دارم که امیدوارم مانند این سریال نشود. اگر ده قسمت اول کار مورد توجه قرار نگیرد، من به شخصه زنده مانم. حتی اصلا نمی توانم سرفیلمبرداری حاضر شوم.

 

۳به امید رضا عطاران هستید؟

– حتما او را درگیر خواهم کرد. حتما. هرچقدر که بتواند اورا وارد این کار خواهم کرد‌. رضا عطاران آنقدر رفیق خوب و با معرفتی است که وقتی همه چیز جدی و تیم نویسندگان مشخص شود جلساتی تشکیل خواهند داد و صحبت می کنند. رضا عطاران مشغله های زیادی دارد. تنها دغدغه اش سریال زیر آسمان شهر‌نیست بلکه در سینما هم کلی درگیری دارد.

 

کافی است یک ماه تمام دغدغه هایش را بگذارد کنار و تمام کمال به زیر اسمان شهر برگردد. مشکل دیگری که وجود دارد ممنوعیت هاست. برای مثال چرا باید نام مهراب قاسم خانی حذف شده باشد و نتوانیم از آن استفاده کنیم. مگه ما چند نفر مثل قاسم خانی ها و الوند ها داریم؟

 

۳شما تیم خوبی برای کارتان انتخاب کردید و تقریبا هم کامل شده است. فکر نمی کنید بهتر است یک شخصیت دیگر به این گروه اضافه کنید؟ یکی از همان کسانی که در پس ذهنتان است.

-خب رک بگویم مسئله مالی بسیار مهم است. من حتی  اگر بخواهم یک بازیگر مهمان به سریال اضافه کنم نمی توانم. بودجه این کار را نداریم. مسئله دیگر تعداد بازیگران‌زیادی است که در این کار حضور دارند. اگر تیم، تیم من بود قضیه فرق می ‌کرد ولی الان اجازه کنار گذاشتن هیچ کس را ندارم و دستم بسته است. البته نه اینکه بازیگران بدی باشند نه، فقط کست من نیستند.

 

۳چهار قسمت آخر این سریال چه برنامه ای دارید؟ ایا قرار است پایان کار باز بماند یا فینال داشته باشد؟

– حتما با یک فینال تمام می شود. فرهاد و مهرداد پدر و مصادر خود را پیدا می کنند. یک عروسی در پیش داریم و … همیشه انتهای داستان ها به همین شکل تمام می شود.

 

۳ از سینما چه خبر؟ یک مقدار جدی تر در مورد سینما حرف بزنیم.

-در این یک ماه بهمن که کاری نداشتم یک پیشنهاد داشتم به تهیه کنندگی آقای ابوالقاسمی نژاد و کارگردانی داریوش یاری. نقش کاملا جدی و متفاوت بود برای من. ولی متاسفانه بر سر مسائل مالی به توافق نرسیدیم.

 

۳بازیگر گرانی هستید درست است؟

-نمی دانم.

 

۳شما که احتیاج مالی  به پروژه ها ندارید،اما لازم است کمی در سینما فعال تر باشید تا دیده شوید‌. برای موندگار شدن باید در پرده سینماها باشید.

-بله، باید باشی تا ماندگار شوی. به دو عامل بستگی دارد اولین عامل پول است اما دومین دلیل شرایط کاری فیلم است. گاهی کسانی فیلم را می سازند که من‌ احترام زیاد برای آن ها قائل هستم در کار ها بازی می کنم.

 

۳چه کارهای از شما قرار است  در سینما ببینیم؟

– فقط کار ارادتمند را دارم که متاسفانه توقیف شده است.

 

۳کار با آقای میرباقری می تواند تجربه جدیدی در کارنامه هنری شما باشد.نظرتان در این مورد چییست؟

– بله، بسیار تجربه خوبی است‌. اگر بخواهم توصحی کوتاهی در مورد نقشم بدهم باید گفت: یکی از نقش های اصلی سریال هستم که به دنبال عتیقه های پیدا شده میرویم تا به سردار واقعی می رسیم که در خاک است.

 

۳کارکتر جدی در این سریال بازی خواهید کرد؟ یا همچنان رگه های در بازی شما خواهیم دید؟

– بله. رگ و ریشه طنز همیشه در بازی های من وجود دارد. نقش مادر من را خانم برومند بازی می کنند.

 

۳یکی از بزرگترین مشکلاتی که همه در تلویزیون و سینما دچارش هستند مسئله حسادت است. نظر شما در ابن زمینه چیست؟

-نمی دانم‌. همانقدر که دوستت دارند به همان اندازه هم حسادت می‌کنند. من واقعا خودم به کسی حسادت نمی کنم هیچوقت هم ارزو نکرده ام جای کسی باشم. فکر‌می‌کنم این حسادت از عقده ها سرچشمه می گیرد. این خصیصه بدی است که در تمام آدم ها وجود دارد .

 

۳دغدغه امروز شما بیشتر کارگردانی است یا بازیگری؟

-کارگردانی.

 

۳چه برنامه ریزی برای سال ۹۶ دارید؟

– سال ۹۶ را با سریال «پنچری» آقای مهام شروع می کنم زیرا نقشم در این سریال شروع شده است. پیگیر سریال «زیر آسمان شهر» هم خواهم بود. تصمیم دارم یک سریال درام را با تهیه کنندگی فرهاد گلی را  شروع کنم که به احتمال زیاد از شبکه دو پخش خواهد شد.

 

۳سرانجام سریال «ماه تی تی» چه شد؟

– متاسفانه فعلا کار تعطیل شده است.

 

۳اگر ساخت این سریال ادامه پیدا کند، به طور قطع همکاری شما ادامه پیدا خواهد کرد، درست است؟

– بله،حتما.

 

۳چه تصمیم و برنامه ای برای نوروز دارید؟ سفری در پیش دارید؟

– در حال حاضر برای نوروز برنامه ریزی خاصی نکردم اما بسیار خسته هستم و مشغله هایم زیاد است. سر فیلم آقای فرح بخش هستم، شب کاری هم دارم. به سختی می توانم سر برنامه خندوانه حاضر شوم. امیدوار هستم فیلم آقای فرح بخش هرچه زودتر تمام شود. فکر می کنم در این ص.رت می توانم تا سال تحویل استراحت کنم و به زندگی شخصی ام برسم.

 

۳اگر برنامه سفر برایتان پیش آید، سفر می کنید؟

– بله، چرا که نه. اگر برای خارج  از کشور بخواهم برنامه ای داشته باشم باید در همین روزها برای آن برنامه ریزی کنم اما فکر می کنم اگر سفری هم در پیش داشته باشم، سفر داخلی است.

 

۳سال گذشته برای مهران غفوریان چطور گذشت؟ آیا به هدف هایی که در سال ۹۵ داشتید رسیدید؟

– سال بدی نبود. امسال، سریال همسایه ها را ساختم، از جهاتی این سریال برای من یک دست گرمی بود تا برای ساخت سریال های بیشتر آماده شوم.بخش عمده سال ۹۵ را مشغول بازی در کار های مختلف بودم.

 

۳سال ۹۵ از لحاظ مالی برای شما چگونه بود؟

– خداروشکر می کنم که توانستم بعد از ۵ سال صاحب خانه شوم.

 

۳فکر می کنید سری جدید سریال «زیر آسمان شهر» بتواند یاد آور خاطرات خوب مردم باشد؟ چقدر پیش بینی می کنید این سریال همانطور که می خواهید ساخته شود؟

– من تمام تلاشم را می کنم تا همه چیز همانطور شود که انتظارش را دارم. از نویسندگان خوبی کمک می گیرم. رضا عطاران هم مثل همیشه در کنار من و تیم حضور دارد. امیدوار هستم با کمک مهران مهام و بقیه اعضای گروه یک برنامه ریزی دقیق داشته باشیم و بتوانیم کار خوبی ارائه دهیم.

 

۳نقش شما در سریال «پنچری» آقای برزو نیک نژاد از چه تاریخی آغاز می شود؟

– فکر می کنم از بعد از ۱۵ فروردین تصویربرداری من شروع خواهد شد.

 

۳حرف آخر یا پیامی که بخواهید از این طریق به مردم اعلام کنید.

-امیدوار هستم آدم های خوب در زندگی ام بیشتر شود و اتفاقات خوب بیفتد. اروز دارم که همه سالم و سلامت باشند. مشکلات اقتصادی که امروز در کشور ما وجود دارد هرچه زودتر حل شود تا مردم بتوانند راحت زندگی کنند. با این شرایط تورم، درآمد ها بسیار کم است و بسیاری از هموطنان ما در سختی و تنگنا زندگی می کنند. کاش با تغییراتی که هرسال اتفاق میفتد، شرایط اقتصادی همه ما هم بهتر شود.

 

کاش به حرف هایی که زده می شود عمل کنند. به هرحال نزدیک انتخابات است و صحبت ها برای جلب نظر مردم بسیار. امیدوار هستم که حداقل مسئولین هم از جنس مردم باشند تا حرف دل آن ها را بفهمند و به آن عمل کنند. انشاالله که مملکت سالم و خوشحالی در سال ۹۶ داشته باشیم.

بانی فیلم

مجتبی احمدی

 

 

  • 10
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش