شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۷:۲۵ - ۲۰ فروردین ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۱۰۲۹۰۶
چهره ها در سینما و تلویزیون

علیرضا جاویدنیا:

نمی‌دانم چرا بیکار مانده‌ام

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,علیرضا جاویدنیا
علیرضا جاویدنیا می‌گوید برخی سطح سلیقه بالایی دارند و برنامه‌های رادیو خیلی پاسخگوی آن‌ها نیست.

به گزارش هنرآنلاین،علیرضا جاویدنیا ازجمله هنرمندانی است که هم با صدایش آشنا هستیم و هم با چهره‌اش. او را به‌واسطه اجراهایش در برنامه‌های مختلف تلویزیونی و همچنین اجرا در برنامه "صبح جمعه با شما" و بعدها "جمعه ایرانی" به‌خوبی می‌شناسیم. چهره همیشه خندان این هنرمند را نمی‌شود فراموش کرد. اما مدتی است که چهره جاویدنیا را در تلویزیون نمی‌بینیم. به سراغ او رفتیم تا دلیل این کم‌کاری را جویا شویم

 

آقای جاویدنیا مدت‌هاست که چهره شمارا در تلویزیون نمی‌بینیم آیا این کم‌کاری علت خاصی دارد؟

خیر، درواقع ما خودمان هم نمی‌دانیم که چرا بیکار مانده‌ایم. در حال حاضر کار خاصی در تلویزیون ندارم و تنها برنامه‌ای که در رادیو در دست دارم برنامه " راه شب " و "رادیو جمعه " است. خودم نمی‌دانم که چرا هیچ پیشنهادی در حوزه اجرا و بازی به من داده نمی‌شود. شاید برنامه‌ای که ما بتوانیم در آن‌ها حضور داشته باشیم، وجود ندارد.

 

گفتید که در رادیو مشغول فعالیت هستید. هنوز هم اجرا دارید؟

رادیو را دوست دارم و سالیان سال است که در رادیو مشغول هستم و بعد از انقلاب بیشتر در این فضا بودم. هرچند در تلویزیون هم مشغول بودم، اما بیشتر وقتم معطوف به رادیو بوده و بیشتر هم با رادیو ایران همکاری کرده‌ام. این روزها در برنامه "رادیو جمعه" مسئولیت هدایت گروه بر عهده من است. دیگر مثل سابق آن انرژی و پتانسیل لازم را به لحاظ جسمانی ندارم و بسیار خسته هستم.

 

به نظر شما باوجود شبکه‌های مختلف رادیویی، تلویزیونی و فضاهای مجازی رادیو هنوز هم از اقبال برخوردار هست یا خیر؟

عشق و علاقه من به رادیو چیز دیگری است در برخی جهات رادیو از تلویزیون پررنگ‌تر است. آن‌طور که از آمار و بازخوردها اطلاع دارم رادیو هنوز شنونده‌های خود را دارد و مورد وثوق است. این رسانه اعتبار لازم را در میان مخاطبان خود دارد، اما می‌طلبد که بیشتر روی آن کار شود.

 

آقای جاویدنیا زمانی برنامه‌های رادیو بسیار مفرح بودند و به همین دلیل هم در خاطره‌ها ماندند مثل جمعه ایرانی، صبح جمعه با شما که مخاطبان بسیاری هم داشتند. با توجه به تغییر فضای رسانه‌ای فکر می‌کنید جای این برنامه‌ها تا چه اندازه در رادیو خالی است؟

 ما در برنامه "رادیو جمعه " سعی کردیم راه "جمعه ایرانی " و "صبح جمعه با شما "را ادامه دهیم و برای انبساط خاطر مردم رادیو این برنامه را تدارک دیده است، اما نباید انتظار داشت که برنامه‌ها به سبک قدیم باشند. باوجود مخاطب جوان ما گریزی به مطالب سنتی و فضای جدید می‌زنیم؛ و تأمین مطالب برنامه برای نسل جوان نیز بر عهده همکاران جوان من است که با ما مشغول به کار هستند. فکر می‌کنم تلفیق خوبی صورت گرفته و مردم نیز از این اتفاق استقبال کردند. در این چند ماه که هدایت برنامه را بر عهده‌دارم واکنش‌ها بد نبود، امیدوارم تأثیرگذار بوده باشد. به‌هرحال برنامه‌ها در چارچوب مشخصی تولید می‌شوند و رادیو نیز از این قاعده مستثنی نبوده و تلاش کرده برنامه‌های مفرحی داشته باشد که به نظر می‌رسد طبق آمار روابط عمومی سازمان استقبال خوب بوده است. باید به‌روز بود و بچه‌ها این کار را انجام می‌دهند و به سراغ موسیقی‌ها و مطالبی می‌روند که همسو با جوانان جامعه است. اتفاق زمان‌بری است اما عقب نمانده‌ایم.

 

فکر نمی‌کنید بیشتر برنامه‌های رادیویی تبدیل به یکسری مسابقه شده‌اند که اتفاق خاصی را برای مخاطب رقم نمی‌زنند؟

 به‌هرحال هر شبکه رادیویی مخاطب شناسی می‌کند و بر پایه مخاطبانش تأمین برنامه می‌کند. به‌طور مثال رادیو جوان شاید به‌زعم خودش برای ارتباط بیشتر با مخاطب به سراغ تولید برنامه‌هایی برود که بیشتر شکل مسابقه داشته باشند. من اطلاع چندانی در این زمینه ندارم و بیشتر تمرکزم روی رادیو ایران است. من از سال ۶۶ برای این رادیو کارکردم و درباره برنامه‌های این شبکه می‌توانم نظر بدهم. ما در این شبکه رادیویی تلاش کردیم در راستای اطلاع‌رسانی و آگاهی بخشی به مخاطب گام برداریم. باید سطح فکری مردم را بالا برد. به‌طور مثال در همین دنیای مجازی که امروز به‌شدت گریبان همه را گرفته است یکسری موضوعات و بی‌اخلاقی‌ها دیده می‌شود که برازنده نیست و باید در این راستا فرهنگ‌سازی کرد. اگر جوانان نظر‌گاهی دارند باید به‌جای تخریب شخصیت با استفاده از فرهنگ زیبای ایرانی خودمان این موضوع را به نمایش بگذارند. به همین دلیل هم برنامه‌هایی که تولید می‌شوند سعی در آموزش و فرهنگ‌سازی دارند. به‌طور نمونه ما برنامه‌ای با موضوع کتاب و کتاب‌خوانی داشتیم و طیف‌های مختلفی به من زنگ می‌زدند که کتاب‌خوان نبودند ولی از قبال رادیو اطلاعات عمومی بسیار خوبی به دست آوردند و این نشان می‌دهد که مردم آمادگی دارند که با فراهم کردن غذای فرهنگی خوب تغییر کنند. درجاهایی ضعف داریم که باید برطرف شود.

 

از سوی دیگر برخی سطح سلیقه بالایی دارند و برنامه‌های رادیو خیلی پاسخگوی آن‌ها نیست. به هر جهت رادیو و تلویزیون باید بتوانند هر دو طیف را در نظر بگیرند و هر دو طرف را باهم هماهنگ کنند تا فرهنگ تخریب نشود. متأسفانه فرهنگ ما روزبه‌روز ضعیف‌تر می‌شود. ما امروز رفتارمان با ظاهرمان جور درنمی‌آید و رفتارمان از ظاهرمان عقب‌تر است. رادیو و تلویزیون باید تلاش خود را انجام دهد تا سرمایه فنی ما که همان فرهنگمان است را از دست ندهیم.

 

 

 

 

 

  • 13
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش