چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۷:۵۹ - ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۵۱۱۶
چهره ها در سینما و تلویزیون

بهروز افخمی:

هفت یکی از عامل های رونق سینما بود!

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,بهروز افخمي

بهروز افخمي و اولين گفت و گو پس از هفت. خيلي صريح و با كلي كلنجار. مي گويد خودش از هفت رفته و بعد درباره حرف های وزير مي گويد. نكنه جالب حرف هايش اما نظراتش درباره تلويزيون و آمارهايی است كه می دهد.

 

بالاخره هفت را از شما گرفتند؟

من اگر می خواستم هفت را ادامه بدهم، ۵ سال دیگر هم می توانستم، ده سال دیگر هم می توانستم، با مسعود فراستی هم ادامه می‌دادم، همه مدیرهای تلویزیون هم راضی بودند و از برنامه خوششان می آمد و من هم با همه آنها دوست هستم و می دانستم که تحت چه فشاری هستند، منتهی آنها تسلیم نشدند من خودم می خواستم بروم فیلم بسازم.

 

شما که می گفتید مجری - تهیه کننده پروازی می شوم!

روز اولی که آقای پورمحمدی از من خواست هفت را بسازم به او گفتم سه ماهه گروه را تربیت می کنم و به شما تحویل می دهم. گفت قبول کن سه ماهه نمی شود، حداقل ۶ ماه تا یک سال باید برای این کار وقت بگذاری. من هم واقعا فکر کردم و عقلم را به کار انداختم دیدم درست می گوید. اما در این یک سال و نیم این اتفاق افتاده بود. اتفاق های دیگری هم که من می خواستم رخ داده بود.

 

 

من اصلا آمده بودم برنامه ای بسازم که باعث رونق سینمای کشور شود و به شوخی هم همان اول گفته بودم که این کار یک عملیات غیرممکن است و به سبک دون کیشوت و سانچو پانزا. من و مسعود فراستی می خواهیم کاری کنیم که ظاهرا غیرممکن است، دورانش گذشته است. اتفاقی که نباید افتاده و سینما نابود و ورشکسته شده، ما می خواهیم نجاتش بدهیم ولی این اتفاق افتاد و سینما رونق گرفت.

 

و شما خودتان را در این زمینه جز عوامل اصلی می دانید؟

بله جز عوامل اصلی که هستیم. سه چهار عامل بودند که باعث شدند سینما رونق بگیرد، یکی ساخته شدن سالن های پردیس های سینمایی شیک، برای کسانی که حاضر بودند پول بیشتری برای بلیت بدهند. دیگری هم بالا رفتن قیمت بلیت بود که در این دو سال در حدود ۴۰ درصد افزایش داشته . عامل سوم هم تلویزیون جم بوده...

 

سوال بعدی ما هم این بود که به نظر شما وقتی مردم تلویزیون نمی بینند هفت چقدر در بالارفتن مخاطب سینما موثر است؟

این هم جز خیالات شماست که مردم تلویزیون نمی بینند. تلویزیون در بدترین دوره، یعنی بعد از سال ۸۸ حدود ۵۵ درصد تماشاگر داشته است. یعنی چیزی در حدود ۲۰ درصد مخاطبانش را از دست داد. الان نصف این تماشاچی های از دست رفته را دوباره به دست آورده و طبق آخرین آمار چیزی در حدود ۶۵ درصد مخاطب دارد. شاید الان سنجش افکار آمار جدید بدهد و بالاتر رفته باشد.

 

طبق نظرسنجی های صدا و سیما هفت چند درصد مخاطب داشته؟

آخرین نظرسنجی که به ما گفتند، ۱۵ درصد بود که حدود ۱۲ میلیون مخاطب می شود.

 

آقای نعمتی روابط عمومی صدا و سیما می گفت، ما می گوییم اگر کسی هفت ببیند، چند سریال جم هم ببیند و نود هم ببیند یعنی مخاطب صدا و سیما هم هست.

 

این کاملا درست است. چرا فکر می کنید این حرف درست نیست؟

بالاخره یک برنامه هایی مثل نود و پخش زنده فوتبال مردم انتخاب دیگری ندارند و از تلویزیون می بینند. جایی که انتخاب وجود دارد کسی تلویزیون را انتخاب نمی کند.

 

شما برخورد سیاسی ایدئولوژیک می کنید. برخورد پوزیتیو و عاقلانه ندارید. چیزی را که دوست دارید نتیجه می گیرید. کدام عقل سالمی اینطور نتیجه می گیرد که کسی که هفت می بیند مخاطب تلویزیون نیست جز این که دلش می خواهد بگوید دنیا اینطور است!

 

آقای ضرغامی سال ۸۹ آمار داده بود که ۶۷ درصد مردم ایران ماهواره استفاده می کنند.

 بله. استفاده از ماهواره منافی استفاده از تلویزیون نیست.

 

ما تلویزیون انحصاری داریم و می گوییم هیچ تلویزیون دیگری غیر از رسانه ملی خودمان را نباید ببینیم.

 

نه. هیچ کس چنین چیزی نگفته. من فکر نمی کنم مدیرهای تلویزیون هم با اینکه مردم بعضی از برنامه های جم را ببینند مخالف باشند. خیلی از سریال های ملودرامی که ما نمی توانیم بسازیم جم می سازد. البته کیفیت سریال هایش اخیرا افت کرده است و خیلی سرهم بندی است اما قبلا خیلی سریال های آبرومندی مثل برگ ریزان پخش می شد که دقیقا چیزی است که ما نمی توانیم بسازیم ولی از نظر اخلاقی محتوایش خوب است.

 

 

اینکه ما مجبور می شویم مطابق بعضی از مصلحت ها که ربطی هم به شرع ندارد زن را زیر سقف در مقابل محارم با روسری نشان بدهیم، باعث می شود سریال های خانوادگی و ملودرام معمول در تلویزیون ایران قابل ساختن نباشد. اگر هم ساخته شود بد است و به جز کمدی ها چیز دیگری درست درنمی آید ولی چه ایرادی دارد که اینها را جم بسازد؟

 

یک مصاحبه محمدعلی نجفی کرده بود درباره نقش شما در انتقاد و مخالفت با استفاده از پوستیژ برای بانوان .  آن موقع شما در رسانه ملی سمت داشتید.

او یک مشت دروغ گفته بود من هم نخواستم جوابش را بدهم. مثل این است که بخواهم جواب حرف هایی را بدهم که طالبی نژاد در یک مصاحبه طولانی از زبان ناصر تقوایی به خواست خودش کشیده بود. به من بارها گفتند این کتاب را بخوان و جواب ناصر تقوایی را بده، من گفتم برای چی؟ چه دلیلی دارد که من توضیح بدهم که مثلا کوچک جنگلی را چه کسی ساخته؟ مردم می روند یک سریالی را می بینند اگر دوست داشتند، دوست خواهند داشت اگر هم نه که هیچ! مگر مردم محضردارند که اصرار داشته باشند بدانند سند مالکیت کوچک جنگلی را باید به نام چه کسی زد. آقای طالبی نژاد نسبت به من بغضی دارد که براساس آن با ناصر تقوایی صحبت کرده و باعث شده او هم غصه دار شود و غر بزند. در مورد محمدعلی نجفی هم او فیلمسازی نیست که در حدی باشد که آدم بخواهد حرفش را جدی بگیرد.

 

وقتی ماجرای فیلم آقای عیاری پیش آمد گفتید فکر می کنید عیاری کار بزرگی کرده و بالاخره یک نفر باید این تابو را می شکسته. در ضمن در فیلم های خودتان هم این موضوع را رعایت کردید که کسی با محرمش یا در خانه تنها نماند که بخواهید با روسری فیلم بگیرید.

 

من از اول فیلمسازی ام از گرفتن چنین صحنه هایی فرار می کردم و در فیلم هایم خیلی کم است. مثلا در شوکران یک صحنه هست که نمی توانستم حذفش کنم. بالاخره من باید این دختر را تنها در خانه نشان می دادم که مثلا بر اثر شوکی که به او وارد شده بر اثر پیغامی که از تلفن شنیده، یادش رفته روسری اش را بردارد. به طور کلی می توانم بگویم از ساختن صحنه هایی که در آن زن تنها زیر سقف باشد یا مثلا زنی در مقابل محارمش روسری سرش باشد فرار می کنم. بعد هم این نیست که بخواهم از کیانوش عیاری حمایت یا دفاع کنم او حرف حساب زده و حرف حساب جواب ندارد و نیاز به حمایت هم ندارد. معلوم است که هر تماشاچی زنی را با حجاب، تنها زیر سقف یا در مقابل محارمش ببیند که حجاب دارد این می تواند موجب توهین به اسلام باشد.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,بهروز افخمي

یعنی مثلا در نزد بعضی مردم مثلا در افریقا یا آمریکای جنوبی که هیچ شناختی از اسلام ندارند، این تصور را به وجود بیاورد که زنان در اسلام اسیر هستند و مثلا باید در اتاق هم روسری داشته باشد. هر کس بخواهد با این حرف جدل کند، در واقع با سخن حق جدل کرده و حرف احمقانه ای می زند. فقط دو راه هست برای راه حل این مساله.یکی اجتهاد موسع است که بگوییم بنا به حکم حکومتی زنان باید حجاب خودشان را در خیابان حفظ کنند و چون زن ها در فیلم ها بی حجاب دیده شوند، ممکن است باعث شود برخی بگویند به استناد آن فیلم ما می خواهیم حجابمان را برداریم. یعنی ممکن است تاثیرش اینطور باشد که حکم حکومتی را سست کند.

 

 

بنابراین فیلمسازان ایرانی هیچ صحنه ای در خانه و در موقعیتی که محارم هستند، نباید بگیرند چون ممکن است باعث وهن اسلام شود. راه حل دوم هم این است که مثلا بشود با زنان اهل کتاب غیرمسلمان یا با موی تراشیده و پوستیژ خلاف شرع نیست و کافی است که اول فیلم نوشته شود که در فیلمبرداری این فیلم جهاد شرعی رعایت شده است. خارج از این دو راه نداریم. کسی نمی تواند بگوید ما زن را زیر سقف با حجاب نشان می دهیم برای اینکه داستان اقتضا می کند و این کار را آنقدر ادامه می دهیم تا جا بیفتد. چیزی که من دیدم در یکی از برنامه های تلویزیونی می گفتند و اصرار داشتند که فیلمساز جوان یاد بگیرد که این یک قرارداد است که اگر ادامه پیدا کند جا می افتد. حرف احمقانه است. حرف کیانوش عیاری عاقلانه است و نیازی به تایید من ندارد. یک اصل در اجتهاد داریم که می گوید هر چی عقل می گوید، شرع هم بر همان حکم می کند و برعکس.

 

این نظر دهه ۶۰ شما هم بوده یا مثل مخملباف استحاله شده اید؟

نظر من همیشه همین بوده است. من ۲۰ سال پیش، قبل از نمایندگی مجلس در یک جلسه سخنرانی در جریان جشنواره فجر، حدود سال ۷۷ یا ۷۸ این را گفتم. حرف من این بود که چند راه وجود دارد. استفاده از زن های اهل کتاب، استفاده از پوستیژ، حتی بازی کردن زن متهتک یعنی زنی که خودش حجاب ندارد، نگاه کردن به این زن اشکال شرعی ندارد، فیلمبرداری کردن یا عکاسی کردن هم اشکال ندارد و تماشاکردن آن فیلم یا عکس هم اشکال ندارد. تمام این راهها را من آن زمان هم گفتم. البته بعدا به من گفتند که دیگر این حرف ها را نزن و من هم گفتم چشم!

 

درباره عکس دیدار نوروزی تان توضیح می دهید؟

من که در جریان جزئیات امور نیستم. این ماجرایی بود که مرجان از اول شروع کرده و تا آخر هم ادامه داده. ممکن است دروغ سیزده همان جمله ای باشد که نوشته می تواند کپشن زیر عکس دروغ باشد. اینجا یک پارادوکس پیش می آید.

 

آقای فراستی از انتشار عکس ناراحت شده بود؟

همانجا عکس گرفته شد. یکی از رفقای فراستی هم گرفت. به خود فراستی نشان داد گفت این را بگذارم اینستاگرام؟ فراستی هم گفت ایرادی ندارد. من بعدا فهمیدم عکس فراستی و همسرش ماهها قبل در فارس نیوز منتشر شده بود.

 

الان به همسرتان نمی گویید بیخیال این فضای مجازی؟

تازه خودم هم از زمانی که اینستاگرام آپشن منع کردن کامنت گذاشته می خواهم اینستاگرام باز کنم. برای اینکه من دوست ندارم کامنت های دیگران را بشنوم.

 

علاقه ای ندارید یا می دانید کامنت های مثبتی دریافت نمی کنید؟

اصلا در کلاس من نیستند!

 

فکر می کنم جان فورد هم از شما انتقادی داشته باشد می گویید در حد شما نیست

جان فورد خودش هم همینطوری بود.

 

آخرین تصمیم برای مجری هفت چه بود؟

من مجری های مد نظر خودم را پیشنهاد کردم. از خود یوسف منصوری هنوز نشنیدم ولی کسی به من گفت که با فرزاد حسنی هم دارند صحبت می کنند.

 

 

 

 

 

tamashagaranemrooz.com
  • 16
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش