سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۴:۳۲ - ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۶۸۲۱
چهره ها در سینما و تلویزیون

گفت‌وگو با ماه‌چهره خلیلی؛ بازیگر فیلم «قلب سفید قاصدک‌ها»

برای پول بازی نمی‌کنم

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,ماه چهره خلیلی
ماه چهره خلیلی،‌نوه دختری زنده‌یاد پروین سلیمانی (بازیگر قدیمی سینما) از بازیگران محبوب سینما، تلویزیون و تئاتر که مردم اغلب او را با سریال‌های تاریخی ازجمله مختارنامه، کلاه پهلوی، در چشم باد و فیلم‌های سینمایی چشمان سیاه، مرگ کسب و کار من است، تله، نقاب، پرنده باز و... می‌شناسند. خلیلی از بازیگرانی است که از گزیده‌کاری‌اش در عرصه بازیگری می‌توان فهمید وسواس خاصی در پذیرفتن نقش‌ها دارد.

به گزارش جام جم آنلاین، خلیلی این روزها فیلم سینمایی «قلب سفید قاصدک‌ها» را که فیلمی در ژانر دفاع مقدس ، به کارگردانی افشین محمودی و تهیه‌کنندگی علی رویین تن است را بر پرده سینماها دارد. آنچه در ادامه می‌خوانید، گفت‌وگویی است با این بازیگر درباره بازیگری و فعالیت‌های این روزهایش به بهانه اکران «قلب سفید قاصدک‌ها.»

 

انتخاب شما برای بازی در نقش اصلی فیلم سینمایی «قلب سفید قاصدک ها» چگونه انجام شد؟

بارها قرار بود با آقای علی روئین‌تن، تهیه‌کننده فیلم کار کنم، اما نشد تا این که تولید و ساخت این فیلم پیش آمد. از آنجا که فیلم‌ها و خط‌مشی آقای روئین تن را دوست داشته و مهم‌تر از آن به ایشان اعتماد کامل دارم وقتی پیشنهاد بازی در این فیلم را به من دادند با این‌که کارگردانش فیلم اولی بود و به هر حال بازی در این فیلم نوعی ریسک برای من به حساب می‌آمد، بازی در آن را پذیرفتم.

 

زمانی‌ که فیلمنامه را خواندید، نسبت به نقش پیشنهادی چه حسی داشتید؟

داستان فیلم را خیلی دوست داشتم. قصه این فیلم در مورد دختری بود که با جنگ ایران و عراق هویت خودش را از دست می‌دهد. او به دلیل مسائلی که برایش پیش می‌آید با هویت پسر زندگی‌اش را ادامه می‌دهد و این موضوع واقعا تلخ و آزاردهنده است.

 

در مجموع نقش‌هایی که شما در هر مدیومی بازی می‌کنید باورپذیر می‌شود. چطور به این توانایی در بازیگری رسیدید؟

خوشحالم که چنین نظری دارید. به هر حال تحصیلات آکادمیک، سابقه هنری خانوادگی، درک حسی یک نقش و... همگی دست به دست هم می‌دهد تا یک بازیگر بتواند بدرستی از پس نقش برآید، اما تا فیلمنامه به دلم ننشیند آن را قبول نمی‌کنم و وقتی هم قبول کردم با دل و جان آن را بازی می‌کنم.

 

ضمن این‌که راجع به نقشی که می‌خواهم بازی کنم خیلی تحقیق می‌کنم، مثلا اگر بخواهم نقش یک بیمار خاص یا یک شخصیت تاریخی یا... را بازی کنم، تمام زیر و بمش را درمی‌آورم و با آگاهی کامل مقابل دوربین می‌روم.

 

من هیچ‌وقت به خاطر پول بازی نکردم. البته واقعا درک می‌کنم کسانی را که به لحاظ مالی گاهی مجبور می‌شوند نقش‌هایی را که دلخواهشان هم نیست، قبول کنند. قطعا هر کسی حتی اگر پشتوانه مالی خوبی هم داشته باشد در دوره‌هایی به تنگناهایی می‌رسد و من هم از این قاعده مستثنا نبوده و نیستم و در این شرایط هم قرار گرفته‌ام، اما چون کار را دوست نداشتم آن را بازی نکردم.

 

برای بازی در فیلم «قلب سفید قاصدک‌ها» چقدر تحقیق کردید؟ بخصوص این‌که خودتان فضای جنگ و دفاع مقدس را هم تجربه نکرده‌اید؟

زمانی که جنگ ایران و عراق شروع شد، کودک بودم. نیمه‌های جنگ بود که از ایران به کشوری رفتم که آنجا باران زیاد می‌بارید و صدای رعد و برق دائم مرا یاد صدای آژیر و بمب‌باران می‌انداخت. شما اگر به کارنامه هنری من نگاه کنید، کاملا متوجه می‌شوید آثاری که در حوزه دفاع مقدس کار کردم بیشتر از بقیه ژانرهاست. من تا به امروز در ژانرهای متعددی کار کردم که قسمت عمده‌ای از آن مربوط به حوزه دفاع مقدس است.

 

چون این ژانر جایگاه ویژه‌ای در قلبم دارد و برای بازی در این آثار خیلی تحقیق کردم. من به قدری راجع به فضای آن روزها و حال و هوای مردم در آن دوران مطالعه کردم و از دیگران پرسیدم که اشراف خوبی نسبت به آن روزها دارم. سینمای ما آثار متعددی در این حوزه تولید کرده، اما کلا به نظرم بهتر است بیشتر روی کیفیت و محتوای آثار دفاع مقدس کار شود تا کمیت.

 

با توجه به حسی که نسبت به آن ایام دارید، اگر خودتان در آن روزها ایران بودید و سن‌تان اجازه می‌داد چه می‌کردید؟

می‌رفتم جبهه و می‌جنگیدم یا اگر اجازه نمی‌دادند در پشت جبهه خدمت می‌کردم یا حتی شاید یک دوربین دستم می‌گرفتم و می‌رفتم از آن لحظات یک مستند می‌ساختم یا... . واقعا نمی‌دانم کدام یک از این کارها را انجام می‌دادم، اما به هر حال نسبت به اتفاقاتی که برای کشورم می‌افتاد، خنثی و بی‌تفاوت نبودم.

 

فکر می‌کنید ژانر سینمای دفاع مقدس به وسیله آثار کدام یک از فیلمسازان ما تثبیت شده؟

من در دوران جنگ و سال‌های بعد از آن ایران نبودم و شناخت جامعی نسبت به سینمای آن دوران ندارم. شاید آقای حاتمی‌کیا و آقای باشه آهنگر را به عنوان کارگردان‌هایی که آثار شاخص و تحسین شده‌ای در این حوزه دارند بخوبی بشناسم، اما قطعا کارگردان‌های زیادی بودند که آثار قابل تاملی در این حوزه ساختند. در مجموع به نظرم فیلمسازانی که خودشان در جبهه حضور داشتند و آن فضا را از نزدیک لمس کردند بهتر می‌توانند زوایای آن ایام را به تصویر بکشند.

 

پس از این همه فیلم و سریالی که در حوزه دفاع مقدس بازی کردید، فکر می‌کنید دین خود را به فرهنگ و هنر دفاع مقدس ادا کرده‌اید؟

مسلما نه. ژانر دفاع مقدس خیلی خاص است که نقش‌های زیاد و متفاوتی در دل خود دارد. من «قلب سفید قاصدک‌ها» را سه سال پیش بازی کردم و پیشتر از آن فیلم «رنج و سرمستی» را هم در همین ژانر بازی کردم که خیلی فیلم پرخرج و سختی بود و ما چهار ماه تمام را در کنار مرز بودیم یا فیلم‌های دیگری که در این ژانر داشتم مثل «اشنوگل» یا سریال «در چشم باد» و... . کاراکترهایی که در ژانر دفاع مقدس بازی کردم خیلی با هم متفاوت بودند و حالا حالاها این ژانر برایم جای کار دارد.

 

کدام یک از مدیوم‌های، سینما، تلویزیون و تئاتر را برای بازی ترجیح می‌دهید؟

اصلا نمی‌توانم بگویم کدام مدیوم را برای بازی ترجیح می‌دهم. چون بازیگر وقتی بازیگری را دوست دارد دیگر برایش مدیومی خاص تفاوت ندارد. بازیگر عاشق نقش خود می‌شود، نه عاشق مدیومی که می‌خواهد در آن کار کند. نقشی که من در سریال «مختارنامه» یا «در چشم باد» یا... داشتم شانس بزرگی برای یک بازیگر محسوب می‌شود و فکر می‌کنم در هر مدیومی وقتی کاری ماندگار و شاخص به هر بازیگری پیشنهاد شود، حتما آن را قبول می‌کند.

 

تولد زیر بمباران

داستان فیلم «قلب سفید قاصدک‌ها» به آغاز جنگ برمی‌گردد. جشن تولد دختر بچه‌ای همزمان با بم باران است و پدر و مادرش را از دست می‌دهد. او قلندروار سر می‌تراشد و هویت عوض می‌کند، اما تحمل مسائل جنگ‌زدگی از او خانمی می‌سازد کامل، بزرگ و ماندنی.

 

ساناز قنبری

 

 

  • 16
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش